۱۳۹۴-۱۰-۲۸

همه گروه ها و البته مردم باید سرگرمی داشته باشند

در هر کشور گروه های زیادی بصورت بالقوه وجود دارند . ( این امر در خصوص کشورها نیز مصداق دارد )

اگر این گروه ها کاری از پیش تعیین شده نداشته باشند ممکن است کارهائی انجام دهند که با منافع عمومی تضاد دارد .برای مثال حزب سیاسی الف را در نظر بگیریم . عده ای دور هم جمع شده اند تا آنچه را فکر میکنند درست است پیش ببرند . اما این گروه منافع مالی نیز دارد . کافی است یک نفر توسط یک شرکت تتمیع شود و یا این فکر به او القا گردد که کاری خاص و مسیری متفاوت پیش بگیرند . کم کم این حزب میتواند از هدف اصلی خود که مثلا حفظ محیط زیست بود منحرف شود و به سمت دشمنی و حذف کارخانجات صنایع شیمیائی در کشور حرکت کند .

این کار البته به نفع وارد کنندگان آن کالاها خواهد بود .

برای همه دست اندرکاران بخشهای مختلف کشور باید سرگرمی ایجاد گردد . آنها باید با یک هدف مشخص در جهت اهداف به پیش بروند و هر از چند گاهی اهداف دورتر و بلند پروازانه تری را در پیش روی خود ببینند .

همین بخش حفظ محیط زیست یکی از همین موظوعات است . جمع آوری زباله در شهرها و بازیافت زباله میتواند برای مدتی این گروه را سرگرم کند . وقتی به 80% پیشرفت رسیدند . اعضای این گروه ها که کار مهمی هم صورت داده بودند نیاز به هدف دیگری دارند . مثل رساندن آلودگی هوا به حداقل میزان ممکن و یا کاهش تولید زباله و دور ریز مواد غذائی و امثال اینها .

میتوان برای هر گروه فکری اهداف پله واری در جهت پیشرفت در نظر گرفت .

اگر گروه ها خود  اهدافی انتخاب کردند چه باید کرد ؟ این کار خیلی خوب و زاینده ایده های نوین است . تا زمانی که این ایده ها مانع پیشرفت نگردد ، هیچ اشکالی وجود نخواهد داشت .

در واقع گروه ها نیز مثل هر فرد خاص دارای علائق ، شخصیت و اهداف خاص است . همانطور که باید مسیر رشد افراد را باز گذاشت و قانون حدود درگیری افراد را مشخص میکند ، گروه ها نیز همینطور باید در محیط خاص خود فعالیت کنند و حدود افراد و سایر گروه ها را رعایت کنند .

بازیگران بزرگ برای کشورها نیز سرگرمیهای خاص آنها تدارک میبینند . نقش هر کشور در جهان مشخص کننده نوع بازی و سرگرمی آن کشور است .

ما نیز اگر آگاهانه وارد بازی جهانی شویم میتوانیم از منافع بازی دسته جمعی برخوردار گردیم .

 

هیچ نظری موجود نیست: