انسان آنچه را که نمی داند را ترد می کند . جذب نمی کند. حالا اگر بر اساس جهل خیر زندگی مثل سلامت و پس انداز دوران پیری را ترد کند . با این افراد چه باید کرد؟
آیا افراد در اجتماع آزاد باید باشند که هر چه می خواهند حتی اگر بر ضرر شخص خود یا اجتماع باشد را انجام دهند ؟
آیا اگر اکثریت نادان بودند ( که اغلب اینطور است . متخصصین هر علمی نسبت به کل اجتماع در اقلیت هستند ) جامعه باید به سمت غلط پیش برود ؟
آیا روش جلوگیری از حرکت اکثریت در جهت غلط دیکتاتوری متخصصین را پدید خواهد آورد ؟
راهکار این مسئله شاید در این باشد که با قوانین فردی و اجتماعی که توسط متخصصین هر رشته تدوین می گردد و فقط متخصصین اجازه رای دادن دارند ، تدوین می گردد.
کل سیستم را نیز افراد متخصص سیستم اداره می کنند . این افراد را همه گروه های متخصص انتخاب می کنند.
هر فردی بالاخره تخصصی دارد . ( هر چند ممکن است در آن رشته نخبه نباشد ) بنابراین همه افراد در انتخاب رهبر مشارکت دارند .
اما آنچه در مرحله اجرایی مشاهده خواهد شد ،این است که افراد اجازه نابودی و خرابی خود و اجتماع خود را نخواهند داشت . در هر مرتبه انسانی و اجتماعی که قرار داشته باشند .