۱۳۹۴-۱۱-۰۴

در باخت تیم ملی امید چه عواملی موثر بود ؟


 مسلم است هر اتفاقی که در هر سازمانی بیفتد ، مدیریت مربوطه مسئولیت مستقم کار را به عهده دارد . مدیریت فوتبال مقصر اصلی است . اگر در سطوح بالای مدیریت فوتبال از شکست ها ( و نه از پیروزیها ) برای درگیری های داخلی خود استفاده میکنند ( مثلا وزارت خانه با فدراسیون و غیره ) یک نگاه به گذشته فوتبال نشان میدهد که اتفاق خاصی نیفتاده است .

اصولا انتظار خارج از این داشتن غلط بوده . بضائت مدیریت فوتبال ما همین است . مگر در سالهای گذشته مدیریت فوتبال کشور کار بزرگتری انجام داده است ؟ خیر . همین مسیر را رفته و همین نتایج را بدست آورده است . بحث روی افراد هم نیست .

مدیریت فوتبال با سایر مدیریت های دولتی کشور هماهنگ و در یک سطح است . مدیریت صنعت یا مدیریت بانک یا مدیریت بیمه و هر مدیریت دیگری را در نظر بگیریم ، می بینیم که همه مدیریتهای کشور در یک سطح و در یک میزان از بهره وری و کارائی قرار دارند .

جای تعجب ندارد که شاهد شکست تیم امید کشورمان هستیم . اگر بخواهیم تغییری در نتایج ایجاد گردد باید شرایط مسئله را تغییر دهیم تا نتایج جدیدی بدست آوریم . برای این تغییر در فوتبال چه کرده ایم ؟

۱۳۹۴-۱۱-۰۳

اشتباه هخامنشیان

 

حکومتها در طول تاریخ اشتباهت متعددی مرتکب شده اند که شایسته است از آشتباه آنها درس گرفته شود . یکی از اشتباهات مهم دوره هخامنشیان ، باعث گردید که توسط یک کودتا سلسله آنها منقرض شود ( در اینجا در خصوص اختلافات در شرح تاریخ صرفه نظر میشود )

آنچه آنها انجام دادند ، روش عدالت مدیریت هخامنشیان در همه امور باعث شد که در لشگر خود از همه اقوام  نیرو جذب نمودند . و به تدریج از میان ایشان افرادی به مدارج بالای لشگری و فرماندهی رسیدند . این افراد با دید ایجاد یک کودتا طبیعتا افراد هم فکر و هم طایفه خود را به مدارج بالا جذب مینمودند .

این اتفاق ممکن است به تدریج در طی چند نسل نیز اتفاق افتاده باشد . اما آنچه شاهد آن بودیم این بود که در مقابل لشگر 12 هزار نفری اسکندر ، لشگر 400 هزار نفری ایران مقاومت خاصی ننمود .

با ادامه پیشرفت لشگر اسکندر ، طبیعتا لشگریان کودتاچی نیز با لشگر اسکندر همراه شدند . یا به عبارت دیگر لشگر اسکندر به ارتش کودتاچی ملحق شد .

نظر به این که فقط ارتش یک ابر قدرت میتوانست جلوی ارتش ابرقدرت دیگر را بگیرد ، هیچ نیرویی برای مقاومت در مقابل ارتش ایران ( و همراهان ایشان اسکندر ) نبود . به سادگی ارتش ایران کل ایران را درنوردید و همه دیوان سالاران را از کار برکنار نمود .

برای جلوگیری از قدرت ارتش یک ابرقدرت چه میتوان کرد ؟

داشتن دو ارتش یکی از راه های ممکن است . از طرفی  ممنوعیت نظامیان در افکار سیاسی یک روش دیگر است که در شرق و غرب و سایر نقاط دنیا غیر عملی بودن آن امتحان شده است . ارتشیان نیز انسان هستند و نمیتوانند به اتفاقات محیط خود بی تفاوت باشند .

داشتن یک سیستم نظارتی که گردش نیروها را تضمین کند و در واقع تقسیم قدرت در میان افراد با دیدگاه های متفاوت را به عنوان دیگر درمان این معضل پیشنهاد داده اند .

در میدان جنگ افراد با تضاد فکری به یکدیگر کمک نمیکنند و در واقع گروه مقدرم را قربانی اختلافات خود میکنند .در بهترین حالات ( که چنین نکنند ) هماهنگی لازمه میدان نبرد در بین این افراد کم بوده و در نبرد ایجاد اشکال خواهد نمود .

یادمان باشد که افراد ارتش نیز انسان هستند با همه نیازمندیها و اشتباهات انسانی . آنها هم عاشق رفاه شخصی هستند و برای ملتشان آزادی و رفاه میخواهند . و چون متخصص این امور نیستند احتمال اشتباه ایشان زیاد است . خصوصا که متخصصین گول زدن مردم نیز در جامعه وجود دارند .

اگر ارتشیان دچار اشتباه شوند و برای اهداف خود ( درست یا غلط ) از تخصص خود ( قوه قهریه ) استفاده کنند . آن اتفاقی می افتد که در زمان هخامنشیان افتاد . گروهی نظامی ( که خود را متعلق به گوشه ای از امپراتوری میدانستند ) قیام نمودند و با کودتای نظامی خود امور کشور را در دست گرفتند و حدود 200 سال حکومت کردند .برای آنها شاید خوب شد . اما جهان 200 سال از رشد و تعالی مدنیت بازماند .

۱۳۹۴-۱۱-۰۲

نقش بشر در جهان

دو گونه جهان بینی الهی و غیر الهی داریم . غیر الهی ها خود در خصوص نقش بشر صحبت کنند . اما الهی میگوید که خداوند از خلقت هدف داشته ( هدف خدا اینجا مورد بحث نیست )
آنچه از خداوند عالم میدانیم این است که لازم نبوده هیچ چیز اضافه خلق کند . هر چه لازم بوده و به میزان لازم و در زمان لازم خلق نموده است .
پس هیچ چیز اضافه وجود ندارد . همه چیز بهینه خلق گردیده است . اگر چیزی را نمی‌دانیم , با تلاش در آینده خواهیم فهمید . علم امروز ما بعضی موارد را برای ما روشن کرده است , طبیعی است بسیاری موارد را نیز آیندگان پیدا خواهند کرد .
اما در این عالم بهینه نقش ما با سایر موجودات کمی متفاوت است . ما اختیار داریم که خلاف فطرت ( غریزه ) خود رفتار کنیم . این اختیار موهبت الهی و آن چیزی است که ما را مکلف و مسئول میکند . آن کس که به ما این اختیار را داده است , طبیعتا در آینده ما را بازخواست خواهد کرد که " با این اختیار در جهان چه کردید ؟ "
این اختیار به ما اجازه داده که خلاف غریزه در موارد حیوانی افراط و تفریط کنیم .
یکی از این افراطها به هم زدن ساختار شیمیایی جو زمین است که آن را دلیل تغییرات اقلیمی زمین میدانند .
آنچه مشهود است این است که در سالهای گذشته نقش مخرب بشر در جهان بیشتر از نقش مثبت او بوده است .
منطقی است که این رفتار را باید اصلاح کنیم .

۱۳۹۴-۱۱-۰۱

یک درس از حملات هوائی سالهای اخیر

در روزهای گذشته ، شاهد حملات هوایی روسیه به داعش بوده ایم . قبل از آن هم در عملیات نظامی افغانستان به میزان زیادی ناتو به طالبان حمله میکرد .

همه این حملات هوائی از دقت کم برخوردار بوده و هر حرکتی هزینه زیادی برای نیروهای عمل کننده در بر داشته است . در حالی که اثر بخشی این عملیات زیر سوال بود ، آمریکا به میزان گسترده ای از هواپیماهای بدون سرنشین ( پهباد ) استفاده میکرد .

گر چه هزینه پرواز این هواپیماها به میزان زیادی کمتر از هواپیماهای جنگی متداول بود ، اما اثر بخشی آنها از آنچه قبلا در دسترس بود کمتر شده بود .

اکثر تلفات واقعی این عملیات ، نیروهای غیر نظامی و به عبارتی " زن و بچه " مردم بودند .

با توجه به این که سلاحها روز به روز گسترش پیدا میکنند ، اما سلاحهای موجود بر اساس جنگهای زمانهای قدیم طراحی و توسعه یافته اند . در جنگهای امروز و حتما در جنگهای آینده ، ما به سلاحهای متفاوتی نیاز خواهیم داشت .

سلاحهائی که با کمترین هزینه ، فقط نیروهای نظامی متخاصم را نابود کند . در کمترین تعداد ممکن !

هدف نابودی همه ارتش دشمن نیز نخواهد بود . اگر به میزان موثری از افراد مشخص دشمن دچار مشکل گردند ( حتی نیازی به مرگ آنها هم نیست ) ارتش دشمن زمین گیر شده و نه تنها کارائی خود را از دست خواهد داد ، بلکه دست بسته اسلحه خود را تقدیم نیروهای عمل کننده قرار خواهند داد .

نمونهه این سناریو را در تصرف بغداد و کل عراق شاهد بودیم .

نیروهای آمریکا از منطقه صحرا عبور کرد و به حومه بغداد رسید . با هماهنگی نیروهای داخل شهر ! یک واحد نظامی زرهی به داخل شهر رفته و دور زدند . شهر امن بود ! حتی یک نفر به نیروهای آمریکائی شلیک نکرد !

سپس نیروهای آمریکائی وارد شهر شدند . با تصرف بغداد ، بلافاصله ارتش آمریکا ارتش صدام را منحل کرد و در واقع بدون کشتن هیچ کسی کشور عراق را تصرف کرد .

موشک باران عراق و افغانستان نیز یک مانور نظامی بزرگ در حد یک ابر قدرت جهانی بود . از تمام نقاط دنیا موشک و هواپیما به اهداف فرضی شلیک شد . اشکالات سلاحها بررسی و در محیط رزم واقعی کارائی قدرت نظامی آمریکا از تمام دنیا امتحان گردید . هماهنگی همه واحدهای نظامی از اقیانوس ارام و اطلس و حتی نیمکره جنوبی با هم سنجیده گردید . هواپیماهای بمب افکن ساخت سالهای متفاوت از تمام فرودگاه های محل استقرار به پرواز درآمدند تا عده ای روستائی را بمب باران کنند !

عملیات افغانستان وامروز سوریه بیشتر شبیه یک مانور بزرگ بود تا عملیات نظامی . گر چه در هر دو نقطه به نظر نمیرسد با این روشها پیروزی قابل حصول باشد . 

۱۳۹۴-۱۰-۳۰

مشترکات احساسات دائمی انسانها

افرادی که در هر منطقه جهان زندگی می‌کنند تفاوتهای فرهنگی دارند . گاه ترجمه یک محتوا برای مردم نقاط گوناگون , مفاهیم متفاوتی را رقم میزند .
اما همه این مردم نیز مشترکاتی دارند که فارغ از زبان و فرهنگ و غیره است . این مشترکات به انسانیت انسان ارتباط پیدا میکند .
یکی از این مشترکات حس استرس است که همه مردم زمین آنرا حس کرده‌اند .
فشار استرس نوعی خود تنبیهی است که شخص در پریودهای زمانی متفاوت آنرا به میزان مشخصی در هر شخص ( و متفاوت با بقیه ) حس میکند .
نظر به این که هر شخص خود میداند قبلا اینطوری نبوده , درک میکند که در حال رنج است . اگر مسیر کاهشی یا افزایشی این استرس را بتواند تشخیص دهد , متوجه خواهد شد که در جهت انسانیت حرکت میکند یا بر عکس از انسانیت دور میشود .
اما جالب اینجا است که این سیستمهای اتوماتیک در وجود همه انسانها , ما را به جهت صحیح انسانیت هدایت میکند .
نوعی ابزار برای تربیت داخلی انسانها .
از دید مذهبی این را تنبیه و تشویق الهی گویند و با سایر موارد تربیتی انسانی مفهوم " رب " که مربی است , درک میشود .

استفاده از تجربه بوسش در سلامتی

دانشمندان اذعان داشته‌اند که هنگام بوسه میکروبهای خوب بین دو بدن منتقل می‌گردد و این برای سلامتی دو طرف مفید است .
میکروبهای بد هم به همراه آنتی بادی های مربوطه منتقل میشوند .
از این اتفاق میتوان درس گرفت و این جابجایی را بصورت کنترل شده و ارادی انجام داد .
نه تنها از طریق مایعات دهانی , بلکه با استفاده از مخلوط کردن خون افراد متفاوت ( خونهایی که امکان ادغام دارد ) میتوان شخص را در مقابل طیف وسیعی از بیماریها مصون نمود .
با استفاده از آب دهان های متفاوت و جمع کردن آنها نیز به نتایج مشابه میتوان رسید . اما زیاد زیبا نیست کسی مجموعه آب دهان دیگران را به دهان ببرد .
متخصصین از این انتقال میتوانند داروهای مفید درست کنند و بشر را نسبت به بیماریها مصونیت ببخشند .

نگاهی به اصلاحات بانکی مورد نیاز کشور

 

مدینه فاضله بانک ها ، مدلهای اروپائی و آمریکائی بانک است . این بانکها نیز ثابت کرده اند که به جای کمک در مواقع ضروری ، در هنگام حرانها یک نوع بار هستند . ( شاید بتوان گفت عامل بحران هستند ! )

رسیدن به استانداردهای بانکهای خارجی از طرفی لازمه کارکرد بانکها است . آنها باید بتوانند با قوانین مشخص و هماهنگ با بانکهای خارجی فعالیت نمایند . از طرفی بانکها نه در گذشته و نه در مسیر اصلاح ( هماهنگی با بانکهای خارجی ) نیازهای کشور را نه از دید " حذف ربا " محقق کرده اند و نه نسبت به " تامین مالی بنگاه ها " مفید بوده اند .

بانکها در جامعه ای که بزرگان داخلی و خارجی مدعی " نهادینه شدن فساد " در کشور هستند ، از این گردونه خارج نبوده و ضمن تامین مالی افراد و سازمانهای قدرتمند ، نه تنها پاسخگوی فعالیت خود نبوده ، بلکه با حمایتهای دستگاه های مختلف از بیان مشکلات و دادن اسامی کسانی ( یا سازمانهائی ) که منابع بانکی ( در واقع پول امانتی مردم ) را به سود خود مصرف کرده اند پرهیز کرده اند .

از وجهه فساد که بگذریم ، مشکل اساسی بانکی مشکل " ربا " میباشد که نه تنها متخصصان بانکی در این مورد پیشنهادی نداشته اند ، بلکه سایر متخصصینی که در زمینه های مرتبط فعالیت میکنند حرف صحیحی در این خصوص نزده اند .

حداکثر همه متفق القول هستند که بانکها اجازه دارند " ربا " بگیرند . مثلا 4% به عنوان کارمزد ( کارمزد باید بصورت رقمی برای هر آیتم باشد . نه بر حسب درصد از کل ) و پرداخت سود سپرده با نرخ نزدیک بازار ( که عین پرداخت ربا است ) و دادن وام با بهره ( مگر ربا چگونه باید باشد ؟ )

نیافتن پاسخ برای حل معضل ربا دلیل بر عدم وجود جواب نیست . متخصصین باید بیشتر در اینمورد کار کنند و مشکل را حل کنند .

البته با کسب استانداردهای جهانی اممکان اتصال بانکها به دنیای خارج وجود خواهد داشت . مورد مهم دیگر حل معضل فساد ( بخصوص از نوع نهادینه شده آن ) است .


با حل این پارامترها میتوان گفت که میشود از بانکها انتظار داشت وظیفه اصلی خود را که " جابجائی موثر پول در جامعه است " را با موفقیت به انجام برسانند .

۱۳۹۴-۱۰-۲۹

جماعت در کشور

جماعت در کشور
اصولا خیلی مهم است ( لازم است ) مردم یک کشور در هر کجا هستند خود را به جمع ملت متصل " بدانند " و " ببینند " .
نوشته پشت پاسپورتهای انگلیسی که " تمام سربازان بریتانیا از دارنده این پاسپورت حمایت میکنند " یکی از این موارد است .
مردم نباید خود را جدا و بیگانه و جدا بدانند و این را باید " حس " کنند .
این امر زمانی که کشور از اقوام متعدد تشکیل شده , اهمیت مضاعف میابد .
آنچه اجرا می‌شود , نمونه یک دولت " جهان وطنی " خواهد بود .
یک کشور شامل ملل مختلف که با هم در امنیت و تساوی قانونی زندگی می‌کنند .
این امر در ایران وجود داشته , دارد و خواهد داشت . انشاالله

یک ثانیه قبل از " بیگ بنگ "

در خصوص زمانهای بعد از بیگ بنگ تئوریهای موجود بحث می‌کنند .
اما راجع به قبل از بیگ بنگ هیچ صحبتی نمیشود .
دو آیتم خیلی مهم باید وجود داشته باشد تا بیگ بنگ بتواند ایجاد گردد .
اول : ایجاد قوانین فیزیک ( بدون وجود قوانین نمیتوان هیچ اتفاق فیزیکی را تصور کرد ) ابتدا باید قوانین ایجاد شده باشد .
دوم : ابعاد جهان هستی ( بدون وجود فضا زمان هیچ چیزی امکان استقرار در عالم را نداشت )
ایجاد فضا زمان پیش نیاز وجود مواد در عالم است .
به طور همزمان نمی‌تواند این اتفاقات افتاده باشد .
بدون وجود ظرف نمیتوان مضروف را متصور بود . و بدون قوانین استقرار مواد در فضا زمان معقول نیست .
به چه ترتیبی این موارد قابل وقوع است ؟
ابتدا قوانین باید باشد , سپس فضا زمان . چون که خود فضا زمان و مشخصات انحناء پذیری آن. و ارتباط ابعاد با یکدیگر باید از قوانین خاصی تبعیت کند .
بعد از این دو , مواد بیگ بنگ امکان وقوع خواهند داشت .
پس یک ثانیه قبل از بیگ بنگ قوانین و فضا زمان وجود داشته است .
هر دوی این موارد نیز حدی دارند و تا بینهایت امتداد نخواهند داشت . که این خود بحث دیگری است .

نمونه ماوراءالطبیعه در حیات

در جایی نوشته بود " یک میلیون دلار برای انجام یک کار ماوراالطبیعه در محیط آزمایشگاهی جایزه می‌دهند "
آنچه طبیعی است , آن است که قابل اندازه گیری باشد . یا با ابزار میزان و ماهیت آنرا بتوان شناخت .
حیات یا " جان " یک موجود زنده از همان اقلام ماوراالطبیعه است . علاقمندان امور ماوراالطبیعه میتوانند روی آن آزمایش کنند .
هر کار خارق عاداتی با یک روش و قانون طبیعی خاصی رخ میدهد . که آن حالت از موارد خاص محسوب میشود . البته روی حالت خاص آزمایش کردن جذاب است , اما باید روی موارد عام آزمایش کرد و حکم داد ( قوانین طبیعی وضع کرد )
اما حیات موجودات نیز از همان جنس است .
بررسی یک دانه خشک تا زمانی که جوانه میزند و در حقیقت بصورت زنده رشد میکند حالب است . این حیات از کجا آمده و ماهیتش چیست؟
تا بررسی افرادی که بعد از مرگ پزشکی به زندگی بازگشته‌اند . آنها ادعا می‌کنند بعد از مرگ از بدن جدا شده و بازگشته‌اند . این وجود رفته و بازگشته چیست؟ , این عامل حیات کدام است .
آیا ابعاد اضافی عالم برای اقلام دارای حیات میتوان تصور کرد ؟
و بسیاری سوالات دیگر که آزمایش کنندگان میتوانند از آن پی به مواردی ببرند که سایر خرق عادات از آن مسیرها قابل اجرا است .