۱۳۹۴-۰۶-۱۱

بهره وری نیروی انسانی در دولت

گر چه دولت مدعی است نیروی انسانی کمی را در اختیار دارد ( اکثر نیروهای دولتی از دید مردم در بخش " شبه دولتی " هستند که دولتیها آنها را بخش خصوصی مینامند ) اما اثر بخشی همین نیرو نیز در اقتصاد بسیار قابل توجه است .

این گروه علاوه بر این که جزئی از اقتصاد هستند ، هدایت و روانی بخشهای بزرگی از اقتصاد را نیز مدیریت میکنند . این بدان معنی است که با افزایش کوچکی در بهره وری بخشهای دولتی ، کل اقتصاد از مزایای آن بسیار بهره ور خواهد گردید .

گر چه مورد به مورد و اداره به اداره ، این تحقیقات توسط مهندسین ارزیاب کار باید صورت گیرد ، از نتایج این بهبود بهره وری ، کاهش چشم گیر نیروی انسانی خواهد بود .

ایجاد ساختار جدید و انتقال فعالیتها به بخشهای جدید ف با منتخبی از نیروی انسانی قبلی ، بدان معنا خواهد بود که بخش بزرگی از نیروی انسانی دولتی روی دست دولت خواهند ماند و باید در صندوق نیروهای مازاد آنها را نگهداری کرد .

ترجیح استخدام های جدید از این  منبع باید باشد .

برای نیروهای اضافی نیز باید فکری کرد . اگر این نیروها در ساختمانهائی وارد شوند و هیچ کاری نکنند هم به سود کشور خواهد بود .

جای خالی خدمات اجتماعی دواطلبانه در مدیریت شهری

یکی از اتفاقات مبارکی که ملت ایران به آن افتخار میکند ، کمک مردم به یکدیگر است ( گر چه در شهرهای بزرگ کمتر شده ولی هنوز وجود دارد )

این فعالیت به شکل سیستماتیک در بعضی از کشورها اجرا میگردد . سازمانهای شهرهای میتوانند جای این فعالیتها را مشخص و برای کسانی که خدمات دواوطلبانه انجام میدهند ، کارت خدمت یا لباس فرم خاص صادر کنند تا مثلا افراد پیر برای حمل بار تا منزل از این افراد استفاده کنند .

مدیریت این گونه فعالیتها زندگی شهری را رنگ و بوی بهتری خواهد بخشید ضمناین که هزینه های شهرداریها را نیز کم خواهد نمود . ( با عملیاتی مثل آبیاری داوطلبانه فضای سبز شهر یا تمیز کردن خیابانها و غیره )

با ایجاد رقابت در بخشهای مختلف شهر میتوان به افراد برتر فراهم کننده خدمت امتیاز داد و در مسابقاتی آنها را در برنامه های تلوزیونی معرفی کرد . همچنین برترین داوطلبان را نیز در خدمت رسانی  جایزه داد . برای بسیاری از مردم زمانی وجود دارد که آزاد هستند و میخواهند کاری مفید انجام دهند ولی امکان آن نیست . فعالیتهائی مثل عیادت سالمندان و بسیاری کارهای دیگر که به ذوق و خلاقیت همه مردم بستگی دارد و برای جامعه مفید است میتواند انجام گیرد .

جلوگیری از افزایش قدرت طوفانهای استوائی

به علت گرمایش زمین ، طوفانهای اقیانوسی شدت بیشتر گرفته و به خصوص گرمای سطح اقیانوس آرام باعث تغییرات زیاد در میزان بارش تمام جهان ( از آسیا و آفریقا تا قاره آمریکا ) میگردد .

در حالی که دانشمندان نیز همه چیز را نمیدانند و نمیتوانند پیش بینی کنند ف یک روش مبارزه با بلایای مشابه که امتحان خود را پس داده وجود دارد .

