۱۳۹۳-۰۲-۳۰

معنی شاه در مکتوبات قدیمی

اگر زمان هخامنشیان و قبل از آن را در نظر آوریم و این مهم را که شاه ها سمت مذهبی داشتند.
و همچنین شاه های هخامنشیان , پیرو دین زرتشت و یکتا پرست بودند , همه این مفاهیم را کنار هم بگذاریم و به زبان امروزی ترجمه کنیم , مفاهیم زیبایی از آن بدست خواهیم آورد.
شاه یا حاکم گروهی از مردم با نمایندگی الهی , معادل ولی امر یا نماینده خلیفه الله خواهد بود.
شاهنشاه کسی است که بر گروهی از شاهان فرمان میراند , او خلیفه الله است و نماینده الهی است.
اگر به خاطر آوریم که شاهان هخامنشی , شاه بعدی را تعیین میکردند و نه لزوما فرزند بزرگتر را
و همچنین در سنگ نبشته‌های منصوب به خشایارشاه , جانشین شاهنشاه با اشاره الهی تعیین میشد.
اگر کوروش را ذوالقرنین در نظر نگیریم , حداقل مانند حضرت سلیمان و حضرت داوود , ایشان میتوانسته جانشین پیغمبران قبلی باشد که به فرمان الهی , جهان آن روز را امن نموده و برای بشریت , حق انسانیت ایجاد نموده است.
تمام آثار به جا مانده از شاهان ( بخصوص شاهان اولیه ) هخامنشیان نشانه های نمایندگی خداوند و سخن یک پیغمبر قابل درک است.
میدانیم که سلاطین باطل نیز همین ادعا را میکردند , اما تفاوت در اثر سخن و نشانه های کارهای آنها است.
اجازه الهی است که فرعون ها را طاغوت میکند.
و در مقابل سلیمان را خلیفه الله زمان قرار میدهد.
در تاریخ داریم که اشکانیان و ساسانیان , ادعای جانشینی شاهان هخامنشی را داشتند.
یعنی اذعان به حقیقت و واقعیتی که همه مردم زمانشان آن را قبول داشته اند.

هیچ نظری موجود نیست: