۱۳۹۹-۰۸-۰۶

عشق و دیوانگی

یه جا ضرورت است
یه جا انتخاب است
انسان یعنی کسی که قابل انس است . میشود به او انس گرفت . بنابراین این میل دوست داشتن و دوست داشته شدن در انسان هست . به طور غریزی مردم نسبت به دیگران ممکن است دوست داشتن های متفاوتی را تجربه کنند . نسبت به همسر- فرزند – والدین و دانشمندان و غیره .
این دوست داشتن ها بعضی مواقع خیلی زیاد میشود . به این عشق می گویند . ( عشق الهی را در اینجا منظور نظر ندارم )
کسی که عشق را چشیده باشد ، جایزه آنرا که رضایت قلبی و ذهنی است دریافت کرده . بنابراین از این مرحله عدول نخواهد کرد .
اگر عشق خود بیاید که عاشق خواهد بود .
اما اگر نیاید ، این شخص عشق را به عنوان یک انتخاب ، انتخاب خواهد کرد . این انتخاب در مقابل هر چیز دیگری بهتر است .
این افراد عاشق مردم – عاشق بچه ها – پیر ها – جوان ها هستند .
عاشق در – دیوار – رود – آسمان – غذا – میوه و ....
هر چیز که هست .
فرض کنید سطح پوست یک آئینه است . این افراد دیده اند که هر چه به دیگران می کنند و برای دیگران می خواهند – بخشی از آن خارج شده و همان قدر از سطح پوست به درون باز می گردد.
درون آنها به میزان عشقی که می ورزند روشن می شود – راضی می شوند . لذت می برند .
مهم نیست بیرون پوست چیست . آنها درون پوست خود زندگی می کنند . دنیا را از درون پوست خود می بینند . چون این پوست را آئینه می بینند ، تصویر بیرون را زیبا می بینند ، چون عین تصویر داخل است . و داخل زیبا است .
کسی که عشق نمی ورزد – خود را دوست ندارد و خود را در تاریکی نگه می دارد .
دوست داشتن و عاشق بودن امساک ندارد . همه می توانند خوشحال و خوشبخت باشند . باید به همه چیز عشق بورزند .......
عده ای این عشق و دیوانگی را انتخاب می کنند.



تمدن


صد سال بعد – چند صد سال بعد – هزار سال بعد چگونه از ما یاد خواهند کرد . ما و عصری که در ان میزیستیم .
امروز فکر میکنیم که مردمی هستیم که نسبت به هزار سال پیش دارای " تمدن " شده ایم !
بلی پیشرفت داشته ایم ، اما این تمدن چیست ؟ ماشین آلات و دستاوردهای فیزیکی و علمی ما است ؟
هم بلی هم خیر اینها باعث تفاوت زندگی ما شده اند . اما اینها تمدن نیست . تمدن قابلیت و کیفیت زندگی ما با یکدیگر است .
دنیای پر از رقابت . رقابت افراد با یکدیگر – دنیای پر رقابت گروه ها با یکدیگر !
رقابت ناسالم و نابودی دیگران – جنگ – توسعه بر مبنای جنگ و نابودی سایر انسانها – آیا این رشد است ؟ آیا این تمدن است ؟
خیر
تمدن صلح و صفا و صمیمیت انسانها است . تحمل یکدیگر – قبول یکدیگر – کمک به همدیگر . این اجتماع است .
جامعه جهانی است . تا زمانی که ما به جامعه جهانی برسیم مسیر طولانی را باید طی کنیم . بمب و موشک و فرستادن دوربین به ماه و مریخ و ستارگان دور
تمدن نیست .
تمدن این است که من و تو با هم ما شویم . یک ما . و این ما بتواند با ما های دیگر یک ما شود . این تمدن است .
راه آن هم تصرف و تحمیل نیست . قدرت بیشتر هم نیست .
روزی به این تمدن خواهیم رسید . و آن روز وقتی به امروز نگاه کنیم ، مشتی وحشی خواهیم دید . افراد بی تمدن که دنبال قدرت و نابودی یکدیگر بودند . این به معنای ضعیف ماندن نیست . به معنای اهمیت و اولویت دادن است . اولویت تمدن و ما شدن است . تحمل و هم افزایی همه افراد بشر .
راه طولانی تا امروز آمده ایم . چیز زیادی نمانده و حداکثر تا چند نسل دیگر به آن خواهیم رسید .
تمدن قابلیت ما شدن من ها است .

۱۳۹۹-۰۷-۲۰

کاربرد ریاضیات در علوم رفتاری اجتماع (جذب مخالفان در زیر پرچم اصلاحات)

فرض کنید شما کاری انجام می دهید و مخالف دارید . برای جلوگیری از قدرت گرفتن مخالفان چه می کنید ؟ طبیعتا باید آنها را چند دسته کرده و گروه عمده آنها را جذب خودتان کنید . اما چگونه ؟
یکی از راه های ممکن به ویژگی روانشناختی انسانها بر می گردد.برای آنها هرج و مرج ناشی از تغییرات را خیلی مشکل و حتی الامکان آخرین گزینه است . پس اولا بزرگنمایی هرج و مرج باعث می شود حرکت مخالفان کند شود . در مرحله بعد یک گروه اصلاح خواهان ایجاد می کنید . از خودتان . مخالفان اصلاحات را کم هزینه تر از هرج و مرج و مخالفت تغییرات یکپارچه خواهند دید . بنابراین به گروه اصلاحات می پیوندند .
بدین ترتیب با استفاده از زمان نیروی مخالفان را تحلیل خواهد رفت و منافع شما برقرار خواهد ماند . یک درگیری نمایشی گروه اصلی و اصلاح خواهان برقرار می کنیم و بدین ترتیب مخالفان سرگرم دو دستگی می شوند و انرژی آنها صرف تقویت گروه اصلاحات شما می شود . 
چون همه چیز در دست شما است . شما همواره نیروی اصلاحات را ضعیف تر نمایش می دهید و همواره از مخالفان کمک می خواهید - گاهی امید می دهید و با شل و سفت کردن وعده ها مخالفان را سرگرم می کنید .
بدین ترتیب به کار خود ادامه می دهید و یک گروه بزرگ مخالف را بازی می دهید .
مخالفان نیز در نهایت درگیر منافع شخصی خود می شوند . و به تدریج با اصل تغییرات نیز مخالفت خواهند کرد . چرا که این حداقل هایی که در طی سالها بدست آورده اند را در خطر خواهند دید .
این بازی مرحله پیشرفته تری از بازی کاپیتان دزدان دریایی است . در آن بازی یک کاپیتان با بخشش بخش ناچیزی از منافع کل به افراد خاص ، اکثریت مطلق را پیدا خواهد کرد .
همه این بازی ها در مدل ریاضی قابل فرموله شدن و بهینه یابی است .



۱۳۹۹-۰۷-۱۴

کارخانجات شناور

صنایع مهمی مثل پتروشیمی و پالایشگاه ها را در نظر بگیریم . این صنایع نیروی انسانی کمی مصرف می کنند و برعکس به انرژی و مواد خام و ارسال محصول وابستگی شدید دارند . 
امروزه اکثر کارخانجات این محصولات  در کنار شهرها از منابع شهری استفاده کرده و با همه ترفندهای محیط زیستی ، باز محیط انسانی را آلوده می کنند.
امروزه بیمارستان شناور - کارخانه برق شناور و خیلی موارد دیگر مشابه داریم . چرا کارخانجات صنایع شیمیایی شناور نداشته باشیم ؟
می توان این کشتی ها را به کشورهای دیگر فرستاد تا نزدیک ساحل آن کشورها - بنزین تولید کرده ( در خاک همان کشورها - در نتیجه بدون نیاز به وارد کردن می توانند از آن بنزین بهره ببرند . و سایر کالا ها نیز به همین صورت )
فرض کنیم کشوی 30 درصد محصولات یک کشتی را در طی سال مصرف می کند ، می تواند کشتی را برای یک سوم سال اجاره کرده و به بنادر خود برده و محصولات آن را در کشور خود انبار و به تدریج مصرف کند . سایر کشورها و مناطق جغرافیایی نیز همین رویکرد را می توانند داشته باشند . 
سواحل خرمشهر تا گوادر ایران نیز می توانند بر اساس نیاز پذیرای پالایشگاه های متحرک خودمان باشند . 
همچنین از آستارا تا بندر ترکمن کشتی دیگری می تواند بنزین را در اختیار مراکز مصرف بگذارد .
یافتن محل استقرار بهینه برای هر محصول یک چالش پیش رو است . کشورهای مصرف کننده بهترین مکان ها خواهند بود . اما جایی بین مراکز ارسال مواد اولیه تا مرکز مصرف جزو نقاط قابل قبول و کم هزینه خواهند بود .
استفاده از این تکنولوژی می تواند درهای جدیدی برای صنایع مختلف ایجاد نماید. هر صنعتی که بتوان روی شناور گذاشت ، میتواند کاندید استفاده از این تکنولوژی گردد.

توسعه آینده کشور در جنبه های مختلف انرژی جذاب است

بصورت سنتی ما صادر کننده نفت بودیم . توسعه حواشی این صنعت و سایر مقولات انرژی می تواند باعث رشد و توسعه کشور گردد.
برای توسعه باید همه موارد را در نظر بگیریم . از انرژی خورشیدی و سلول های الکتریکی ( نیاز به توسعه صنعت نیمه هادی و پایه آن فیزیک پایه ) گرفته تا انرژی باد ( توسعه علوم هواشناسی) و تولید الکتریسیته در رآکتور همجوشی سرد.
استفاده از انرژی زمین گرمایی خصوصا در نزدیکی آتشفشان ها و با استفاده از گرمای چاله های مواد مذاب زیر آتشفشانها ، نیازمند توسعه علوم زمین شناسی - ساخت مواد مقاوم به گرما و سایر تصویر برداری از زیر زمین می گردد.
این تکنولوژی ها در سایر صنایع نیز کاربرد دارند . بنابراین با هدایت و توسعه این صنایع ، سایر صنایع وابسته نیز رشد خواهند یافت .
استفاده از روشهای کم مصرف انرژی در صنایع مهمی مثل تولید سیمان - فولاد - آجر و غیره میتواند باعث کاهش آلودگی محیط زیست و سود آوری بیشتر فرآینده ای ساخت این اقلام گردد . 
مقوله انرژی موضوعی است که جای کارکردن زیادی در جهان امروز دارد .

۱۳۹۹-۰۷-۱۳

روا داری اجتماعی - تحمل خطای دیگران

پارامترهای زیادی در روا داری اجتماعی مطرح است . و همگان متفق القول هستند که در جامعه مدنی باید تحمل درست و غلط دیگران بیشتر گردد. 
هر چه خطاهای دیگران را بتوانیم بیشتر تحمل کنیم ، جامعه با تنش کمتری به پیش خواهد رفت .
دو گونه برخورد به مسئله وجود دارد . یکی در سطح هر فرد است . اخلاق و تربیت فردی مدنیت . رشد روانی افراد باعث افزایش قدرت تحمل افراد نسبت به آنچه دوست نمی دارند می شود . 
از رویکرد دیگر ، کار متخصصان اجتماعی این است که احتمال بروز این گونه وقایع را کمتر کنند .
مثلا با کاهش ترافیک ، احتمال درگیری های ترافیک را کاهش دهند .
طراحی اجتماع برای برخورد کمتر افراد مهم است . ایده آل این است که هیچ امکان برخوردی بین افراد وجود نداشته باشد که باعث ایجاد مشکل شود ، اما این امر به نظر غیر ممکن می آید .
افراد معصوم نیستند و احتمال خطا در رفتارهای اجتماعی آنها وجود دارد . اگر افراد با هم ارتباط پیدا کنند ( واقعی و مجازی ) احتمال خطا در رفتارها وجود دارد . بنابراین امکان برخورد ناصواب پیش خواهد آمد .
مسئولین امور اجتماعی باید کارها و رفتارهای معمول مردم را در جامعه به نوعی طراحی کنند تا امکان برخورد ناصواب کاهش یابد .
مشکلات کولبری و قاچاق از این دست است . قوانین می تواند به نوعی قرار گیرد که هرگونه قاچاق کالا اقتصادی نباشد ، بنابراین مقوله قاچاق و کولبری خود به خود حل شده و کشته شدن کولبران نیز نخواهیم داشت .
مثالهای اینگ.نه وقایع در اجتماع زیاد است . متوکلین امر باید انگیزه اصلاح را داشته و اقدام نمایند .

۱۳۹۹-۰۷-۱۲

سوال از سیاستمداران آمریکایی

اگر شما جای پوتین بودید ، با روحیات و شخصیت " کا گ ب " که پوتین دارد ، آیا برای جاسوسی روی خانم ملینا ترامپ فکر نمی کردید ؟
اگر بلی ، آیا تا امروز روسها موفق شده اند یا خیر !
خانم ملانیا به دانستن زبانهای متعدد نشان داده که فرد بسیار هوشمندی است . اما تقریبا هیچ اثر مهمی از یک زن هوشمند بروز نداده است ! چرا ؟ از یک زن پخته 50 ساله باهوش چه انتظاری می توان داشت ؟
شائبه کمک روسیه به انتخاب ترامپ را نیز به قضیه اضافه کنیم ، دلیل مشکوک بودن به جاسوسه بودن خانم ملانیا بیشتر می شود . این که چه اطلاعاتی را در دسترس داشته و چگونه می توانسته آن را منتقل کند ، امری است که آمریکایی ها باید به آن بپردازند ، اما طبیعی است که اگر این سرمایه گذاری را روسها کرده باشند ، باید به آینده آن هم امیدوار باشند و روی آن کار کنند . 
این بهره وری آینده چه می تواند باشد ؟ ادامه بانوی اولی آمریکا یا بیشتر ؟
اگر طرفداران ترامپ فکر کنند که ترامپ رای نخواهد آورد، در این مدت کوتاه چه جایگزین های دیگری برای جانشینی در سر خواهند داشت ؟
یک ماه آینده می تواند دوران جالب و مهمی برای آمریکا باشد .

هدف و انگیزه در هوش مصنوعی

هوش مصنوعی می تواند محاسبات زیادی انجام داده و بعضی چیزها یا کارها را به عنوان خروجی ارائه دهد . اما نمی توان برای هوش مصنوعی هدف تعیین کرد . هدف ها را اولویت بندی نمود و در طی زمان این هدف ها را تغییر داد .
این ها رفتاری هستند که برای مغز انسانی اتفاق می افتد . بنابراین هر جا این موارد مهم باشد ، هوش مصنوعی موفق نخواهد بود .
در واقع تغییرات این موارد برای هر انسان در طی زمان و مکان و موقعیت از روی احساس و موارد مهمتر مثلا روحیات اتفاق می افتد . اینها اموری هستند که هوش مصنوعی در آنها حرفی برای گفتن ندارد.
بنابراین هر چقدر هوش مصنوعی پیشرفت کند در مواجهه با انسان از انسانیت کم می آورد . طبیعتا هیچ انسان عاقلی جای خود را به هوش مصنوعی نمی دهد ، زیرا به ضعف های آن آگاه است . 
این امر دلیلی است که چرا توسعه هوش مصنوعی جای نگرانی ندارد .
اما هوش مصنوعی بسیاری از محدودیت های ما انسانها را ندارد و میتواند خیلی کارها انجام دهد که ما نمی توانیم.
مثلا محدود کردن رفت و آند یا تسهیل آن در ترافیک خیابانها - همچنین پیدا کردن افراد گمشده در خیابانها و یا یافتن افراد مخالف دولتها .
جوامع و افراد بر اساس محدودیت ها و امکانات رشد و اعتلا پیدا خواهند کرد .

۱۳۹۹-۰۷-۰۷

نظر شما محترم است

وقتی دو نفر در مورد یک موضوع نظرهای مختلفی دارند ، یعنی دیگاه آنها از آن موضوع متفاوت است .
این دیدگاه موقعیت شخص را از لحاظ درک و علم و دانش و روحیات و اعتقادات و خیلی موارد دیگر را در بر می گیرد تا جایگاه فرد را مشخص کند .
افراد مختلف جایگاه های مختلفی در دنیای ادراکی واقعی دارند . بنابراین طبیعی است که از جایگاه های مختلف ، دیدگاه آنها به موضوعات و وقایع متفاوت باشد .
برای راحتی درک موضوع فرض میکنیم جایگاه ادراکی افراد را با جایگاه موقعیت جغرافیایی روی زمین در نظر میگیریم . 
حال فرض کنیم در خصوص موضوع قله دماوند صحبت کنیم .
کسی که در اطراف دریاچه قم است با شخصی که در تهران است دیدگاه متفاوت دارند همچنین کسانی که از دریای مازندران به قله نگاه می کنند. حتی در بعضی نقاط نسبتا نزدیک ممکن است قله دیده نشود . یعنی قله پشت یک تپه نسبتا کوچک قرار می گیرد . 
دیدگاه های افراد مختلف متفاوت ،  اما قابل درک توسط یکدیگر است . اما شخصی که در یال یکی از کوه های نزدیک به قله قرار دارد ، نظرگاه متفاوتی دارد که دیگران درک نمی کنند.
در خصوص موضوعات مختلف مرتبه افراد مختلف می شود ، برای بعضی افراد روی قله گفتن نظرگاه ها گر چه به حقیقت قله دماوند نزدیکتر است ، اما توسط سایرین درک نمی شود . ( در بهترین حالت ) و یا اصلا نفی شده و مستوجب تنبیه قرار می دهند . ( مانند آنچه آقای کلوین با نیوتن کرد ) 
در نهایت افراد نزدیک به قله ها با جبر محیطی مواجه می شوند که سکوت را بهتر از بیان حقایق میابند .
این می شود که یا با زبان استعاره سخن می گویند که هر کس رسیده باشد درک کند . و یا اصلا بیان نمی کنند. آنها می دانند هرکس برسد ، خواهد دانست !
وقتی موارد ملموس زمینی این چنین است ، موارد ادراکی روحانی و ارتباط بنده با خداوند و موارد از این دست چگونه خواهد بود ؟


۱۳۹۹-۰۷-۰۶

یک احتمال در خصوص به گل نشستن (خودکشی) نهنگها

اگر جهان حیوانات را تعاون بقا بدانیم ( در مقابل تنازع بقا ) بسیاری از رفتار حیوانات را بهتر می توانیم درک کنیم .
خودکشی دسته جمعی در حیواناتی مشاهده می شود که تعداد آنها زیاد شده است . این رفتار را در مورد موش نروژی مشاهده کرده ایم . در واقع وقتی تعداد آنها زیاد شده باشد ، آنها با هم به سمت دریا رفته و خود را به آب سرد دریا سپرده و از بین می روند !
چرا ؟ برای اینکه باقیمانده ها غذا داشته باشند . این رویداد برای خانواده ها هم ممکن است بیفتد . اگر غذا محدود شود و مثلا در یک سرمای زمستانی امکان تامین غذا برای خانواده نباشد ، پدر یا والدین ، از خانواده جدا شده و از بین خواهند رفت . آنها یک فرصت زندگی کردن برای فرزندان و نسل جدید خود ایجاد می کنند.
ممکن است رفتار نهنگها هم از این دست رویداد ها باشد . 
اذعان می شود که بیش از 200 نهنگ 3 تنی (600 تن ماهی ) به ساحل آمده اند ! اگر هر نهنگ در روز 100 کیلو ماهی مصرف کند (اینها یک نوع دلفین بزرگ هستند ) روزی 10 تن ماهی می شود . 
چند گله از این نهنگها به ساحل آمدند . (2 یا 3 دسته ) چند دسته دیگر در دریا هستند ؟ 
با توجه به تغییرات اقلیمی - حجم بالا و روز افزون صید آبزیان توسط انواع کشتی های مجاز و غیر مجاز ، به نظر می رسد که یک مشکل اساسی برای تغذیه نهنگها پیش آمده باشد .
آنها هم با غریزه خود به ساحل می آیند . این روش خودکشی ایشان است .از زمانی که از خشکی به دریا رفتند ، هر وقت غذا کم میشد  به ساحل باز می گشتند . اما از یک جایی به بعد این بازگشت با مرگ ایشان همراه میشد و جمعیت باقیمانده امکان ادامه زندگی پیدا می کردند .
چیزی شبیه موشهای نروژی .بنابراین برگرداندن آنها به درون آب برای نجات آنها کافی نیست . باید اقلیم زیستی آنها بررسی و مطالعه گردد.
ممکن است این رفتار طبیعی هر چند سال اتفاق بیفتد (مثل موشها که به طور طبیعی هر چند سال انفجار جمعیتی خواهند داشت ) اما با توجه به کمبود غذا سرعت توالی رخداد آن بیشتر شده باشد .
این رفتار را باید در مبحث علوم رفتاری حیوانات تحلیل و بررسی نمود.