جنس زمان و مکان شباهت خاصی با هم دارند و قابل تبدیل است به واسطه ارتباط این ها در سرعت ملاحظه می کنیم که یک ماهیت یکسانی در بین آن ها وجود دارد زمانی که سرعت خیلی بالا می رود یکی از اینها متراکم می شود دیگری اتصال پیدا می کند باز میشود این یک ارتباط ویژه بین این دو رو نشون میده جنسشون یکیه
ما برای اینکه بدانیم که اول زمان به وجود اومد یا اینکه مکان متوجه میشه که به جای اینکه اینجا و آنجا داشته باشیم و اینجا آنجا معنا داشته باشیم نیازمند این هستیم که قبل و بعد معنا داشته باشه پس از اولین چیزی که به وجود آمد زمان بوده قبل و بعد به وجود اومد بعد از اون مکان به وجود آمد مکان به معنای یک بردار واحد جلو و عقب جنس این زمان و مکان بانکی که بعدا به وجود آمد متفاوته منتهای همسانی با خانواده خودش داره مرحله بعدی نیازمند یک واحد زمان هستیم نوع زمانی که بعداً به وجود آمد با آن نوع زمانی که در ابتدا به وجود اومد متفاوته ولی نمایشش برای ناظر زمینی یک جوره و آن چیزی که ما حس میکنیم برآیند زمانی این دوتا بردار زمان است بعد از اون دو واحد دایمنشن طول هست ابعاد تولید به وجود آمد به این ترتیب آن چیزی که ما امروز حس میکنیم شامل چند بود مکان و یک بعد زمان که برآیند حدود زمان واقعی است حاصل شد در کنار این پنج بعدی که وجود دارد ابعاد دیگری در جهت تولی ابعادی و نه زمانی به وجود آمد و تا امروز هم ادامه دارد و احتمالا از این به بعد هم ادامه خواهد داشت یک حالت اپتیما باید وجود داشته باشد در اضافه شدن ابعاد جهان هستی این همه تعادلی را می طلبد چه بسا روی این پنج بود اولیه �ت و برگشت ابعادی داشته باشیم نه اینکه تا یه جایی ابعاد رشد می کنند بعد نایب ناپایدار باشند بر گردن روی یه حداقل ابعادی که میتواند وجود داشته باشد دوباره این ابعاد جهان اضافه بشود