۱۳۹۳-۱۲-۱۳

نشریه کارتونی (کاریکاتوری ) اسلامی

آموزه های اسلامی از کانالهای مختلف نشر میگردد . یکی از مواردی که مغفول مانده ، نشریه های کارتونی است . بسیاری از داستانهای تخیلی در نشریه های کارتونی منتشر شده و مورد استقبال کودکان قرار گرفته است . ( گر چه امروزه بسیاری از این نشریات بصورت دیجیتالی نشر میگردند )

همچنین جسارت تصویر کردن چهره رسول خدا از مواردی است که قلب مسلمین را به درد آورده است . این سوال مطرح است که اگر آنها بخواهند چیزی را بیان کنند ( البته با احترام ) چگونه باید این سخن خود را بیان دارند ؟ ما باید به آنها آموزش دهیم که چگونه و با چه روشی نسبت به بزرگان دین برخورد داشته باشند .

نه تنها اروپائیان ، بلکه تمام مردم غیر مسلمان جهان نیز این حق را دارند که به هر نوع که میتوانند ، دست به دامان خداوند و رحمت هر دو جهان رسول خدا بزنند .

ما در نقاشیهایمان چهره بزرگان دین را با هاله ای از نور رسم میکنیم . اگر به قدر کافی این نقاشی ها را در کارتونها – فیلمها و مجلات به نمایش میگذاشتیم ، غربیها به ناچار از روش ما پیروی میکردند . اما تا زمانی که این روشها را به آنها نمایش ندهیم ، آنها هر طور که خود بخواهند ( یا به نظرشان برسد ) از این مفهوم جهانی که برای همه مردم جهان و همه زمانها است یاد خواهند کرد .

طبیعی است که این نشریات باید توسط مراکز دینی اسلامی مانند "الازهر الشريف" و سایر حوزه های علمیه درشهرهای مذهبی و غیر آن نشر یابد . گر چه برای راه انداختن این نشریات باید کمک مالی نمود ( توسط  مردم به صورت خرید سهام این نشریات )، اما این نشریات باید درآمد خود را از روشهای اقتصادی مبتنی بر بازار تامین نمایند تا اولا صورت فشاری روی دوش جامعه اسلامی نباشند و در ثانی ناچار به رقابت در معنا و محتوا باشند .

طبیعی است که فرزندان مسلمانان از دیدن مهر و محبتی که رسول خدا و بزرگان صدر اسلام نسبت به سایر مردم از کافر و مسلمان داشتند استفاده خواهند کرد و پیامبر محبت و بخشش را بهتر خواهند شناخت . والدین نیز از این نشریات استقبال کرده و آنرا جزئی از مراحل آموزشی فرزندان دانسته و از آنها حمایت خواهند کرد .

این نشریات که به همه زبانهائی که مسلمین به آنها تکلم میکنند چاپ خواهد شد ، به دست غیر مسلمین نیز رسیده و میتواند آنها را نیز مفتون وجود سرشار از محبت رسول خدا بنماید .

در این صورت چاپ چند کاریکاتور بی محتوا ، توسط گروهی نادان ، جائی در جهان نشر نخواهد داشت .

ایده مالیات جهانی نفت و سایر هیدروکربورها

میدانیم که نفت و سایر هیدروکربورها برای محیط زیست مضر است . اگر با گرفتن مالیات بتوان قیمت این فراورده را بالا برد میتوان شاهد کاهش مصرف این منبع انرژی و استفاده از سایر انواع انرژی باشیم .

سازمان ملل متحد و صندوق بین المللی پول میتوانند این پول را دریافت کنند . با تصویب این قانون در سازمان ملل متحد ، همه تولید کنندگان هیدروکربور مالیات فروش به صندوق بین المللی پول میتوانند بپردازند .

منابع مالی جمع آوری شده میتواند در جهت جبران مشکلات محیط زیست در جهان هزینه شود .

در واقع سازمان ملل میتواند و باید نقش مهمتری در جهان را بازی نماید . اگر سازمان ملل این کار را نکند ، سازمانی باید این کار را هماهنگ نماید . دیر یا زود یک سازمانی برای این کار متولد خواهد شد .

سهم دی اکسید کربن شاید نوع دیگر این مالیات باشد ، اما با توجه به این که در نهایت همه مالیاتها را مصرف کننده خواهد پرداخت ، با افزایش قیمت ، همه مصرف کنندگان درگیر مسئله شده و به سمت انرژیهای جایگزین حرکت خواهند نمود .

۱۳۹۳-۱۲-۱۲

چگونه برای گردشگران خارجی دستشوئی در سرتاسر کشور آماده کنیم ؟

هزینه احداث هر چشمه واحد بهداشتی با استاندارد مناسب گردشگران خارجی رقم قابل توجهی خواهد بود . اگر در سطح شهری مانند تهران بخواهیم این سرویس را آماده کنیم و یا در سطح شهرهای گردشگری کشور ( تقریبا همه شهرهای کشور ) هزینه احداث این همه سرویس بهداشتی ، نه تنها اقتصادی نخواهد بود ، بلکه کل طرح را با مشکل مواجه میکند .

اما ما این سرویس های بهداشتی را در سطح کشور داریم . در تمام مساجد سیستم مناسب همه روز به نمازگزاران  سرویس میدهد . بالا بردن استاندارد مساجد و باز نگه داشتن آنها میتوان مشکل گردشگران خارجی را رفع نمود .

هزینه این اصلاحات خیلی کمتر از احداث حجم بزرگی از این واحدهای خدماتی است .

همچنین نقشه این سرویسها باید روی نقشه مشخص باشد تا گردشگران خارجی با مشکل مواجه نشوند . حتی میتوان در اپلیکیشن مناسبی کل اطلاعات مورد نیاز گردشگران را ارائه نمود . این اپلیکیشن ، نه تنها از اینترنت ، بلکه در همه هتلها و فرودگاه ها قابل نصب روی گوشی گردشگران میتواند باشد .

بدین وسیله موسسه های خدماتی از نیاز گردشگران نیز میتوانند مطلع گردند . مزایای دیگری را نیز میتوان انتظار داشت .

چرا کافری که مریض شده دچار عذاب الهی است و مسلمانی که مریض شده دچار آزمون الهی است ؟

بعضی موارد بدیهی برای عده ای ممکن است سوال باشد یا عقیده غیر واقع داشته باشند . مانند گرد بودن زمین . این امر برای گالیله آنچنان عیان بود که تصویر چهره خود را در آئینه دیده بود .
اما بدون قضاوت باید برای سائلین نیز مسئله باز گردد . اگر سائل مسلمان شده بود ؛ به اصل ماجرا پی برده بود .
این قبیل سوالات برای کسانی که پایه علمی را نمیدانند و در خصوص موارد پیشرفته آن سوال تصوراتی  میکنند صادق است .
در پزشکی میپرسیم چرا باید این دارو را بخورم ، چه تاثیری بر من دارد ؟ البته باید پزشک توضیحات زیادی بدهد . در حالی که برای او بدیهی است .
در فیزیک و محاسبه مسیر سیارات ، برای ارسال مریخ نورد از زمین به مریخ ، سوال کننده ممکن است بپرسد : چرا ماه بدور زمین میگردد ؟
و از این قبیل  ، اما اصل پاسخ :
تفاوت عذاب الهی و آزمون الهی برای کسی مطرح است که به خداوند اعتقاد داشته باشد . اگر اعتقاد نداشت ، برای سوال کننده فرق نمیکند . اسم آن اتفاق ( مریض شدن ) را هر چه بگذارند ، برای سوال کننده فرق نمیکند( عذاب ! یا امتحان !) . میتوان اسمش را گذاشت " تمرین سلامتی "
اما کسی که خدا را قبول دارد ، شخص کافر را میبیند که در مقابل وقایع تنها است . یعنی پناهگاهی ندارد . نه جایی دارد ( در ذهن خود ) که به آن فرار کند و نه تکیه گاهی که به آن تکیه کرده و روزهای سخت را پیش برود . ( این جدای از اثری است که برای خداوند قائل است که زندگی او در دست خدا است . این به مرتبه ایمان بستگی دارد که در افراد مختلف متفاوت است )
کافر این تکیه گاه را ندارد . پس در فشار مریضی ( و سایر مشکلات مشابه ) بدون پشتوانه و بدون علت ( این مشکل روح و روان کافر را نمیسازد ) عذاب میبیند .
اما مسلمان این فشار را با پشتوانه تحمل کرده و روحیه خود را تقویت میکند . این است که روحیه او ساخته میشود .
مشکلات متوالی کافر را خرد میکند .
اما مشکلات متوالی برای کسی که اتکا دارد و خود را در حال ساخته شدن میبیند ، باعث رشد روحی شخص میشود ( حتی از دید شاهد غیر موحد نیزاین تصور کمک در تحمل مشکلات خواهد داشت  )
این است که گفته اند " کافری که مریض شده دچار عذاب الهی است و مسلمانی که مریض شده دچار آزمون الهی است "
بیشتر از این نیز میتوان گفت ، اما اگر در خانه کس است یک حرف بس است . شخص باید خود مراتب روحی ( روحانی ) را طی کند . 

۱۳۹۳-۱۲-۱۱

رشته دبیرستانی " ادبیات و علوم انسانی "

ادبیات و علوم انسانی باید سه رشته تقسیم شود . بخشی از محصلین باید به علوم اجتماعی پرداخته و به زیر مجموعه های این علم بپردازند . آئین سخنوری – ارتباطات و بسیاری موارد دیگر . همچنین بحث ادبیات از سایر مجموعه جدا گردد تا فارغ التحصیلان این رشته تخصص بیشتری روی شعر و شاعری – فیلمنامه نویسی – روزنامه نگاری و غیره داشته باشند . مبحث اقتصاد و حسابداری چنانچه با ریاضیات جدید همراه گردد و مواردی مانند تئوری بازیها را نیز در کنار داشته باشد میتواند از سایر رشته های دبیرستانی جذاب تر باشد .

این رشته ها و تخصصها باید برون داد داشته باشند ، نه این که صرفا برای کسب مدرک دیپلم ، گروهی بصورت مدرک گرایی به این رشته ها رفته و مدرک خود را گرفته و سپس در سنین بالا ( نسبتا بالا ) از خود بپرسند حالا باید چه کرد ؟

 

جای خالی انسان شناسی در مدارس


شاید هدف از خلقت انسان شناسی باشد . بیشترین مشکل مردم در مواجه شدن با دیگران و حتی با خود به این مشکل بر میگردد که خود را نمیشناسند .

ما انسانها حیواناتی هستیم که دارای " دی ان ای " یک درصد متفاوت از شامپانزه ها  داریم . این یک درصد جسم ما را انسان نموده است .

بحث حیوانیت ما بسیار مهم است  . غدا خوردن – جفت یابی – خشم – تنفر – بدجنسی – مال اندوزی – پر خوری – کم خوری عشق به اطفال و بسیاری دیگر از صفات خوب و بد ما به این دایره وجودی مربوط میگردد .

آنچه به این عالم حیوانیت انسان ( شامپانزه بعلاوه یک درصد ) اضافه میگردد ، وجهه روحانی انسان است که آن هم بخش دیگری از وجود ما است .

این نیازها و شناخت ها باید از سالهای ابتدایی ، کم کم به کودکان آموزش داده شوند . نوجوانها باید بدانند که عاشق شدن یعنی چی و در این صورت مشکلاتی مانند خودکشی عاشقانه و فرار از منزل برای عشق تا حدود زیادی حل خواهد گردید .

وقتی مردم خود را بشناسند ، سوء استفاده کنندگان را شناخته و از آنها فاصله خواهند گرفت .

همچنین روابط فرزندان با والدین بهتر خواهد شد . مردم با یکدیگر بهتر رفتار خواهند کرد و محدودیتها و مشکلات یکدیگر را بهتر خواهند شناخت .

جای این درس در مدارس خالی است .

آیا داعش از دین خارج شده است ؟

خیر

گروه داعش بدترین رفتار ممکن را در این زمان به نمایش گذاشته است . شاید در افعال آنها هیچ کاری نباشد که از آن بتوان دفاع نمود . اما آنها از دین خدا و اسلام خارج نشده اند .

گرچه در مقام دفاع ، کلیه مسلمانان باید جلوی این وحشیها را بگیرند . اما مسئله اسلام و خروج از آن به دو شهادت  اصلی اسلام بازمیگردد .

شهادت به یگانگی خدا – و شهادت به این که محمد ( ص ) پیغمبر و فرستاده خدا است .

تنها زمانی میتوان حکم به خروج از اسلام را برای کسی داد که یکی از این دو اصل را نفی  نموده باشد . و این در مورد گروه داعش انجام نشده است .

گر چه به نظر نمی آید که آنها پایبند هیچ روش و دینی باشند ، اما تا زمانی که این اصول را نقض ننموده باشند ، حکم ارتداد در مورد آنها نمیتوان داد .

نیاز به تکنولوژی تبادل اطلاعات

امروزه گوشیهای تلفن ، نوت بوکها  ، تبلتها و سایر لوازم دیجیتالی ما که نیاز دارند به شبکه متصل گردند ، از طریق یک واسطه ( شرکت مخابرات ، شرکت خدمات کابلی و غیره ) این عمل را انجام میدهند .

آیا نمیتوان کاری کرد که بدون نیاز به این واسطه ها امکان برقراری ارتباط ( ترجیحا با سرعت بالا ) فراهم گردد ؟

این نیازی است که بشر آنرا به زودی حل خواهد نمود .

شاید استفاده از هادیهایی مانند شبکه برق – لوله های آب شهری – استفاده از فرکانس بالای صوتی -  استفاده از هادیهای بزرگی مانند ، دریاها و یا حتی خود زمین ، این امکان را فراهم نماید که در آینده تقریبا از هر کجایی ، امکان تبادل اطلاعات با دیگران را داشته باشیم . طبیعی است که این روشها ترکیبی خواهد بود و مردم بر اساس نیاز از یک یا چند روش استفاده خواهند کرد . 

قانون اصالت فردی یا اجتماعی

دو روش برای تدوین قانون وجود دارد . یکی این که اصالت را به فرد داده و جامعه را بر اساس حفظ اصالت آزادیهای فردی محدود کنیم . مانند آنچه در فرانسه شاهد هستیم . هر کس آزاد است به هر کس دیگری توهین کند و از این قبیل .

روش دوم ، اصالت را به جامعه میدهد و آزادیهای فردی را بر اساس حفظ اجتماع محدود میکند . این روش به نظر متمداننه تر است .

بزرگترین جامعه ، جامعه جهانی است . بر اساس ملاحظات جهانی ، نباید طبیعت را آلوده کرد و در حفظ گونه های حیاتی باید جدیت کرد . اجازه عبور و مرور مردم و کالاهای کشورهای همسایه به یکدیگر و غیره .

مرحله بعدی مردم یک کشور هستند که برای نگهداری خود ، نیاز به یک سری قوانین دارند . این قوانین ضمن تعیین حدود نیازهای قانونی کشور ، قانون جوامع کوچکتر را نیز برای کاهش هزینه قانون گذاری فراهم می آورد . البته در مرحله قانون گذاری جوامع کوچکتر امکان تغییر قانون به این جوامع باید داده شود . این جوامع کوچکتر میتواند شهرها و روستاها باشد . یک مثال بارز برای این قانون میتواند برقراری نماز جمعه باشد که اگر قانون کشوری شد ، توسط روستاها ( و شهرهای ) غیر مسلم میتواند اجرا نگردد . در شهرها و روستاهای مسیحی و زرتشتی و غیره ، مردم حق دارند مطابق روش خود زندگی کنند . این مناسبات که افراد جامعه با یکدیگر در تعامل خواهند بود ، امری قراردادی است که میتواند تابع اداب و رسوم مردم قرار گیرد .

این یعنی احترام به آداب و رسوم همه اقلیتها ، البته به میزانی که مانع دیگران نشود . یعنی این اقلیتها در شهرها و روستاهای دیگر باید آداب آن ولایت را اجرا نموده و احترام بگذارند .

کوچکترین جامعه نیز خانواده است . این جامعه نیز باید قوانین خاص خود را داشته باشد . ضمن این که قانون میتواند راهنمایی هایی را ارائه نماید ، این طرفین هستند که مطابق قرارداد ازدواج با یکدیگر تشکیل اجتماع را خواهند داد . حدود اختیارات طرفین را قانون میتواند مشخص نماید . ( حق هر طرف نامحدود نیست )

در انتها ، نوبت آزادیهای فردی میرسد . میتوان خود فرد را نیز یک اجتماع یک نفره در نظر گرفت . این جامعه یک نفره نیز باید به حیات ادامه دهد ( حق خود کشی ندارد ) و سایر مواردی که قانون میتواند آنها را مشخص نماید . ( معمولا محدوده ممنوعه را مشخص میکنند ، مانند این که مزاحم دیگران نباید شد و غیره )

نگاه دیگری به تام جری

چند نمونه از کارتونهای هالیود که باعث ساخته شدن شخصیت فرزندان ما میشود ، مشابهت هایی با هم دارند .

" تام و جری " – " پرنده و کایوت " ( Road Runner  ) –  " سنجاب و میوه بلوط " عصر یخبندان – " مورچه و مورچه خور" و بسیاری از موارد مشابه ، همه یک خصلت نامبارک انسانی را به ما یاد آور میشوند . بدجنسی

بدجنسی و بلاهایی که موش سر گربه می آورد تمامی ندارد .

بدجنسی پرنده نیز ( خواسته یا ناخواسته  ) همواره کایوت را در بدترین موقعیت ممکن قرار میدهد .

اما بدجنسی پشت سر سنجاب در عصر یخبندان ، به نویسنده بر میگردد . که هیچگاه فرصت خوردن حتی یک دانه بلوط را به سنجاب نداده است .

بدجنسی مورچه و مورچه خور که نیازی به توضیح ندارد .....

این بدجنسی ها نه به عنوان یک مورد بد مطرح میگردند . بلکه به عنوان یک امتیاز ( زرنگی – زبلی و .... ) در مطرح گردیده و توسط تهیه کنندگان کارتون ، جایزه نیز میگیرند .

کودکان ما یاد میگیرند که " بدجنسی خوب است و جایزه دارد "

از این که غربیها واقعا به جز سرگرمی ازاین صحنه ها توقعی نداشتند کاری ندارم . اما بررسی متخصصین ( روانشناسان رفتار انسانی ) میتواند کمک نماید ، بسیاری از آسیب های ناخواسته که به جامعه زده میشود کاهش یابد .

البته در غرب ، کودکانی که این صحنه ها را دیده اند ( و آموزش گرفته اند ) بزرگ شده اند . باید مراقب بود .