اقتصاد دنیا را مانند سطح زمین در نظر بگیریم که باران همان پول است . در خیلی جاها مناطق کویری و کم باران داریم . خیلی جاها هم باران زیاد( نسبی ) داریم . طبیعتا مردم می خواهند به مناطق با باران بیشتر بروند . اما در اینجا بحث کاهش بارندگی را داریم .
در اکثر مناطق این باران جوی های کوچکی را به وجود می آورد و به دریاچه ها می ریزد . دریاچه های کوچک و بزرگ زیادی داریم . این دریاچه ها هم با یکدیگر و با سایر مناطق تبادل آب دارند . در نهایت در دید کلان می بینیم که آب در یک سری جاها جمع می شود .
در این مناطق دریاچه های بزرگ و یا ثروتمندان بزرگ داریم . علت وجودی ایشان نیاز جهان به یک چیز خاص مثل نرم افزار ویندوز و یا استفاده از ظرفیت های خالی خطوط هوایی و غیره می باشد .
این موارد در دنیای بارانی ما مانند شیب های مختلف هستند که به دریاچه های بزرگ ختم می شوند .
حالا کاهش رشد جهانی یا کاهش بارندگی در کل اقتصاد باعث می شود تا مناطق خیلی بزرگی از میزان آب کمی که دریافت می کردند محروم شوند . بخش متوسط نیز با کم آبی دست به گریبان خواهد بود و کمتر از همه دریاچه ها هستند که دچار رشد کم می گردند . خیلی از این کم بارشی ها باعث می شود ، ان بارندگی کم هم بیشتر به دریاچه ها برسد ، مانند استفاده مردم از آمازون و ای بی برای خرید اقتصادی به جای خرید از خرده فروشی های محله .
کاربرد این مطلب این است که اولا شیب ها را باید به نحوی تغییر داد تا آب بیشتری در محل بماند . این تفاوت دارد با سد بستن و مالک رودها و دریاچه ها شدن مانند سیستم های کمونیستی ، اگر خرده بازارها را بشود فعال نگه داشت و تبادل اقتصادی را در میان آنها توسعه داد ، این امر باعث ماندن ثروت و باز آفرینی رشد و ثروت در همه مناطقی می گردد که از این مدل استفاده کرده اند . مناطق ثروتمند در تبادل تجاری با همسایگان دور و نزدیک تبادلات بیشتری می توانند داشته باشند . و مجموعه ثروت بیشتری می تواند تولید کند .
مناطقی که در آینده ممکن است دچار قحطی - مشکلات اقتصادی شوند نیز قابل شناسائی از قبل هستند .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر