۱۳۹۵-۰۹-۱۵

شناسایی موثرین داخلی و خارجی و نقش آنها در کشور


لازم است که بطور مرتب نقش افراد و سازمانهای داخلی و خارجی در کشور اندازه‌گیری و رسد گردد.
نظر به اینکه این تاثیر بطور مرتب در طی زمان تغییر میکند,  لازم است اطلاعات این تحقیق دائما به روز گردد.
جمع آوری اطلاعات یک طرف بحث است و طرف دیگر اعمال نظر در جهت مطلوب جامعه میباشد.
در اینجا آنرا مشاهده و عمل مینامیم. این سیستم باید بازخورد نیز داشته باشد. یعنی از اعمال, تجربه اندوخته شود و از تجارب استفاده گردد.
این سیستم مشابه رفتار " MI6 & MI5 " میباشد .
تفاوت کارکرد در روشهای و باورها انواع سازمانهای مشاهده‌گر و عملگر را مشخص میکند.  رعایت حدود شرعی و اخلاق اسلامی میتواند ماهیت این دو گونه سازمانها را از یکدیگر مجزا نموده و تفاوت روید و نتیجه را سبب گردد.
آنچه سازمانهای مشابه خارجی در جهان انجام داده‌اند گر چه برای ایشان موفقیتهایی داشته, اما سرشار از سیاهی و قتل و ستم برای سایر کشورها میباشد.
خیلی مهم است که این سازمان را داشته باشیم و مهمتر است که روشها و اهداف این سازمانها مشخص و بر اساس آموزه‌های اخلاقی انسانی قرار داشته باشد.
طبیعی است که همه کشورها این سازمانها را داشته باشند و اهداف وتاثیر آن در کشور ما نیز اتفاق افتاده باشد.

دانشگاه زبانهای ایرانی


هر چه زمان به پیش میرود زبانهای بومی منطقه ایران تغییر میکند. همانطور که امروز شاهد هستیم, بعضی زبانها عقب‌نشینی کرده و در محدوده‌ کوچکی مورد استفاده هستند.
گر چه لازم است همه مردم یک کشور با زبان مشترک ارتباط برقرار نمایند و این زبان مشترک جزو مشترکات یک کشور است,  اما حفاظت از سابقه تاریخی, فرهنگ و مکتوبات زبانها و لهجه‌ها نیز لازم است.
وجود دانشگاه زبانهای کشور, ضمن حفاظت و نشر دانش و تجارب ایرانیان, باعث حفظ ثبات و تشخیص متکلمین زبانهای بومی در سخن گفتن صحیح به زبان یا لهجه اصلی خود خواهد بود.
علاوه بر زبان در این دانشگاه,  صنایع دستی و بومی , تاریخ اقوام و جزئیات دیگر هر قوم و قبیله‌ای از مردم این سرزمین قابل گردآوری و تدریس میباشد.

۱۳۹۵-۰۹-۱۳

پرنده سخنگو و حمایت از حیوانات


انواع طوطی, مینا, بعضی از انواع زاغ ها از جمله پرندگان سخنگو محسوب می‌شوند.
برای این که این پرندگان بتوانند صحبت کنند, لازم است هیچ همنوعی را نبینند. زیرا در مجاورت همنوع, ارتباط طبیعی خود را با همنوع برقرار خواهند کرد.
محروم ساختن پرندگان از دیدن همنوع و طبیعتا امکان انتخاب جفت و غیره ظلم و ستمی است که به این حیوانات وارد میشود.
گر چه دیدن پرنده ای در حال صحبت کردن لذت بخش است ( اکثر پرندگان سعی در تقلید آوای انسانی دارند و طبیعتا معنای کلام را درک نمیکنند) اما با توجه به درد و رنج تنهایی که پرندگان متحمل میگردند, این کار کاملا غیر انسانی است.
جا دارد که گروههای حمایت از حیوانات به این امر نیز بپردازند و با اطلاع رسانی به عاشقان پرنده‌ها انسانها را ترغیب به جفت کردن پرندگان بنمایند.
طبیعی است که به تدریج پرندگان جفت شده از سخن گفتن فاصله گرفته و پرنده بازها نیز سراغ نوع دیگری از لذت بردن از این موجودات زیبا خواهند رفت.

عذاب و پاداش یا نقشه عالم بالا


به ما آموزش داده اند بعد از مرگ دنیای دیگری است و در آن دنیا ، سوال و جواب و دادگاه و این که شاهد میارن ( اعضاء بدن ) و خلاصه اگه خوب کارهائی کرده باشی که میری بهشت . یعنی پاداش میدن به کارهای خوبت .

و اگر بد کارهائی کرده باشی که میری جهنم . یعنی تنبیه کارهای بدت .

اما خدای مهربان که مهربانترین است ، آیا با این مقیاس تعریفی جور درمی آید ؟ نه

بخشش او بر خشمش سبقت دارد . پس همه را میبخشد . حالا که میبخشد ، چرا میگوید آخر این کار جهنم و آخر آن کار بهشت است . منظور چیست ؟

این گفتار از دید دیگر

عالمی را تصور کنید که در آن راه ها – چاه ها – کوه ها و دره ها است . آنچه ما میکنیم ، درون ما را به گونه ای میسازد . این مثل این است که هر لحظه که هر کاری میکنیم ، مثل این است که در راهی میرویم . حرف زدن – فکر کردن – انجام کارها – بدجنسی – خوش جنسی ، همه و همه هر یک قدمی است در آن عالم ( که فعلا بر ما مجهول است )

بنا براین از هر طرف برویم به جائی میرسیم . طبیعی است که بعضی راه ها راحتتر است . آنچه به غریزه ما لذت بدهد ، ما به آن راغبتریم .پس آن مسیر ما را به راه حیوانی میبرد .نتیجه آن هم برای نوع انسان که به مرتبه حیوانی تنزل کرده ، پستی است که به جهنم تعبیر شده است .

در واقع این گفتار نقشه راه است . آن عالم نقشه ای دارد . خداوند نیز فوق این عوالم است . لطف او شامل حال شده و نقشه راه داده که آی بشر این دنیا همه داستان نیست . شما متفاوت از حیوانات هستید . این تفاوت را امروز ممکن است همه آن را مشاهده نکنید ( به مرتبه فهم هر یک از انواع بشر – هر کس مشاهده خود را از عالم بالا دارد – بعضی از خلق ممکن است به مرتبه ای برسند که همه راه ها را مشاهده نمایند ) پس مراقب باشید . اینجا دره است – آنجا خطر است . پای جای پای پیغمبر بگذارید و با احتیاط پیش بروید . اگر کاملا پا جای پای رسول خدا گذاشتید که به جائی که او رفت میرسید . اگر نه به اندازه ای که روی جای پا پیش رفتید از مزایای آن جای نیکو بهره خواهید برد . البته اگر بر عکس رفتید ، به همان میزان دور شده اید .....

همه عوالم این دو عالم نیست . فوق بهشت نیز عالم دیگری است . از این رو بهشت را هشت مرحله و دوزخ را هفت مرحله گفته اند . آن مرحله هشتم داستان دیگری است که شرح آن در این عالم در کلام نیاید .

ببینیم که وصف بهشت و دوزخ را با زبان لذات و تنبیه های این جهانی بیان میکنند . و البته آن رود عسل و شیر که در بهشت است ، دقیقا این عسل و شیر منزل ما نیست . تفاوتهایی دارد .

آنچه در مرتبه هشتم بهشت رخ میدهد نیز شاید در هفت مرتبه بهشت ، با زبان بهشتیان قابل گفتار باشد . آن هم تمثیلی خواهد بود به زبان بهشتیان . اصل فوق اینها است .

ایستگاه های مخابراتی بین زمین و آسمان کم هزینه


استفاده از کانالهای تلوزیونی و اینترنتی ماهواره ای ، این امکان را به همه میدهد که به همه گونه اطلاعات به میزان مساوی دسترسی داشته باشند .

شاید آرزوی اکثر دست اندرکاران انتقال اطلاعات با قیمت مناسب نیز همین باشد .

یکی از راه ها برای واسطه بین دریافت کننده ( مصرف کننده روی زمین )  و ماهواره ، میتواند انواع پهپادها ( مدل هلیکوپتری ) باشد .

این پهپادها میتوانند در شرایط مختلف جوی در یک ارتفاع و مکان مشخص ( با خطای کم ) قرار داشته باشند . تنها مشکل متصور این است که انرژی باتری این پهپادها خیلی زود تمام میشود . در اینجا ( ایستگاه های زمینی و ) ماهواره ها هستند که به انرژی بینهایت خورشید دسترسی دارند و با قرار گرفتن در خارج از جو انرژی خورشید را به بهترین صورت ممکن جذب میکنند . آنها میتوانند با ارسال مقدار کافی از این انرژی به پهپاد سلولهای خورشیدی آنرا شارژ نمایند . البته انرژی خورشیدی در روزها نیز  توسط خود پهپادها قابل استفاده است . این بدان معنی است که این پهپادها نیازی به بازگشت به زمین ندارند . این پهپادها با یکدیگر و با ایستگاه های زمینی( در فواصل دور) نیز میتوانند تبادل اطلاعات داشته باشند .

از این پهپادها به جای ایستگاه های مخابراتی در مناطق بیابانی و یا دور از دسترس نیز میتوان استفاده نمود . راه اندازی یک ایستگاه خدمات موبایل در بیابانها و یا جاهای دور افتاده ، هنوز هزینه زیادی دارد . این در حالی است که ارسال یک پهپاد به موقعیت مناسب میتواند خدمات مناسب را با هزینه کمتر تامین نماید .

برای استفاده ارزانتر از ترکیب این پهپادها با بالن و ارسال انرژی مورد نیاز از ایستگاه های زمینی نیز میتوان استفاده نمود .

هم اکنون پهپاد از نوع هواپیماها داریم که نیازی به روی زمین آمدن ندارند ، کافی است تجهیزات مخابراتی را روی آنها نصب نمود و اندازه آنها را ( برای دریافت انرژی خورشیدی و حمل تجهیزات ) به قدر کافی محاسبه نمود تا این پهپادها تبدیل به ایستگاه های مخابراتی گردند .

موبایل و ایستگاه های تلوزیونی زمینی از موارد مهم استفاده از این تکنولوژی خواهند بود .
تکنولوژی باتری‌های اتمی نیز میتواند در این پهپاد ها مورد استفاده قرار گیرد.

عامل حرکت اجتماع و سیاسیون چیست؟


در واقع این سوال کلیدی مطرح است که :
خواست و عمل از سیاستمدارها به مردم سرایت میکند یا برعکس از مردم به سیاستمدارها؟
جالب اینجا است که اکثر دانشمندان پاسخ میدهند :
هر دو !
اما بستگی به جامعه دارد. در بسیاری از جوامع گروه نخبگان هستند که انتظار را در جامعه سبب می‌شوند.  جامعه معمولا نیاز به یک اندیشمند دارد تا امکان بهتر بودن را ممکن نشان دهد. در غیر اینصورت اکثریت جامعه خواستار ثبات وضعیت موجود هستند. ثبات امری است دست نیافتنی.
از تدبر در تغییر شب و روز و نگاه به وضعیت همه اجتماعات بشری از امروز تا روزگار کهن, ملاحظه میکنیم که ثبات امری بوده که در هیچ جا برقرار نگردیده است.
آنچه ممکن است تغییر مطلوب است. این در حالی است که در اکثر جوامع تغییر نامطلوب رخ میدهد!
بنابراین تغییر نامطلوب امری طبیعی است ( به هر دلیل داخلی و خارجی ) آنچه تلاش همگان , اعم از نخبگان و عوام را میطلبد این است که در جهت تغییر مطلوب تلاش کافی انجام دهند.
تجربه جوامع موفق میتواند کمک باشد, اما همه چیز در تجربه دیگران نیست. آنها در شرایط خاص خود عکس‌العمل خاص خود را انجام دادند و نتیجه گرفتند. معلوم نیست که اگر دیگران چنین کنند به همان نتایج برسند.

عذاب و پاداش یا نقشه عالم بالا


به ما آموزش داده اند بعد از مرگ دنیای دیگری است و در آن دنیا ، سوال و جواب و دادگاه و این که شاهد میارن ( اعضاء بدن ) و خلاصه اگه خوب کارهائی کرده باشی که میری بهشت . یعنی پاداش میدن به کارهای خوبت .

و اگر بد کارهائی کرده باشی که میری جهنم . یعنی تنبیه کارهای بدت .

اما خدای مهربان که مهربانترین است ، آیا با این مقیاس تعریفی جور درمی آید ؟ نه

بخشش او بر خشمش سبقت دارد . پس همه را میبخشد . حالا که میبخشد ، چرا میگوید آخر این کار جهنم و آخر آن کار بهشت است . منظور چیست ؟

این گفتار از دید دیگر

عالمی را تصور کنید که در آن راه ها – چاه ها – کوه ها و دره ها است . آنچه ما میکنیم ، درون ما را به گونه ای میسازد . این مثل این است که هر لحظه که هر کاری میکنیم ، مثل این است که در راهی میرویم . حرف زدن – فکر کردن – انجام کارها – بدجنسی – خوش جنسی ، همه و همه هر یک قدمی است در آن عالم ( که فعلا بر ما مجهول است )

بنا براین از هر طرف برویم به جائی میرسیم . طبیعی است که بعضی راه ها راحتتر است . آنچه به غریزه ما لذت بدهد ، ما به آن راغبتریم .پس آن مسیر ما را به راه حیوانی میبرد .نتیجه آن هم برای نوع انسان که به مرتبه حیوانی تنزل کرده ، پستی است که به جهنم تعبیر شده است .

در واقع این گفتار نقشه راه است . آن عالم نقشه ای دارد . خداوند نیز فوق این عوالم است . لطف او شامل حال شده و نقشه راه داده که آی بشر این دنیا همه داستان نیست . شما متفاوت از حیوانات هستید . این تفاوت را امروز ممکن است همه آن را مشاهده نکنید ( به مرتبه فهم هر یک از انواع بشر – هر کس مشاهده خود را از عالم بالا دارد – بعضی از خلق ممکن است به مرتبه ای برسند که همه راه ها را مشاهده نمایند ) پس مراقب باشید . اینجا دره است – آنجا خطر است . پای جای پای پیغمبر بگذارید و با احتیاط پیش بروید . اگر کاملا پا جای پای رسول خدا گذاشتید که به جائی که او رفت میرسید . اگر نه به اندازه ای که روی جای پا پیش رفتید از مزایای آن جای نیکو بهره خواهید برد . البته اگر بر عکس رفتید ، به همان میزان دور شده اید .....

همه عوالم این دو عالم نیست . فوق بهشت نیز عالم دیگری است . از این رو بهشت را هشت مرحله و دوزخ را هفت مرحله گفته اند . آن مرحله هشتم داستان دیگری است که شرح آن در این عالم در کلام نیاید .

ببینیم که وصف بهشت و دوزخ را با زبان لذات و تنبیه های این جهانی بیان میکنند . و البته آن رود عسل و شیر که در بهشت است ، دقیقا این عسل و شیر منزل ما نیست . تفاوتهایی دارد .

آنچه در مرتبه هشتم بهشت رخ میدهد نیز شاید در هفت مرتبه بهشت ، با زبان بهشتیان قابل گفتار باشد . آن هم تمثیلی خواهد بود به زبان بهشتیان . اصل فوق اینها است .

بهداشت و خدمات بهداشتی


سیستم مطلوب میتواند شامل موارد زیر باشد.
مراحل ارائه خدمات از کلان ملی, منطقه‌ای,  شهری تا محله‌ای تقسیم شود.
مهم نیست چه کسی هزینه را میپردازد ( به هر روش پرداختی, در نهایت مردم پرداخت کننده نهایی هستند ) مهم روش پرداخت است.
از طرفی کیفیت خدمات باید تضمین شود. و مسئولیت دولت در ارائه خدمت به همه و به میزان کافی نیز باید مد نظر باشد.
برای موارد زیر تصمیم گیری شود.
چه خدماتی باید ارائه شود, خدمات اضافه چگونه باشد, درست بودن تصمیمات و خدمات تضمین گردد. نقش بخش خصوصی در مجموعه چگونه باشد و بسیاری مسائل دیگر.
واقعیت این است که در طی زمان نخبگان گروه پزشکان از ارائه خدمات مناسب و کافی فاصله گرفته‌اند.  بدلیل سودآوری شغل پزشکی,  افرادی که واجد شرایط نیستند نیز پزشک شده‌اند.  آنها حتی ممکن است تشخیص اشتباه را نیز مرتکب شوند. همچنین خدمات غیر ضروری را تجویز نمایند.
صحت نیاز به درمان و ارائه خدمت باید تضمین گردد.
سوابق پزشکی افراد باید برای ایشان در جایی ثبت گردد. و البته از این سوابق در درمان بعدی استفاده گردد.
از این مجموعه اطلاعات میتوان سوابق طبابت پزشکان را نیز استخراج کرد. آنها نیز باید مورد ارزیابی قرار گیرند.
نوشتن داروی زیادی و غیر ضروری از مواردی است که به راحتی میتوان آنرا کنترل کرد. همچنین پزشکان حاذق را میتوان شناسایی و تشویق کرد.
چون ارائه این خدمات به سلامتی و حیات مردم ارتباط دارد, نقش کنترلی دولت واضح و مبرهن است. اما تا آنجا که امکان دارد , دولت باید نقش اجرایی خود را  کمتر نماید.

افول اقتصاد تولیدی


تا چه زمانی میشود کمبود بودجه را با افزایش نقدینگی جبران کرد ؟
همه میدانند که یکی از روشهای جبران کسری بودجه ، افزایش نقدینگی است . اما این روش تا چه مدت میتواند در اقتصاد یک کشور مورد استفاده قرار گیرد و عواقب بلند مدت استفاده از این روش چیست ؟
افزایش نقدینگی به معنای کاهش ارزش پولی کشور است که توسط دولتها به صورت عالمانه انجام میگیرد . این کار باعث به وجود آمدن مالیات پنهان تورم گشته و طبیعی است که همه مردم این مالیات پنهان را خواهند پرداخت . گر چه با توجه به ساختار اقتصادی هر کشور ، درصد پرداختی اقشار مختلف مردم متفاوت بوده ولی اکثر محققین معتقدند که دهک های کم درآمد بیشترین آسیب را دیده و بیشترین میزان این مالیات را آنها میپردازند .

برای زمان بلند مدت استفاده از این شیوه مالیاتی یکی از مشکلات ساختار اقتصادی ، کمبود سرمایه درگردش برای فعالین اقتصادی خواهد بود . بخش بازرگانی با پیشی گرفتن از تورم میتواند تامین کننده نقدینگی خود باشد ، اما وضعیت نا مشخص آینده همواره این واحدها را با بحرانهای ضربه ای آسیب پذیر میسازد .

البته میدانیم که گر چه بخش بازرگانی مورد نیاز اقتصاد و جامعه است ، اما ثروت خلق نمیکند . پس این بخش از اقتصاد استفاده کننده از بخشهای تولیدی است . کشاورزی – کارخانجات تولیدی – منابع معدنی و غیره  ( مثل صنایع دستی )

تمام واحدهای تولیدی نیز دچار همین مشکل میشوند . هرچه واحد تولیدی کوچکتر باشد و از حمایت کمتری برخوردار باشد زودتر از کار خواهد افتاد ( و از جامعه تولیدی حذف خواهد شد . )

این کاهش میزان تولید در جامعه ادامه دار خواهد بود و در طی زمان نوبت صنایع باقیمانده خواهد افتاد . با حذف واحدهای کوچک ، همه فشار روی باقمانده موسسات تولیدی خواهد افتاد و این سلسله توقف تولید تا جایی پیش خواهد رفت که دیگر مجموعه نتواند به کارکرد خود ادامه دهد . و این خواست اداره کنندگان جامعه نیست . این کار نشانه استفاده اداره کنندگان جامعه از فرصت شغلی است و نه برای ساخت بلند مدت اقتصاد کشور . نمونه این اقدامات را در کشورهایی مانند نیجریه و زیمباوه و خیلی کشورهای دیگر میتوان دید .

۱۳۹۵-۰۹-۱۱

کسب و کار غلو کنندگان


گروهی هستند که کسب و کارشان وابسته به سخن گفتن و جذب مخاطب است.
شومن ها, سیاستمدارها, سخنرانها, نویسندگان جراید و بسیاری دیگر از مشاغل دارای این ویژگی مشترک میباشند.
اگر ایشان نیز همانند سایرین سخن بگویند , جذابیتی در سخن ایشان نیست.  اینان هر بار بیش از دفعه قبل غلو میکنند.
در ابتدا این غلو ها کم است. به تدریج برای گوینده ,نه تنها عادت میشود بلکه شنوندگان نیز خواهان این روش میشوند و انواع دیگر عرضه ها را بها نمیدهند.
این غلو در اشعار بصورت یک سبک درآمده و جایی که باید واقعیت بیان شود, حقیقت در پرده سخنان غلوآمیز پنهان میگردد.
طبیعت بشر حقیقت جویی است.  تفریح و سرگرمی  با انواع سخنان غلوآمیز مثل شعر و کار شومن ها امری جداگانه است که در جامعه انجام میگیرد.
اما زمانی که بکاربردن غلو عادت شود و رفتار خبرگزاری ها را از بیان حقایق به سخنان غلوآمیز منحرف کند, دیگر امر مطلوب یا مکروه نخواهد بود.
جایی که حقایق بیان نگردد و مردم این را درک کنند. همه مردم شروع میکنند با جهل سخن گفتن. مثال از نسبیت اینشتین و دکتر چی چی در خصوص مسائل روزمره برای عوام عادت میشود و عوام سخن خود را همسنگ سخن متخصصین خواهند دانست.
در واقع در جایی دروغ یا غلو در جامعه رواج یافته و اثرات منفی خود را بصورت های مختلف نمایش میدهد.
مطلوب است اساتید فن روشهای برون رفت از این چرخه منفی را ارائه نمایند تا جامعه از عواقب منفی آن در امان باشد.