7-11 با سهامداری اهالی محل

در همه جوامع , خرده فروشی بسیار سود آور است و فروشندگان برای کاهش قیمت و کسب فروش بیشتر اقدام به ساخت هاپپر مارکتها نموده و مردم نیز برای خرید ارزانتر عز آنها خرید می‌کنند.
اگر مردم سهامدار سوپر های محله خود باشند , ضمن خرید بیشتر از این فروشگاهها , از سود معقول آن نیز برخوردار خواهند گردید .
برای این کار هر شهر یک شرکت فروشگاهی ( حالا به هر نام , شاید 7-11 ) باید داشته باشد که حدود ۶۰٪ سهام هر فروشگاه در اختیار سکنه محله باشد .
بدین ترتیب این شرکتها حداکثر سود و مردم نیز بهترین قیمت را خواهند پرداخت .
سهام بیشتر مردم سبب می‌شود که انتخاب نوع کالاها و حتی استخدام فروشندگان محلی ( ولی با استاندارد شرکت مادر ) باشد .

فرودشگاههای بزرگ برای تولید کنندگان کوچک

از لباس و مد گرفته , تا لوازم آشپزخانه و لوازم خودرو و مبلمان و غیره دارای تولیدکننده هایی است که دارای ایده های نابی هستند , اما امکان عرضه مناسب کالای خود را ندارند .
فروشگاههای بزرگ , مانند ایکیا میتوانند این کالا را به دست مردم برسانند .
این فروشگاهها باید منطقه ای باشند و در صورت موفقیت هر کالا , امکان بزرگ شدن شرکت مربوطه و تامین سرمایه از بورس را خواهند داشت .
ارایه کالاهای با قیمت مناسب برای مردم سودمند خواهد بود و تولید کنندگان کوچک نیز امکان عرضه کالا خواهند داشت .
اینکار برای جامعه از هر لحاظ مفید است .

خوشبختی

خوشبختی بودنی است , نه داشتنی
خوشبختی فعل بودن دارد
نه فعل داشتن

مهاجران و نیروی کارگری ارزان

مهاجران و نیروی کارگری ارزان
در طول تاریخ. ورود کارگران ارزان , امتیاز بزرگی است برای جوامع تا اقدامات مهمی انجام دهند .
در گذشته های دور این نیروی انسانی , اسیران جنگی بودند .
ساخت سدهای بزرگ توسط اسیران رومی در شوشتر , ساخت راه آهن سیبری توسط زندانیان سیاسی , استفاده از اسیران جنگی در تولید , در زمان جنگ جهانی و بسیاری موارد مشابه .
چند میلیون مهاجر سوری به ترکیه , میتوانند سد بسازند , راه ساخته و کوه ها را جابجا کنند .
چیزی بیشتر از اسیران و زندانیان مثالهای بالا هم نمی خواهند , غذا و جای اسکان .
هم اکنون به آنها غذا و جای اسکان داده می‌شود اما اجازه کار ندارند .
با دادن کار به آنها , میتوان موجب آبادی مناطق را نیز فراهم نمود .
به این ترتیب وجود مهاجران , یک فرصت برای کشورهای میزبان است نه تهدید .
البته منابع مالی ساخت و نگهدای اردوگاهها باید به مسیر جدید هدایت گردند .
بنابراین مهاجر پذیران بزرگ , همچون. لبنان , فرصت بزرگی برای آبادانی خواهند داشت .
ایجاد هتلهای بیشتر کنار دریای مدیترانه و مناطق کوهستانی , ایجاد مزارع بزرگ با آبیاری قطره ای و معدن کاری از مناسبترین روشهای به کار گماری مهاجران خواهد بود .

فاصله گرفتن اعتقادات خواص جامعه نسبت به کل جامعه

داستان وجودی گوانتانامو , کشتار زنان و کودکان در افغانستان و عراق ( حتی در پوشش شرکتهای امنیتی ) نشان از این امر دارد که فاصله روشهای قابل قبول مردم و دولتمردان خیلی فرق میکند .
دولتمردان آمریکا می‌گفتند که گوانتانامو خارج از خاک آمریکا است , پس شکنجه در آنجا مجاز است .
اما این روش مردم آمریکا نیست , آنها که قهرمانان جنگ ویتنام را قاتل نامیدند .
آیا دولتمردان هیچ راه حلی به جز زیر پا گذاشتن حقوق بشر و حداقل مواردی که یک فرد را انسان میکند , نداشتند .
یا این موارد برای آنها تابو نیست و مجاز است . در هر کجا امکان داشت , راه کار قانونی برایش پیدا می‌کنند و ... انجامش میدهند .
این را فاصله اعتقادات مردم ( انسانیت ) از روشهای دولتمردان می بینیم .
اگر شکنجه ای در عراق ( زندان ابوغریب ) اتفاق افتاده باشد , چه کسی باید محاکمه شود ؟
سرباز یا افسر مسئول , یا فرمانده ارشد دستور دهنده , یا مقام‌های بالاتر که اطلاع داشته و اجازه داده‌اند ؟
قبلا دادگاه برای این مورد در واقعه بالکان تصمیم گرفته است .
تمام سلسله مراتب قدرت و عمل غیر انسانی , مسئول و باید محاکمه شوند .
شاید برای همین است که غرب از کشورهای گروه بیست خواسته است نقش بیشتری در اتفاقات جهانی ایفا نمایند .
نقش ترکیه و عربستان در سوریه به وضوح جلوی چشم ما است .

کدام راه مناسب است ؟

در هر زمینه ای که مشاهده کنیم , می بینیم تمام دست اندرکاران , دنبال بهترین راه هستند .
اما چطور این راه مشخص میشود ؟
خیلی مهم است که بدانیم کجا هستیم , نقطه آغاز شروع کار خواهد بود . اطلاعات دقیق از این نقطه معمولا قابل دستیابی است .
مورد دوم , شناخت محیط راه است . کوه ها و دره ها معمولا راه مستقیم را جواب غیر عملی میکند .
محیط کسب و کار , شرایط سیاسی منطقه و قوانین موجود , افراد و سازمانهای ذی نفع و حتی سابقه زلزله منطقه و جزئیات بسیار زیاد .
کسب صد درصد اطلاعات و تحلیل آن مشکل است و همیشه ممکن نیست .
هر چه درصد اطلاعات محیطی بهتری داشته باشیم , راه را بهتر میتوان طراحی نمود و در بازنگری های بعدی , تغییرات کمتر خواهد بود .
مورد سوم که اهمیت آن شاید دو برابر موارد قبلی باشد , این است که به کجا میخواهیم برویم .
شناخت نقطه هدف و نقطه آغاز و مسیر , بهترین مسیر برای متخصصین امر قابل محاسبه و دستیابی خواهد بود .

رقابت در برابر تقابل با غرب

از ابتدای برخورد جوامع غربی با خاور میانه و شرق , رابطه بصورت کسب منافع از طریق استعمار و یا تقابل منافع در مناطق خاص جغرافیایی بوده است .
شرق نیز یا دچار خودباختگی و غرب زدگی شده و یا علم مبارزه و تقابل و نفی ظواهر غربی را در پیش گرفته است .
با توجه به تغییرات ایجاد شده در شرق و غرب , امروزه میتوان رقابت را به جای تقابل جایگزین نمود .
شرکتهای غربی نیز میدانند در رقابت , میتوانند رشد کرده و از آنچه هستند بهتر شوند . افزایش سود و کیفیت و ایجاد بازارهای جدید از دیگر مزایای رقابت می‌باشد .
شرقی ها هم در رقابت , مزایای نسبی خود را شناخته و از امتیاز آن برخوردار شده و همچنین آنچه که فکر می‌کنند به غرب و جهان قابل عرضه باشد را میتوانند عرضه نمایند .
این نوعی بازی برد-برد برای دو طرف خواهد بود .

ارکستر سمفونی ( کار تیمی و تصمیمات رهبری )

ارکستر سمفونی ( کار تیمی و تصمیمات رهبری )
در اهمیت رهبری ارکستر سمفونی شکی نیست .
ایجاد هماهنگی , رفع مشکلات نوازندگان در زمان اجرا و بسیاری دیگر از ریزه کاریهای این هنر بر اصحاب فن مشخص است .
همچنین تاثیر مهم کوچکترین نوازندگان در کیفیت کار خروجی بسیار موثر است .
در زمان تمرین , امکان مشاوره و تبادل نظر , تعویض نوازندگان و غیره می‌باشد .
اما در زمان اجرا , هیچ فرصتی برای اصلاح نیست .
زندگی روزمره نیز چنین است , میتوان در زمان مناسب برنامه ریزی نمود , تمرین کرد و غیره , اما در زمان اجرا , معمولا جای هیچ اشتباهی نیست .
هر فرد - سازمان - سیستم - جامعه - ملت و کشوری یکبار فرصت بازی دارد .
اگر زمان بگذرد , وقت آن بازی گذشته و اگر نیاز به تکرار بازی باشد , از زمان بازی دیگری برای تکرار استفاده خواهد شد .
و این یعنی عقب ماندگی .

اهمیت هدف در استراتژی

هدف در طراحی استراتژی بسیار مهم است.
خیلی مهم است که مدیریت سازمان روی هدف تصمیم گرفته باشد .
در این صورت مسیر بهینه راه مشخص خواهد بود.( و طبیعی است که این مسیر بهینه منحصر به فرد باشد )
در غیر این صورت اختلاف نظر باعث اهداف متعدد و راه های بهینه متعدد خواهد بود .

غرب و ازدواج همجنس

نیاز جنسی انسان باید به گونه ای رفع شود.
این نیاز نیز همچون سایر موارد طبیعی , مطابق منحنی نرمال , نوع برخوردهای متفاوتی را باعث می‌شود .
یک اکثریتی در میان منحنی , جنس مخالف را انتخاب کرده و یک حداقلی در هر دو طرف , یا جنس موافق را برای جفت گیری انتخاب میکنند و در دیگر سو , نیاز جنسی را به تنهایی برآورده می‌کنند .
شرایط طبیعی جامعه میتواند کمک کند که از اکثریت میانی , گروهی به هر دو طرف تمایل یافته و جمعیت حداقلی ها افزایش یابد .
یکی از روشهای تشویق مردم به امتحان هیجانهای جدید و از بین رفتن قبح این موارد است .
همچنین با اذعان به طبیعی بودن این رفتار , در زمانهایی که امکان ارتباط جنس مخالف وجود نداشته باشد , این روش ارضاء جنسی افزایش یافته و کم کم در افراد بصورت عادت در خواهد آمد .
اما آنچه که از ازدواج در غرب منظور است , حمایت قانونی از این نوع زیستن انسانها است .
البته نه تنها در این مورد , بلکه برای همه انواع اجتماع باید قانون , حتی اگر آن اجتماع کوچک هم باشد , آن را مورد حمایت قرار دهد .
اما
آیا جوامع معتاد را نیز باید مورد حمایت قانونی قرار داد ؟
آیا بیماران جزامی ( که جامعه به دلیل چهره زشت آنها را ترد میکند ) و یا بیماران دارای سل ( که با تنفس این بیماری به دیگران انتقال خواهد یافت ) نیز باید مورد حمایت واقع شوند ؟
البته قانون گذار باید از اکثریت جامعه دفاع نماید و در عین حال حقوق اقلیت ها را نیز در نظر گرفت .
شاید صلاح باشد برای افراد همجنسگرا , شهری مجزا ساخت , تا آنها به راحتی و بدون انتشار این رفتار غیر نرمال به افراد نرمال جامعه بتوانند زندگی نمایند .
این رفتار نرمال و طبیعی نبست , زیرا کسانی که این رفتار را دارند , امکان ادامه نسل را نخواهند داشت و بنابراین محکوم به نابودی هستند .( غریزه انسانی شامل میل به ادامه نسل است )
رفتار اجتماعات غربی , نوعی راحت نمودن سقوط افراد پر خطر به این عادت نا ثواب را ایجاد نموده است .
متاسفانه این کار آنها , مشوق به فرزندان ایشان , برای رفتن به آن سو خواهد بود .