بازی اصلاح طلبی

جدای از این که چه اندیشه ای داشته باشید ، حتما در طول زمان مشکلاتی در کشور اجرا خواهد شد . برای این که جوهره کار در دست خودتان بماند ، از میان افراد " خودی " یک گروه " اصلاح طلب " بیرون میدهیم و این گروه با حرف های پوپولیستی میتوانند آهاد جامعه را به خود جلب کرده و از بوجود آمدن گروه های ضد دولتی جلوگیری کنند. این اصلاح طلبی انرژی نارضایتی جامعه را مصرف میکند و تحلیل میبرد و یک شو در جامعه ایجاد میکند که نبردی برای قدرت برقرار است .

مهم نیست کدام ظرف برنده شود . همه طرفها خودی هستند . آنچه مهم است حفظ چهارچوب مجموعه برای کنترل کشور است .

آنچه از " بازی اصلاح طلبی " در کشور مشاهده کردیم ، یک " بازی " بود. 

کسانی که دوستانه شام را با هم صرف میکردند ، با هم هماهنگ میکردند که فردا چه برخوردهایی را با یکدیگر داشته باشند . این سیستم نیز نیاز به یک مدیریت دارد . بنابراین محدوده فعالیت و برخوردهای دو طرف مدیریت شده و از قبل مشخص شده ابلاغ میگردد. 

افرادی در این بازی ممکن است از " بازی " بودن این تقابل مطلع نباشند ، اما " بازی سازان " از بازی گران استفاده میکنند تا " بازی " محقق شود .

برای مرحله بعد از این " بازی " یک تقابل و پیروزی یک دسته میتواند مدت بیشتری از وقت جامعه را " هدر " دهد .

در طی این زمان نیز هیئت حاکمه به اداره کشور ادامه میدهند . 

در مراحل بعدی نیز این " بازی " را میتوان ادامه داد و دوباره تکرار کرد .

​

هزینه تولید یک مگا وات ساعت برق با روشهای گوناگون

ملاحظه میگردد که انرژی های بادی و خورشیدی به ارزانترین برق های در دسترس تبدیل شده اند .

جا دارد به جای انواع دیگر نیروگاه به توسعه انواع انرژی های تجدید پذیر ( سبز ) در بخش خصوصی اقدام گردد.

توبین های بادی کوچک و محلی برای روستاها با سرمایه روستائیان و همینطور الزام قانونی به نصب پانل خورشیدی به میزان مشخص برای ساختمانهای رو به جنوب بخش هایی از کشور ( مثلا هشتاد درصد نما از سلول خورشیدی استفاده گردد ) و موارد مشابه باعث میشود تا ظرفیت تولید برق سبز در کشور به میزان قابل توجه اضافه گردد. 

این کار در کنار سایر موارد " سیاست گذاری مصرف انرژی " در کشور باید مورد تجدید نظر قرار گیرد . 

بخش الکتریسیته مصرفی در کشور میتواند به عنوان موتور محرکه بخشهایی از صنعت در کشور مورد توجه قرار گیرد .

سرمایه گذاری تحقیقاتی روی ساخت انواع سلولهای الکتریکی در کشور میتواند یکی از سیاستهای لازم و باید در این مجموعه باشد . شرکت در رقابت کاهش هزینه تمام شده سلولهای خورشیدی یک بازی دو سر برد برای کشور است . 

کاری که اندیشه و تخصص دانشمندان ایرانی ایجاد میکند و مردم و شرکتهای تولیدی از آن بهره خواهند برد.

​

تحلیل گر رویدادها

در دنیای واقعی یک سری اتفاقات رخ میدهد . این رویدادها مسبب اتفاقات بعدی هستند . این که بدانیم اتفاقات پیش رو ( آنها که در حال رخ دادن هستند ) چه عواقبی را ایجاد میکنند بسیار مهم است . 

در دنیای اقتصاد بالا رفتن ریسک های ژئوپلتیکی قیمت طلا را بالا میبرد . بنابراین اگر شخصی ( بانکی - شرکتی- گروهی - کشوری ) پیش بینی صحیحی از رخ داد بالا رفتن ریسک ژئوپلتیکی مثلا در تنگه هرمز داشته باشد ، میتواند از آن بهره برده و ثروت زیادی کسب نماید .

فراتر از آن با این ترفند میتوان به شخصی ( بانکی - شرکتی- گروهی - کشوری ) ثروتی را رساند . به نحوی که رویداد منطقی و از دید ناظر خارجی این انتقال ثروت بصورت پرداخت دستمزد و کمک و غیره نباشد .

مثال فوق نشان از اهمیت تحلیل گران در دنیای اقتصاد داشت . دنیای علم و تکنولوژی و سیاست و پیشرفت های پزشکی و رفتارهای اجتماعی ومسائل نظامی و غیره نیز میتوانند در جایگاه خود اهمیتهایی بیشتر از  موارد اقتصادی داشته باشند .

جای آموزش دادن به متخصصین این کار در دانشگاه ها خالی است . همچنین یافتن متخصصین این کار در میان جامعه اهمیت زیادی دارد . استفاده از دانش اختصاصی از یک سو و دانش جمعی از سوی دیگر میتواند به تصمصم گیران و تصمیم سازان کشور کمک کند تا اولا مسیر درست را اتخاذ نمایند و در ثانی از رویدادهای پیش رو برای پیشرفت کشور بهره برداری نمایند .

​

مرکز شروع تکنولوژیهای آبی جهان

کشور ما دارنده اولین ها در تکنولوژی آبی جهان است.  بواسطه نیاز و کمبود آب , همینطور قدمت حکومت های متمرکز , اولین ها در این خصوص در کشور ما ابداع شده است.
در فاز اول انواع روشهای استفاده از آب توسعه یافت. انواع قنات و کانال انتقال آب و سد و غیره مورد استفاده قرار گرفت. این تکنولوژی ها در جهان توسعه یافت و به کشور خودمان برگشت.
در مرحله بعد آنقدر سد ساختم و از هر آب جزیی در طبیعت استفاده کردیم که تمام طبیعت,  حتی منابع زیرزمینی را تخلیه کردیم و کشور را خشک و حیوانات و گیاهان طبیعی را نابود کردیم.
گام بعدی
باید تکنولوژی آزاد کردن منابع آبی را یاد بگیریم. ببینیم کدام سدها و سازه های آبی سالهای اخیر اشتباه ساخته شده و مشکل طبیعت را با خراب کردن این سازه ها برطرف نمائیم .

ما ایرانیان میتوانیم تولید کننده دانش نوین سازه های جدید لازم برای مدیریت آب منطبق بر آینده تعامل مثبت با محیط زیست باشیم . 

این دانش را میتوانیم به همگان عرضه کنیم و حیات وحش و طبیعت را جانی دوباره ببخشیم .

​

ناسای روی زمین

سازمان ناسا در آمریکا تحقیقات متنوعی انجام میدهد بیشترین تمرکز این فعالیتها روی مواردی است که در سفرهای فضایی مورد استفاده قرار میگرید . از تولید غذا در فضا تا پیشرانه های جدید و پر بازده و مشکلات فرود روی سیاره های بدون جو و خیای موارد دیگر. 

اما میبینیم که مردم روی کره زمین نیز با مشکلات زیادی مواجه هستند . یک سازمان مشابه میتواند روی معضلات بشر کار کند . مسائل مرتبط با غذا ، اندازه روستاها و شهرها ( مراکز جمعیتی ) در هز نقطه جغرافیایی ، مسائل محیط زیست ، گردش اطلاعات و هر آنچه بشر امروزی با آن برخورد دارد و برای حل معضلات آن در اولویت قرار میگیرد. 

بسیاری موارد مانند سازمان ناسا میتواند در مراکز دانشگاهی انجام شود . بعضی موارد نیاز به کار تحقیقاتی چند ساله یا چندین ده ساله دارد . لازم است یک سازمان متوکل به نتیجه رسیدن این گونه فعالیتها باشد .

در واقع ما در ایران نیاز به یک ناسای زمینی داریم .

​

تعیین شروع ساعت کار هر شهر بصورت مستقل ماهانه

شهرهای کشور هر یک بر اساس موقعیت اقلیمی و جغرافیایی خود شرایط متفاوتی دارند. تصمیم گیری متمرکز برای هر شهر امری دستوری از بالا است که احتمال خطا در آن زیاد است.
بهتر است شورای هر شهر , در هر ماه ساعت کاری شهر خود را به گونه‌ای تعیین کند تا کار یک ساعت بعد از روشنایی شروع شود . ( بسته به فصل و شرایط تا یک ساعت قبل از روشنایی ) این که مردم شهر از روشنایی روز حداکثر بهره را ببرند و مصرف انرژی بهینه گردد , در هر شهر شرایط فرق میکند و کلیه شرایط را اهالی شهر بهتر تشخیص میدهند.
بدین ترتیب در شرق و غرب کشور پیک مصرف انرژی تغییر کرده و میانگین مصرف با توجه به شرایط هر شهر در طول سال بهینه خواهد بود .

