طبیعتا افرادی که تحریم میشوند نمیتوانند در حسابهای خارج از کشور پول نقد داشته باشند یا پول جابجا کنند. بنابراین قبل از تحریم یا بعد از آن بسته به مورد (که از قبل خبر داشته یا گمان برده باشند) پولهای خارجی را به حساب دیگران (معمولا افراد خانواده ) واریز کرده و حساب خود آنها ظاهرا پاک خواهد شد!
این رفتار آنها به همراه فعالیت اقتصادی آقا زاده ها میتواند مبدا پولها را پنهان نماید.
میتوانند ادعا کنند این پولها ناشی از فعالیت اقتصادی آقا زاده بوده و به پدر تحریم شده مربوط نیست.
این رفتار آمریکا نوعی حمایت مالی از افراد تحریم شده است. بهتر بود به آن اشخاص جرمی منتسب میشد و تحت پیگرد قانونی قرار می گرفتند.
در میان افراد تحریم شده دو گروه قرار دارند . گروهی که آمریکا علاقمند است پول داشته باشند . کسانی هستند که مشغول ارائه خدمات به شیطان بزرگ هستند. و افرادی که برای مشخص نشدن افراد گروه اول به مجموعه اضافه میشوند. این دو گروه در لیست اسامی با هم مخلوط هستند. باید دید در آینده پناهگاه این افراد کجاست . آن زمان مشخص میشود که هر قشری از افراد به کدام کشور بیگانه خدمت میکرده اند.
گزارش شده , گروه های کوهنورد مقادیر زیادی از انواع زباله , شامل کپسول های خالی اکسیژن و انواع دیگر زباله را از خود به جای گذاشته‌اند به نحوی که گروه های جدید , به زحمت جایی برای چادر زدن پیدا میکنند.
لازم است مسیرهای کوهنوردی تمیز شوند. این کار برای انسان بسیار مشکل است و خطر جانی در بر دارد.
میتوان روباتهایی طراحی کرد تا به صورت خودکار مسیر را طی کرده و آن محیط را از هر جسم فلزی و پلاستیکی تمیز نمایند و زباله‌ها را با خود به پایین کوه بیاورند.
طراحی این روباتها و امتحان آنها در محیط سخت قلل هیمالیا میتواند به صنعتگران کمک نماید تا روباتهای مشابه را برای عملیات خودکار در ماه و دیگر سیارات منظومه شمسی و حتی سیارک ها طراحی و عملیاتی نمایند.
استفاده از این روباتها برای عملیات نجات و تمیز کردن در مناطق کوهستانی که رفت و آمد به آن سخت باشد نیز عملی است و میتواند نجات بخش جان انسانها باشد .
پژوهشگر اقتصاد محیط‌زیست (استفاده از روانشناسی)
در فاصله سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴، پروفسور رابرت چیالدینی، نویسنده کتاب معروف «تاثیرگذاری»، یک مداخله رفتاری در شهر سن مارکوس ایالت کالیفرنیا و روی مصرف‌کنندگان خانگی انرژی، کمی پس از بحران انرژی الکتریکی سال ۲۰۰۰ ایالت کالیفرنیا به اجرا درآورد. مطالعات مقدماتی پروژه نشان داده بود که اکثریت اهالی کالیفرنیا از اهمیت صرفه‌جویی انرژی الکتریکی مطلع هستند، ۹۸ درصد اهالی اعلام کرده بودند که در حال صرفه‌جویی مصرف انرژی خانگی خود هستند و میزان مصرف انرژی همسایگان‌شان تاثیر کمی بر میزان مصرف آنها دارد. نکته قابل‌توجه این بود که این مداخله رفتاری مشخص کرد از میان چهار پیام «مصرف کمتر برای کمک به محیط زیست»، «مصرف کمتر برای صرفه‌جویی مالی»، «مصرف کمتر برای کمک به نسل‌های بعدی» و پیام «پیوستن به همسایگان برای کاهش مصرف انرژی»، افراد به میزان بسیار زیادی تحت تاثیر پیامی قرار گرفتند که تاکید میکرد همسایگان‌شان (و نه دیگر افراد جامعه که ناشناخته‌اند) در حال کاهش مصرف انرژی خود هستند.
این مطالعه، در حقیقت نشان داد که با شناخت مناسب و استفاده از ابزارهای روانشناختی میتوان مشکلاتی بسیار بغرنج نظیر مصرف انرژی را به میزانی قابل‌توجه و با شیوه‌ای کم‌هزینه و مسالمت‌آمیز (بدون نیاز به قوای قهریه) کنترل کرده و شرایط را بهبود بخشید.
باور نویسنده بر این است که حکمرانی هوشمندانه و خوب در این است که سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران از تمامی روش‌های علمی و اجرایی موجود برای اصلاح رفتار شهروندان استفاده کنند. بنابراین، سوالی که بیش از هر چیز در این مقطع جلب توجه میکند این است که آیا سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران کشور به علم و دانش روز اعتماد میکنند؟ و آیا تمایل به استفاده از رویکردهای اثرگذار جدید دارند یا خیر؟
روزنامه دنیای اقتصاد- 8 خرداد 97
