آمریکا بعد از جنگ دوم جهانی , آمریکا کارخانه دنیا گردید .
تقریبا تمام کارخانجات جهان از بین رفته بود .
همچنین اقتصاد جهانی با مشکل رو برو شد .
پس دلار آمریکا تبدیل به ارز مبادلاتی جهانی گردید .
ارتش آمریکا نیز از شرق جهان تا غرب جهان با نیروهای متخاصم جنگیده بود . پس پایگاهها را حفظ و تقویت کردند .
آنچه گذشت , گذشت .
امروز شاهدیم که آمریکا دانسته کارخانجات زا از خاک خود خارج کرده است . همچنین در مسیر کاهش نقش دلار قرار گرفته ( عالمانه و هوشمندانه ) از دیگر سو نقش نظامی را نیز کم کم دارد کاهش میدهد .
اما نقش اطلاعاتی قویتری نسبت به سایرین دارد .
قدرت نظامی کم هزینه و موثر را در جهان حفظ نموده ( جنگ از راه دوز را گسترش داده ) و از سربازان پیاده سایر کشورها ( و حتی سربازان شرکتهای خصوصی ) استفاده می‌نماید .
هنوز هدایت مسیر تکنولوژی را حفظ نموده و کم کم دچار مشکلات داخلی خود خواهد گردید .
هدایت فرهنگی را از طریق هالیوود و دز دست داشتن اخبار جهانی به عهده دارد .
در آینده دو راه کار دارد , یا رشد کرده و مثلا مکزیک را بعنوان یک ایالت جدید بپذیرد ( تا ضمن اجرای قوانین آمریکا در مکزیک , آنجا را هم مانند آمریکا موفق نماید ) که این کار منافع مادی زیادی نیز برای آمریکا خواهد داشت .
آباد کردن مکزیک با سرمایه آمریکایی , چرخش ثروت را در آمریکا بهبود داده و ثروتهای جدید خلق خواهد کرد .
راه دوم تجزیه است .
همچنین تحدید مهاجرت لاتینها تحت کنترل آمریکا قرار خواهد داد.
مشکلات تغییر جمعیتی جنوب و افزایش تفاوت فرهنگی با ایالات شمالی افزایش خواهد یافت و شرح آن بعهده کارشناسان متخصص.
تا کنون آمریکا مشکلات داخلی را در سایه تحدیدهای خارجی تحت کنترل داشته است . ادامه این کار در آینده مشکل خواهد بود .
