امروزه شاهد تظاهرات مردم در سرتاسر دنیا هستیم که راجع به مشکلات اقتصادیشان راه پیمائی می کنند و اذعان می دارند که ما جزو آن 99درصد مردمی هستیم که ببیشترین میزان مالیات را میپردازیم ولی درامد آن یک درصد از همه ما بیشتر است و مالیات کمتری را می پردازند.
آنچه در اینجا قصد بیان آن را دارم نگرش دیگری است به مقوله اخذ مالیات . در طول تاریخ روشهای زیادی برای اخذ مالیات از همه مردم ، یا مردمی که امکان اخذ مالیات از آنها بود ، یا هزینه فایده اخذ مالیات از آنها سود آمور وبود و از این دست مشاهده کرده ایم.
امروزه کشوری مانند یونان با افزایش وحشتناک مالیات در تقریبا هر چیز ممکنی سعی در جبران بدهکاریهایش دارد.
اما در حالت ایده آل مالیات را باید از چه روشی اخذ نمود؟ و آیا اسباب اخذ این نوع مالیات امروزه فراهم است یا نه؟
من فکر می کنم در حالت ایده آل مالیات باید از هر معامله ای اخذ گردد. آن هم در زمان وقوع آن ، چه این معامله فرایند ارائه کار خدماتی کارمند به کارفرما باشد و چه خرید چیپس از مغازه نزدیک خانه. اما چرا؟
در واقع هر قراردادی زمانی بسته می شود که سود اور باشد و مناسب است از این فعالیت سود آور مالیات اخذ گردد. اما هر قرارداد ثبت شده قانونی ( حقیقی - واقعی ) نیست و زمانی قانونی ( حقیقی - واقعی ) میشود که مبلغی بابت آن جابجا شود .
در واقع استخدام کارگر زمانی حقیقی – واقعی است که مبلغی پول برای این خدمات پرداخت گردد. در غیر این صورت اسامی دیگری به خود خواهد گرفت مثل کار آزمایشی، کار داوطلبانه و بیگاری و غیره.
اما اخذ درصد کوچکی از هر معامله تا دیروز مشکل بود . اما امروزه با کمک کامپیوترها و پرداختهای بانکی امکان پذیر است.
در واقع آن چه که باید از ان مالیات اخذ گردد ( گردش نقدینگی است ) هر کجا پولی جابجا شود نشان دهنده این است که ارزش افزوده ای جابجا شده است .
میزان گردش نقدینگی بانکها معمولا خیلی بالاتراز گردش واقعی نقدینگی واقعی جامعه است زیرا جابجائی های دفتری خود شعب بانک را نیز شامل میگردد. اما مزایای زیر حاصل می گردد.
کاهش هزینه دریافت مالیات .
با توجه به این که گردش نقدینگی بانکها در مراحل مختلف توسط خود بانکها و بانک مرکزی و ( اغلب توسط بانکهای همکار) قابل دسترسی است ، بنا براین بستر لازمه فراهم است و نیاز به نرم افزار جدید برای کنترل گردش نقدینگی بانکها نخواهد بود.
با تکلیف بانک مرکزی ( برای مثال مالیات به میزان یک دهم درصد گردش نقدینگی دریافت کننده وجوه) کلیه بانکها میتوانند این مبالغ را اخذ و به حساب خزانه داری واریز نمایند.
در واقع با این روش هیچ کس از پرداخت مالیات نمیتواند فرار کند.و تماس پرداخت کننده و ممیز مالیاتی قطع شده ، در نتیجه امکان فساد از بین میرود. همچنین برای بانکها اقتصادی نیست به قیمت هزینه های اقتصادی زیادی که بانک مرکزی برای خطا و احمال در نظر میگیرد ، از انجام این کار برای شخص یا اشخاص خاصی صرفنظر نماید. بنابراین این کار با سهولت انجام خواهد گردید.
اخذ مالیات از همه فعالین اقتصادی
در هر جامعه ای عده ای هستند که با هر ترفندی سعی در دور زدن از قوانین را داشته و میخواهند مالیات نپردازند، همچنین فعالیتهای اقتصادی زیر زمینی با هر حجمی از پرداخت مالیات معاف هستند.
در این روش نظر به این که گردش نقدینگی همه فعالین اقتصادی به ناچار از سیستم بانکی گذر خواهد کرد ، از همه فعالین اقتصادی مالیات اخذ خواهد گردید.
گردش های مالی که نباید مالیات دهند.
