یک سیستم را در نظر بگیریم.
نمیدانیم که درون این سیستم چیست و این که این سیست ما از کدام یک از قوانین سیستم ها تبعیت می کند. چگونه باید با این سیستم برخورد نمائیم.
در اینجا به این سیستم ، جعبه سیاه می گوئیم . چرا که نمیدانیم درون آن چیست و چگونه عمل می کند.
برای برخورد با این سیستم راه های متفاوتی وجود دارد. یکی از این راه ها بررسی آماری سیگنال های تولیدی آن است.( هر روز صبح اولین کاری که یک همکار در محیط کار انجام میدهد چیست؟)
دیگری بررسی آماری فیدبک های این سیستم نسبت به یک اتفاق یکنواخت. ( مانند ثبت و بررسی پاسخ سلام یک فرد غریبه یا همکار جدید)
ثبت سایر رویدادها ( که برای ما مهم است ) مانند ثبت رویدادهای رفتاری یک شخص در ساعت ده صبح .
فرموله کردن با مدلهای تحلیل ریاضی (عددی و یا غیر عددی )ارتباط این رفتارها با یکدیگر.
پیش بینی رفتارهای مهم ( آنچه برای ما مهم است ) بر اساس داده ها.
در طی عملیات و مشاهده رفتارهای سیستم . سعی میشود که این سیستم را با یکی از سیستم های شناخته شده تقریب بزنیم.
در نهایت ترکیب این دو روش
تقریب یک سیستم با سیستم شناخته شده و سپس با روش های تحلیل عددی ،تغییر در مدل شناخته شده .
برای بررسی جعبه سیاه ، نوع برخوردها – شدت هر برخورد – تعداد هر برخورد با شدت ثابت و حالتهای بسیار زیادی را میتوان متصور بود که بر حسب نوع ، باید طراحی و مورد استفاده قرار گیرد.
( اصلاحیه : جعبه سیاه را بهتر است اتاق تاریک بنامیم )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر