حکومتها در طول تاریخ اشتباهت متعددی مرتکب شده اند که شایسته است از آشتباه آنها درس گرفته شود . یکی از اشتباهات مهم دوره هخامنشیان ، باعث گردید که توسط یک کودتا سلسله آنها منقرض شود ( در اینجا در خصوص اختلافات در شرح تاریخ صرفه نظر میشود )
آنچه آنها انجام دادند ، روش عدالت مدیریت هخامنشیان در همه امور باعث شد که در لشگر خود از همه اقوام نیرو جذب نمودند . و به تدریج از میان ایشان افرادی به مدارج بالای لشگری و فرماندهی رسیدند . این افراد با دید ایجاد یک کودتا طبیعتا افراد هم فکر و هم طایفه خود را به مدارج بالا جذب مینمودند .
این اتفاق ممکن است به تدریج در طی چند نسل نیز اتفاق افتاده باشد . اما آنچه شاهد آن بودیم این بود که در مقابل لشگر 12 هزار نفری اسکندر ، لشگر 400 هزار نفری ایران مقاومت خاصی ننمود .
با ادامه پیشرفت لشگر اسکندر ، طبیعتا لشگریان کودتاچی نیز با لشگر اسکندر همراه شدند . یا به عبارت دیگر لشگر اسکندر به ارتش کودتاچی ملحق شد .
نظر به این که فقط ارتش یک ابر قدرت میتوانست جلوی ارتش ابرقدرت دیگر را بگیرد ، هیچ نیرویی برای مقاومت در مقابل ارتش ایران ( و همراهان ایشان اسکندر ) نبود . به سادگی ارتش ایران کل ایران را درنوردید و همه دیوان سالاران را از کار برکنار نمود .
برای جلوگیری از قدرت ارتش یک ابرقدرت چه میتوان کرد ؟
داشتن دو ارتش یکی از راه های ممکن است . از طرفی ممنوعیت نظامیان در افکار سیاسی یک روش دیگر است که در شرق و غرب و سایر نقاط دنیا غیر عملی بودن آن امتحان شده است . ارتشیان نیز انسان هستند و نمیتوانند به اتفاقات محیط خود بی تفاوت باشند .
داشتن یک سیستم نظارتی که گردش نیروها را تضمین کند و در واقع تقسیم قدرت در میان افراد با دیدگاه های متفاوت را به عنوان دیگر درمان این معضل پیشنهاد داده اند .
در میدان جنگ افراد با تضاد فکری به یکدیگر کمک نمیکنند و در واقع گروه مقدرم را قربانی اختلافات خود میکنند .در بهترین حالات ( که چنین نکنند ) هماهنگی لازمه میدان نبرد در بین این افراد کم بوده و در نبرد ایجاد اشکال خواهد نمود .
یادمان باشد که افراد ارتش نیز انسان هستند با همه نیازمندیها و اشتباهات انسانی . آنها هم عاشق رفاه شخصی هستند و برای ملتشان آزادی و رفاه میخواهند . و چون متخصص این امور نیستند احتمال اشتباه ایشان زیاد است . خصوصا که متخصصین گول زدن مردم نیز در جامعه وجود دارند .
اگر ارتشیان دچار اشتباه شوند و برای اهداف خود ( درست یا غلط ) از تخصص خود ( قوه قهریه ) استفاده کنند . آن اتفاقی می افتد که در زمان هخامنشیان افتاد . گروهی نظامی ( که خود را متعلق به گوشه ای از امپراتوری میدانستند ) قیام نمودند و با کودتای نظامی خود امور کشور را در دست گرفتند و حدود 200 سال حکومت کردند .برای آنها شاید خوب شد . اما جهان 200 سال از رشد و تعالی مدنیت بازماند .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر