۱۳۹۰-۰۹-۰۶

آیا زلزله بم به دلیل فعالیتهای انسانی اتفاق افتاد؟

در مقاله ای خواندم که ساخت سد ، امکان زلزله را در منظقه افزایش میدهد. افزایش وزن بزرگی( چند ملیون تن در یک منطقه- یک نقطه پوسته زمین)

باعث زلزله های زیادی شده است. بین 5 و 6 ریشتر ماکزیمم آن بود.

در استرالیا و دریکی از معادن با هر تن مواد معدنی – چند تن آب خارج میشد تا معدن غرق نگردد. کاهش وزن پوسته باعث زلزله بین 6 و 7 ریشتری و خسارت چند ملیارد دلاری شد. یعنی بیش از سود 200 ساله معدن .

اینها مفروضات هستند.

بگذارید مفروضات را کنا رزلزله بم

اگر در چند هزار سال گذشته خبری از تکانه های زمین نبود ، چرا الان این اتفاق افتاد آن هم با موجهائی بصورت عمودی ( تا یک متر زمین بالا می امد و پائین میرفت!

بر اساس آن همه استانداردهای زلزله را بازنویسی کردند.

آیا این احتمال نیست که آبهای زیر سطحی با انواع چاه های عمیق و غیر عمیق خالی شد و یکی از گسلهای آرام به تکانه افتاد؟

احتمال آن هست.

علاوه بر کشاورزی در آن منطقه از یکی از سفره های آب های زیرزمینی بزرگ برای استخراج مس در آن نزدیکیها استفاده میشد.

هر کدام چقدر موثر بوده و یا بی تاثیر- شاید بصورت طبیعی یک زلزله عجیب برای بار اول در دنیا اتفاق افتاده است.

آیا زلزله بم به دلیل فعالیتهای انسانی اتفاق افتاد؟ و یا فعالیتهای انسانی در این قضیه چند درصدص موثر بوده است؟ باید در این زمینه مطالعه صورت پذیرد. که برای حیات انسانی در این سیاره لازم است.

۱۳۹۰-۰۸-۱۲

دلیل احترام به همه انسانها این است که آنها فی نفسه خوب و زیبا هستند

شنیدم یکی از علمای فرانسه گفته است که الاغ موجود بسیار خوبی است . و مزایای زیادی دارد که آنها را برشمرده است. او میگوید آن چه باعث شده بعضی از مردم چیزهای بعد می گویند این است که آن را با اسب مقایسه می کنند.
برایم بسیار جالب بود و توجهم را جلب کرد.
گوینده هحدفش مسئله طلاق بود و ارتباط این متن با طلاق این است که هر کس برای خودش موجود خوبیی است و اگر با دیگران مقایسه نگردد ، خودش خوب است . البته گوینده در این خصوص مسئله مفصلی را بیان داشت که از منظور الان من خارج است.
نتیجه ای که بنده گرفتم این است که چه بسا درست این است که هیچ انسانی را با دیگری نباید مقایسه کرد.
هر انسانی فی النفسه زیبا است و خوب است .
احترام این مخلوق خدا ، انسان از این نظر قابل توجه است و سایر مسائلی که در خصوص قتل و قصاص و امثال این حرفها در خصوص او گفته شده است.
همه انسانها قابل احترام هستند و زیبایند. هر کس باید خود را با خودش بسنجد . کم و کسر خودش را خواهد یافت و پیش خواهد رفت . این که خود را با دیگران مقایسه کند ممکن است او را به بیراهه ببرد. مسیر زندگی هر کس متفاوت از دیگران آست.

ستاره آواره( آبی)- نظریه جدید

نوع خاصی از ستاره ابی رنگ وجود دارد که در میان سایر ستارگان پرسه میزند . و در نزدیکی ستارگان قرار گرفته و هیدروژن آنها را که باعث حیاط و زندگی ستارگان میشود جذب نموده و بعد از مدتی سراغ ستاره بعدی میرود!
چگونه؟
چرا وقتی اینقدر نزدیک میشود و جاذبه دارد که هیدروژن ستاره را جذب می کند . جذب ستاره نشده و دو ستاره یکی نمیشوند؟ و چطور از جاذبه همه ستاره ها فرار می کندوبه سمت ستاره های بعدی می رود.
اولا این حرکت هدف دار و هوشمندانه است.
حال دو حالت وجود دارد:
1- خود این خورشیدها ی آواره آبی ( به دم ما) "Blue stragglers"
دارای هوش بالائی است و میتواند تصمیم گرفته و در فضا حرکت نماید و میتوان تصور کرد یک خورشید هوشمند را
2- حالت دوم این است که این خورشید سرنشینهای هوشمند دارد. که در این صورت این هوشمند ان از ما خیلی پیشرفته تر هستند که سوار یک خورشید هستند و به شکار سوخت خورشیدی ، به خورشید های دیگر نزدیک میشوند.
3- شاید این مهمترین باشد.
همانطور که در بدن ما عواملی وارد و خارج سلول می شوند و اطلاعات و یا مواد را جابجا می کنند، ممکن است کهکشان و سیستم آن مثل یک سلول در جهان بزرگتر ( بدن بزرگ جهان) باشد.
بنابراین تعجبی ندارد که یک عاملی را کشف کنیم که اطلاعات یا موادد را جابجا می کند . از این قبیل باید زیاد باشد. اما اگر یک کهکشان به اندازه یک سلول آن بدن بزرگ باشد! ابعاد خود آن بدن چگونه است و این تبادل اطلاعات بین این سیستمهای سلولی بزرگ چگونه است و چگونه اجرا می گردد.
در خصوص حالت اول و دوم . نظر به این که در قرآن داریم " ومن الماء کل شی حی" یعنی از آب است که هر چیزی زنده است .
( و دانشمندان امروزه ما نیز همین را میگویند) پس خورشید هوشمند نداریم و احتمال سکنه در داخل سفینه خورشیدی وجود دارد.
اما با توجه به حدیث رسول خدا " که تو هم جهان اکبری و هم جهان اصغر ( که جهان اکبر از روی ما ساخته شده است ) احتمال وجود یک موجود بزرگ که کهکشانها اجزاء او باشند وجود دارد.
البته او خدا نیست. و خدا فراتر از این حرفاست. سوء تفاهم نشود. این موجود مخلوق است و خدا خالق است و مخلوق نیست . اما هوش ما باید از آن موجود بزرگ بیشتر باشد یا مساوی و البته در بهترین انسانها را می گوئیم و نه کمترین انسانها را.

۱۳۹۰-۰۸-۰۳

دیدگاه ی جدید در انفجار بزرگ ( Big-Bang)

دو جرم را در لحظات اول در نزدیکی نقطه مبدا در نظر بگیرید،
یکی با حداکثر سرعت ممکنه ( نزدیک سرعت نور ) و یکی با سرعت حداقل ممکنه از نقطه مبداء دور میشوند.
پس از 13.7 ملیارد سال ( که تخمین می زنند از انفجار بزرگ گذشته باشد) این دو جرم به میزان مشخصی از مبداء دور میشوند.
در نتیجه کلیه مواد حاصل از انفجار بزرگ باید بین این دو فاصله و بصورت یک پوسته گوی در عالم منتشر شوند.
یعنی در گوی داخلی که در حال بزرگ شدن است ( با سرعت جرم حداقل ) نباید هیچ کهکشانی داشته باشیم و این گوی باید خالی باشد.
این گوی خالی در جهان مشاهده نشده است.
دوم
چگونه دو جرم ( کهکشان ) ممکن است در مسیر دور شدن از مرکز ، تغییر مسیر داده و با یکدیگر برخورد نمایند.
قوانین فیزیکی بیان میدارند که بعد از زمانی مشخص ( در اوایل تشکیل جرم ها ) این جرم ها با سرعتهای متفاوتی از مرکز دور میشوند و
چنانچه مسیرشان متقاطع باشد بعد از طی مسافتی نمیتوانند با یکدیگر برخورد داشته باشند.
هر جرم باید از مرکز به خارج گوی فرضی منشر شود.
حال اگر به دلیل تغییر مسیر لحظات اولیه مسیر یک جرم نغییر یابد بعد از یک مدت زمانی دیگر امکان ندارد با جرم های دیگر برخورد نماید .زیرا یا سرعت کمتر دارد یا بیشتر و به زودی از دایره تصادم خارج میشود.
ضمنا فواصل بین جرم ها بسیار از یکدیگر زیاد میشود .یعنی احتمال اثر گذاری روی یکدیگر کم و کمتر خواهد شد .
در واقع باید امکان تصادم بعد از 13 ملیارد سال از انفجار بزرگ نادر باشد. ( تقریبا صفر)
یکی از راه حل ها که به نظر میرسد دو اشکال فوق را توجیه کند ،
آتشفشان انفجار بزرگ است .
یعنی یک نقطه که با سرعت یکنواخت (یا غیر یکنواخت)
بتواند مواد و انرژی را در جهان متصاعد نماید.
در نتیجه موادی که امروز با سرعت زیاد منتشر میشوند میتوانند با مواد کم سرعت قبلی تصادم داشته باشند. ( تصادم بین کهکشانها)
دلیلی ندارد که بوجود آمدن مواد و متریال از یک نقطه را محدود به یک زمان کنیم .
این مسئله میتواند ادامه دار باشد.

My Viewpoint for big bang

This is a mail to Stephen Hawking
I send it yesterday

Dear Stephen
Hi
I would you interest my Viewpoint for big bang.
Two Mass in the first moments
Consider a point near the origin,
ones with maximum possible speed
(Near the speed of light) and
another with the least possible speed
Are far from the point of origin.
After 7.13 billion years
(The estimate is the last of the Big Bang)
this two masses are far from the origin to a certain level.

All materials from the Big Bang must be between of two shells and it spread in the world.
In the domestic sphere, which is being enlarged (With masses at least speed) and we have no galaxies& materials. The internal sphere must be empty. This empty sphere doesn't see yet
Second

How the two masses (galaxies) may be in the direction away from the center, change direction and to deal with each other.

Physical laws that ends after the specified time (the early formation of the masses)
These masses are far from the center with different speeds and after some times (not some billion years) it cannot be dealt together. But we see it now.
Each mass must be gone from center to out.

Now if a mass Move in another direction.
After a period no longer possible to deal with others because speeds is different.
Meanwhile, the distance between the masses is very much from each other.
That likely will be less and less influence on each other.
It should be possible to crash after 13 billion years after the Big Bang is rare. (Almost zero)
One solution that seems to justify the above two forms, is a "Big Bang volcano".
A point has and ability to rise materials and energy with a uniform speed (Or non-uniform) in the world.

Materials that are Distribute today can collisions with before low speed materials rapidly. (Collision between galaxies or in route of other galaxies affects)
No reason to restrict the creation of material from one point to make a time.
This can be continued.

With best wishes
Sohale sharif

My Viewpoint for big bang

۱۳۹۰-۰۷-۲۶

نودو نه درصد و مالیات پولدارها


امروزه شاهد تظاهرات مردم در سرتاسر دنیا هستیم که راجع به مشکلات اقتصادیشان راه پیمائی می کنند و اذعان می دارند که ما جزو آن 99درصد مردمی هستیم که ببیشترین میزان مالیات را میپردازیم ولی درامد آن یک درصد از همه ما بیشتر است و مالیات کمتری را می پردازند.
آنچه در اینجا قصد بیان آن را دارم نگرش دیگری است به مقوله اخذ مالیات . در طول تاریخ روشهای زیادی برای اخذ مالیات از همه مردم ، یا مردمی که امکان اخذ مالیات از آنها بود ، یا هزینه فایده اخذ مالیات از آنها سود آمور وبود و از این دست مشاهده کرده ایم.
امروزه کشوری مانند یونان با افزایش وحشتناک مالیات در تقریبا هر چیز ممکنی سعی در جبران بدهکاریهایش دارد.
اما در حالت ایده آل مالیات را باید از چه روشی اخذ نمود؟ و آیا اسباب اخذ این نوع مالیات امروزه فراهم است یا نه؟
من فکر می کنم در حالت ایده آل مالیات باید از هر معامله ای اخذ گردد. آن هم در زمان وقوع آن ، چه این معامله فرایند ارائه کار خدماتی کارمند به کارفرما باشد و چه خرید چیپس از مغازه نزدیک خانه. اما چرا؟
در واقع هر قراردادی زمانی بسته می شود که سود اور باشد و مناسب است از این فعالیت سود آور مالیات اخذ گردد. اما هر قرارداد ثبت شده قانونی ( حقیقی - واقعی ) نیست و زمانی قانونی ( حقیقی - واقعی ) میشود که مبلغی بابت آن جابجا شود .
در واقع استخدام کارگر زمانی حقیقی – واقعی است که مبلغی پول برای این خدمات پرداخت گردد. در غیر این صورت اسامی دیگری به خود خواهد گرفت مثل کار آزمایشی، کار داوطلبانه و بیگاری و غیره.
اما اخذ درصد کوچکی از هر معامله تا دیروز مشکل بود . اما امروزه با کمک کامپیوترها و پرداختهای بانکی امکان پذیر است.
در واقع آن چه که باید از ان مالیات اخذ گردد ( گردش نقدینگی است ) هر کجا پولی جابجا شود نشان دهنده این است که ارزش افزوده ای جابجا شده است .
میزان گردش نقدینگی بانکها معمولا خیلی بالاتراز گردش واقعی نقدینگی واقعی جامعه است زیرا جابجائی های دفتری خود شعب بانک را نیز شامل میگردد. اما مزایای زیر حاصل می گردد.
کاهش هزینه دریافت مالیات .
با توجه به این که گردش نقدینگی بانکها در مراحل مختلف توسط خود بانکها و بانک مرکزی و ( اغلب توسط بانکهای همکار) قابل دسترسی است ، بنا براین بستر لازمه فراهم است و نیاز به نرم افزار جدید برای کنترل گردش نقدینگی بانکها نخواهد بود.
با تکلیف بانک مرکزی ( برای مثال مالیات به میزان یک دهم درصد گردش نقدینگی دریافت کننده وجوه) کلیه بانکها میتوانند این مبالغ را اخذ و به حساب خزانه داری واریز نمایند.
در واقع با این روش هیچ کس از پرداخت مالیات نمیتواند فرار کند.و تماس پرداخت کننده و ممیز مالیاتی قطع شده ، در نتیجه امکان فساد از بین میرود. همچنین برای بانکها اقتصادی نیست به قیمت هزینه های اقتصادی زیادی که بانک مرکزی برای خطا و احمال در نظر میگیرد ، از انجام این کار برای شخص یا اشخاص خاصی صرفنظر نماید. بنابراین این کار با سهولت انجام خواهد گردید.
اخذ مالیات از همه فعالین اقتصادی
در هر جامعه ای عده ای هستند که با هر ترفندی سعی در دور زدن از قوانین را داشته و میخواهند مالیات نپردازند، همچنین فعالیتهای اقتصادی زیر زمینی با هر حجمی از پرداخت مالیات معاف هستند.
در این روش نظر به این که گردش نقدینگی همه فعالین اقتصادی به ناچار از سیستم بانکی گذر خواهد کرد ، از همه فعالین اقتصادی مالیات اخذ خواهد گردید.
گردش های مالی که نباید مالیات دهند.
واقعا از چه گردش مالی نباید مالیات اخذ گردد. ؟
گردش وجوه بانکی بین خود بانکها شامل موارد زیر است
شعب بانکهای متفاوت : که به دلیل این که دو بنگاه این گردش را انجام میدهند پس حتما ارزش افزوده ای در جائی ایجاد میشودکه اخذ یک دهم درصد آن به هزینه های جابجائی پول زیاد اضافه نمیکند . پس باید از این گردش نقدینگی مالیات اخذ شود.
شعب یک بانک : بانکها میتوانند گردش دفتری و سوری خود را محدود کنند تا مالیات اضافه نپردازند.
در واقع اینقدر این روش ساده ، کارا و کم هزینه است که حتی با افزایش هزینه در یک بخش ( فکر نمیکنم برای هیچ کجای اقتصاد هزینه ای اضافه شود) به اجرای آن می ارزد.
به طور خلاصه مزایای این طرح عبارتند از:
کاهش حجم سازمان دریافت کننده مالیات
اخذ مالیات از همه ذی نفعان بازار
اخذ مالیات از جامعه به میزان استفاده از پول و وجوه
ناچیز بودن میزان مالیات به واحد پول( درامد)
عدم فرار فعالین اقتصادی از بازار مالیات
مشکلات :
برای فرار از این مالیات واحدهای اقتصادی باید ببینند ایا اقتصادی هست که از این مالیات فرار کنند یا خیر؟
بعضی شرکتهای چند ملیتی( یا بزرگ داخلی) ممکن است قسمتی از گردش نقدینگی خود را به خارج از کشور انتقال دهند ، مثلا فرض کنیم شرکت تولید فولاد که صادرات فولاد دارد بهای دریافتی را وارد کشور ننموده و آن را در کشور دیگری قرار دهد. اولا این شرکت به پول خود در داخل کشور نیاز دارد و حداکثر سود خود را خارج از کشور میتواند نگاه دارد ، اما با این پول چه کاری بنماید بهتر است. بهترین کار این است که به داخل کشور بیاورد و به صاحبان سهام بدهد . ممکن است شرکت فولاد خرید سنگ معدن ( که رقم بزرگی از گردش نقدینگی آن است ) را با شرکت سنگ معدان در خارج از کشور انجام دهد . اما بالاخره یک بانک باید تعهد پرداخت بعد از تحویل جنس را انجام دهد. ( و بانکها با جریمه های سنگین این کار اقتصادی نخواهد بود بخاطر درامد کم یک دهم درصدی به این ریسک تن دهند) در واقع برای شرکتهای طرف معامله نیز هزینه معامله در فواصل دور فیزیکی بیشتر از بانکهای داخل کشور خواهد بود.
استفاده از وجوه نقد
استفاده از وجوه نقد نیز طبیعی است . اما هزینه های خاص خودش را دارد. مسلما برای رقمهای کم میزان مالیات ناچیز است و پرداخت نقدی توجیهی ندارد و برای ارقام بالا به دلایل ایمنی حمل و نگهداری مبالغ زیاد و ریسک آن ، هزینه مالیات ارزان تر از هزینه های ایمنی خواهد بود. بنا براین در یک محدوه رقمی مبادلات با وجوه نقد انجام خواهد گرفت که هیچ اشکالی ندارد و گردش بانکی را کاهش نخواهد داد.
مزایای دیگر
کاهش خالص مالیات پرداختی توسط کسانی که امروزه مالیات ها را میپردازند ( بخصوص کارکنان ) و رضایت بیشتر آنها
فراهم آمدن وجوه نقد مالیات در طول زمان بدین معنی که هزینه ها همانطور که به تدریج در طول سال حاصل میگردد، درآمد نیز به تدریج حاصل خواهد گردید.
امکان محاسبه (و یا هزینه نمودن درصدی از مالیات اخذشده ) در هر منطقه جغرافیائی
امکان استفاده از گردش های ارزی برای دریافت مالیات ، تامین منابع ارزی را نیز تسهیل خواهد نمود.
روان نمودن گردش کار باعث جذب صنایع در کشور خواهد شد.
این روش مالیات باعث می گردد تا کارخانجات کشورهائی که مالیاتهای سنگین میپردازند به کشور ما بیایندو اشتغال زیاد شده و گردش مالی کل کشور اضافه میگردد. و سود ها و مزایای بسیاری که در این خصوص میتوان قلم فرسائی نمود.
اخذ این گونه مالیاتها مشکلات 99 درصدی را حل مینمایدو مردم نگران مالیات ندادن دیگران نخواهند بود. در واقع مطابق ضرب المثل قدیمی کشورمان هر کسی بامش بیش، برفش بیشتر خواهد بود.

۱۳۹۰-۰۷-۲۲

دیوار اتاق آتوسا

نمیدونم چی شد که این متن را قبلا اینجا نگذاشتم
آتوسا ( خواهر زاده عزیزم) به من گفت که اتاقش را رنگ کرده ، صورتی و من پیشنهاد کشیدن گل به اون دادم که خودش گفت یک شاخه درخت میخواهد خودش بکشد. بعد از پایان تماس فکر کردم اگر یک بوته گل سرخ میکشید که میتوانست حرکت کند ( با باد مثلا) چقدر خوب میشد.
در واقع یک دیوار با رنگ پس زمینه و یک لایه شفاف مورد نیاز بود تا در این محیط شفاف که میتواند نور را در خود محبوس کند و از سطوح مخدوش نور را متصاعد کند باید ساخته میشد.
این همه موجود است و امکان ساخت آن نیز فراهم است.
دیوار و پس زمینه که هیچ
هر صفحه شفافی که از یک دیواره نازک آن نور بتابنی ( مثلا با دیود نورانی رنگی) وقتی دیواره آن را خش بزنی از ان خش ها نور خارج میشود. شاید آماده اش را هم بفروشند . اما برای کل دیوار هم میشود گرفت. و با تنوع دیودها در فاصله دیوار میتوان چند رنگ پشت هم داشت مثل شاخه و یرگ
اما حرکتش را هنوز حل نکردم

کتاب مجانی

بسمه تعالی
اما بعد
چقدر خوب بود امکانی فراهم می آمد تا کتاب هائی را که نمیخوانم میتوانستم به دیگران که نیاز دارند بدهم تا بخوانند.
اگر برای این کار یک سایت داشته باشم چه؟
اول کتابهای خودم – سپس کتاب دیگر مردم را هم بپذیرم
مصرف کنندگان خدمات
مردم بیایند و لیست کتاب را ببینند و اگر حجم لیست زیاد شد ، آنرا سرچ کنند و انتخاب کنند ، سپس هزینه ارسال را فقط بپردازند- بدون هزینه کتاب و کتاب با پست برایشان ارسال میگردد.
بعد از خواندن به سایت اعلام میکند تا نفر بعدی بتواند آنرا بخواهد – میتوان رزرو هم گذاشت – بعد از خواندن با ارسال هزینه پست ، این کتاب میتواند برای نفر بعدی ارسال شود.
{در فروشگاه ها ، یک سکه درون چرخ دستی میگذاریم تا آنرا به محل اصلی برگردانیم . میتوان برای هر کتاب یک دلار دریافت کرد تا بعد از پس دادن آنرا پس بدهیم ( یا بیشتر! بر اساس ارزش کتاب- نصف ارزش کتاب و امثال آن اینطوری کتاب هم میتوان فروخت که بعدا پولشان را پس دهیم ولی اول با صندوق کتابخانه بهتر است) }
مردم هم میتوانند در این کار خیر مشارکت کنند.
چارت کار
1- دریافت کتاب برای صندوق کتابخانه
- کتابهای خودم
- کتابهای دیگران

- نام –شرح و تمام مشخصات برگه دانی کتاب + آدرس کتاب- مثلا تهران – اصفهان – انزلی و ...

2- سرچ کتاب توسط مصرف کننده – انتخاب و نشان دادن نزدیکترین کتاب به درخواست کننده و دریافت هزینه پستی و اعلام به محل کتاب برای ارسال کتاب به آدرس جدید.
- بهتر است با پست در این خصوص هماهنگ شویم که زمانی که کتاب را از مصرف کننده قبلی دریافت کرد، به مصرف کننده بعدی ارسال کند- لازم نیست ادرس نفر بعدی و یا پول ارسال را به مصرف کننده قبلی داد.


ج) تا اینجا چرخه کار کامل میشود . اما در آمد از آگهی است و حداکثر یک سنت از هر ارسال .

۱۳۹۰-۰۷-۲۱

امروز چند تا ویکی به نظرم رسید گفتم بنویسم

ویکی غذا
برای انواع غذا ها در سرتا سر جهان
چه خوب است مردم غذاهایشان و روش پخت آن را در جائی ثبت کنند . اینطوری ماست ما در دنیا یاقورت ترکی نمیشود.و خیلی چیزای دیگر
اما بعدی
ویکی طب سنتی
از لحاظ داروئی - گیاهان داروئی و حتی شکسته بندی - انرژی درمانی - سم درمانی و خلاصه خیلی تجاربی که مردم سراسر جهان دارند خوب است یک جا ثبت گردد. ماساژدرمانی و اینجور چیزا
ویکی مذهب
تا مردم بتونن از مذهبشون و این که از لحاظ تاریخی چطوری بوجود آمده چیز بنویسند. که چی فکر میکنند و این حرفا . به این وسیله خیلی راحت مردم همدیگر را مرتد نمیکنند و قران ما را نمی سوزانند.
ویکی توریستی
هم همین الان به نظرم رسید . این سایت هم پر بیننده میتونه باشه وهم پر مخاطب
خوب فعلا با خودم خداحافظی میکنم
بوس و بای

۱۳۹۰-۰۴-۲۹

دنیای بالاتر از سرعت نور

دیروز و امروز داشتم به قوانین حدی سرعت نور که توسط انیشتین بیان شده فکر میکردم - دیدم منتقی است که یک دنیایی برای سرعتهای بالای نور داشته باشیم .خصوصا با سرعت نور به توان دو
تقریبا جرمها و قوانین این دنیا با دنیای ما برابر خواهد بود و با داستان زمان و جرم و سرعت خاص خودشان
قوانین فیزیک برای این دنیا اگر نوشته شود ممکن است راه کار مناسب برای فرار از سرعت حدی فراهم آید.یعنی بتوان از دنیای خودمان با سرعت نور به توان دو به مکان دیگری رفت و یا برگشت.سرعت نور به توان دو برای سفرهای کهکشانی سرعت مناسبی است! برای خودم هم جالب است
در پایان یک مطلب راجع به دنیای بالاتراز سرعت نور دیدم برایتان میگذارم
http://www.shahjani.blogfa.com/post-37.aspx
جالبه