ما مسلمانان اعتقاد به این داریم که بشر از نسل آدم است ( نظر به وجود DNA نئاندرتال ها در انسان کنونی مشخص است که نسل انسان با گونه های دیگر آمیزش داشته اند . از این رو تصور ازدواج محارم منتفی است )
همچنین خداوند بر همه مردم از خودشان پیامبرانی ارسال نموده است . بنابراین همه قوم و قبیله ها پیامبر داشتند که با زبان درکی آنها پیغام را به ایشان رسانده اند .
اما این پیامبران در حد درک و فهم مردم زمان خود از نمادها و اسطوره ها برای بیان و منظور خود و یا پاسخ سوالات استفاده می کردند .
وقتی مردم این سخنان را برای یکدیگر و سایر قبیله ه(گروه جمعیتی همسایه ) تعریف می کردند ، اشتباهات معمول انتقال اطلاعات به وقوع میپیوست . بنابراین برای آن نمادها و اسطوره ها قدرت های مستقل نیز متصور شدند .
حرکت این داستانها در طول اعصار و هزاره ها این که امروز مشاهده میکنیم را ساخته است .
می بینیم که اسطوره ها نیز مانند موجودات زنده در طی زمان تغییر می کنند . کم و زیاد می شوند و قدرت آنها نیز کم و زیاد می شود . فرزند می آورند و الی آخر .
هم اکنون در هندوستان حیات اسطوره ها را به خوبی می توان مشاهده کرد . شنیده ام که در دهلی نو تابلوهایی وجود دارد که افراد مردم را دعوت می کنند با خدای جدید به شماره موبایل فلان تماس بگیرند . یعنی افرادی دعوی خدایی می کنند . و این بازار مشتریان خود را هم دارد که برپا مانده است .
می توان نتیجه گرفت که در گذشته ها نیز این بازار به کارکرد خود ادامه می داده و بسیاری از اسطوره های ثانویه مردمی بودند که با مال یا با هر ترفندی توانسته اند مردم را فریب بدهند .
درک اصل اسطوره ها و تغییراتی که در زمان انجام داده اند برای هر یک از اسطوره ها ( و در تقابل با یکدیگر ) مطلب پیچیده ای است که برای درک آنچه امروز از اسطوره ها در فرهنگ خود داریم و یا اینکه چرا یک اسطوره ایجاد شده نیاز به تحقیقات مشترک میان رشته ای دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر