پاره ای از نکات جالب و یا تحقیقات شخصی من در عالم مجازی Some interesting research on my own or in a virtual world
۱۳۹۴-۱۰-۲۶
هستی – ممکن الوجود – نیستی
اما این دیدگاه نیز در کنار آن همه
گفتار میتواند قرار گیرد .
اول در یکی از معانی " سبحان الله
" این است که هر آنچه در نظر ما آید او منزه است . پس اشرف است و بالاتر است
از اندیشه بشر که " الله اکبر "
اما در هستی که یکی است و حق است و رب
است ساده ( از یک چیز ) است و قدیم است و نور است . نه مقابل دارد که فقط اوست .
نه جزء دارد که نقص است و پایه دوئیت که واحد است و قهار . غیور است و متکبر که
غیر نه در وجود آید و نه باقی ماند . ( بعدا عرض شود )
اما در نیستی ، نیستی مطلق اصلا نیست .
آنچه هست نیستی نسبی است که در توضیح خواهد آمد .
ما چه هستیم ( از جماد و گیاه و حیوان و
انسان و فرشته و غیره ) گویند ما همه " ممکن الوجود " هستیم . چیزی
هستیم که میتوانست وجود داشته باشد . اراده حق به لطف " کن " قرین شد .
ممکن در وجود آمد .
اما مرتبه ممکن چگونه است . مرتبه "
ممکن الوجود " با " واجب الوجود " تفاوت دارد . باید برای این
" ممکن الوجود " بستری خلق گردد که قرار گیرد . آنرا قدما " آب و دریای قلزم " و فرنگیان
" اتر " گویند . امروز آنرا " ابعاد جهان هستی " یا "
فضا – زمان " میگویند . گر چه " فضا – زمان " واقعی ممکن است دارای
ابعادی بیشتر از آنچه امروز مشهور است باشد . اما پیشرفت علم به تدریج آنرا کشف
خواهد نمود . ( گر چه با نظریه ریسمان موافق نیستم ، اما نظریه مقبول دانشمندان
فیزیک است . در این نظریه حداقل از " یازده بعد " سخن میرود )
پس اول " جای " مکنالوجود خلق
شد . سپس ممکن الوجود خلق گردیدند .این ممکن الوجود نیز مرتبه دارد . حد بالای "
ممکن الوجود " ، جائی که نزدیکترین مرتبه به " واجب الوجود " است
را " قاب قوسین " گویند . حد پائین " ممکن الوجود " نیز آنجا
است که از " واجب الوجود " دور است .
این مرتبه را قعر جهنم گویند . طبقه
هفتم و انتهای جهنم . در اینجا " نیست ترین " مرتبه هستی است .
مراتب " ممکن الوجود "
از قاب قوسین تا قعر جهنم ، منطقه
" ممکن الوجود " است . اما چطور ممکن الوجود هستی دارد . آیا هستی غیر
آن ذات یکتا داریم . خیر . همه این عالم ممکن الوجود ، همان است . پس فرق " من
" و " سنگ " و " درخت
" و " خدا " در چیست ؟ مگر نه این است که ساده است و یک چیز است ؟
شاه نعمت الله ولی ( ره ) میفرماید :
یک وجود است و صد هزار صفت *** از وجود است این دوئی یکتا
هر ممکن الوجودی یک صفت از آن ذات بی
همتا است . و هر چه به مرتبه پائین تر می آئیم ، از ترکیب آن صفتها ، صفتهای جدید
پیدا میشود . حد نهائی این صفات که از طرفی دورترین مرتبه به اصل است و به مرتبه
ای تکمیلترین موجودات است ، " انسان " است .
پس انسان شامل همه صفات ممکن خلقت است .
( صفات حسنه و رذیله )
و این " بالقوه " است . لازم
است در زندگی این وجوه " بالقوه " تبدیل به " بالفعل " گردد .
تا این وجهه الهی بازگشت به اصل خود که " نور " است نماید . و یا صفات
نورانیت را فرو گذارد و به سر حد نیستی رهسپار گردد که مراتب جهنم است .
در آن جهانهای متصوره در مقایسه با جهان
هستی
بعضی گویند این جهان هستی در ذهن ما
نمایشی دارد و شان آن مشابه آن جهانهائی است که ما تصور میکنیم .
این گفتار ما را یاد مرکزیت زمین و ماه
و خورشید می اندازد .
مرکزیت این " جهان بیرونی "
ما نیستیم . ما شاهد آن هستیم . آنرا ملاحظه میکنیم . از آن تصویری در ذهن میسازیم
و در آن اندیشه میکنیم .
اما آن جهانهای تصوری ذهنی ما "
وهم " است و غیر واقعی ، ما به ازای خارجی ندارد . گر چه تصویر هر دو مشابه مینماید . اما این تصویر یکی
" ما به ازای " خارجی دارد و دیگری ندارد . تفاوت هستی و نیستی است .
تا اینجا یک هستی داریم که حق است .
یک ممکن الوجود داریم که از نور شروع
میشود و تا آنجا که حداقل نور است ادامه دارد . آنجا قعر جهنم و دوری از مبدا هستی
است .
همه این ممکنالوجود نیز هستی ( حق ) است
، به وجهه آن که غیر او نیست ( که : لا الله الا الله ) اما این او نیست که هر چیز
نقش رخ یار است .
( رسد آدمی به جائی که به جز خدا نبیند
*** بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت سعدی)
پس همه اوئیم و جز او نیستیم که هیچ
هستی غیر او نیست . اما این اوئیت او که در ما است در پشت صد هزار صفت ( پرده حجاب
) مخفی است .
مرتبه سلوک این است که از این سر نخ که
داریم رو به بالا رویم و به اصل برسیم . این راه ، راه رسول الله است که از مرتبه
بشری به قاب قوسین میرسد و آنجا حد اعلای رشد ممکن الوجودی است .
این حرکت از مبدایت ما شروع میشود . گاه
بالا و گاه پائین میکشد . میبرد . تا زمانی که امکان رشد باشد ، که این رشد به
ابزار این جهانی محتاج است ، لازم است که در این جهان بماند . چون رسید و یا امکان
رشد به اتمام رسید ، که تشخیص این توسط آن بینای مطلق و رب العالمین صورت میگیرد .
شخص از محدودیتاین جهان رها شده و گام در مرتبه بعدی خواهد گذاشت . بر حسب رد
نمودن حجابها ( از آن صد هزار صفت ) در مرتبه ای از بهشت مستقر میگردد . و یا بر
حسب نزول از مرتبه انسانیت ، در مرتبه ای از جهنم ماوی خواهد گزید .
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر