اختلاف با سرباز بغل دستی !

فرض کنید در صف اول یک لشکر ایستاده اید و نه فقط هر لحظه لشکر مقابل ممکن است به آنجا که شما ایستاده اید حمله کند ، بلکه فرمانده شما هم ممکن است هر لحظه به شما دستور حمله بدهد .
دی این بین ضد و خورد گاه و بیگاه هم با لشکر روبرو دارید .

حالا در این بین بغل دستی شما وقتی در حال شمشیر زدن هستید ( یا نیستید و در حال آماده شدن هستید ) برگردد به شما بگوید ،" صبر کن ببینم این که گفتی یعنی چی ؟ "

" اول به من ثابت کن این کاری که شما می کنید در جهت مثبت لشگر است یا نه ! "
"شاید شما  با این کار بعضی افراد لشکر خودمان را ناراحت کرده باشید یا با آنها خوب نباشید " 

و ....

همه می دانیم صف اول لشکر جای این حرفها نیست . اینکه چه باید گفت هر کسی هر طور می داند بگوید . هر کسی هر طور می تواند شمشیر بزند ( فقط به خودی نزند - که خواست لشکر مقابل همین است )

می توان این سناریو را توسعه داد . 

اما کسانی که دشمن مشترک دارند ، خوب است به یکدیگر حمله نکنند .

بغل دستی اما می گوید " حالا صبر کن اول به من بگو ......   "