مدرسه مربی

وجود مربی در هر موردی بدیهی است . اگر بخواهیم استعدادها هرز نروند باید
توسط مربی پرورش یابند .
کودکان  از هر فرصتی برای ازی – توپ بازی و غیره استفده میکنند . اگر
مربی متخصص و دوره دیده در این بازیها ، کودکان را پرورش دهند ، بازدهی
آنها افزایش یافته – استعدادها شناخته شده و از آسیب های ورزشی کاسته
خواهد شد .
علاوه بر همه ورزشها که با ایجاد مدرسه مربی ، امکان آموزش علاقه مندان
در همه شهرها باید فراهم گردد ( آموزش مجازی و ....) در سایر رشته ها که
علاقه مندی توسعه برای آن وجود دارد ، با تربیت مربی میتوان لن رشته ها
را در بلند مدت توسعه داد .
زمینه هایی مثل هنر ( بازیگری – نئاتر – نقاشی – فیلمنامه نویسی و ...)
کارهای صنعتی ( جوشکاری – مدل سازی – روبات سازی و ....) ادبیات ( شعر –
داستان نویسی و غیره ) باستان شناسی – معدن یابی – سرمایه گذاری -
جوانمردی و اخلاق و ...
هدایت جامعه توسط مربی های آنها صورت میگیرد و این وظیفه هدایتگران جامعه
است که این امور را توسعه دهند .

قارچ قاتل مورچه‌ها

نوعی قارچ وجود دارد که مورچه‌ها را آلوده میکند و فقط برای مورچه‌ها مرگ آفرین است .
سایر انواع حشرات مثل ملخ نیز قارچ مرگ آور خاص خود را دارند .
اگر بتوان قارچ مختص برای پشه آنوفل پیداکرد ( یا ساخت ) میتوان بیماری مالاریا را در همه مناطقی که انسان زندگی میکند ریشه کن نمود .

کاری که می کنیم لزوما از آن لذت نمی بریم . در اقتصاد

معامله گران را دیده ایم که در بورس معامله می کنند تا معامله کرده باشند . خسته شده اند از معامله نکردن . 

همچنین در سایر فرایندهای اقتصادی مشابه آن را مشاهده کرده ایم . افراد خرید می کنند تا خرید کرده باشند . لزوما به آن کالا یا خدمات نیاز نداشته اند و چه بسا در منزل آن کالا را به گوشه ای پرت کرده و در مواردی هرگز به سروقت آن کالا نمی روند تا در زباله دانی قرار گیرد .

چرای آن بحثی روان شناختی است . اما تاثیر آن بر اقتصاد و تصمیم های اقتصادی بحث دیگری است .

درب مسجد را چه کسی میتواند ببندد؟

در سطح شهر های همه جا که تردد می کنیم ، ملاحظه می شود که درب مساجد بسته است. 

از حداکثر بیشتر وقتها تا کمتر ، بعضی وقتها!!!

درب مسجد را چه کسی می تواند ببندد ؟

مسجد خانه خداست. درب خانه خدا را هیچ کس اجازه ندارد ببندد .

این امر وقتی به آن توجه شود ، برای همه قابل درک است.

حتما کسانی که درب مساجد را می بندند از این زاویه به آن نگاه نکرده‌اند.

در خصوص چگونگی هوشمند شدن انسان

دانشمندان ژنتیک ، انسان را ادامه نسل میمونها می دانند و در میان ما و نزدیکترین میمونها موجودات دوپایی بودند که اکنون منقرض شده اند .

اما چرا ما هوشمند و گونه غالب شدیم ؟ طبیعی است که توان مغزی را دلیل این کار می دانیم ، اما دلفین ها نه تنها مغز مشابه و بزرگتری دارند ، بلکه با هوش زیاد ، از انسانها بسیار عقب تر هستند . از دیگر گونه های دریایی می توان به هشت پا اشاره کرد. در گونه های خشکی این ما هستیم که باهوشترین هستیم .

عده ای می گویند به واسطه تغذیه گوشت و بخصوص بعد از کشف آتش ، ما توانستیم کالری بیشتری برای مغزمان  داشته باشیم .

همه اینها هست ، اما کافی نیست . غذای گوشتی کافی در اختیار بسیاری از گونه های حیات وحش بوده و هست . اما آنها هوشمند و دارای مغز بزرگ نشدند .

علاوه بر همه اینها ما برای سوخت و ساز مغز توانستیم ، اکسیژن کافی از محیط جذب کنیم .

این کاری است که هشت پا و دلفین و سایر گون ههای جانوری نتوانسته اند مانند انسان داشته باشند .

بخش بزرگی از بدن ما ریه است . علاوه بر اینکه خود ریه کامل ترین نوع ریه در موجودات است . اما نسبت دریافت اکسیژن به وزن در گونه انسانی خیلی بالاتر از سایر انواع جانوری است .

ما هوشمند شدیم ، چون علاوه بر غذا توانستیم به قدر کافی و بیشتر از سایر موجودات اکسیژن به مغزمان برسانیم .

شارژ شهر دبی و نتیجه آن

شارژ ساختمان را شنیده بودیم. شارژ ساختمان ، هزینه ای است که لازم است ماهانه انجام شود تا ساختمان همینطور بماند .

شهر ها هم همینطور ، هزینه ماهانه دارند تا همانطور بمانند .

مشهود است که شارژ این شهر رقم بالایی است. این هزینه را ساکنین شهر می پردازند . به آن مالیات غیرمستقیم می گویند .

لازم است شهرها به گونه‌ای طراحی شوند که هزینه شارژ آن حداقل باشد . این هزینه را هم متخصصین سیستم ها می توانند بررسی کنند و آن را کاهش دهند .

بازماندگان بیمارایهای مسری ( بصورت طبیعی یا مصنوعی ) دارای پادتن ها و ژن های مقاوم به بیماری هستند . می توان برای بشریت از آن استفاده کرد

گر چه ژاپن به اقدامات ضد انسانی خود در جنگ جهانی دوم و قبل از آن در شبه جزیره کره و چین اعتراف نمی کند و سربازان خود را قهرمان می داند ، اما می دانیم که حقیقت چیز دیگری بوده است .

از جمله بازماندگان کره ای که شاهدان زنده این وقایع بودند ، زنانی بودند که در بنادر کره به بردگی جنسی گرفته شده بودند.

این زنان به سربازانی که با کشتی وارد کره میشوند سرویس می دادند . آنها به انواع بیماریهای مقاربتی مبتلا و تحت فشارهای جسمی و روحی شدیدی قرار داشتند .

علاوه بر این سلولهای بدن این زنان در مواجهه با انواع میکروبها و ویروسها قرار داشته است . زنانی که از این وقایع جان به در برده اند ، دارای ویژگی های خاص و منحصر به فرد ژنتیکی و آنتی بادی در بدن خود هستند .

دانشمندان می توانند از این ویژگی ها برای نجات جان انسانها و ساخت داروها استفاده نمایند .

امید است بشریت هر چه زودتر به مرحله ای از تمدن برسد که شاهد این گونه وقایع نباشیم .

موسیقی و هارمونی - هارمونی ترها - فرمول بهینه موسیقی

یک ساز مثل پیانو را در نظر بگیریم .
موسیقی های نواخته شده بعضی بهتر است ( به روش قضاوت متخصصین موسیقی ) در میان بهترها هم یکی بهترین است . بیشتر لذت می دهد - خوشمان می آید و ....

چرا ؟

میدانیم که موسیقی هارمونی است . و مغز ما این هارمونی ها را تشخیص می دهد و اصولا زیبایی را هارمونی می شناسیم .در رنگ و شکل برای هنرهای تصویری و نت ها برای موسیقی

از طرفی می توان این نتها را فرموله کرد . از منظر ریاضی هارمونی ها سری های زمانی هستند . 

اما اگر این موسیقی های خوب و بهتر را فرموله کنیم و فرمولها را کنار هم قرار دهیم ، آیا می توانیم به بهترین موسیقی و هارمونی ممکن برسیم . آیا این بهترین ها حد دارند ؟

این یعنی متخصصین موسیقی و ریاضی باید با هم بنشینند و یک کار تیمی سخت انجام دهند .

بدین ترتیب بر اساس فرمولهای بینه یابی می توان اولا موسیقی ها را بهبود داد 

در ثانی در جهت بهینه کردن پیش برد . شاید بتوانیم به بهترین موسیقی ممکن برسیم !!!

آسفالت و سرنوشت فعلی آن ، آینده نزدیک و دور آسفالت

آسفالتها همیشه نیاز به بازسازی و تعمیر دارند . جاده ها را تا کی می خواهیم به این وضعیت نگه داریم ؟

در طی زمان کربن موجود در این آسفالت ها نیز وارد جو زمین شده و اثر گرمایشی را تجدید خواهد کرد .

اما نمی توانیم برای آینده از جاده بی نیاز باشیم .بنابراین جاده هایی باید داشته باشیم که کمترین آسیب را به محیط زیست وارد کنند.

در کوتاه مدت می توان از لاستیکها استفاده کرد. حجم لاستیکهای مستعمل در جهان خیلی زیاد است و تا مدتی این لاستیکها می تواند توسعه جاده ای و بهبود آسفالت جاده های موجود را تامین نماید . اما بعد از آن باید به تکنولوژی های دیگری بپردازیم که ضرر کمتری به محیط زیست بزنند .

برای مثال می توان از پختن خاک رس در محل استفاده کرد . گرما می تواند لایه ای از خاک رس را مانند آجرهای ساختمانی سخت نماید . اگر این کار در محل انجام گیرد ، مشکل حمل و نقل و جا سازی نیز نخواهیم داشت . از انرژی های غیر فسیلی مانند نور خورشید و الکتریسیته می توان برای پختن این آسفالت ها استفاده کرد . 

البته این نوع جاد هها هم ضرر صفر نخواهد داشت . اما ضرر آن برای محیط زیست خیلی کمتر از امروز خواهد بود .در آینده ههای دورتر نیازی به جاده ها نخواهیم داشت . می توانیم با خودروهای دونده و پرنده مسافت ها را طی نمائیم .

پرواز بدون آلودن جو

آلودگی محیط زیست پروازهای انواع هواپیماها بخصوص هواپیماهای مسافربری بسیار بدتر از انواع دیگر آلودگی های جوی است . این آلودگی به واسطه اینکه لایه های هوا کمتر بصورت عمودی حرکت می کنند ، بیشترین زمان ممکن را در آن  ارتفاع سپری می کنند و امکان اینکه با آب لایه های پایین تر به صورت قابل جذب با سنگهای کوه های مرتفع را فراهم کنند بسیار کم است . از سوی دیگر سبزینه هایی که بالقوه امکان جذب آنها را داشته باشد در ارتفاعات پایین تر کوه ها قرار دارند . گر چه میزان این سبزینه ها هم نسبت به سطح کره فرضی در آن ارتفاع ناچیز است . تصور کنید  لایه سبزینه ای که در ارتفاع هزار متری از سطح دریاها قرار دارد . همچنین نوارهای باریک سبزینه در ارتفاع های پایین تر را در نظر بگیریم . امروز میدانیم که بدترین نوع آلودگی جوی آن بخشی است که در ارتفاعات بالا است . ( تا اینجا بیان مشکل است . غیر از این که روش زندگی بشر امروز با پرواز های مسافربری رو به زیاد شدن گره خورده است . تصور اینکه پرواز مسافران به کشورهای توریستی در همین سطح متوقف شود ، به معنی عدم رشد بخش توریستی این کشورها است . امور توریستی یکی از دلایل نیاز به پرواز ها است . سایر موارد نیز در سیستم اقتصادی فعلی باید رشد کند تا سایر خش های اقتصاد هم بتوانند رشد نمایند )

در طبیعت موجودات بزرگ که پرواز می کنند ( مانند عقاب و کرکس و آلبتروس) و همچنین پرنده های نسبتا بزرگ که مسافت های طولانی مهاجرتی برای پرواز دارند ، از روشهایی استفاده می کنند که از انرژی طبیعت استفاده کرده و کمترین میزان انرژی توسط خود پرنده مصرف می گردد.