​

اسلام شاخه ای از مسیحیت است

تعدادی از مساجد را در اتریش بسته اند . رئیس جمهور آمریکا وعده جلوگیری از مهاجرت مسلمانان را میدهد . 

این موارد یک مدل بیگانه هراسی است که به واسطه عدم اطلاع از حقیقت یک موضوع مشاهده میشود. در واقع باید به جهانیان گفت که اسلام یکی از شاخه های مسیحیت است . در اسلام همه دستورات حضرت مسیح انجام میگیرد. محبت و عشق به مخلوقات بخصوص انسان . 

در اوایل ظهور اسلام که دستورات جدید از جانب خداوند صادر نمیشد ، رفتار مسلمانان در مقابل کافران بت پرست ، همانگونه بود که مسیحیان در مقابل کافران زمان خود داشتند. یعنی شکنجه و کشته میشدند و از خود دفاع نمیکردند .

اولین دستور عکس العمل در مقابل شکنجه و کشتار ، دستور مهاجرت بود . در نهایت این مهاجرت به آفریقا و مدینه صورت گرفت . در مراحل بعدی دستور دفاع و استفاده از اسلحه صادر گردید . 

این که چرا این دستورات الهی در زمان مسیح نبود و بعدها آمد بحثی جداگانه است . پیروان غیر مسلمان مسیح ع دستور دفاع ندارند و بر خلاف دستورات ایشان از خود دفاع میکنند ! 

این که چرا حضرت دستور عدم دفاع دادند و دنیای زمان خود را که از عشق الهی فاصله گرفته بود ، به عشق و محبت دعوت میکردند . بحثی جداگانه است . این بحثها را میتوان به تغییرات اجتماعی جامعه و نیاز تربیتی جامعه مرتبط دانست . 

اما آنچه ما مسلمانان به برادران مسیحی خود باید بگوئیم این است که ما نیز پیروان حضرت مسیح هستیم و ما را به صورت یکی از شاخه های مسیحیت باید در نظر بگیرند.

همانطور که خود مسیحیت یکی از شاخه های یهودیت است .

​

علی

نقل است که دشمن علی ع را جهل مردم میگویند .

اما این کدام جهل است که مردم داشتند و دشمن علی ع بود.

نقطه مقابل جهل علم است. پس علوم را مرور میکنیم که جهل آن دشمن علی ع است.

علم طبابت , علم فیزیک و شیمی و انرژی هسته‌ای,  علم ستاره شناسی و ... اصولا علوم طبیعی نبود.

علم علی شناسی ! 

ظاهرا این علم را نداشتند . گر چه این علم نیز مانند سایر علوم نسبی است.  پس عقل جمعی جامعه در درک خیر و شر خودشان (علی عین خیر و غیر علی عین شر است ) آن علم است. 

یکی از بازوهای جهل ایشان , آن چیزی است که در قرآن نکوهیده شده و آن تمسک به رفتار اجداد و قوم و قبیله است . چون آنها بر این اشتباه بودند , ما هم دنباله رو آنها این اشتباه را میکنیم.

نگاهی ژرف تر به تاریخ کنیم . بشریت یک عقل جمعی و درکی دارد. این عقل جمعی و درک جامعه در طول زمان رشد یافته , در زمان موسی ع , قوم فرعون درکی داشتند و از وقایع چیزی می فهمیدند که مردم زمان نوح ع درک نمیکردند . و زمان عیسی ع درک مردم به مرحله دیگری رسید , بخشش و آنچه انسانیت مینامیم,  نه این که مردم زمان عیسی ع اینچنین بودند , مردم بعد از عیسی ع که سخن عیسی ع به ایشان رسید اینچنین شدند و کم کم بیشتر شدند و این یعنی درک عمومی جامعه بالا رفت . 

از زمان آدم انسانیت بود , اما میانگین جامعه باید رشد میکرد , در زمان موسی ع رشد انسانیت جامعه را داریم . پیروان او انسانیت بیشتری نشان دادند. همینطور تا زمان "رسول الله " ص و بعد از او " امیر المومنین " ع .

این رشد درک انسانیت جامعه ادامه خواهد یافت تا بشر روی زمین زنده است. پس این جهل و از آن سو علم به انسانیت امروز نیز وجود دارد و در حال رشد است. 

این که انسانیت را به آنچه میدانیم اطلاق کنیم یا آنچه دانشمندان و اندیشمندان ما تا امروز به آن رسیده‌اند اطلاق کنیم امری است و یا از طراح و سازنده وجودمان آنرا دریافت کنیم امر دیگری است. 

شهادت علی ع امر جانگداز بوده و هست.  اما هر انسانی باید روزی برود و رفتن مولی علی ع بدان گونه بود . آنچه پیروان و راهروان او میخواهند, ادامه روش او و پیروزی خواسته او است . و آن دوری از جهل و بالا بردن درک عمومی است و این جز با اصلاح فرد فرد ابنا بشر محقق نمیشود .

وقتی دیگران زیبایی را ببینند , خود به خود علاقمند میشوند . گل معطر اگر جایی باشد , هر آنچه نزدیک باشد نیز معطر میشود. همه کس باید از خود شروع کنند و به خود بپردازند.

این روش و منش اولیا الهی است که علی ع اول ایشان و مرکز ایشان و فوق اینها است .

اصلاح مناطق دارای ساعت یکسان

محور گردش کره زمین یک زاویه 23 و نیم درجه با صفحه مدار گردش زمین بدور خورشید دارد.
امروزه ما ساعت هر منطقه را بر اساس نصف انهار هایی که از قطب زمین عبور میکند مشخص میکنیم , این در حالی است که گردش زمین و به همراه آن,  روشن و تاریک شدن سطح زمین بصورت خطوطی با 23 و نیم درجه اختلاف,  اتفاق می افتد.
جا دارد که ترتیب ساعت ها را روی زمین تغییر دهیم . برای کشورهایی که کلا یک ساعت دارند , نیازی به این تغییر نیست , اما هر کشوری میتواند بر اساس استقرار روی مسیر ساعتی مناسب,  ساعت بهینه خود را انتخاب نماید .
زمانی که تهران و سریلانکا با هم روشن میشوند , طبیعی است که ساعت تهران و سریلانکا بهتر است یکی باشد , به همین ترتیب آبادان و پاریس در یک زمان روشن میشوند .
اصلاح ساعته میتواند ارتباط روزانه با سایر کشورها و مراکز جمعیتی را بهبود بخشد و باعث کاهش مصرف سوخت و انرژی گردد.

سرمایه‌گذاری خارجی چقدر باید باشد ؟

فرض کنیم در یک زمان سرمایه‌گذاران تصمیم بگیرند سرمایه خود را خارج کنند . در آن صورت چه خواهد شد ؟
طبیعی است که هر سال به اندازه کل صادرات ارز وارد کشور میشود . اگر 20 درصد این ارز به خروج سرمایه اختصاص یابد , کل سرمایه‌گذاری خارجی که میتواند وارد کشور شود , برابر 20 درصد صادرات خواهد بود .
با یک ترفند میتوان حداکثر سرمایه‌گذاری خارجی قابل جذب در اقتصاد را افزایش داد .
اگر قانونی گذاشته شود که در زمان اعلام سرمایه‌گذار برای خروج سرمایه این عمل طی 5 سال و به نسبت مساوی سالانه خارج خواهد گردید , میتوان به اندازه 5 برابر 20 درصد , یعنی 100 درصد رقم صادرات , ارز بصورت سرمایه‌گذاری خارجی جذب کرد.
این امر جدای از سرمایه‌گذاری مشترک روی میادین نفتی است که برگشت آن از طریق برداشت محصول نفتی عمل خواهد گردید ( در صورتی که سرمایه‌گذار سهم مالی خود را بصورت نفت برداشته باشد )
با مستثنی کردن مقوله معاملات نفتی و برون مرزی از این قاعده , میتوان تضمین نمود که اصل و سود سرمایه‌گذاری خارجی بازپرداخت خواهد گردید.
بدین ترتیب سرمایه‌گذاران خارجی بابت سرمایه‌گذاری احساس خطر نخواهند کرد.
مورد مهم بعدی این است که اصلا سرمایه‌گذاری باید در کشور اقتصادی باشد تا خارجی ها وارد بازی گردند. و آنها سرمایه‌گذاران داخلی را نگاه میکنند.
وقتی سرمایه‌گذاران داخلی شروع به فعالیت کردند , خارجی ها هم خواهند آمد .
سقف پذیرش اقتصاد برای جذب سرمایه از خارج مطابق اصول فوق حدی مشخص دارد . هر اقتصاد توان جذب مقدار مشخصی از سرمایه خارجی را دارد. طبیعی است که این میزان محدود به سمت بخشهایی که بیشترین بازدهی را داشته باشند جذب گردد. زیرا آنها متخصصین کافی برای حداکثر نمودن سود و مشاهده فرصتها را به کار می گمارند.