سلام
    اینجا می خواهم توضیح دهم که در این سفر چه آموختم و برای کسانی که بخواهند کار  مشابه کنند چه توصیه ای دارم . این را برای افراد مختلفی می گذارم . از این رو شما  که می خوانید این فقط برای شما نگاشته نشده ، بلکه عمومی است .  من نمی خواستم بمانم . حتی کمی برگشت را عقب  انداختم در فکر چند ماه بودم تا حداکثر عید . اما الان نمی دانم چقدر باید بمانم تا  خانواده ام به من ملحق شوند . بنابراین داستان من با داستان کسی که می خواهد  مهاجرت کند متفاوت است .
    اما اصل داستان . 
    دانستن زبان جایی که می خواهید بروید خیلی مهم است . هر چقدر بلد باشید کم است  . یک فرد دبیرستانی اینجا لااقل 18 سال کلمات اینجا را شنیده . شما چقدر شنیدید؟  به قدر یک کودک 7 ساله آیا شنیده ای ؟ بدان که هر کجا هستی هنوز خیلی جا دارد رشد  کنی . هر چقدر پیش بروید برای هر کاری که بخواهی انجام بدهی بهتر خواهد بود .
    هر فردی دو حلقه آشنا دارد . اول نزدیکان و خویشاوندان . دانسته های آنها نزدیک  به شما است . در مقوله مهاجرت نه تنها خیلی بیشتر از شما نمی دانند . بلکه خیلی  بیشتر از شما هم آشنا ندارند . چون با هم نزدیک هستید ، بنابراین مشترکات شما از  آشنایان و دانسته ها خیلی نزدیک به هم است . آنها میخواهند کمک کنند . اما خیلی  مفید نیستند .
    گروه دوم آشناها کسانی است که ارتباط با آنها ضعیف است . با جابجایی خانه و  محل کار ارتباط قطع می شود . گاهی آن را حفظ می کنیم  برای مدت بیشتری . بیشتر پیشنهاد شغل جدید از  طریق این افراد است . این ها با ما متفاوت هستند و در نتیجه امکان دانستن چیزهای  متفاوت بیشتری را دارند . در ایران این حلقه را داشتم . اینجا ندارم . باید بسازم  . از ایران هم میشد شروع به ساختن آن کرد . اگر می دانستم که خواهم آمد . شما که  می دانی خواهی آمد می توانی فکر کنی و آن را بسازید.
    گروه های اجتماعی فیسبوک – علایق مشترک شما مثلا مهندسی – بسکتبال و هر چیزی –  وقتی در گرو باشی و نظر بدهی خواهند شناخت ک چه هستی . وقتی رفتی و نزدیک شدی این  افراد آشنایان ضعیف هستند که پیشنهاد شغلی و خیلی چیزهای دیگر برایتان خواهند داشت  . من هنوز ندارم .
    درآمد . وقتی وارد یک کشور دیگر می شوید . هویت خارجی در خارج دارید . اگر  مثلا درآمد یوتیوبری داشته باشید ، دست شما باز است . امروزه ایرانیان در این زمینه  فعالیت گسترده دارند . این چیزی است که برای شما ، هر که هستی دارم . از آشپزی با  مادر بزرگ دختر خانم ها تا ده دقیقه پیاده روی در تهران و آموزش و خنده و غیره .
    وقتی می روید سر کار چند دقیقه از خیابان فیلم بگیرید . روزانه آپلود کنید .  شما نمی دانید چقدر مردم دلشان برای خیابان های دود دار تهران یا هر شهری – تنگ است  .
    اینجا بهترین جا برای کارهای سرمایه داری است . هر کار خدماتی هزینه های سنگین  دارد . هزینه بیمه کارکنان بالا است . خیلی از سازمانها شروع کرده اند از مهندسان  و خدمات ساعتی استفاده کنند. از یک حدی کمتر ، هزینه بیمه آنها خیلی کم می شود .  چند نفر پاره وقت می گیرند . این کارها را با یک آشنا در خارج می توانید همین الان  هم شروع کنید . آدرس خارج را بدهید و تخصص خودتان را عنوان کنید. مثل این است که  خارج هستید . از همین الان شروع کنید . 
    خوب تا اینجا یاد گرفتید حرف بزنید و خرج خودتان را در بیارید . حالا بروید  درس بخوانید . زیاد نه – یک کلاس کافی است برای شروع . اینطوری با جامعه دانش محور  سرزمین مقابل آشنا می شوید . افرادی که می بینید از آنچه حلقه آشنایان قوی و ضعیف  شما است بیشتر می شود و هر سال هم بیشتر می شود . برای مهاجر این ارزشش را دارد .
    خیلی مهم است که بدانید چه می خواهید . برای زندگی آمدید . یک زندگی راحت .  شهرهای کوچک . یک بیزینس که بلد هستید بزنید . روزگارتان را بگذرانید . کارهایی  مثل سلمانی – خدماتی هر چی – بخصوص حیوانات خانگی – بازار خوبی دارد . با خروج از  ایران وارد یک بازار بزرگ می شوید که تقریبا هر چیزی را به قیمت مناسب می خواهد .  محدودیتهای ایران را ندارید . اما رقابت سخت است و زیاد. از هر گوشه جهان مردم  مهاجر برای هر کاری با هم رقابت می کنند . ولی همیشه فرصت هم هست . مثل یک ردیف  خلوت تر در پشت عوارضی بزرگراه . از دور همه پر است. وقتی نزدیک شدی یکی ، یک کمی  بهتر است . باید برای دیدن آن نزدیک شوید . امروز و فردا هم فرق خواهد داشت .