واقعا از چه گردش مالی نباید مالیات اخذ گردد. ؟
گردش وجوه بانکی بین خود بانکها شامل موارد زیر است
شعب بانکهای متفاوت : که به دلیل این که دو بنگاه این گردش را انجام میدهند پس حتما ارزش افزوده ای در جائی ایجاد میشودکه اخذ یک دهم درصد آن به هزینه های جابجائی پول زیاد اضافه نمیکند . پس باید از این گردش نقدینگی مالیات اخذ شود.
شعب یک بانک : بانکها میتوانند گردش دفتری و سوری خود را محدود کنند تا مالیات اضافه نپردازند.
در واقع اینقدر این روش ساده ، کارا و کم هزینه است که حتی با افزایش هزینه در یک بخش ( فکر نمیکنم برای هیچ کجای اقتصاد هزینه ای اضافه شود) به اجرای آن می ارزد.
به طور خلاصه مزایای این طرح عبارتند از:
کاهش حجم سازمان دریافت کننده مالیات
اخذ مالیات از همه ذی نفعان بازار
اخذ مالیات از جامعه به میزان استفاده از پول و وجوه
ناچیز بودن میزان مالیات به واحد پول( درامد)
عدم فرار فعالین اقتصادی از بازار مالیات
مشکلات :
برای فرار از این مالیات واحدهای اقتصادی باید ببینند ایا اقتصادی هست که از این مالیات فرار کنند یا خیر؟
بعضی شرکتهای چند ملیتی( یا بزرگ داخلی) ممکن است قسمتی از گردش نقدینگی خود را به خارج از کشور انتقال دهند ، مثلا فرض کنیم شرکت تولید فولاد که صادرات فولاد دارد بهای دریافتی را وارد کشور ننموده و آن را در کشور دیگری قرار دهد. اولا این شرکت به پول خود در داخل کشور نیاز دارد و حداکثر سود خود را خارج از کشور میتواند نگاه دارد ، اما با این پول چه کاری بنماید بهتر است. بهترین کار این است که به داخل کشور بیاورد و به صاحبان سهام بدهد . ممکن است شرکت فولاد خرید سنگ معدن ( که رقم بزرگی از گردش نقدینگی آن است ) را با شرکت سنگ معدان در خارج از کشور انجام دهد . اما بالاخره یک بانک باید تعهد پرداخت بعد از تحویل جنس را انجام دهد. ( و بانکها با جریمه های سنگین این کار اقتصادی نخواهد بود بخاطر درامد کم یک دهم درصدی به این ریسک تن دهند) در واقع برای شرکتهای طرف معامله نیز هزینه معامله در فواصل دور فیزیکی بیشتر از بانکهای داخل کشور خواهد بود.
استفاده از وجوه نقد
استفاده از وجوه نقد نیز طبیعی است . اما هزینه های خاص خودش را دارد. مسلما برای رقمهای کم میزان مالیات ناچیز است و پرداخت نقدی توجیهی ندارد و برای ارقام بالا به دلایل ایمنی حمل و نگهداری مبالغ زیاد و ریسک آن ، هزینه مالیات ارزان تر از هزینه های ایمنی خواهد بود. بنا براین در یک محدوه رقمی مبادلات با وجوه نقد انجام خواهد گرفت که هیچ اشکالی ندارد و گردش بانکی را کاهش نخواهد داد.
مزایای دیگر
کاهش خالص مالیات پرداختی توسط کسانی که امروزه مالیات ها را میپردازند ( بخصوص کارکنان ) و رضایت بیشتر آنها
فراهم آمدن وجوه نقد مالیات در طول زمان بدین معنی که هزینه ها همانطور که به تدریج در طول سال حاصل میگردد، درآمد نیز به تدریج حاصل خواهد گردید.
امکان محاسبه (و یا هزینه نمودن درصدی از مالیات اخذشده ) در هر منطقه جغرافیائی
امکان استفاده از گردش های ارزی برای دریافت مالیات ، تامین منابع ارزی را نیز تسهیل خواهد نمود.
روان نمودن گردش کار باعث جذب صنایع در کشور خواهد شد.
این روش مالیات باعث می گردد تا کارخانجات کشورهائی که مالیاتهای سنگین میپردازند به کشور ما بیایندو اشتغال زیاد شده و گردش مالی کل کشور اضافه میگردد. و سود ها و مزایای بسیاری که در این خصوص میتوان قلم فرسائی نمود.
اخذ این گونه مالیاتها مشکلات 99 درصدی را حل مینمایدو مردم نگران مالیات ندادن دیگران نخواهند بود. در واقع مطابق ضرب المثل قدیمی کشورمان هر کسی بامش بیش، برفش بیشتر خواهد بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر