حدود 50% بودجه شهرداری صرف امور پروژه ها میگردد ( عمرانی ) و بخش کمتری صرف نگهداری ( بگوئیم مدیریت شهری ) میگردد !
در سالهای گذشته در کشور ما کسانی که میخواستند خود را نشان دهند ، در جهتی حرکت میکردند که بگویند این کارها را ما کردیم . و برای این کار باید کارهایی انجام میدادند که تا حالا انجام نشده است .
نمونه آن را در کلنگ زنیها و افتتاح های زودتر از موعد شاهد بوده و هستیم . از طرفی آنچه مغفول مانده است ، اداره آنچیزی است که هست . این امر به خصوص در شهرداریها خود را به صورت انواع معضلات شهری نشان میدهد . راه چاره نیز همان داروی قدیمی است .
پروژه های جدید شهری
ترافیک داریم ، میرویم پل میسازیم – دو طبقه میسازیم – مترو و خط ویژه میسازیم . در حالی که هیچ بررسی نمیکنیم که با وضع موجود چه باید کرد . چگونه جلوی افزایش ترافیک را بگیریم . مدیریت پروژه محوری مرکز توجه است .کار درست نمیشود ، دلیلش واضح است ، پول کم داریم تا پروژه ها را پیش ببریم ...
مدیریت شهری امری دو سویه است . در هر زمینه دریافت و داده و بهبود مستمر مانند هز سیستم پایدار دیگری باید در جریان باشد .
تا زمانی که میسازیم ، از رشد مصرف عقب هستیم . جائی باید جلوی سیل را گرفت ، بعد از آن سیل بندها کارائی خواهند داشت . تا زمانی که در خصوص اصلاح ریشه ای مشکلات " اندیشه " نشود ، راه درمان مقطعی و اغلب ناصحیح خواهد بود .
آنچه شاهد آن هستیم این است که در سالهائی که به یاد می آوریم ، چیزی به نام مدیریت شهری نداشتیم .
شاید در آینده داشته باشیم .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر