بعضی موارد بدیهی برای عده ای ممکن است سوال
باشد یا عقیده غیر واقع داشته باشند . مانند گرد بودن زمین . این امر برای گالیله
آنچنان عیان بود که تصویر چهره خود را در آئینه دیده بود .
اما بدون قضاوت باید برای سائلین نیز مسئله باز
گردد . اگر سائل مسلمان شده بود ؛ به اصل ماجرا پی برده بود .
این قبیل سوالات برای کسانی که پایه علمی را
نمیدانند و در خصوص موارد پیشرفته آن سوال تصوراتی میکنند صادق است .
در پزشکی میپرسیم چرا باید این دارو را بخورم ،
چه تاثیری بر من دارد ؟ البته باید پزشک توضیحات زیادی بدهد . در حالی که برای او
بدیهی است .
در فیزیک و محاسبه مسیر سیارات ، برای ارسال
مریخ نورد از زمین به مریخ ، سوال کننده ممکن است بپرسد : چرا ماه بدور زمین
میگردد ؟
و از این قبیل ، اما اصل پاسخ :
تفاوت عذاب الهی و آزمون الهی برای کسی مطرح است
که به خداوند اعتقاد داشته باشد . اگر اعتقاد نداشت ، برای سوال کننده فرق نمیکند
. اسم آن اتفاق ( مریض شدن ) را هر چه بگذارند ، برای سوال کننده فرق نمیکند( عذاب
! یا امتحان !) . میتوان اسمش را گذاشت " تمرین سلامتی "
اما کسی که خدا را قبول دارد ، شخص کافر را
میبیند که در مقابل وقایع تنها است . یعنی پناهگاهی ندارد . نه جایی دارد ( در ذهن
خود ) که به آن فرار کند و نه تکیه گاهی که به آن تکیه کرده و روزهای سخت را پیش
برود . ( این جدای از اثری است که برای خداوند قائل است که زندگی او در دست خدا
است . این به مرتبه ایمان بستگی دارد که در افراد مختلف متفاوت است )
کافر این تکیه گاه را ندارد . پس در فشار مریضی
( و سایر مشکلات مشابه ) بدون پشتوانه و بدون علت ( این مشکل روح و روان کافر را
نمیسازد ) عذاب میبیند .
اما مسلمان این فشار را با پشتوانه تحمل کرده و
روحیه خود را تقویت میکند . این است که روحیه او ساخته میشود .
مشکلات متوالی کافر را خرد میکند .
اما مشکلات متوالی برای کسی که اتکا دارد و خود
را در حال ساخته شدن میبیند ، باعث رشد روحی شخص میشود ( حتی از دید شاهد غیر موحد
نیزاین تصور کمک در تحمل مشکلات خواهد داشت )
این است که گفته اند " کافری که مریض شده
دچار عذاب الهی است و مسلمانی که مریض شده دچار آزمون الهی است "
بیشتر از این نیز میتوان گفت ، اما اگر در خانه
کس است یک حرف بس است . شخص باید خود مراتب روحی ( روحانی ) را طی کند .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر