به این کشور را هیچ چیز آسیب نزد به جز خیانت . خود خیانت هم انواع مختلفی دارد . گاه با دلسوزی و گاه با این تصور که بهترین گزینه است . اما نگاهی اجمالی به خیانت در ایران به ما میگوید که بر ما چه گذشت .
هخامنشیان را یک گروه 12 هزار نفره افراد بدون تخصص و بدون ساز و برگ نظامی یونانی دنباله رو اسکندر تصرف نکردند . گروهی نظامی ایرانی با حیله کودتا کردند و پس از تصرف کشور به اسم اسکندر او را کشتند و و کشور را بین خود سه ثسمت کردند . نام آنها در تاریخ هست .
تنها مقاومت مهم در کوه های لرستان صورت گرفت . آریوبرزن با حدو هزار سپاهی باقی مانده از سپاه جاویدان که شاه را نجات داده بودند جلوی چهارصد هزار سپاهی کودتا گران را گرفت .
یک چوپان مسیر بالای کوه را به دشمن نشان داد و آریو برزن و افرادش کشته شدند . شاید برای نجات گوسفندانش و حداکثر برای نجات خانواده اش .
عرب ها دو جنگ بزرگ داشتند . احزاب و فتح مکه در این دو جنگ پیروزی مسلم بود و هر کس می توانست شمشیر بردارد در آن جنگ شرکت کرد . برای تصرف غنائم از پیر و جوان آمدند . در تاریخ درج است این تعداد حداکثر ده هزار نفر بود !
در جنگ مقابل رستم فرخ زاد چهل هزار نفر مقابل او بودند ! درج است که باد نامناسب وزید .
ارتش ایران ابرقدرت زمان بود . خط سواره نظام آهنین ساسانی سه ردیفه با اسبهای تمام زره پوش و سواران مسلح و دوره دیده بود . این ها جزو طبقه نظامی بودند و از کودکی تمرین داشتند . اما مقابل آنها افراد بی تجربه و اکثرا پیاده .
این سواران در پشت سر با سه ردیف زوبین اندازان و سه ردیف تیر و کمان داران پشتیبانی می شدند . تدارکات چیان پشت این افراد بودند . هیچ فرد زنده ای از این خط نمی توانست بگذرد . این سیستم را برای مقابله با مربع های لژیون رومی طراحی کرده بودند .
چند هزار نفر عرب در مقابل آنها مهم نبودند ..... اما باد نامناسب وزید . مثل آنچه هردوت گفت در مورد شکست شاه هخامنشی.
از سوی دیگر یزگرد را یک آسیابان کشت !
زن و بچه اش کجا بودند ؟ محافظانش چه می کردند ؟
شاه داشت فرار می کرد .
اما شاه مقدس بود . از بالاترین طبقات و بالاترین فرد کشور بود ! چطور یک آسیابان به خود جرات داد که شاه را بکشد ؟ از خدا نمی ترسید ؟ یا شاید روحانیون فتوای قتل او را داده بودند !
مغولان از هر کجا می گذشتند مردان قابل جنگ را با خود می بردند . روستاها و شهرهای کوچک . و آنها را وادار می کردند تا به قلعه ها ی ایرانی حمله کنند . سپاهیان منظم ایرانی هم در حمله های خود به مغولان نرسیدند و با گروه پیشتاز آنها و ایرانیان درگیر می شند . و خوب نمی خواسند ایرانی بکشند و عقب نشینی کردن تا آنجا که کل کشور را عقب نشستند . تا اینجا مجبور بودند اسیران بیچاره . حتی اینقدر همیت نتوانستند داشته باشند که با هم به مغوللان بتازند . حالا که کشته خواهند شد با دشمن بجنگند . حتما در میان آنها خائنین بودند که برای نجات جان بی مقدارشان این جوانمردان را به دشمن می فروختند . و آنها هم رفتاری با آنها می کردند تا درس عبرتی برای بقیه گردد.
مغولان از صحرا بدون تجهیزات آمدند و دانش قلعه گرفتن و قلعه شکاندن نداشتند . ایرانیان این تجهیزات را برای آنها ساختند و ....
این داستان ادامه داشته و دارد . تنها با آگاهی همه مردم است که می توان جلوی آنرا گرفت برای هر کسی یک زمانی ممکن است شرایط سختی پیش بیاید که تصمیم به خیانت بگیرد . اما دانستن خود او و به خصوص سایر اطرافیان کمک می کند تا این اتفاقات کمتر احتمال وقوع داشته باشد .
برای کسانی که فکر می کنند اعراب ایران را گرفتند باید بگوئیم تصور کنید یک کشتی بیسجی وارد جنوب فلوریدا شود و کل ایالات متحده را بگیرد !
اگر این را بشنوید چه فکری خواهید داشت ؟ می گوئید آنها خیلی اعتقاد داشنتد ؟!!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر