۱۳۹۳-۰۸-۲۳

من ۸ طبقه هشتم بهشت ....

من ۸ طبقه هشتم بهشت
....

من ۷ عشق

گفتیم که یک من واقعی هست .
این من در ابتدا با قوه جبرئیله ( قوانین شناخته یا شناخته نشده طبیعی ) فعالیت مینماید . رشد کرده و استدلال نموده و درک میکند .
بعد از شناخت خود با کشش خاصی فوق قوه جبرئیله به پیش خواهد رفت . این کشش را عشق الهی ( حقیقی ) نامند .
برای این عشق حقیقی , عشق مجازی وجود دارد که صحنه درسی است برای عشق حقیقی .
برای این عالم عشق نیز قوانینی است فوق قوانین مادی - عقلی متداول .
این من حقیقی در این عالم نیز سیر میکند . پس آنچه که در یک عالم سیر میکند اول باید یک سنخیتی با آن عالم داشته باشد , دوم این که باید فوق آن باشد که در آن سیر میکند .
در غیر این صورت در مرتبه خود توقف میکرد و نمیتوانست پیشتر رود .
من حقیقی , فوق عشق است و پس از گذشتن از عالم عشق , این اسب ( مرکوب ) نیز توقف کرده و باید به وجود خود پیش رود تا قاب قوسین . انشاالله

من ۶ خود واقعی و خود مجازی

این خود من , دوست دارد کارهایی انجام دهد , افرادی را دوست دارد , تعلق خاطر نسبت به افراد و مکانهایی دارد .
از آمدن و دیدن آنها خوشحال و شاد می‌شود و با رفتن و از دست دادن آنها ناراحت میشود , تا به جبر مرگ همه را پشت سر گذاشته و من واقعی به راه خود خواهد رفت .
آن زمان این تعلقات با اختیار و یا جبر رفع می‌گردد . افراد بیمار در حال مرگ , خودشان دز لحظات آخر این تعلقات را ترک می‌کنند .
پس برای خود ( من ) واقعی که آمده و هست و خواهد رفت , یک خود مجازی وجود دارد که علاقه دارد به مکان و افراد و غیره .
شناخت من واقعی و شناخت من مجازی برای رفتار صحیح و برای آنچه که برای من واقعی مفید است مهم است .
اکثر مردم در مرحله کسب منافع برای من مجازی توقف می‌کنند .

۱۳۹۳-۰۸-۲۲

روش یافتن نخبه‌ها در جامعه

بر اساس روشهای استعداد یابی هنرمندان , میتوان سایر استعدادهای نهفته جامعه را در رشته های مختلف ورزشی , علمی و هر آیتم دیگری پیدا نمود .
این کار خیلی سریعتر و کم هزینه تر از استعداد یابی در مدارس ( که باید انجام گیرد ) است .
با هدایت افراد به زمینه های استعدادیشان سود نهایی اجتماع بیشتر شده و افراد از زندگی بیشتر لذت خواهند برد .

مشارکت مردمی برای حل سریع پرونده‌های جنایی

اگر در جایی اتفاقی ( جنایی ) رخ دهد , پلیس مسیر خود را طی خواهد کرد .
اما مردم محلی معمولا اطلاعات مفیدی دارند . ( اکثرا به شرط ناشناس ماندن ) حاضر هستند اطلاعات خود را در اختیار پلیس بگذارند .
امکان ارائه این اطلاعات بصورت ناشناس مورد مهمی است که وجود آن سرعت و کیفیت حل پروندها را بالا خواهد برد .

استفاده از ارتش سایبری آزاد برای کسب اطلاعات

فرض کنیم میخواهیم از یک واحد نظامی کشور همسایه اطلاعات بدست آوریم ( یا یک شرکت تجاری رقیب ) برای کسب اطلاعات معمولا از یک ارتش سایبری استفاده می‌شود .
اگر امکان دریافت اطلاعات از سایر هکرهای آزاد بدون شناخت آنها فراهم گردد , در واقع میتوان از یک ارتش سایبری دستمزدی استفاده کرد .
پرداخت پول و ناشناس ماندن آنها روشهایی است که قابل اجرا است .

چرا غرب علیرغم میل باطنی از فساد افغانستان حمایت میکند ؟

از بین رفتن فساد باعث رشد و کم هزینه شدن مبادلات , تجارت , سیاست با افغانستان می‌شود .
از طرفی فساد مانع زندگی سالم در افغانستان و ارتباط مناسب با کشورهای دیگر میشود .
در این بین , کشورهای خارجی کارهایی دارند که میخواهند انجام شود . و امروز شبکه اجتماعی افراد فاسد تنها راه اجرا است . بنابرین غربی ها با پیش بردن اهدافشان , درخت فساد را قویتر می‌کنند .
این سیکل منفی با روشهای سلسله مراتب فاسد موجود بهبود نخواهد یافت و راه کار دیگری باید در پیش گرفت .

