آنچه ما از جهان های موازی میدانیم
از داستانهای علمی و تخیلی بگذریم . همچنین از تصورات فیزیکدانها برای دریافت بودجه از مراکز دولتی نیز خواهیم گذشت . توجیه و کسب و کار آنها به خود آنها و مشتریانشان مربوط است .
در اینجا مواردی فراتر از علم فیزیک ، که دانش آن موجود است را مورد بحث قرار میدهیم .
اولا دو دنیای موازی همدیگر را در بینهایت قطع میکنند ، در غیر اینصورت موازی نیستند . متقاطع خواهند بود .
ثانیا علم فیزیک در مورد این جهان و قوانین آن صحبت میکند . بحث روی یک جهان دیگر در مقوله علم فیزیک نمیگنجد .
با این مقدمه دو دنیای دیگر را میشناسیم .
اول عالمی که شیطان در آن شکل گرفت و از میان همه موجودات آن عالم بهترین آنها شیطان بود و از عالم خود به دنیای دیگر ( بهشت – عالم فرشتگان ، یا هر اسم دیگر ) منتقل شد .
بنا براین جهانی را که شیطان و همجنسان او در آن زندگی میکردند ، را یک دنیای موازی میتوان در نظر گرفت . با شناخت شیطان که وهم است و فی نفسه در عالم ما هیچ قدرت عمل مادی ندارد ، تنها با ایجاد وهم برای مردم ، آنها را وسوسه میکند که کار غلط را انجام دهند ، میتوان وری از جهان آنها داشت .
آن جهان مادی نیست .و البته پست تر از عالم مادی است .نمونه شیطان میگوید از آنجا هم به عوالم بالاتر میتوان رسید .
اما دنیای بهشت ، آنجا که شیطان به تعلیم رفت و خصلت انسانیت ما از آنجا آمده وبعد از این دنیا نیز به آنجا خواهیم رفت ، آن عالم نیز مرتبه بالاتری از عالم فعلی ما است .
این سه جهان مجزا را که ملاحظه کردیم ، نتیجه میگیریم
اولا لزوما همه عالمهای ممکن به این سه عالم محدود نمیشود.
ثانیا این مسیر بوجود آمدن عوالم ، نیازی به تکرار ساخت یک عالم ندارد . یعنی عالمی مشابه عالم مادی ما منحصر به فرد است .
ثالثا ما هم امکان رشد و بالا رفن از عالم خود را خواهیم داشت .
همانطور که شیطان ( وهم ) مشکل طی مسافت و زمان را ندارد ، ما هم به عنوان کسی که از عالم بالاتر آمده ایم این مشکلات را نداریم . طبیعی است که این امر مانند سایر موارد بشری نیازمند آموزش است و همه مردم آن را نمیدانند.