کشور ایران را در نظر بگیریم . یکی از بزرگترین صنایع صادر کننده فولاد و فولاد مبارکه یکی از بزرگترین کارخانجات خاورمیانه است . اما کل محصول تولیدی این شرکت در بازار صادراتی جهانی رقم کوچکی است و بدون کمک و حمایت دولت امکان صادرات پیوسته و گردش مالی برای این صادرات مشکل و سخت است . حال صادر کنندگان کوچکتر مثلا در صنعت صادرات سیب به اوکراین را در نظر بگیریم .صادر کننده هر بار یکی دو تریلی 20 تن سیب صادر می کند و برای دریافت پول آن با مشکلات عدیده روبرو هستند . و بسیاری از صادرکنندگان کم توان کشور توان رقابت با شرکت های بزرگتر را ندارند .
این مشکل عمومی جهانی را برای کشورهای کوچکتر در نظر بگیریم . این کشورها چه باید بکنند ؟
یک راه حل ایجاد یک شرکت صادر کننده دولتی است . صادرکنندگان جزء در ذیل این شرکتها فعالیت کنند. بعضی بخشهای کار را شرکتهای بزرگ بهتر انجام می دهند . مثلا بخش دریافت پول و جابجایی آن به داخل. در شرایط مطلوب بانک مرکزی مدت زمان حدود سه ماه به شرکتها فرصت می داد تا پول حاصل از صادرات به داخل منتقل گردد . این در حالی است که در لحظه دریافت ارز حاصل می تواند در اختیار وارد کنندگان کشور قرار گیرد . و این قدرت مبادلات تجاری را برای کشور بیشتر می کند . یافتن بازار های هدف و مذاکره و قرارداد بستن . تجمیع و استاندارد سازی اقلام صادراتی و بسیاری مزایای دیگر از ایجاد این شرکتهای تجارت خارجی می تواند باشد . حتی برای محصولات مصرفی سوپر مارکت ها مثل بیسکویت و کیک و آدامس و اقلام مشابه نیز شرکتهای بزرگتر می توانند بازاریابی کرده و قراردادهای فروش بلند مدت به پشتوانه همه تولید کنندگان داخلی ببندند .کاری که شرکتهای منفرد نمی توانند انجام دهند .