سه لایه هادی و میدان مغناطیسی خورشید

سه لایه هادی به فاصله حدود صد کیلومتر از یکدیگر بدور زمین قرار گرفته است .
لایه یونسفر , یک لایه باردار گازی است .
آب نمک دار اقیانوسها لایه دوم هادی است که گرد زمین کشیده شده است .
لایه سوم , مایعات گرم درون زمین است . این مایعات هم هادی جریان الکتریکی هستند .
این سه لایه هادی ( بعلاوه هسته فلزی ) در میدان مغناطیسی خورشید هم بدور خود گردش نموده و هم با گردش بدور خورشید شارهای مغناطیسی خورشید را قطع می‌کنند .
این حرکتها جریانات الکتریکی را در هر سه هادی ایجاد خواهد کرد که در وضعیت روی زمین موثر است .
تا کنون این آثار محاسبه نشده و مورد استفاده قرار نگرفته‌اند .

من ۵ قوانین طبیعی

هیچ چیزی بدون روح نیست , قوانین فیزیکی و شیمیایی و منطقی و غیره نیز هر یک در جزء و در نهایت در کل ارواحی دارند .
روح کل این قوانین را جبرئیل نامند .
از این قوانین به فرشتگان الهی تعبیر شده است .
این که بر هر قطره باران فرشته‌ای متوکل است که قطره را به زمین می‌رساند ( شارهای جاذبه ) قابل توجیه است .
از روی این گونه سخنها میتوان به حدود علم بشری و آنچه نمیداند پی برد و با مشخص شدن محدوده قوانین میتوان آن دانش را اصلاح یا ثبت نمود .
قبلا در مبحث عالم قوانین از این امکانات بحث شد .
اینجا مورد بحث من است . و ابزار من برای بالا رفتن و شناخت خود , اول عقل است .
این عقل حد دارد , این قوانین هر یک و همه در مرتبه جزیی و کلی خود برای چیزی آمده اند .
حد من از آنها و دایره این قوانین بالاتر است , لذا جبرئیل عرض کرد : اگر سر مویی برتر پرم ,,,, فروغ تجلی بسوزد پرم
انسان بر اساس عشق و علاقه فعالیتهایی میکند . این فعالیتها شامل دلایل منطقی نیست .
فداکاری , ایثار , ریاضتهای شرعی و ....
این کارها در محدوده درک و در واقع در عالم عقل و منطق نمی‌گنجد .
اگر یک قانون یا مجموعه قوانین در این مبحث وارد شوند , هستی ( قانونی ) خود را از دست میدهند . لذا من بالاتر و پیچیده‌تر از موجودی است که بر اساس قوانین فعالیت نماید یا بتوان او را با قوانین پیشبینی نمود .
من اختیار دارد ( بر خلاف قوانین که محدود به کاری خاص هستند )
من بر علیه هستی خود نیز قادر به کار است ( ریاضتهای شرعی ) من بالاتر است .
در سفر من تا خدا ( معراج رسول خدا ) ایشان به قاب قوسین رسیدند .
چون بر خلاف موسی فرمان رسید که با کفش بیا , این معنی درک می‌شود که حق تعالی این سفر و رسیدن تا نهایت را نه فقط تنها به ایشان که بر خواص امت ایشان ( کفش ایشان , نه همه کفش ها ) هموار کرده است . انشاالله خداوند توفیق گام بعدی را عنایت فرمایند .

۱۳۹۳-۰۸-۲۱

یک مثال نقض اصل عدم قطعیت هایزنبرگ

فرض میکنیم خواننده با این اصل آشنا است .
حال حرکت یک گوی در سقوط آزاد را ملاحظه میکنیم .
بر اساس نوری که از آن به ما میرسد , جابجایی هوایی که با دمیدن یک لایه دود , از کنار گوی قابل مشاهده است و در نهایت با تاثیری که در محیط میگذارد میتوان در هر لحظه موقعیت و سرعت آنرا محاسبه کرد .
چگونه این پارامترها را در مورد الکترون یا فوتون میتوان اندازه گرفت ؟
طبیعی است که اگر برای اندازه گیری پارامترهای گوی در سقوط آزاد از شلیک گلوله به آن و تغییر اندازه حرکت گلوله استفاده میکردیم , اصل هایزنبرگ درست بود و کار میکرد , اما اگر از تاثیر طبیعی حرکت در محیط استفاده کنیم و دستگاه های ما به قدر کافی بتواند پارامترهای فیزیکی را اندازه بگیرد , اصل هایزنبرگ رد خواهد شد .
امروزه تجهیزات پیشرفته ما حداکثر با انرژی یک فوتون کار میکند .
اگر دستگاه های ما پارامترهای کوچکتر را بتواند اندازه بگیرد , مشکل حل خواهد شد .
اگر تئوری ریسمان درست باشد , با اندازه گیری های در ابعاد کوچکتر ( که امکان پذیر خواهد بود ) میتوان اندازه سرعت و موقعیت را در هر لحظه محاسبه کرد .
ساخت تجهیزات آن مسلما بر اساس فوتون نخواهد بود و نیاز است تئوریسینهای نظریه ریسمان راه کار مناسب را ارائه کنند .
اگر آن نظریه نیز غلط باشد روشهای دیگری از ملاحظه تغییرات فضا مکان در مسیر حرکت قابل محاسبه خواهد بود .
این اصل زمانی که با دنیاهای خاصی سرو کار داریم درست است .