مثال : شرکت "خودرو یک" با سرمایه صد واحد. 50 واحد سرمایه ثابت و 50 واحد سرمایه جاری فعالیت می کند و 20 واحد سود بدست می آورد.این شرکت در بورس سود سهام را تقسیم می کند و به عنوان یک شرکت موفق بورسی معروف است.
ناگهان در یک سال با تورم 40 درصدی روبرو میشود.
یعنی هزینه جاری این شرکت به 70 واحد خواهد رسید.
حالا این کمبود سرمایه را چگونه میتواند پاسخگو باشد.
هنوز محصول جدیدی نفروخته تا با گران کردن آن پول اضافی در بیاورد.
به ناچار به پیش فروش دست میزند.
راه دیگر وام از بانک است.
در سال اول یک طوری چرخ را چرخاندند.سال های بعد هم همینطور .
این شرکت مشابه با همه شرکتهای کشور.
تا در نهایت
پول همه بانکها کفاف وام درخواستی را نمیداد.
چه باید میکردند و حالا چه باید بکنند.
از ابتدا کمبود سرمایه را باید از طریق بورس فراهم می کردند و حالا هم باید جلوی ضرر را بگیرند و کار درست را انجام دهند.
با افزایش سرمایه به نحوی که سرمایه جاری شرکت از طریق سهامداران تامین گردد , مشکل شرکت حل خواهد شد.
بنگاه اقتصادی , فقط تولید نیست , حل صحیح و برنامه ریزی های بلند مدت برای شرکت نیز از وظایف هيئت مدیره است.
میتوان امیدوار بود روزی مدیریت این واحدها بصورت صحیح انجام گیرد.
http://thumbs.dreamstime.com/x/symbole-d-escompte-ou-d-amlioration-sur-la-main-stylise-40-20679543.jpg
پاره ای از نکات جالب و یا تحقیقات شخصی من در عالم مجازی Some interesting research on my own or in a virtual world
۱۳۹۲-۱۰-۲۰
فرض تورم 40% و عکس العمل شرکتها
فرض تورم 40% و عکس العمل شرکتها
مثال : شرکت "خودرو یک" با سرمایه صد واحد. 50 واحد سرمایه ثابت و 50 واحد سرمایه جاری فعالیت می کند و 20 واحد سود بدست می آورد.این شرکت در بورس سود سهام را تقسیم می کند و به عنوان یک شرکت موفق بورسی معروف است.
ناگهان در یک سال با تورم 40 درصدی روبرو میشود.
یعنی هزینه جاری این شرکت به 70 واحد خواهد رسید.
حالا این کمبود سرمایه را چگونه میتواند پاسخگو باشد.
هنوز محصول جدیدی نفروخته تا با گران کردن آن پول اضافی در بیاورد.
به ناچار به پیش فروش دست میزند.
راه دیگر وام از بانک است.
در سال اول یک طوری چرخ را چرخاندند.سال های بعد هم همینطور .
این شرکت مشابه با همه شرکتهای کشور.
تا در نهایت
پول همه بانکها کفاف وام درخواستی را نمیداد.
چه باید میکردند و حالا چه باید بکنند.
از ابتدا کمبود سرمایه را باید از طریق بورس فراهم می کردند و حالا هم باید جلوی ضرر را بگیرند و کار درست را انجام دهند.
با افزایش سرمایه به نحوی که سرمایه جاری شرکت از طریق سهامداران تامین گردد , مشکل شرکت حل خواهد شد.
بنگاه اقتصادی , فقط تولید نیست , حل صحیح و برنامه ریزی های بلند مدت برای شرکت نیز از وظایف هيئت مدیره است.
میتوان امیدوار بود روزی مدیریت این واحدها بصورت صحیح انجام گیرد.
http://thumbs.dreamstime.com/x/symbole-d-escompte-ou-d-amlioration-sur-la-main-stylise-40-20679543.jpg
مثال : شرکت "خودرو یک" با سرمایه صد واحد. 50 واحد سرمایه ثابت و 50 واحد سرمایه جاری فعالیت می کند و 20 واحد سود بدست می آورد.این شرکت در بورس سود سهام را تقسیم می کند و به عنوان یک شرکت موفق بورسی معروف است.
ناگهان در یک سال با تورم 40 درصدی روبرو میشود.
یعنی هزینه جاری این شرکت به 70 واحد خواهد رسید.
حالا این کمبود سرمایه را چگونه میتواند پاسخگو باشد.
هنوز محصول جدیدی نفروخته تا با گران کردن آن پول اضافی در بیاورد.
به ناچار به پیش فروش دست میزند.
راه دیگر وام از بانک است.
در سال اول یک طوری چرخ را چرخاندند.سال های بعد هم همینطور .
این شرکت مشابه با همه شرکتهای کشور.
تا در نهایت
پول همه بانکها کفاف وام درخواستی را نمیداد.
چه باید میکردند و حالا چه باید بکنند.
از ابتدا کمبود سرمایه را باید از طریق بورس فراهم می کردند و حالا هم باید جلوی ضرر را بگیرند و کار درست را انجام دهند.
با افزایش سرمایه به نحوی که سرمایه جاری شرکت از طریق سهامداران تامین گردد , مشکل شرکت حل خواهد شد.
بنگاه اقتصادی , فقط تولید نیست , حل صحیح و برنامه ریزی های بلند مدت برای شرکت نیز از وظایف هيئت مدیره است.
میتوان امیدوار بود روزی مدیریت این واحدها بصورت صحیح انجام گیرد.
http://thumbs.dreamstime.com/x/symbole-d-escompte-ou-d-amlioration-sur-la-main-stylise-40-20679543.jpg
۱۳۹۲-۱۰-۱۸
تظاهرات درکامبوج و اصلاح کارکرد دولت
گروهی از کارگران یک کارخانه در کامبوج تظاهرات کردند و پلیس شش نفر را کشت و....
از طرفی دولت باید امنیت را حفظ کند و از طرف دیگر کارگران حق دارند اگر به ایشان ستم شد , اعتراض کنند.
تعادل این وضعیت چطور ممکن است؟
راه حل این است که پلیس سرکوبگر شهرها , زیر نظر شهرداری باشد تا دولت بتواند آن را کنترل و بازخواست کند.
اگر این پلیس زیر نظر دولت باشد , کار آنها هر چه باشد قابل توجیه است.
یک سری فعالیتهای دولتی , محلی است .
این فعالیت های محلی بهتر است که محلی اداره گردد تا دولت بتواند در خصوص احقاق حق مردم دولت محلی را بازخواست نماید. این نخ فقط شامل پلیس محلی , بلکه آموزش مدارس و خدمات اجتماعی و بهداشتی و بسیاری فعالیت های دیگر می شود.
http://www.khabarkhani.com/%D8%B9%DA%A9%D8%B3/5vcok5gvov0gwc80g8k8cwws0/%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AF-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%B4-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D8%A8%D9%88%D8%AC-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87.jpg
از طرفی دولت باید امنیت را حفظ کند و از طرف دیگر کارگران حق دارند اگر به ایشان ستم شد , اعتراض کنند.
تعادل این وضعیت چطور ممکن است؟
راه حل این است که پلیس سرکوبگر شهرها , زیر نظر شهرداری باشد تا دولت بتواند آن را کنترل و بازخواست کند.
اگر این پلیس زیر نظر دولت باشد , کار آنها هر چه باشد قابل توجیه است.
یک سری فعالیتهای دولتی , محلی است .
این فعالیت های محلی بهتر است که محلی اداره گردد تا دولت بتواند در خصوص احقاق حق مردم دولت محلی را بازخواست نماید. این نخ فقط شامل پلیس محلی , بلکه آموزش مدارس و خدمات اجتماعی و بهداشتی و بسیاری فعالیت های دیگر می شود.
http://www.khabarkhani.com/%D8%B9%DA%A9%D8%B3/5vcok5gvov0gwc80g8k8cwws0/%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AF-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%B4-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D8%A8%D9%88%D8%AC-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87.jpg
کار خوب کار بد
آن کاری خوب است که زیبا باشد. اثر خوب داشته باشد , یعنی باقی بماند.
کل نفس علیه فان,الا وجهه ذوالجلال والاکرام.
یعنی کار وجه الله باشد.
یعنی کار به امر او باشد.مثل نماز , چون او گفته.
و آن کار بد است که او نهی کرده. مثل دروغ.
صرفا به وجهه امر الهی.
حکما و علما برای کارها نتیجه کار و ارتباط آن را با جهان مادی و غیر مادی توضیح میدهند.( در سطح علم یا جهلشان) اما کار خوب زیباست , هارمونی دارد. با محیط و تاثیر این هارمونی قابل درک است .
اما چه کنیم و چه نکنیم, این بحث دیگری است که بر حسب مکان و زمان خوبی و زیبایی ظاهرا با یکدیگر فرق نماید. مثل خوردن و آشامیدن مسافر و غیر مسافر در ماه مبارک رمضان.
در یک ارکستر سمفونی , هر ساز زن در جایی بم می نوازد , و در جایی زیر, گاه تکنوازی جور دیگر .....
اما همه اینها به یکسو , آنچه او پسندد زیباست و کار خوب و لا غیر.....
سهیل
کل نفس علیه فان,الا وجهه ذوالجلال والاکرام.
یعنی کار وجه الله باشد.
یعنی کار به امر او باشد.مثل نماز , چون او گفته.
و آن کار بد است که او نهی کرده. مثل دروغ.
صرفا به وجهه امر الهی.
حکما و علما برای کارها نتیجه کار و ارتباط آن را با جهان مادی و غیر مادی توضیح میدهند.( در سطح علم یا جهلشان) اما کار خوب زیباست , هارمونی دارد. با محیط و تاثیر این هارمونی قابل درک است .
اما چه کنیم و چه نکنیم, این بحث دیگری است که بر حسب مکان و زمان خوبی و زیبایی ظاهرا با یکدیگر فرق نماید. مثل خوردن و آشامیدن مسافر و غیر مسافر در ماه مبارک رمضان.
در یک ارکستر سمفونی , هر ساز زن در جایی بم می نوازد , و در جایی زیر, گاه تکنوازی جور دیگر .....
اما همه اینها به یکسو , آنچه او پسندد زیباست و کار خوب و لا غیر.....
سهیل
اصلاح مصنوعی حفره ازون و اصلاح مصنوعی لایه یخی قطب شمال
اصلاح مصنوعی حفره ازون و اصلاح مصنوعی لایه یخی قطب شمال و جنوب
چند سال پیش بود که مشکل حفره ازون در نیمکره جنوبی , نگرانی همه بشریت برای ادامه حیات روی زمین را فراهم آورده بود که با ارسال بالن و ایجاد فرآیند ازون سازی , مانع رشد سوراخ ازون شده و حتی سوراخ بوجود آمده را اصلاح نمودند.
مشکل مشابه این روزها ذوب شدن لایه یخی قطب شمال ( و قطب جنوب ) می باشد.
احتمالا اثرات این واقعه میتواند خطرات زیادی برای نوع بشر , از شدید تر شدن طوفانها ی جهان تا خشکسالی در بخش های بزرگی از کره خاکی را در بر گیرد.
لازم است مشابه مشکل قبلی. تجهیزاتی تهیه و به مناطق خطر ارسال گردد تا این مشکلات نیز حل گردند.
http://www.lawinrussia.ru/sites/default/files/images/0_5309c_f5f3c108_xl.jpeg
چند سال پیش بود که مشکل حفره ازون در نیمکره جنوبی , نگرانی همه بشریت برای ادامه حیات روی زمین را فراهم آورده بود که با ارسال بالن و ایجاد فرآیند ازون سازی , مانع رشد سوراخ ازون شده و حتی سوراخ بوجود آمده را اصلاح نمودند.
مشکل مشابه این روزها ذوب شدن لایه یخی قطب شمال ( و قطب جنوب ) می باشد.
احتمالا اثرات این واقعه میتواند خطرات زیادی برای نوع بشر , از شدید تر شدن طوفانها ی جهان تا خشکسالی در بخش های بزرگی از کره خاکی را در بر گیرد.
لازم است مشابه مشکل قبلی. تجهیزاتی تهیه و به مناطق خطر ارسال گردد تا این مشکلات نیز حل گردند.
http://www.lawinrussia.ru/sites/default/files/images/0_5309c_f5f3c108_xl.jpeg
دعای عهد
بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّـهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظيمِ ، وَ رَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفيعِ
خدايا اى پروردگار نور بزرگ و پروردگار كرسى بلند
وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَ الاِْنْجيلِ وَ الزَّبُورِ
و پروردگار درياى جوشان ، و فرو فرستنده تورات و انجيل و زبور
وَ رَبَّ الظِّلِّ وَ الْحَرُورِ ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ
و پروردگار سایه و انوار روشنایی ،و فرو فرستنده قرآن بزرگ
وَ رَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ وَ الاَْنْبِياءِ وَ الْمُرْسَلينَ
و پروردگار فرشتگان مقرب و پيمبران و مرسلين
اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْاَلُكَ بِوَجهِک الْكَريمِ
خدايا از تو خواهم به ذات بزرگوارت
وَ بِنُورِ وَ جْهِكَ الْمُنيرِ وَ مُلْكِكَ الْقَديمِ ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ
و به نور جمال تابانت و فرمانروائى ديرينه ات ، اى زنده اى پاينده
اسئلك باسمك الذي اشرفت به السموات و الارضون
از تو خواهم بدان نامت كه روشن شد بدان آسمانها و زمينها
وَ بِاسْمِكَ الَّذي يَصْلَحُ بِهِ الاَْوَّلُونَ وَ الاْخِرُونَ
و بدان نامت كه صالح و شايسته گشتند بدان پيشينيان و پسينيان
يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَ يا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَ يا حَيّاً حينَ لا حَيَّ
اى زنده پيش از هر موجود، و اى زنده پس از هر موجود زنده و اى زنده در آن هنگام كه زنده اى وجود نداشت
يا محي الموتي و مميت الاحياء يا حي لا الله الا انت
اي زنده كن مردگان و اى ميراننده زندگان اى زنده اى كه معبودى جز تو نيست
اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِْمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقائِمَ بِاَمْرِكَ
خدایا برسان به مولاى ما آن امام راهنماى راه يافته و قيام كننده به فرمان تو
صلوات الله عليه و علي ابائه الطاهرين عن جميع المومنين و المومنات
كه درودهاى خدا بر او و پدران پاكش باد از طرف همه مردان و زنان با ايمان
في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَ مَغارِبِها سَهْلِها وَ جَبَلِها وَ بَرِّها وَ بَحْرِها ،وَ عَنّي وَ عَنْ والِدَيَّ مِنَ الصَّلَواتِ
در شرقهاى زمين و غربهاى آن هموار آن و كوهش ، خشكى آن و دريايش ، و از طرف من و پدر و مادرم درود هائى
زِنَةَ عَرْشِ اللهِ ، وَ مِدادَ كَلِماتِهِ ، وَ ما اَحْصاهُ عِلْمُهُ وَ اَحاطَ بِهِ كِتابُهُ
هموزن عرش خدا و شماره كلمات و سخنان او و آنچه را دانشش احصاء كرده و كتاب و دفترش بدان احاطه دارد
اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَوْمي هذا وَ ما عِشْتُ مِنْ اَيّامي عَهْداً وَ عَقْداً
خدايا من تازه مى كنم در بامداد اين روز و هر چه زندگى كنم از روزهاى ديگر عهدو پيمان
وَ بَيْعَةً لَهُ في عُنُقي ، لا اَحُولُ عَنْها وَ لا اَزُولُ اَبَداً
عهدو پيمان و بيعتى براى آن حضرت در گردنم كه هرگز از آن سرنه پيچم و دست نكشم هرگز،
اَللّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَ الذّابّينَ عَنْهُ وَ الْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ
خدايا قرار ده مرا از ياران و كمك كارانش و دفاع كنندگان از او و شتابندگان بسوى او در برآوردن خواسته هايش و انجام دستورات
وَ الْمُمْتَثِلينَ لاَِوامِرِهِ وَ الُْمحامينَ عَنْهُ ، وَ السّابِقينَ اِلى اِرادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ
و اوامرش و مدافعين از آن حضرت و پيشى گيرندگان بسوى خواسته اش و شهادت يافتگان پيش رويش
اللّـهُمَّ اِنْ حالَ بَيْني وَ بَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً
خدايا اگر حائل شد ميان من و او آن مرگى كه قرار داده اى آن را بر بندگانت حتمى و
فَاَخْرِجْني مِنْ قَبْري ، مُؤْتَزِراً كَفَنى ، شاهِراً سَيْفي ، مُجَرِّداً قَناتي، مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَ الْبادي
مقرر پس بيرونم آر از گورم ، كفن به خود پيچيده با شميشر آخته ، و نيزه برهنه ، پاسخ گويان به نداى آن خواننده بزرگوار در شهر و باديه
اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ
خدايا بنمايان به من آن جمال ارجمند و آن پيشانى نورانى پسنديده را
وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ
و سرمه وصال ديدارش را به يك نگاه به ديده ام بكش
وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ ، وَ اَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ
و شتاب كن در ظهورش و آسان گردان خروجش را و وسيع گردان راهش را و مرا به راه او درآور
وَ اَنْفِذْ اَمْرَهُ وَ اشْدُدْ اَزْرَهُ ، وَ اعْمُرِ اللّـهُمَّ بِهِ بِلادَكَ ، وَ اَحْيِ بِهِ عِبادَكَ
و دستورش را نافذ گردان و پشتش را محكم كن ، و آباد گردان خدايا بدست او شهرها و بلادت را ؛ و زنده گردان بوسيله اش بندگانت را
فَاِنَّكَ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ ، ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاسِ
زيرا كه تو فرمودى و گفته ات حق است كه فرمودى : آشكار شد تبهكارى در خشكى و دريا بخاطر كرده هاى مردم
فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَ لِيَّكَ ،وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِكَ
پس آشكار كن براى ما خدايا نماينده ات را و فرزند دختر پيامبرت كه همنام رسول تو است
حَتّى لا يَظْفَرَ بِشَيْء مِنَ الْباطِلِ اِلّا مَزَّقَهُ ، وَ يُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُحَقِّقَهُ
تا دست نيابد به هيچ باطلى جز آنكه از هم بدراند و پابرجا كند حق را و ثابت كند آن را
وَ اجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِكَ ، وَ ناصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ
و بگردان آن بزرگوار را خدايا پناهگاه ستمديدگان بندگانت ، و ياور كسى كه جز تو ياورى برايش يافت نشود
وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْكامِ كِتابِكَ ، وَ مُشَيِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دينِكَ وَ سُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
و تازه كننده آن احكامى كه از كتاب تو تعطيل مانده و محكم كننده آنچه رسيده از نشانه هاى دين و آئينت و دستورات پيامبرت صلى اللّه عليه و آله
وَ اجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَأسِ الْمُعْتَدينَ
و قرارش ده خدايا از آنانكه نگاهش دارى از صولت و حمله زورگويان
اَللّـهُمَّ وَ سُرّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ ، وَ ارْحَمِ اسْتِكانَتَنا بَعْدَهُ
خدايا شاد گردان (دل ) پيامبرت محمد صلى اللّه عليه و آله را به ديدارش و هم چنين هم كه در دعوتش از آن حضرت پيروى كرد ، و رحم كن به بيچارگى ما پس از آن حضرت
اَللّـهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ
اي خدا غم و اندوه دوري آن بزرگوار را به ظهورش از قلوب اين امت برطرف گردان و براي آرامش دل های ما به ظهورش تعجيل فرما
انهم يرونه بعيدا و نريه قريبا برحمتك يا الرحمن الراحمين
اينان ظهورش را دور پندارند ولى ما كه نزديك مى بينيم به مهرت اى مهربانترین مهربانان
العجل العجل يا مولاي يا صاحب الزمان
شتاب كن شتاب كن اي مولاي من اي صاحب زمان
آمين يا رب العالمين
_________________
http://www.youtube.com/watch?v=GWirJz2YBs4
اَللّـهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظيمِ ، وَ رَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفيعِ
خدايا اى پروردگار نور بزرگ و پروردگار كرسى بلند
وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَ الاِْنْجيلِ وَ الزَّبُورِ
و پروردگار درياى جوشان ، و فرو فرستنده تورات و انجيل و زبور
وَ رَبَّ الظِّلِّ وَ الْحَرُورِ ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ
و پروردگار سایه و انوار روشنایی ،و فرو فرستنده قرآن بزرگ
وَ رَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ وَ الاَْنْبِياءِ وَ الْمُرْسَلينَ
و پروردگار فرشتگان مقرب و پيمبران و مرسلين
اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْاَلُكَ بِوَجهِک الْكَريمِ
خدايا از تو خواهم به ذات بزرگوارت
وَ بِنُورِ وَ جْهِكَ الْمُنيرِ وَ مُلْكِكَ الْقَديمِ ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ
و به نور جمال تابانت و فرمانروائى ديرينه ات ، اى زنده اى پاينده
اسئلك باسمك الذي اشرفت به السموات و الارضون
از تو خواهم بدان نامت كه روشن شد بدان آسمانها و زمينها
وَ بِاسْمِكَ الَّذي يَصْلَحُ بِهِ الاَْوَّلُونَ وَ الاْخِرُونَ
و بدان نامت كه صالح و شايسته گشتند بدان پيشينيان و پسينيان
يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَ يا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَ يا حَيّاً حينَ لا حَيَّ
اى زنده پيش از هر موجود، و اى زنده پس از هر موجود زنده و اى زنده در آن هنگام كه زنده اى وجود نداشت
يا محي الموتي و مميت الاحياء يا حي لا الله الا انت
اي زنده كن مردگان و اى ميراننده زندگان اى زنده اى كه معبودى جز تو نيست
اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِْمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقائِمَ بِاَمْرِكَ
خدایا برسان به مولاى ما آن امام راهنماى راه يافته و قيام كننده به فرمان تو
صلوات الله عليه و علي ابائه الطاهرين عن جميع المومنين و المومنات
كه درودهاى خدا بر او و پدران پاكش باد از طرف همه مردان و زنان با ايمان
في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَ مَغارِبِها سَهْلِها وَ جَبَلِها وَ بَرِّها وَ بَحْرِها ،وَ عَنّي وَ عَنْ والِدَيَّ مِنَ الصَّلَواتِ
در شرقهاى زمين و غربهاى آن هموار آن و كوهش ، خشكى آن و دريايش ، و از طرف من و پدر و مادرم درود هائى
زِنَةَ عَرْشِ اللهِ ، وَ مِدادَ كَلِماتِهِ ، وَ ما اَحْصاهُ عِلْمُهُ وَ اَحاطَ بِهِ كِتابُهُ
هموزن عرش خدا و شماره كلمات و سخنان او و آنچه را دانشش احصاء كرده و كتاب و دفترش بدان احاطه دارد
اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَوْمي هذا وَ ما عِشْتُ مِنْ اَيّامي عَهْداً وَ عَقْداً
خدايا من تازه مى كنم در بامداد اين روز و هر چه زندگى كنم از روزهاى ديگر عهدو پيمان
وَ بَيْعَةً لَهُ في عُنُقي ، لا اَحُولُ عَنْها وَ لا اَزُولُ اَبَداً
عهدو پيمان و بيعتى براى آن حضرت در گردنم كه هرگز از آن سرنه پيچم و دست نكشم هرگز،
اَللّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَ الذّابّينَ عَنْهُ وَ الْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ
خدايا قرار ده مرا از ياران و كمك كارانش و دفاع كنندگان از او و شتابندگان بسوى او در برآوردن خواسته هايش و انجام دستورات
وَ الْمُمْتَثِلينَ لاَِوامِرِهِ وَ الُْمحامينَ عَنْهُ ، وَ السّابِقينَ اِلى اِرادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ
و اوامرش و مدافعين از آن حضرت و پيشى گيرندگان بسوى خواسته اش و شهادت يافتگان پيش رويش
اللّـهُمَّ اِنْ حالَ بَيْني وَ بَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً
خدايا اگر حائل شد ميان من و او آن مرگى كه قرار داده اى آن را بر بندگانت حتمى و
فَاَخْرِجْني مِنْ قَبْري ، مُؤْتَزِراً كَفَنى ، شاهِراً سَيْفي ، مُجَرِّداً قَناتي، مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَ الْبادي
مقرر پس بيرونم آر از گورم ، كفن به خود پيچيده با شميشر آخته ، و نيزه برهنه ، پاسخ گويان به نداى آن خواننده بزرگوار در شهر و باديه
اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ
خدايا بنمايان به من آن جمال ارجمند و آن پيشانى نورانى پسنديده را
وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ
و سرمه وصال ديدارش را به يك نگاه به ديده ام بكش
وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ ، وَ اَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ
و شتاب كن در ظهورش و آسان گردان خروجش را و وسيع گردان راهش را و مرا به راه او درآور
وَ اَنْفِذْ اَمْرَهُ وَ اشْدُدْ اَزْرَهُ ، وَ اعْمُرِ اللّـهُمَّ بِهِ بِلادَكَ ، وَ اَحْيِ بِهِ عِبادَكَ
و دستورش را نافذ گردان و پشتش را محكم كن ، و آباد گردان خدايا بدست او شهرها و بلادت را ؛ و زنده گردان بوسيله اش بندگانت را
فَاِنَّكَ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ ، ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاسِ
زيرا كه تو فرمودى و گفته ات حق است كه فرمودى : آشكار شد تبهكارى در خشكى و دريا بخاطر كرده هاى مردم
فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَ لِيَّكَ ،وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِكَ
پس آشكار كن براى ما خدايا نماينده ات را و فرزند دختر پيامبرت كه همنام رسول تو است
حَتّى لا يَظْفَرَ بِشَيْء مِنَ الْباطِلِ اِلّا مَزَّقَهُ ، وَ يُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُحَقِّقَهُ
تا دست نيابد به هيچ باطلى جز آنكه از هم بدراند و پابرجا كند حق را و ثابت كند آن را
وَ اجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِكَ ، وَ ناصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ
و بگردان آن بزرگوار را خدايا پناهگاه ستمديدگان بندگانت ، و ياور كسى كه جز تو ياورى برايش يافت نشود
وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْكامِ كِتابِكَ ، وَ مُشَيِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دينِكَ وَ سُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
و تازه كننده آن احكامى كه از كتاب تو تعطيل مانده و محكم كننده آنچه رسيده از نشانه هاى دين و آئينت و دستورات پيامبرت صلى اللّه عليه و آله
وَ اجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَأسِ الْمُعْتَدينَ
و قرارش ده خدايا از آنانكه نگاهش دارى از صولت و حمله زورگويان
اَللّـهُمَّ وَ سُرّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ ، وَ ارْحَمِ اسْتِكانَتَنا بَعْدَهُ
خدايا شاد گردان (دل ) پيامبرت محمد صلى اللّه عليه و آله را به ديدارش و هم چنين هم كه در دعوتش از آن حضرت پيروى كرد ، و رحم كن به بيچارگى ما پس از آن حضرت
اَللّـهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ
اي خدا غم و اندوه دوري آن بزرگوار را به ظهورش از قلوب اين امت برطرف گردان و براي آرامش دل های ما به ظهورش تعجيل فرما
انهم يرونه بعيدا و نريه قريبا برحمتك يا الرحمن الراحمين
اينان ظهورش را دور پندارند ولى ما كه نزديك مى بينيم به مهرت اى مهربانترین مهربانان
العجل العجل يا مولاي يا صاحب الزمان
شتاب كن شتاب كن اي مولاي من اي صاحب زمان
آمين يا رب العالمين
_________________
http://www.youtube.com/watch?v=GWirJz2YBs4
ترافیک
اغلب ما تراکم و حرکت آهسته خودروها را مشاهده کرده و نام ترافیک را بر آن میگذاریم.
برای راحتی مثال , خیابان یکطرفه را درنظر بگیریم که خودروها باسرعت ثابت مثلا 40 کیلومتر در ساعت. و با فاصله مناسب از یکدیگر در آن حرکت می کنند.
فرض میکنیم که در دقیقه 50 خودرو وارد. خیابان شده و خارج گردند.
حالا اگر 51 خودرو در دقیقه بخواهند وارد خیابان گردند , طبیعی است که صف تشکیل گردد و این صف کم کم بزرگتر میشود. این صف باعث کاهش سرعت خودروها در قبل از خیابان شده و در نتیجه زمان ورود خودرو را به خیابان زیاد میکند. زیرا زمان توقف و شروع حرکت را برای خودروهای ورودی ایجاد میکند.
باکاهش سرعت ورود خودرو به خیابان. صف بزرگتر میشود.از طرف دیگر کم کم سرعت حرکت در خیابان نیز کاهش خواهد یافت.همه این ها باعث میشود که تراکم خودرو در ورودی خیابان بیشتر شود. این تراکم اثر خود را روی خودروهای قبل از ورودی خیابان می گذارد و نشان دادیم روی خود خیابان مثال ما ( خیابان جلو ورودی ) نیز خواهد گذاشت.
حالا برای مقابله چه باید کرد ؟
طبیعی است که باید سرعت حرکت خودروها را بالا برده و بالا نگاه داشت.
این کاری است که مسؤولین ترافیک معمولا عکس آن را انجام میدهند.
هر کاری که پلیس راهنمایی انجام میدهد , باعث کاهش سرعت میگردد.
و این یعنی تراکم و اضافه شدن ترافیک.
ترافیک , تراکم خودروها نیست.
آهسته حرکت کردن خودروها است.
تراکم مثل تب علامت ظاهری است و اصل ترافیک سرعت خودروها است. برای تضمین حفظ سرعت , باید خروجیها همیشه خالی باشد.
برای کاهش ترافیک باید سرعت حرکت خودروها را اضافه کرد و به هر قیمت از کاهش سرعت خودروها جلوگیری کرد.
برای این کار , شاید لازم باشد جلوی رانندگی کسانی که زیادی احتیاط میکنند را گرفت.
این مشکل نه فقط در خیابان , خطوط تولید , کارهای اداری و غیره , بلکه در کارکرد اقتصادی جامعه و دولت نیز قابل تعمیم است .
و راه حل همه این مشکلات در سرعت دادن امور و رفع موانع سرعت میباشد .
http://s1.cdn.autoevolution.com/images/news/how-to-avoid-traffic-jams-35319_2.jpg
برای راحتی مثال , خیابان یکطرفه را درنظر بگیریم که خودروها باسرعت ثابت مثلا 40 کیلومتر در ساعت. و با فاصله مناسب از یکدیگر در آن حرکت می کنند.
فرض میکنیم که در دقیقه 50 خودرو وارد. خیابان شده و خارج گردند.
حالا اگر 51 خودرو در دقیقه بخواهند وارد خیابان گردند , طبیعی است که صف تشکیل گردد و این صف کم کم بزرگتر میشود. این صف باعث کاهش سرعت خودروها در قبل از خیابان شده و در نتیجه زمان ورود خودرو را به خیابان زیاد میکند. زیرا زمان توقف و شروع حرکت را برای خودروهای ورودی ایجاد میکند.
باکاهش سرعت ورود خودرو به خیابان. صف بزرگتر میشود.از طرف دیگر کم کم سرعت حرکت در خیابان نیز کاهش خواهد یافت.همه این ها باعث میشود که تراکم خودرو در ورودی خیابان بیشتر شود. این تراکم اثر خود را روی خودروهای قبل از ورودی خیابان می گذارد و نشان دادیم روی خود خیابان مثال ما ( خیابان جلو ورودی ) نیز خواهد گذاشت.
حالا برای مقابله چه باید کرد ؟
طبیعی است که باید سرعت حرکت خودروها را بالا برده و بالا نگاه داشت.
این کاری است که مسؤولین ترافیک معمولا عکس آن را انجام میدهند.
هر کاری که پلیس راهنمایی انجام میدهد , باعث کاهش سرعت میگردد.
و این یعنی تراکم و اضافه شدن ترافیک.
ترافیک , تراکم خودروها نیست.
آهسته حرکت کردن خودروها است.
تراکم مثل تب علامت ظاهری است و اصل ترافیک سرعت خودروها است. برای تضمین حفظ سرعت , باید خروجیها همیشه خالی باشد.
برای کاهش ترافیک باید سرعت حرکت خودروها را اضافه کرد و به هر قیمت از کاهش سرعت خودروها جلوگیری کرد.
برای این کار , شاید لازم باشد جلوی رانندگی کسانی که زیادی احتیاط میکنند را گرفت.
این مشکل نه فقط در خیابان , خطوط تولید , کارهای اداری و غیره , بلکه در کارکرد اقتصادی جامعه و دولت نیز قابل تعمیم است .
و راه حل همه این مشکلات در سرعت دادن امور و رفع موانع سرعت میباشد .
http://s1.cdn.autoevolution.com/images/news/how-to-avoid-traffic-jams-35319_2.jpg
۱۳۹۲-۰۷-۳۰
آموزش والدین
والدین آینده را باید در زمانی که تحصیل میکنند آموزش داد.
به نحوی که زمانی که در موقعیت قرار گرفتند به یاد بیاورند و کار درست را تشخیص داده و اجرا نمایند.
به نحوی که زمانی که در موقعیت قرار گرفتند به یاد بیاورند و کار درست را تشخیص داده و اجرا نمایند.
۱۳۹۲-۰۷-۲۰
جلوگیری از مرگ مهاجرین افریقایی
جلوگیری از مرگ مهاجرین افریقایی ها به اروپا
آفریقاییها پول زیادی میپردازند تا به اروپا مهاجرت کنند.
دولت اروپا باید جلوی شبکه قایق های مهاجرین رااز طریق اقتصادی بگیرد.
خود اروپا با ثبت نام مهاجرین در افریقا باید تز آنها پول گرفته و آنها را به اردوگاههایی در اروپا برای بررسی انتقال دهد.
از بهره ابن پولها هزینه جاری ایشان پرداخت گردد.و فقط از نیان این مهاجرین کشورهای اروپایی مهاجر بپذیرند.سایر مهاجرین به این اردوگاهها انتقال داده شوند و پس از یک زمان محدود یک ساله به کشور های مبدا با سایر کشورهای افریقا انتقال دهند.
این کار را میتوان تا چند سال ادامه داد تا مانند ترکیه، مهاجرین دیگر به اروپا نروند.
آفریقاییها پول زیادی میپردازند تا به اروپا مهاجرت کنند.
دولت اروپا باید جلوی شبکه قایق های مهاجرین رااز طریق اقتصادی بگیرد.
خود اروپا با ثبت نام مهاجرین در افریقا باید تز آنها پول گرفته و آنها را به اردوگاههایی در اروپا برای بررسی انتقال دهد.
از بهره ابن پولها هزینه جاری ایشان پرداخت گردد.و فقط از نیان این مهاجرین کشورهای اروپایی مهاجر بپذیرند.سایر مهاجرین به این اردوگاهها انتقال داده شوند و پس از یک زمان محدود یک ساله به کشور های مبدا با سایر کشورهای افریقا انتقال دهند.
این کار را میتوان تا چند سال ادامه داد تا مانند ترکیه، مهاجرین دیگر به اروپا نروند.
۱۳۹۲-۰۷-۱۴
دانشمند و تحصيل
دانشمندان در پي تحصيل هستند تا بتوانند در تلاشي که براي روشن نمودن تاريکي ( جهل ) دارند با ابزار دانش قبلي در زماني کمتر به پيش بروند و راه رفته ديگران را دوباره نروند ، گام در حد علم گذاشته و بخش تاريکي از اندیشه های بشری را روشن نمايند.
اين است که در بر اصحاب ظاهر، دانشمند شدن با تحصيل علم ممکن شود و لذا لشگري از همه فرزندان را به تحصيل علم (مکتوب) ميگمارند ولي نتيجه مطلوب از اين لشگر متعلم حاصل نمي شود.
جالب آن که اين تحصيل بر ايشان مشتبه گردد که عالم و دانشمندند و از جامعه طلب مزد عالم نمايند. که قابل پاسخ گوئي نباشد ، زيرا آنها گندم نماي جو فروش هستند.
در اقتصاد نيز هر کارشناس دانشگاهي پنج ديپلمه را ميطلبد که هر ديپلمه بر پنج زير ديپلم توان کنترل دارد!!!
و در جامعه اي که همه کارشناسند با کمبود زير مجموعه مواجه گرديم و کارشناسان را به کارهاي پائين تر ميگمارند تا آنجا که اکثر اين کارشناسان تن به کارهاي پست ( به ذعم آنها ) نميدهند و بيکاري نهادينه شود.
در بهترين حالات استفاده بهينه از نيروي تحصيل کرده مقدور نميباشد.و جامعه هزينه غير بهينه نموده و بهره لازم نبرده است.
پس اولا شناسائی دانشمندان بالقوه و تربیت آنها مهم است.
و در ثانی رعایت نسبت تحصیل کرده و کم تحصیل کرده بر اساس توان بالقوه ایشان در هم افزائی اجتماعی مهم میباشد.
رعایت این دو برجامعه بهینه لازم است
اشتراک در:
پستها (Atom)