۱۳۹۳-۱۲-۲۰

در حدود اختیار خلیفه الله

هر کسی به میزان متفاوتی خلیفه الهی است و اختیارت متفاوت دارد .
بعضی در حد شور و بی نمک کردن غذای منزل و بعضی در نجات یا فنای یک مملکت و اقلیم .
و در مراتب باطنی نیز به همچنین .
خلیفه الهی به وجه فطری تمایل به میانه روی دارد که سنت الهی است ( لاشرقیه و لاغربیه )
اگر خلاف سنت الهی حرکت نماید , توسط سایر قوای الهی تحت فشار قرار گرفته تا حدی که آن خلافت ( و اختیار ) را از او میگیرند .
شوری و بی نمکی غذا مثال افراط و تفریط است که اگر ادامه داشته باشد , آشپز را از آشپزی معاف خواهند کرد . همچنین سایر موارد دنیوی .
هر یک از ما طی آموزش با مقدمات عبادت آشنا شدیم و یاد گرفتیم که چگونه خداوند را صدا بزنیم و درخواست از او داشته باشیم .
این زندگی همان آشپزی ما است . هر بار که با یک امتحان الهی مواجه میشویم , می‌دانیم که خداوند دوست دارد که چه کنیم . گاهی با قصد خلاف میکنیم . نمک را کم و زیاد میکنیم . اگر اشتباهات زیاد باشد , یک قدم عقب رفته و آزمایشات ساده تر خواهند شد تا از دوره آزمایش گیری خارج شویم .
اگر موفق شویم یک مرحله بالاتر خواهیم رفت .
کم کم به جای یک نوع غذا پخت انواع غذاها و برای بسیاری از میهمانهای سلطان ( خداوند ) را به عهده ما میگذارند . بدین ترتیب خلیفه الهی مشغول خلافت می‌گردد .
هنوز حق دارد که کم نمک یا پر نمک کند . و احتمال بازگشت به مراحل پایین تر نیز هست , اما در طی زمان ( تمرین آشپزی ) میل خلیفه الهی با میل خداوند یکی میشود .
هر چه بینی دلت همان خواهد .... وآنچه خواهد دلت همان بینی

درهم تنیدگی همه جانبه با کشورهای منطقه

باید همه کشورهای منطقه با ما درهم تنیدگی اقتصادی داشته باشند . آنچنان که در آینده هیچ یک از کشورهای همسایه تصور حمله نظامی به ما را نداشته باشند . در آینده چنانچه تمایلی در سیاستمداران این کشورها پیدا شد که جنگ دیگری را در منطقه راه بیندازند ، این درهم تنیدگی اقتصادی از داخل آن کشورها مانع اقدام سیاستمداران خواهد بود .

زمینه های مشترک مورد علاقه نه تنها انرژی خواهد بود ، بلکه این درهم تنیدگی باید شامل مسائل فرهنگی ( فیلم سازی و غیره ) اشتراک آداب و رسوم ها و هر آنچه امکان پذیر باشد را شامل گردد .

واقعیت این است که مرزها خطوط قراردادی سیاسی برای اداره نمودن مناطق جغرافیایی است . بنا براین مردم دو سوی مرزها با هم تفاوت چندانی ندارند . ( اکثرا نسبتهای فامیلی نیز دارند ) لذا باید ارتباطات را هر چه بیشتر فراهم نموده و اتصال مردم را با یکدیگر فراهم آورد . توسعه راه های مرزی – تبادل اطلاعات و فروشگاه های مشترک خرده فروشی – توسعه تجارت مرزی و غیره میتواند این ارتباط را توسعه دهد.

اگر بتوان همه کشورهای منطقه را مانند زنجیر به هم متصل نمود و آنها را نیز با همسایگان خود همین کار را انجام دهند ، مشکل دوگانگی و احتمال بروز جنگ و مشکلات اجتماعی در جوامع به حداقل خواهد رسید . این بازی برد برد برای همه مفید خواهد بود . سیاستمداران – تجارت پیشگان و همه مردمی که در هر کجا زندگی میکنند از مزایای ارتباط بهره مند خواهند شد .

۱۳۹۳-۱۲-۱۹

ایستگاه های مخابراتی بین زمین و آسمان کم هزینه

استفاده از کانالهای تلوزیونی و اینترنتی ماهواره ای ، این امکان را به همه میدهد که به همه گونه اطلاعات به میزان مساوی دسترسی داشته باشند .

شاید آرزوی اکثر دست اندرکاران انتقال اطلاعات با قیمت مناسب نیز همین باشد .

یکی از راه ها برای واسطه بین دریافت کننده ( مصرف کننده روی زمین )  و ماهواره ، میتواند انواع پهپادها ( مدل هلیکوپتری ) باشد .

این پهپادها میتوانند در شرایط مختلف جوی در یک ارتفاع و مکان مشخص ( با خطای کم ) قرار داشته باشند . تنها مشکل متصور این است که انرژی باتری این پهپادها خیلی زود تمام میشود . در اینجا ( ایستگاه های زمینی و ) ماهواره ها هستند که به انرژی بینهایت خورشید دسترسی دارند و با قرار گرفتن در خارج از جو انرژی خورشید را به بهترین صورت ممکن جذب میکنند . آنها میتوانند با ارسال مقدار کافی از این انرژی به پهپاد سلولهای خورشیدی آنرا شارژ نمایند . البته انرژی خورشیدی در روزها نیز  توسط خود پهپادها قابل استفاده است . این بدان معنی است که این پهپادها نیازی به بازگشت به زمین ندارند . این پهپادها با یکدیگر و با ایستگاه های زمینی( در فواصل دور) نیز میتوانند تبادل اطلاعات داشته باشند .

از این پهپادها به جای ایستگاه های مخابراتی در مناطق بیابانی و یا دور از دسترس نیز میتوان استفاده نمود . راه اندازی یک ایستگاه خدمات موبایل در بیابانها و یا جاهای دور افتاده ، هنوز هزینه زیادی دارد . این در حالی است که ارسال یک پهپاد به موقعیت مناسب میتواند خدمات مناسب را با هزینه کمتر تامین نماید .

برای استفاده ارزانتر از ترکیب این پهپادها با بالن و ارسال انرژی مورد نیاز از ایستگاه های زمینی نیز میتوان استفاده نمود .

هم اکنون پهپاد از نوع هواپیماها داریم که نیازی به روی زمین آمدن ندارند ، کافی است تجهیزات مخابراتی را روی آنها نصب نمود و اندازه آنها را ( برای دریافت انرژی خورشیدی و حمل تجهیزات ) به قدر کافی محاسبه نمود تا این پهپادها تبدیل به ایستگاه های مخابراتی گردند .

موبایل و ایستگاه های تلوزیونی زمینی از موارد مهم استفاده از این تکنولوژی خواهند بود .

خانه های مریخ از چه و در چه محل هائی ساخته میشوند ؟

خارج از زمین شرایط زیستی خیلی مشکل خواهد بود . باید محیط کاملا ایزوله ای با ضخامت مناسب به عنوان دیوار داشته باشیم که ذرات پر سرعت کیهانی در آن نفوذ نکنند . بهترین مصالح در این سیارات ، سنگ است . باید غارهائی در دل کوه های مناسب ، قبل از سفر انسانها ایجاد گردد تا زمانی که انسانها به آنجا رسیدند ، بتوانند این غارها را با نوعی بادکنک کاملا ایزوله نمایند .

این بادکنکها میتوانند با درب به یکدیگر متصل شوند .

این غارها را نیز روباتها باید ایجاد نمایند .

پس با ارسال روباتهای حفار ، غارها را احداث کرده و برای دریافت انرژی و شارژ باتری این روباتها باید به روباتهای دیگری ( ایستگاه دریافت انرژی خورشیدی ) در ارتباط باشند . برای تعویض قطعات و تعمیر نیز باید روباتهائی در آنجا حاضر باشند . بهترین روش ساخت غار پاشش ذرات شن و سنگ به دیواره غار است . این کار کمترین میزان مواد مصرفی را برای روباتها در بر خواهد داشت . روباتها با براده برداری میتوانند شیارهائی را در سنگها ایجاد نمایند تا بتوان سنگها را شکست و بلوکهای سنگی را از محیط غار خارج نمود .

زمانی که انسانها به این محیط برسند ، با قرار دادن بادکنکها در هر غار و اتصال آن با درب به بادکنک بعدی تا درب غار که آن را با خود سفینه میتوانند مسدود نمایند ، محیط را کاملا مسدود میکنند .

با تزریق هوا به این محیط میتوان اتاقهائی برای زندگی انسانها در هر سیاره ای ایجاد نمود .

طراحی دربها میتواند به گونه ای باشد که با استفاده از مواد موجود در سیارات ساخته شوند . این بدان معنی است که روباتهای سازنده این دربها نیز میتواند جزو مجموعه روباتهای ارسالی باشد .

۱۳۹۳-۱۲-۱۸

یادی از چگونگی سفر معراج

چون فرمودند که الصلوه معراج المؤمن , لذا توجه به سفر معراج برای مومنین مفید است .
رسول الله در شب معراج دو رهوار تعویض فرمودند . سپس مقداری شخصا رفته و به قاب قوسین رسیدند . در آنجا با خداوند گفتگو کرده و نیمه میوه ای را گرفته و به منزل بازگشتند .
دو رهوار که ایشان سوار شده و به عوالم بالا عروج فرمودند , عقل و عشق است .
برای رشد معنوی آنجا که عقل وا میماند , عشق هنوز جای رفتن دارد .
جبرئیل مقداری از طی طریق با عشق را نیز آمد و سپس عرض نمود , اگر سر مویی برتر پرم ,,,,, فروغ تجلی بسوزد پرم
یعنی عقل کل میتواند مقداری از مسیر عشق را درک نماید , اما حس نه .
و بیش از آن حد نهایی توان درک ندارد ( درک احساس عشق برای عقل مقدور نیست ، محسوسات را حس میکند...) .
 در اینجا عشق است که رسول الله را به بالا میبرد . اما عشق نیز حدی دارد و بی حدی رسول خدا فراتر از عشق نیز میرود .
در نهایت به مرز ممکن الوجود و واجب الوجود رسیدند . از آن حد رد شدن برای خلق الله ممکن نیست . لذا توقف نموده و در نزدیکترین حالت ممکنه با خداوند روبرو شدند .این نزدیک ترین حالت از مماس دو کمان یا قاب قوسین تمثیل شده است .
 

۱۳۹۳-۱۲-۱۷

عذاب و پاداش یا نقشه عالم بالا

به ما آموزش داده اند بعد از مرگ دنیای دیگری است و در آن دنیا ، سوال و جواب و دادگاه و این که شاهد میارن ( اعضاء بدن ) و خلاصه اگه خوب کارهائی کرده باشی که میری بهشت . یعنی پاداش میدن به کارهای خوبت .

و اگر بد کارهائی کرده باشی که میری جهنم . یعنی تنبیه کارهای بدت .

اما خدای مهربان که مهربانتررین است ، آیا با این مقیاس تعریفی جور درمی آید ؟ نه

بخشش او بر خشمش سبقت دارد . پس همه را میبخشد . حالا که میبخشد ، چرا میگوید آخر این کار جهنم و آخر آن کار بهشت است . منظور چیست ؟

این گفتار از دید دیگر

عالمی را تصور کنید که در آن راه ها – چاه ها – کوه ها و دره ها است . آنچه ما میکنیم ، درون ما را به گونه ای میسازد . این مثل این است که هر لحظه که هر کاری میکنیم ، مثل این است که در راهی میرویم . حرف زدن – فکر کردن – انجام کارها – بدجنسی – خوش جنسی ، همه و همه هر یک قدمی است در آن عالم ( که فعلا ابر ما مجهول است )

بنا براین از هر طرف برویم به جائی میرسیم . طبیعی است که بعضی راه ها راحتتر است . آنچه به غریزه ما لذت بدهد ، ما به آن راغبتریم .پس آن مسیر ما را به راه حیوانی میبرد .نتیجه آن هم برای نوع انسان که به مرتبه حیوانی تنزل کرده ، پستی است که به جهنم تعبیر شده است .

در واقع این گفتار نقشه راه است . آن عالم نقشه ای دارد . خداوند نیز فوق این عوالم است . لطف او شامل حال شده و نقشه راه داده که آی بشر این دنیا همه داستان نیست . شما متفاوت از حیوانات هستید . این تفاوت را امروز ممکن است همه آن را مشاهده نکنید ( به مرتبه فهم هر یک از انواع بشر – هر کس مشاهده خود را از عالم بالا دارد – بعضی از خلق ممکن است به مرتبه ای برسند که همه راه ها را مشاهده نمایند ) پس مراقب باشید . اینجا دره است – آنجا خطر است . پای جای پای پیغمبر بگذارید و با احتیاط پیش بروید . اگر کاملا پا جای پای رسول خدا گذاشتید که به جائی که او رفت میرسید . اگر نه به اندازه ای که روی جای پا پیش رفتید از مزایای آن جای نیکو بهره خواهید برد . البته اگر بر عکس رفتید ، به همان میزان دور شده اید .....

همه عوالم این دو عالم نیست . فوق بهشت نیز عالم دیگری است . از این رو بهشت را هشت مرحله و دوزخ را هفت مرحله گفته اند . آن مرحله هشتم داستان دیگری است که شرح آن در این عالم در کلام نیاید .

ببینیم که وصف بهشت و دوزخ را با زبان لذات و تنبیه های این جهانی بیان میکنند . و البته آن رود عسل و شیر که در بهشت است ، دقیقا این عسل و شیر منزل ما نیست . تفاوتهایی دارد .

آنچه در مرتبه هشتم بهشت رخ میدهد نیز شاید در هفت مرتبه بهشت ، با زبان بهشتیان قابل گفتار باشد . آن هم تمثیلی خواهد بود به زبان بهشتیان . اصل فوق اینها است .

جزیره مرجانی

جزایر مرجانی زیر آبی در اقیانوسها مانند مزارع تولید غذا در خشکی هستند . ( شاید قوی تر )

در مناطقی از اقیانوس که عمق آب زیاد است و یا زمین اقیانوس از ماسه پوشیده شده است ، این جزایر مرجانی امکان تشکیل ندارند .

برای تولید غذا ، میتوان بصورت مصنوعی فضائی فراهم آورد تا این جزایر مرجانی بصورت مصنوعی امکان رشد و زندگی داشته باشند .

قرار دادن تخته سنگها در آبهای با عمق مناسب و روی بستر ماسه ای میتواند پایه مناسبی برای تشکیل جزیره مرجانی باشد . با طراحی فضای مناسب که پیش بینی رشد آینده مرجانها را نموده باشد ، میتوان با حداقل هزینه بیشترین حجم مرجانها را داشت .

ایجاد این محیط های مرجانی باعث جذب و تکثیر ماهیان بزرگتر شده که منبع غذائی خوبی برای بشر هستند . در واقع با ایجاد این جزایر مرجانی در طبیعت میتوان مزرعه پرورش ماهی در آبهای اقیانوس ایجاد نمود .

برای آبهای با عمق بیشتر از ترفند دیگری میتوان استفاده نمود . برای این که مرجانها در منطقه نور خورشید رشد میکنند ، میتوان با مواد سبکی مانند یونولیت ( حتی زباله های سبک – با جدا کردن آنها از زباله های شهری ) و قرار دادن آنها در تورهایی مشابه تورهای ماهی گیری ( حتی مستعمل ) یک جزیره پر حجم و سبک ایجاد کرد . برای ثابت ماندن ، آن را باید به یک لنگر سنگین ( مثلا زباله های سنگین ) با طناب متصل نمود . این مجموعه در عمق مناسب اقیانوس ثابت خواهد ماند . کافی است روی این جزیره زیر آبی روکش مناسب که مرجانها بتوانند بچسبند ایجاد گردد . این کار میتواند با اسپری یک لایه رنگی مناسب صورت گیرد.

خیلی زود تخم مرجانها که در همه آبها شناور است روی این سطوح نشسته و هر کدام یک مرجان زنده ایجاد خواهد کرد . این محیط مرجانی ، باعث جلب سایر حیوانات دریایی از انواع مختلف شده و خیلی زود یک مزرعه ماهی را در ارتفاع مناسب ماهیگیری ایجاد میکند .

کم کم که این جزیره سنگین میشود و به عمق بیشتریین خواهد رفت میتوان با برداشت از مرجانهای مرده آن ( ماده معدنی شامل کلسیم و فسفات ، به عنوان مکمل غذای دام و طیور ) جزیره را سبک کرد .

در واقع هر جزیره مرجانی یک مزرعه است که بدون هزینه نگهداری ، کاملا سود ایجاد مینماید .

 

۱۳۹۳-۱۲-۱۶

طمع – بی خردی – خود شیفتگی – انتقام و عشق به قدرت

طمع – بی خردی – خود شیفتگی – انتقام و عشق به قدرت

این موارد صفاتی هستند که انسان را از انسانیت خارج میکند . سرزمین ها نیز از افرادی که دارای این معایب بوده اند آسیب دیده اند .

برای حفاظت سرزمین ها از این صفات ناپسند چه میتوان کرد ؟ آیا میتوان ساختاری ساخت تا وابسته به تصمیم کسی نباشد ؟ ( هر کسی ممکن است این معایب را بروز دهد )

 

کشورهای مدعی برخورد با داعش چه میکنند ؟

هر روز میشنویم که داعشیان به آثار باستانی حمله برده و نسبت به تخریب آنها اقدام میکنند . این نشانه احساس امنیت آنها در فضای موجود است . چطور پهبادهای غربی ، طالبان را در روستاهای دور افتاده و در میان خانه ها شناسائی و کشتار میکرد ، اما نمیتواند چند گلوله ساده ( یا موشک کم هزینه ) به سوی افرادی از داعش که در شهرهای باستانی اطراف موصل به تخریب مشغولند اقدام کند ؟

این رفتار به همراه رفتار نابجای کشور دوست و برادر ترکیه ( معلوم نیست برادر کدام گروه ) نشان از آن دارد که برنامه هدفمند از نابودی تاریخ و فرهنگ مردم منطقه ، جزو وظایف داعش وهماهنگ با کشورهای غربی و ترکیه است .

ممکن است گروهی سودجو ، با خرید آثار باستانی منقول ، امید به حفظ پول خود و یا افزایش سود داشته باشند ( و به این دلیل چراغ سبز به تخریب کلیه آثار داده باشند تا چند اثر را بتوانند خارج نمایند )، اما تا زمانی که این آثار را از موزه ها و کشورها خریداری نکرده باشند ، این آثار غیر قانونی خواهد بود . ( هزینه ساخت مدارک نیز زیاد نیست ، اما شناسائی آن راحت خواهد بود )شاید بهتر میبود این خرید را توسط دولتهای موجه منطقه و بدون تخریب انجام میدادند !

همه این گفتار مسئولیت کشورهای مطلع از این اتفاقات را در منطقه از بین نمیبرد . اگر عوامل فساد در منطقه ( دولتی و غیر دولتی ) خواستار بقاء خود در آینده هستند و علاقه مند هستند که سرنوشت فراریان نازی را نداشته باشند ، باید بی پروائی خود را کاهش داده و خود را در حد افسران اس اس نمایش ندهند .

۱۳۹۳-۱۲-۱۴

تا چه زمانی میشود کمبود بودجه را با افزایش نقدینگی جبران کرد ؟

همه میدانند که یکی از روشهای جبران کسری بودجه ، افزایش نقدینگی است . اما این روش تا چه مدت میتواند در اقتصاد یک کشور مورد استفاده قرار گیرد و عواقب بلند مدت استفاده از این روش چیست ؟

افزایش نقدینگی به معنای کاهش ارزش پولی کشور است که توسط دولتها به صورت عالمانه انجام میگیرد . این کار باعث به وجود آمدن مالیات پنهان تورم گشته و طبیعی است که همه مردم این مالیات پنهان را خواهند پرداخت . گر چه با توجه به ساختار اقتصادی هر کشور ، درصد پرداختی اقشار مختلف مردم متفاوت بوده ولی اکثر محققین معتقدند که دهک های کم درآمد بیشترین آسیب را دیده و بیشترین میزان این مالیات را آنها میپردازند .

برای زمان بلند مدت استفاده از این شیوه مالیاتی یکی از مشکلات ساختار اقتصادی ، کمبود سرمایه درگردش برای فعالین اقتصادی خواهد بود . بخش بازرگانی با پیشی گرفتن از تورم میتواند تامین کننده نقدینگی خود باشد ، اما وضعیت نا مشخص آینده همواره این واحدها را با بحرانهای ضربه ای آسیب پذیر میسازد .

البته میدانیم که گر چه بخش بازرگانی مورد نیاز اقتصاد و جامعه است ، اما ثروت خلق نمیکند . پس این بخش از اقتصاد استفاده کننده از بخشهای تولیدی است . کشاورزی – کارخانجات تولیدی – منابع معدنی و غیره  ( مثل صنایع دستی )

تمام واحدهای تولیدی نیز دچار همین مشکل میشوند . هرچه واحد تولیدی کوچکتر باشد و از حمایت کمتری برخوردار باشد زودتر از کار خواهد افتاد ( و از جامعه تولیدی حذف خواهد شد . )

این کاهش میزان تولید در جامعه ادامه دار خواهد بود و در طی زمان نوبت صنایع باقیمانده خواهد افتاد . با حذف واحدهای کوچک ، همه فشار روی باقمانده موسسات تولیدی خواهد افتاد و این سلسله توقف تولید تا جایی پیش خواهد رفت که دیگر مجموعه نتواند به کارکرد خود ادامه دهد . و این خواست اداره کنندگان جامعه نیست . این کار نشانه استفاده اداره کنندگان جامعه از فرصت شغلی است و نه برای ساخت بلند مدت اقتصاد کشور . نمونه این اقدامات را در کشورهایی مانند نیجریه و زیمباوه و خیلی کشورهای دیگر میتوان دید .