این تانکها در هر گونه سطوحی در شرایط بسیار متنوع میتوانند تردد نموده و از انواع سلاحهای متداول ضد تانک نیز محفوظ باشند.
انواع بدون سرنشین و خودکار آن نیز قابل ساخت است .
پاره ای از نکات جالب و یا تحقیقات شخصی من در عالم مجازی Some interesting research on my own or in a virtual world
موسسات خیریه نیز مانند هر بخش دیگری از اقتصاد, ممکن است بهترین کارایی را داشته باشند و یا برعکس کارایی کم داشته و منابع را هدر دهند.
لازم است از منظر اقتصادی آنها هم مالیات پرداخت کرده تا از درون انگیزه افزایش کارایی را داشته باشند ( بهرهوری بالاتری را کسب نمایند ) ممکن است حسب مورد , این مالیات به این موسسات دوباره تزریق گردد. بصورتی که انگیزه بالا بردن بهرهوری را حفظ نمایند.
همینطور همه سازمانها و ارگانهای دولتی , از شهرداری تا نیروهای نظامی و انتظامی لازم است با دید استفاده بهینه از منابع فعالیت نمایند .
افراد اضافه برای گار مشخص نداشته باشند و زیربنا برای فعالیتهای خود را در حداقل نگاه دارند.
اخذ مالیات روش خوبی است که بتوان مطمئن شد این سازمانها نیز سعی در بالابردن راندمان منابع مصرفی و حفظ بهرهوری خواهند داشت.
طبیعی است که در بودجه این ارگانها نیز ارقام مالیاتی در نظر گرفته شده و بالابردن راندمان باعث آزاد شدن منابع مالیاتی و مصرف آن در سایر زمینه های بهبود کارایی مجموعه خواهد شد.
داشتن پادگانهای دورافتاده و غیر ضروری یا پادگان با ابعاد بیشتر از نیاز و پرسنل اضافی باید در جایی سنجیده و اصلاح گردد.
وقتی پرسنل بازیافت از شما پلاستیک و شیشه دریافت میکنند , سهولت بازیافت آنها را در نظر گرفته و بعضی از اقلام مثل شیشه شکسته یا پلاستیک های کم ضخامت و پوسته های آلومینیومی با وزن ناچیز را تحویل نمیگیرند.
این موارد در دنیای تجارت و بازیافت تاثیری ندارند , اما چنانچه در میان زبالهها باقی بمانند , آسیب جدی به طبیعت میزنند.
اگر از وجهه بازیافتی به قضیه نگاه شود , این اقلام ارزش ندارند و اگر از جانب طبیعت نگاه شود این موارد باید جدا شوند.
عمل تجارت پیشگان بازیافت تا کنون باقی گذاردن این اقلام در میان زباله ها است , اما لازم است این دیدگاه تغییر یافته و فعالیتها طبیعت محور گردد , حتی اگر جزیی هزینه هایی نیز در این موارد پرداخت گردد.
این زاویه دید نه فقط در خصوص زباله و بازیافت, بلکه در خصوص کسانی که در جامعه فعالیت ناصواب میکنند نیز مصداق دارد. نباید هیچ میزان از شرارت را در جامعه پذیرفت. هر ناخالصی را باید از جامعه خارج کرد ( مثلا برای آنها جامعه جدیدی تدارک دید ) مثال بارز این افراد , شرور های اجتماعی هستند , کسانی که از چاقو کشی تا موارد بالاتر در جامعه انجام میدهند.
میتوان یک شهر برای ایشان ساخت که به استانداردهای مورد علاقه خود در جامعه بپردازند. ( آنها هم آزاد هستند و حق انتخاب دارند ) اما این افراد نباید به کسانی که استاندارد شهر ایشان را نپذیرفتهاند اجحاف کنند.
موارد بیشتری وجود دارد که در جای خود قابل رسیدگی است.