" مبارزه آتش با آتش "

زمانی که آتش سوزی بزرگی در جنگلهای آمریکای شمالی رخ میدهد ، آتش نشانها " با  آتش به جنگ آتش " میروند .

در این روش ، مناطقی که در آینده نزدیک آتش به آن میرسد را از سوخت خالی میکنند . یعنی آن مناطق را آتش زده و کنترل شده  از آتش این مناطق برای از بین بردن سوخت آتش اصلی استفاده میکنند .

برای طوفانهای بزرگ گرمسیری نیز با منطق مشابه باید انرژی بالقوه طوفانها را تخلیه کرد . به این معنی که طوفانهای کوچکتری در محلهای ممکن ایجاد نمود . این طوفانها انرژی سطح اقیانوس را تخلیه میکنند در حالی که بدلیل این که منطقه ای هستند ، توان رشد و بزرگ شدن را ندارند .

راه های زیادی برای ایجاد یک گردباد محدود در منطقه خاص وجود دارد . استفاده از دودکشهای بزرگ ( مجازی ) و با استفاده از انرژی گرمائی اقیانوس وجود دارد . میدانیم که هوا در دودکش بالا میرود . پس در زمان بالا رفتن ، امکان ایجاد یک حرکت مستمر را فراهم خواهد نمود . این جریان هوای گرم ، در ارتفاعات سرد شده و باران آن به زمین خواهد ریخت . این کار یعنی بخشی از انرژی گرمائی اقیانوسی را تخلیه نموده ایم .

برای بزرگ شدن این مکانیزم ، میتوان از روشهای کمکی برای گردباد شدن این جریان استفاده نمود تا ضمن افزایش حجم و سرعت آن ، امکان جدا شدن این گردباد از مرکز بوجود آورنده فراهم گردد . این طوفان با توجه به دمای آب و مسیر باد و غیره به میزان مشخصی میتواند بزرگ گردد .

بنابراین با استفاده از این گردبادهای پرورشی میتوان انرژی سطح اقیانوس را تخلیه نمود تا زمانی که طوفانهای بزرگ اقیانوسی بوجود می ایند ، توان کمتری برای حرکت و فعالیت داشته باشند .

بدین ترتیب میتوان تاثیر مثبتی روی طوفانهای گرمسیری و تبعات آن گذاشت .

کاهش صادرات ، مشکل اقتصاد " کشور کره "چرا؟

 میگویند نیمی از اندازه اقتصاد کره به صادرات آن کشور مربوط است . این چه معنی میدهد ؟

معنی آن این است که بنا به دلایلی بخشی از کارخانجات دیگر کشورها در کره احداث شده و کاهش نیاز آن کشورها روی اقتصاد کره تاثیر منفی گذاشته است .

امنیت اقتصادی حکم میکند که بیش از اندازه کارخانجات دیگر کشورها را درکشور میزبان ایجاد نباید کرد . این امر را کشورهای میزبان کارخانجات امتحان کرده اند .

یک حد متعادل وجود دارد . اگر بیست درصد اندازه اقتصاد جنس وارد میشود ، خیلی خوب است همان میزان ( حدود بیست درصد ) صادرات در اقتصاد وجود داشته باشد .

برای کشورهایی که از این حدود خارج میشوند معضل های دیگری رخ میدهد . مانند کاهش رشد ( چین ) کاهش تقاضا ( کره و ژاپن ) و غرق در اقتصاد همسایه شدن ( ویتنام و مالزی ) و بسیاری معضلات دیگر .

برای بزرگ شدن اندازه اقتصاد و ثروت در داخل کشورها ، اندازه داخلی اقتصاد را باید بزرگ کرد .

چین نیز باید درس بگیرد که بعد از یک شتاب بزرگ رشد اقتصادی ، باید به مسیر اندازه طبیعی رشد بازگردد .

رشد چین بیشتر وابسته به انتقال تولیدات کالا از سایر نقاط جهان به چین بود . طبیعی است که این عمل حدی دارد و در جائی متوقف میشود . غیر از این که عواقب منفی این کار برای سایر کشورها اتفاق افتاده و قابل مشاهده است .

 

جابجایی مراکز استان و شهرستان

در مورد جابجایی پایتخت حرف و حدیث زیاد است . اما مراکز استان و در آینده نزدیک , مراکز شهرستان نیز همین مشکل را دارند .
اقلیم آن شهرها توان پاسخ گویی محدودی دارد و این شهرها همین الان نیز با مشکل ترافیک آشنا هستند .
راه درست جابجایی مراکز سیاسی و نظامی این شهرها به جای دیگر است .
هر جابجایی یک پروژه سود آور است . بر عکس تصور تفکر دولتیها .
فضای اداری این شهرها گران قیمت است . در عوض شهرهای نوبنیاد ( در نزدیکی شهرهای کوچک دیگر برای تامین نیروی انسانی این مراکز ) هزینه زمین ندارند .
همچنین هزینه جابجایی ( و نوسازی ) پادگانهای نظامی را شهرداریها با تصرف پادگانهای موجود خواهند پرداخت .
بخشی از این پادگانها به موزه و فضای سبز و مراکز توریستی میتواند تبدیل شود و بخش دیگری توسط شهرداریها به فضای اداری و تجاری تبدیل خواهد شد .
این تغییرات ضمن جابجائی مطلوب جمعیت چرخ اقتصاد بخش ساختمان را نیز به گردش در آورده و زمینه ساز تغییرات مفید در کشور خواهد بود .
یادآوری این نکته ضروری است که سازمانها تابع کارکنان نیستند و اگر کارکنان علاقه به جابجایی نداشتند باید با افراد مناسب جایگزین گردند .

۱۳۹۴-۰۶-۱۰

کمبود غذا برای بوزپلنگ ایرانی !

دوباره روز یوز رسید و همگی یاد این حیوان در شرف انقراض افتادیم .
با توجه به خشکسالیهای اخیر , طبیعی است که از جمعیت حیوانات غدای این حیوان کاسته شده باشد .
کمبود غذا باعث تلف شدن توله ها و از بین رفتن یوزهای مسن خواهد شد .
اگر یوزهای مسن هم یک سال زنده بمانند , زاد آوری خواهند داشت و در این دوره حساس کمک بزرگی برای بقای این حیوان است .
بهتر است در آبشخورهای این حیوان گله های کوچک گوسفند رها کرد تا ضمن تغذیه یوزها , توله ها نیز آسیب نبینند .
همینطور پخش علوفه در محدوده علفخوارن غذای این حیوان کمک بزرگی به تامین غذا و حفظ تنوع غذایی یوزها است .

نگاهی به غریزه مردها و دعوای خیابانی

میدانیم که عدم جفت گیری مردها , آنها را خشن تر و پرخاشجو می‌کند .
همچنین تاخیر در ازدواج قشر بزرگی از مردم و روابط جنسی تصادفی توسط گروهی از ایشان , زمینه مناسب برای مشاجره " مرد - مرد " را در جامعه ایجاد میکند .
به نظر میرسد لازم است در خصوص بهداشت روانی جفت گیری و خشونت خیابانی " تحقیقاتی صورت گیرد .

نخریدن خودرو اول بود یا " تحریم " خودرو نخریدن

جالب است که کدام اول اتفاق افتاد .
واقعا فشار گرانی و رکود , چند سال است که کل بازار را تحت الشعاع قرار داده است .
طبیعی است که مردم و بخش های اقتصادی میزان خرید کالاهای لوکس , مثل خودرو را کاهش داده باشند .
اما در میان اینهمه تبلیغ موفقیتهای اقتصادی , مشخص شدن رکود خرید خودرو , یک ضد تبلیغ عظیم است .
بنابراین هوشمندانه است که خود شعار دهندگان , یک " کمپین خودرو نخرید " راه انداخته باشند .

آزموده را آزمودن خطاست

برای مشارکت با شرکت‌های خارجی ( برای صنعت خودرو و امثال آن ) می‌گویند : اینطوری نباشد که بیایند و بازار هشتاد میلیونی ایران مال اونا بشه !
باید انتقال تکنولوژی بشه و ما هم به بازار آنها صادر کنیم !
نه فقط این شعار برای خودرو بیان می‌شود , بلکه برای هر نوع واردات با مبلغ کلانی ( و بعضی وقتها رقم کم ) نیز این شعار مبنای کار است !
باید دید در سالهای گذشته چه کردیم .آیا این بار دو برابر بهتر کار خواهیم کرد !
واقعیت این است که با همه کنترلها این شعار عملی نشد .از تعریف داستان برای صنعت خودرو و غیره صرفنظر می‌کنیم اما برای آینده چه باید کرد ؟
این شعار خیلی خوب , اما غیر عملی است . برای آینده باید منافع عملی تری را ملاک بگذاریم تا به آن بتوان رسید .
به موازات آن نیز شناسایی کنیم که چرا این شعار با این همه تلاش موفق نشد . آیا اقدام اصلاحی لازم است ؟ چه راه کاری و با چه برنامه‌ای اجرایی باید تدارک دید و غیره و غیره .

نگاهی به بهداشت روانی جفت گیری

دیروز مقاله ای می‌خواندم از مباحثه گروهی زن و مرد که تفاوت کشش در زن و مرد را بررسی میکرد و در نهایت کشش و رفتار نرها را نوعی " خالی کردن شانه از مسولیت خود داری - یا خویشتن داری " ارزیابی کرد .
دلیل مستدل این که در جوامعی مثل فرانسه , مردها هم مثل زنها خویشتن داری می‌کنند و ....
اما تغییر هورمونی و تفاوت رفتاری نادیده گرفته شده بود .
" خویشتن داری مرد و زن فرق دارد "
مثلا در نوع نر انسان وقتی آمادگی جفت گیری دارد " گر چه اغلب چنین است " و به هر دلیلی ( حتی خویشتن داری ) جفت گیری انجام نگردد , اتفاقات هورمونی رخ میدهد که احتمالا در گونه زن این چنین نیست .
هر گونه سیگنال عصبی شامل تغییر نور - صدا و غیره رنج آور است .
با تاخیر جفت گیری هر رفتار جنس " ماده " ( حتی در معابر عمومی ) توجه برانگیز و دعوت کننده خواهد بود . ( در حالی که بعد از جفت گیری بر عکس , دعوت دیگران نیز اشتها برانگیز نیست )
عدم جفت گیری میل به خشونت را بالا میبرد . نه تنها در مقابل جنس ماده , بلکه در اجتماع و در مقابل سایر نرها ( چیزی مشابه رفتار سایر نرها در جانداران - که آن نیز خویشتن داری خاص خود را می‌طلبد )
فشار عصبی و هورمونی حاصل توان فعالیت و اندیشیدن را در محل کار کم میکند .
اغلب دعوت جنس ماده برای نوازش و حمایت صورت میگیرد , سپس دو طرف به سوی هدایت میگردند و اغلب این رفتار جنس ماده است که هر بار در نوازش طلب اشتیاق و بیشتر میکند . ( اگر ننماید , رفتار قطع شده ودر بعضی مواقع حس سرخوردگی برای طرفین رخ می‌دهد )
موارد بیشتری وجود دارد که جزو بهداشت روانی روابط زن و مرد است . اما نتیجه این که :
مردها نیز میتوانند و باید خویشتن داری نمایند , اما هزینه روحی و جسمی آنها بسیار بیشتر از نوع ماده است .
ماده بصورت غریزی خود دار است چون باید برای وضع حمل لقاح دهنده را انتخاب کند .
اما به طور غریزی نرها باید تا میتوانند عمل لقاح انجام دهند .