۱۳۹۵-۱۲-۲۵

ملی شدن نفت و سود دو طرف معامله ، ایران و بریتانیا

 
​آنچه در زمان یک رویداد توجه همگان را به خود جلب میکند ، عوامل متعددی دارد از جمله آنچه که ذی نفعان از رویداد نمایش میدهند . اما آنچه که بعد از سالها میتوان از رویدادها دید ، جنبه دیگری خواهد داشت که از جمله جو احساسی هنگام رویداد را در خود ندارد یا نقش احساس در آن کاهش یافته است .

برای تحلیل دقیق رویدادی که از ملی کردن نفت ایران و جدایی شراکت ایران و بریتانیا رخ داد میتوان به سود هر یک از طرفین بعد از جدایی ( سود ناشی از جدا شدن ) توجه کرد . در مقابل سود طرفین در ادامه شراکت .

طبیعی است که در مذاکرات انجام شده آخرین اخبار شامل شراکت 50-50 دو طرف بود . یعنی سهمی معادل بین طرفین . و این میتوانست نقش ایران را در جهان بسیار بزرگ نماید . ( آنچه در خطوط بعدی خواهد آمد که طبیعتا مطلوب طرف مقابل نبود )

با ملی شدن نفت ، ما اجنبی ها را از کشور بیرون کردیم و مالک منابع خود شدیم . از طرفی تا مدتها نتوانستیم نفت خود را بفروشیم . ما روی آمریکا حساب میکردیم که آن کشور علاوه بر تولید نفت بسیار بالا در خود آمریکا در حال تولید نفت در عربستان و همسایگی بحرین ( آنروزها جزو ایران بود ) بود. در نتیجه نه تنها آمریکا انگیزه خرید نفت از ایران نداشت ، بلکه عملا به دنبال تضعیف اقتصادی و سیاسی و نظامی ایران بود تا مشکلی برای منابع نفتی عربستان در همسایگی بحرین پیدا نشود. این انگیزه به حدی قوی بود که در نهایت با حمایت اجانب بحرینی ها رای به جدا شدن از ایران دادند و گوشه دیگری از کشور را کنده و در اختیار اجانب قرار دادند .

اما بر شریک دیگرمان چه گذشت ؟ آیا ضربه سختی خورد یا از قبل آماده این رویداد خوب ( برای طرف غربی ) بود !

انگلیسیها در یک روز با هماهنگی با یکدیگر از پالایشگاه آبادان با کشتی که آماده بود به پالایشگاه بصره رفتند . در واقع از قبل پالایشگاه بصره را آماده کرده بودند و میدانیم که ساخت و آماده سازی یک پالایشگاه که بتواند مانند بزرگترین پالایشکاه جهان ( آن روزگار ) تولید داشته باشد و کشتیهای امپراتوری بریتانیا را تغذیه نماید ، کار یک سال نبوده است .

آنها از مدتها قبل منابع نفتی در عراق پیدا کرده بودند و خود مالک آن بودند . در نتیجه دیگر به نفت ایران نیازی نداشتند . با شراکت ایران ( شرکت نفت ایران و انگلیس ) گر چه سهم برابر به ما نمیداد ، اما ما در همه آن شرکت سهیم بودیم . با جدا شدن از ایران ، آن شرکت به اسم " شرکت نفت انگلیس " یا " بریتیش پترولیوم " تبدیل شد و توانست نقش خود را در جهان به صورت یکی از هفت خواهر نفتی ایفا کند.

در واقع ما از سهامداران بزرگ یکی از هفت خواهران نفتی بودیم که با ملی شدن نفت ایران ، این شرکت از وابستگی به ایران رها شد. در واقع این رویداد برای بریتانیا یک فرصت خیلی خوب بود و طبیعتا باید از آن استقبال میکرد . چیزی که دانشمندان ایرانی از آن غافل بودند ( نقش پیش برنده شرکت نفت ایران و بریتانیا در کل صنعت نفت جهانی – و – میزان وابستگی همه کشورهای جهان به نفت و نقش شرکتهای بزرگ در عرضه نفت به جهان – و – قدرت کنترل بر جابجایی نفت جهانی )

همه این موارد نشان میدهد که در پشت پرده ، بریتانیا ( که در ایران به انگلیس مشهور است ) علاقه مند به ملی شدن نفت ایران بوده و احتمالا در پشت پرده برای این که این اتفاق رخ دهد اقداماتی کرده است . اقداماتی مثل این که به علاقمندان واقعی و ملی ایران کمک کرده که در قدرت بمانند و اقداماتی بر علیه بریتانیا انجام دهند . ممکن است که در مجالس میهمانی آشنایان ، پیغام امکانپذیر بودن ملی شدن نفت ایران به صورت غیر مستقیم مطرح شده باشد و از مزایای آن و امکان استفاده از نفت برای پیشرفت کشور سخن رفته باشد .

هر آنچه گذشت ، این ارکستر سمفونی به نفع غربیها نواخته شد . و این جدای از منفعتی بود که کشور در طی سالهای ملی بودن نفت از آن برده است . 

۱۳۹۵-۱۲-۱۹

تشابه جمشید و سلیمان نبی در این تصویر بسیار زیاد است


​داستان سلیمان نبی که با باد سفر میکرد و دیوان در خدمتش بودند را با این تصویر که جمشید شاه را در حالی که دیوان تخت و بارگاه او را بر دوش گرفته و به آسمان میبرند نگاه کنیم ، آیا تشابه تصادفی است یا سابقه یکسانی را در دو گوشه جهان باستانی میبینیم ؟

اوستا وشاهنامه

گفتیم که معنی دیگر شاه " ولی  " است و به معنای صاحب ولایت آمده است . پس شاهنامه یعنی کتابی که سرگذشت اولیاء  الهی است . از آدم و کشته شدن فرزندش شروع میشود تا انتها .

در این که فردوسی چیزی بر شاهنامه قبلی افزوده و آن شاهنامه را در کتاب خود مخفی نموده شکی نیست . احتمالا قبل از او نیز اصل شاهنامه در میان کتاب دیگران پنهان شده است .

اما اصل شاهنامه چه کتابی بوده است ؟ آیا داستان آدم و کشته شدن فرزندش به دست اهریمن و جنگ آدم و نوه او با نیروهای اهریمنی به کمک لشگر حیوانات ( کنترل حیوانات فقط از خلیفه خداوند ساخته است ) را چه کسی میدانسته که بیان کرده .

چقدر این داستان با داستان بازگو شده توسط یهودیان در کتاب عهد عتیق ( آنچه امروز به تورات مشهور است ) مشابهت دارد ؟

این احتمال زیاد است که این داستان بصورت وحی قبل از این صادر شده باشد . تنها کتاب قبلی مشهور اوستا میباشد . آنچه از اوستا باقی مانده است ، جزء  بسیار کوچکی از اوستای اولیه است .

جا دارد که اهل فن این کتاب زیبا را با توجه به معانی دقیق تاریخی و الهی آن مطالعه و به زبان امروز ترجمه گردد .

با توجه به این که در زمان هخامنشیان نیز سالها از مرگ حضرت زرتشت گذشته بود و پایان دوران ساسانیان نیز هزار سال بعد از آغاز هخامنشیان بوده ، پس طبیعی است که روحانیون زرتشتی کتاب مقدس اوستا را به صورت مناسبی در یک کتاب دیگر پنهان کنند . واقعا چه کسی این کار را کرده شاید امروز نامشخص باشد ، اما به احتمال زیاد دستور الهی بوده است تا این متن و کتاب به آیندگان برسد .

 

در منیت من میگویند که

در منیت من میگویند که
اراده , خواست
اندیشیدن
من است. به دنبال این هستم که ناچیز که مرا ویژه میکند چیست ؟
من در ادامه سیکل حیوانیت,  حیوانی هستم , کمی پیشرفته تر.
حیوانات هم اراده و خواست دارند. آنها هم اندیشه دارند. در ادامه شجره تکامل, من کمی بیشتر .
تازه بعد از آن باید به تفاوت خودم با دیگر انسانها بپردازم!
عالم جالب است. اما دانستن این امر ممکن است. باید بیندیشم
میل و کشش به سوی حق
دو سر دارد. سر حق اول و محکم است
تنها ویژگی انسان و تفاوتش با حیوان شاید در خدا جویی باشد. بقیه صفات در حیوانات هم هست و در انسان کمی قویتر.
ویژگی خدا جویی تنها عاملی است که در حیوانات نیست.
اما حالا تفاوت من با بقیه انسانها, در تجارب پرورشی است. در تفاوت ژنتیکی ناشی از والدین و تغییرات طبیعی ژنها نسبت به والدین ( جهش‌یافتن ژنها ) اما دستور
پندار نیک, گفتار نیک, کردار نیک
به ما میگوید یک تفاوت پنداری, گفتاری, کرداری در بین بشر هست که من را من میکند.
اول پندار , اندیشه من
...
درک و عقل
درک به بودن و چگونه بودن خود, حیوان این درک را ندارد. به چگونگی خود عالم نیست.
....
فلهمهافجورها و تقواها!
من جایگاهی است که خداوند بعضی کارها را روی آن انجام میدهد. این من را ( انسان ) از حیوانات مجزا میکند.
من جایگاه الهام هستم. کاسه‌ای هستم که در آن الهام هم داخل میشود.  ( فاعل خدا است )
گناه آدم و شیطان یکی بود. خواستن
خداوند دستور داده بود. آنها خلاف خواست حق, چیز دیگر خواستند.  این گناه یکسان هر دو بود.
جنس من از مواد مادی نیست, والا با مرگ و خاک شدن جسم, دیگر منی نمیماند.
عجب منی ! تا همین جا: فتبارک الله احسن الخالقین.

پول درآوردن !


​در گذشته برای پول درآوردن به میزان زیاد فعالیت نیاز بود . اما امروز با سرمایه گذاری میتوان صاحب مقادیر زیاد پول شد .

از این دستاورد بشری میتوان برای متمول کردن جامعه استفاده نمود . اما اگر همه مردم به قدر کافی پول داشتند ، آیا انگیزه ای برای کار خواهند داشت ؟

کارهای جامعه را چه کسانی باید انجام دهند ؟

طبیعتا افراد پس از یک دوره کوتاه بیکاری و " ول گشتن " حوصله ایشان سر خواهد رفت . در آنصورت مردم به کارهایی که دوست دارند انجام دهند خواهند پرداخت . باغبانی ، نویسندگی ، انجام کارهای هنری ، فنی و صنعتی از جمله کارهایی است که همیشه برای آنها داوطلب وجود دارد . همینطور تدریس و آموزش این موارد و سایر مطالب نیز داوطلبخواهد داشت .

اما طیف بزرگ کارکن ها میتوانند کسانی باشند که پول بیشتر ( از نیاز ) بخواهند . آنها تلاش برای بیشتر خواهند کرد . عده ای نیز برای مشهور شدن و در مسابقه با اطرافیان فعالیت خواهند نمود . در نتیجه همیشه افراد کارکن برای همه رشته ها خواهیم داشت .

یعنی ثروتمند بودن همه مردم اجتماع ، مانعی برای پیشبرد کارها در جامعه نیست . بخشی از کالاها با واردات تامین خواهد شد ( مثل سایر اجتماع ها ) و برای آنها لازم است که بخشی از ولیدات این اجتماع به خارج صادر گردد. 

این مجموعه اجرایی و قابل پیاده سازی است .

نیاز به مستند سازی مشابه بی بی سی داریم

نیاز به مستند سازی مشابه بی بی سی داریم
برای اصلاح تاریخ و نقل قولها از هالیوود و غیره, لازم است بعد از تحقیق در تاریخ و جغرافیای خودمان , بتوانیم آنرا به جهان عرضه کنیم.
کالایی فرهنگی ما ضمن سودآوری, به توسعه عرق ملی نیز تاثیر میگذارد .
نیاز به برنامه سازانی مانند " شبکه بی بی سی " داریم .
این شبکه باید برنامه های مناسب ذائقه مردم این دوران را تهیه و در شبکه های جهانی به گردش درآورد .



اگر عروج را نزول نبود


​سفر در عوالم دیگر لطف خاص خود را دارد. تصور اینکه آدم چیزهای جدید را ببیند و با ناشناخته‌ها روبرو شود, عامل حرکت مکتشفین عادی نیز هست. مسافران عوالم معنوی نیز از این موهبت برخوردار هستند و در میان ایشان نیز کسانی هستند که در پی دانستن و علم هستند.

بدون قضاوت از مسافران عوالم معنوی, اگر در این سفرها نزول نباشد و به جایگاه عادی خود بازنگردند,  ادامه حیات بر ایشان مشکل می‌شود. در آنصورت آنچه گویند , کسی در نیابد, چون در جاهای دیگر سیر میکنند.
رسول‌الله نیز پس از معراج طی مسیر بازگشت را بیان فرموده‌اند. نظر به اینکه "نماز معراج مومن است " پس از معراج نیز نزول لازم است.
اما مرتبه معراج هر شخص متفاوت , بلکه هر فرد در طی زمان نیز مراحل متفاوت حداکثری برای معراج دارد و این تابع سیر و تلاش او و البته عنایت الهی است.
گر چه وصالش نه به کوشش دهند ,,, در طلبش هر چه توانی بکوش
در عشق مادر و فرزند را بسیار مثل میزنند. مادر و فرزند که از هم جدا افتاده باشند, هر گونه تلاشی میکنند تا به هم برسند, گر چه دست و پا زدن طفل او را به مادر نمی رساند,  اما دست از تلاش بر نمیدارد. این امر در طفل اختیاری نیست. در عاشق نیز اختیاری نیست. که " قدر هر کس به اندازه همت اوست ".
والسلام

۱۳۹۵-۱۲-۱۸

پورسانت و لوازم ساختمانی

مدتها است که پورسانت عرف شده و در بخشهای فعال اقتصاد خودنمایی میکند.
بعضی موارد نهادینه شده و تعمیر کاران ساختمانی روی فاکتورها درصدی برای سود طلب کرده و البته دریافت نیز مینمایند.
راه حل این مکانیزم ها ایجاد فروشگاه های بزرگ لوازم ساختمانی است. حقیقی و مجازی.
جایی که همه تولید کنندگان و وارد کنندگان بتوانند کالایی خود را بصورت مستقیم به مصرف کننده برسانند .

با وجود چنین فروشگاه هایی, خریدهای عمده که توسط مالکین صورت میگیرد, به جانب این  شبکه جذب شده و سایر خریدهای جزیی هزینه فروشندگان خرد را پوشش نداده و کم کم آنها از بازار حذف شده و مقوله پورسانت نیز همراه آنها به تاریخ خواهد پیوست.
گر چه این راه کارها کل مشکل پورسانت را حل نمیکند , اما از این قبیل راهها میتوان برای کاهش و نابودی مقوله‌های ایجاد فساد استفاده نمود.
چنانچه فروشگاه های بزرگ نیز سهامی عام باشند, فروشندگان جزء هم با مدیریت صحیح مشغول به کار خواهند بود و همه سهامداران میتوانند از بازار بهره ببرند.

چرت و چرندهای شبکه‌های اجتماعی


زمانی که شبکه‌های اجتماعی شروع به کار کردند و سپس بصورت نمایی رشد کردند, اتفاق بزرگی در ارتباطات جهانی شکل گرفت.
آنچه اتفاق افتاد گسترش گفتگوهای بی محتوا یا کم محتوای سر کوچه‌ها بود.
آیا میتوان انتظار داشت شبکه‌های اجتماعی راست بگویند و اطلاعات صحیح منتقل کنند؟
طبیعتا خیر.
این شبکه‌ها هم مثل سایر شبکه‌ها راست و دروغ را با سرعت و شدت بیشتر منتشر خواهند کرد.
آنچه مهم است این است که. استفاده کنندگان از شبکه‌های اجتماعی محدودیت‌های آنرا بشناسند و از آن با بیشترین کارایی بهره ببرند.
طبیعتا کسانی که با متخصصان روی "حرکت فکر و اندیشه" اکثریت نادان جامعه کار میکنند مشخصات آنرا میشناسند و از آن به نحو مناسب بهره میبرند.
باید به اکثریت نادان نیز اطلاع رسانی کرد که چگونه با ذهن و رفتار آنها بازی میشود.
از سوی دیگر به مردم اطلاع داد که چه حجم از وقت و ذهنیت خود را به مطالبی که واقعیت آنها مشخص نیست اختصاص میدهند. این اطلاعات غلط با ذهن مردم چه میکند و نسل آینده را چگونه شکل داده و در چه مسیری به پیش میبرد .
( و موارد بسیاری از این دست که در کنار استفاده سودمندانه از این شبکه ها برای همه افراد ممکن است پیش بیاید )

هر انسانی ویژه است

فقط باید خود را بشناسد و در جای خود قرار گیرد. مردم سعی میکنند ظاهر خود را عوض کنند تا ویژه گردند . آرایش غلیظ و عملهای زیبایی از نمونه ویژه شدن ها است . افرادی که خود فعلی را نم یپسندند و میخواهند ویژه باشند . مدلهای عجیب مو و لباس از این نیاز بشر سرچشمه میگیرد.
این امر موضوعی غریزی است و نمیتوان جلوی آنرا گرفت. واقعیت امر این است که همه مردم ویژه هستند. هر کسی با دیگران فرق دارد و نیازمندیها و توانمندیهای خاص خود را دارد.
فقط باید جایگاه خود را پیدا کنند. بخصوص جوانها و افرادی که وارد محیط کار میشوند ( وارد هر محیط جدیدی میشوند ) سعی میکنند تا جایگاه خود را بیابند. آنها سعی میکنند که خود را اثبات کنند .
گاه برای این اثبات ، رفتارهای اشتباه نیز انجام میدهند. حتی بخشی از جرم و جنایت جوانها به دلیل اثبات شخصیت و ثابت کردن خودشان به دیگران است .
با اطلاع رسانی به ایشان ( طوری که در ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه ایشان قرار گیرد ) میتوان آرامش و راحتی به ایشان داد. میتوان تا حدود زیادی رفتارهای پر خطر را از زندگی مردم حذف نمود.
مسئولین اجتماع باید در این مسیر حرکت نمایند . از اساتید و متخصصین روشهای اجرایی را طلب نمایند و با مشورت از مطلعین اعمال لازم را در اجتماع انجام دهند.