۱۳۹۴-۰۵-۲۰

تعادل نیروی کار در مجموعه افغانستان و ایران

ایران دچار کمبود زاد و ولد شده و بر عکس سرعت زاد و ولد در افغانستان بالا است . پیشبینی میشود که در آینده جمعیت ایران پیر شوند و این در حالی است که جمعیت افغانستان با جوانی نیروی کار در اینده روبرو خواهد بود .

امروز فارغ التحصیلان ایرانی ( بیکار ) حجم بالائی دارند و در افغانستان بر عکس جمعیت مورد نیاز تحصیل کرده و متخصص کم هستند .

چنانچه امکان جابجائی این نیروی کار در هر دو سو فراهم گردد .متخصصین ایرانی برای امروز افغانستان مفید خواهند بود و در کنار هر متخصص ایرانی گروهی از کم تخصص های افغانی میتوانند اشتغال داشته باشند . و بر عکس ، در ایران به نیروی کاری کم تخصص ( و جوان ) نیاز داریم و کمبود این نیرو از افغانستان قابل استفاده است .

با توجه به مشترکات فرهنگی و زبان مشترک ، موفقیت هر دو سرزمین در مشارکت کاری قابل پیش بینی است .

موارد زیادی است که دو طرف میتوانند به یکدیگر کمک کنند . تامین بازار محصولات کشاورزی افغانستان ( در ایران ) و کاهش محصولات ایرانی به دلیل خشکسالی و تغییرات اقلیمی یکی دیگر از موارد همکاری مشترک میتواند باشد .

استفاده از تجارب ایران در استخراج معادن افغانستان و ایجاد اشتغال در بخش معدن برای افغانستان نیز یکی دیگر از موارد همکاری دو طرف میتواند باشد .

بخشهای بهداشت و پزشکی و توسعه بیمارستانها در افغانستان – توسعه فناوریهای دیجیتال – ساخت و راه اندازی شهرکهای صنعتی و بسیاری از موارد مشابه میتواند ضمن ایجاد اشتغال برای هر دو طرف ، ثروت و بهبود شرایط زندگی را برای مردم بخصوص مردم افغانستان در بر داشته باشد .

یادمان باشد مشکل امنیتی افغانستان دیر یا زود حل خواهد شد .

نوشتن تاریخ

برای نوشتن تاریخ نه فقط شرح حال بزرگان و رویدادهای بزرگ ، بلکه موارد بسیاری لازم است تحقیق و ثبت گردد .

ابتدا اوضاع نرمال کشاورزی و صنعتی و روابط تجاری مردم ، دوم تغییرات این مناسبات نسبت به زمان ، از تغییرات اقلیمی و خشکسالی و تر سالی گرفته ، تا تغییر اوضاع اقتصادی سرزمینهای همسایه و مرتبط برای تبادل تجاری – مهاجرتی و غیره .

رسم بوده که برای کارهای مهم از استاد کاران خوب استفاده شود . طبیعی است که برای این کارها ، دستمزد خوب نیز میپرداختند . این امر میرساند که استاد کاران سرزمینهای همسایه نیز برای این قبیل کارها مهاجرت میکردند و با توجه به عمر کار یا برای همیشه در سرزمین جدید مستقر میشدند یا برای مدت طولانی میماندند .

اتفاقات و رویدادهای اجتماعی و تغییرات روابط اجتماعی نیز در تاریخها باید مد نظر قرار گیرد .

یکی از موارد مهم تاریخ در فلات ایران ( خصوصا ایران باستان )، وجود حیوانات وحشی از شیر و پلنگ در کل سرزمین است . طبیعی است که سفر بین ولایات نزدیک نیز پر مخاطره بوده است . همچنین شکل گردنه ها و سایر موارد نیز بین ارتباط فرهنگی آن زمان سرزمینها میتوانسته موثر باشد .

این بررسی تاریخی و اقلیمی را میتوان تا عصر یخبندان و قبل از آن نیز گسترش داد . زمانی که سطح آب اقیانوسها حدود 80 متر پائین تر بوده و خلیج فارس خشک و اروند رود در تنگه هرمز به دریای مکران ریخته میشد .

امکان وجود شهرها و روستاها در کنار این رودخانه و بررسی کشاورزی و وضع سکنه آن زمان نیز مورد دیگری است . با توجه به این که در زیر آبهای خلیج کوچ در هندوستان ، شهرهائی با عمر 45 هزار سال کشف شده است ، میتوان انتظار داشت در مکانهائی که در آن زمان آب و هوای مناسب داشته اند نیز شهرها و تمدنهائی شکل گرفته باشند که امروز از آنها بی اطلاع هستیم .

گرد آوری اطلاعات نسخ خطی از همه کتابخانه های جهان نیز در این راستا لازم است . با جمع آوری اطلاعات موجود در سطح جهانی ، میتوان به بازنگری تاریخهای ثبت شده اقدام نمود .

درخواست مالکیت قطب شمال

امروز مشاهده میکنیم که روسیه درخواست بخشی از قطب شمال را دارد . هدف این کار نیز دستیابی به منابع نفت و گاز آن مناطق است .
ظاهرا روسیه و احتمالا بسیاری از کشورهای جهان فراموش مرده اند , اگر برای حذف استفاده از انرژی کربنی کاری صورت نگیرد , تا زمان بهره‌برداری از منابع قطب شمال ( حدود بیست سال بعد ) توفانها و مشکلات گرمایش زمین , خود باعث کاهش مصرف انرژی خواهد شد .
مشکلاتی که کشورها برای زیر آب رفتن بنادر خود خواهند داشت , مانع رشد و توسعه تجارت و احتمالا پهلو گرفتن کشتیها در بنادر خواهد شد .
گر چه کشورها نیاز به انرژی خواهند داشت , اما مشکل پهلو گرفتن کشتی های نفت و گاز , روز به روز بیشتر خواهد شد .
 درخواست روسیه نشان می‌دهد این کشور در جهت حفظ حیات روی زمین حرکت نمی‌کند .

نه تنها اجازه استفاده از منابع قطب شمال را نباید به روسیه داد , بلکه باید این گونه کشورها را به راه آورد .
راه حفظ و ادامه حیات روی زمین .

یک مشاهده درست و نتیجه غلط !

بی بی سی مقاله ای دارد تحت عنوان " نور کیهان ظرف دو میلیارد سال تقریبا نصف شده "

http://www.bbc.com/persian/science/2015/08/150810_u04_universe_fading

 

خلاصه مقاله این است که شدت نور مشاهده شده از فاصله دویست میلیارد سال نوری ، نصف  شد نور فواصل نزدیک است .

طبیعی است که نوری که دویست ملیارد سال قبل تولید شده ، تا امروز مسافت زیادی را در بین فضاهای مختلف بین ستارگان با چگالی متفاوت طی کرده است . و طبیعی است که بخشی از آن جذب شده باشد .

نتیجه این که بر اساس این مشاهدات میتوان چگالی متفاوت مواد بین ستارگان را اندازه گیری نمود . میدانیم که بخشی از جهان غیر قابل مشاهده شامل تک اتمهائی است که با چگالی مختلف در فضای بین ستارگان وجود دارد . با تعیین کاهش شدت نور در جهتهای مختلف میتوان فواصل با هر ستاره و چگالی مواد بین خودمان و آن ستاره را تعیین نمود .

قبلا بیان شده بود که چگالی این مواد در منظومه خورشیدی ما با فضای خارجی منظومه و داخل کهکشان متفاوت است . حتی در همانطور که داخل منظومه شمسی ، چگالی این مواد در فواصل نزدیک و دور از خورشید متفاوت است ، در کهکشان نیز چگالی این اتمها در فواصل نزدیک و دور از مرکز کهکشان متفاوت است .

همچنین است چگالی این اتمها در فضای بین کهکشانی در خوشه کهکشانها و غیره .

مطالعات انجام شده نیاز به تجدید محاسبه و دیده شدن از زاویه دیگری دارد .

 

کهکشانها چگونه زندگی میکنند ؟ (سیکل بازیافت مواد سوخته شده )

هر کهکشان نیاز دارد یک مرکزیتی داشته باشد . این مرکزیت معمولا یک سیاهچاله است . ( شاید بتوان اثبات کرد که این مرکزیت حتما یک سیاهچاله باید باشد ) به خاطر داشته باشیم که مشاهدات ما از فضای بین ستارگان از روز نخست پیدایش انسان تا امروز مانند یک لحظه از عمر جهان است ( در مقیاس زمانهای بین ستارگان ) بنابراین باید با این ملاحظات حدس زد که حرکتهای بزرگ چگونه بوده اند .

یکی از این وقایع حیات کهکشانها است . بعضی را نظر بر این است که یک میزان گاز هیدروژن بوده و کم کم مرکزیتی بوجود آمده و آنها بدور آن چرخیدند و منظومه ها شکل گرفتند . خود منظومه ها هم به همچنین و گازهای اطراف آن نیز همینطور تا سیارات و غیره پیدا شده است . اما مشاهدات ما از سقوط ستارگان بدرون سیاهچاله مرکزی و خروج مواد بازیافت شده ستارگان از سطح سیاهچاله ها نشان میدهد این گاز در فضای خارج از کهکشان نخواهد رفت . این گاز بدلیل جاذبه زیاد خود سیاهچاله و البته کل کهکشان ، دوباره بدرون کهکشان بازخواهد گشت !

این یعنی سیکل بازیافت گازهای مصرف شده به صورت گازهای آماده سوختن برای کهکشان . بدین ترتیب این گازها توان ساخت ستارگان جدید را دارند .

اگر مسیرهای ممکن این گازها و دوران خود سیاهچاله را در نظر بگیریم ، مشاهده میکنیم که این گازها بصصورت دایره ای دور مرکز کهکشان چرخ خواهند زد و به تدریج به سمت سیاهچاله رفته و دوباره مسیر بازیافت را طی خواهند نمود .

حجم بزرگی از این گازها میتوانند منظومه های جدید را بسازند و خورشیدهای جدید را ایجاد نمایند . این خورشیدها ، انواع مواد مختلف ( عناصر سنگین تر ) را میتوانند بسازند .

پس از طی عمر طبیعی این مواد ، آنها به نزدیکی سیاهچاله رسیده و در فرآیند بازیافت کهکشانی ، دوباره تبدیل به هیدروژن شده و به دور دستهای کهشان ارسال میگردند .

آنچه از زاویه دید ناظر زمینی دیده میشود نشان از یک لحظه از وقایع رخ داده است . گاه این مشاهدات نشان میدهد که ستونهائی از گازها در جایی از فضا ایجاد شده ، اما این ستونها ، هر یک حاصل بازیافت یک ستاره بزرگ بوده که بعد از طی عملیات سیاهچاله به بخشی از کهکشان آن سیاهچاله ارسال شده است .

۱۳۹۴-۰۵-۱۹

رتبه بیست و نمودار پاراتو

 

در آمارهای مختلف میبینیم که گاهی جایگاه کشورمان را در میان 189 کشور جهان بیان میکند . جدای از این که در این آمارها ، امروز رتبه ایران چقدر است ، این سوال مطرح است که جایگاه طبیعی کشورمان کجاست ؟

در میان این کشورها ، امکانات علمی – موقعیت استراتژیک - سابقه تاریخی – توان اقتصادی یا مرتبه ورزشی کشور ایران در گروه بالای جدول قرار خواهد گرفت .

اگر نمودار پاراتو را برای عوامل مهم یاد شده رسم کنیم ، مشاهده میکنیم که جایگاه کشور ما در اکثر موارد کمتر از بیست خواهد بود .

اگر تصمیم گرفته شود در مواردی که بیش از بیست هستیم ( حالا هر موردی از رتبه اقتصادی تا رتبه ورزشی ) این رتبه را به بیست برسانیم ، این توان سبب میشود که رتبه نهائی کشور بسیار کمتر از بیست گردد .

 

قایق ضد غرق شدن

 

برای همه نوع قایق های تفریحی و غیر تفریحی اتفاق می افتد که خطر غرق شدن برای آنها اتفاق می افتد . میتوان از روشهائی استفاده نمود که جلوی غرق شدن آنها را در بدترین حالات ممکنه گرفت .

زمانی که کف این قایقها سوراخ شود و نفوذ آب بدرون قایق رخ میدهد ، زمانی است که عکس العمل اضطراری است و سرنشینان باید قایق را ترک نمایند . در این حالت میتوان به همراه وجود قایقهای اضطراری درون قایق ، چند کیسه هوا در بیرون قایق نیز در نظر گرفته شود تا در مواقع اضطراری توسط سرنشینان بتوان آنها را بصورت اتوماتیک باد نمود . این کیسه های هوا در هر حالتی میتواند بدنه قایق را بیرون از آب نگاه دارد . طبیعی است که سرنشینان درون قایق غرق نشونده امکان نجات بیشتری دارند تا دروون قایق های اضطراری .

برای کشتی های بزرگتر نیز روشهای مشابهی را میتوان در نظر گرفت که از غرق شدن آنها جلوگیری نمود . کشتی های بزرگ حمل بار یا مسافر را نیز در هر حالتی میتوان مجهز به کیسه های هوائی نمود تا از غرق شدن و واژگون شدن آنها جلوگیری گردد .

 

تانک دفاعی !

 

سلاحها را میتوان به دو دسته آفندی ( حمله کننده ) و پدافندی ( دفاع کننده ) در نظر گرفت . نظر به این که همه کشورهای جهان برای هزینه های دفاعی بودجه دریافت و هزینه میکنند ، معقول است که سلاحهای آفندی تولید و نگهداری نشود .

اما یک اصطلاح قدیمی است که میگوید " بهترین دفاع حمله است " بنابراین برای دفاع همه کشورها در صدد تهیه سلاحهای حمله کننده هستند . شاید بهترین سلاحهای زمینی برای حمله تانکها باشند . جالب این است که در کتابهای نظامی نیز میخوانیم ، بهترین سلاح ضد تانک نیز تانک است !

اما واقعیت این است که بهترین سلاحهای ضد تانک موشکهای ضد تانک و گلوله های اورانیومی است . این سلاحها خیلی ارزانتر و موثرتر هستند .

کشورهائی که برنامه حمله نداشته باشند و هدف حفاظت از مرزهایشان را داشته باشند ، میتوانند با حجم بزرگی از سلاحهای ضد حمله با هزینه کمتر مجهز گردند .

اگر سازمانهای بین المللی همانطور که گروهی از سلاحها را جزو سلاحهای ممنوعه قرار داده ، سلاحهای آفندی را نیز ممنوع اعلام نماید و حداقل مانع بازرگانی این سلاحها گردند ، تا حدود زیادی امنیت جهان برآورده میگردد .

 

طبقه بندی کشورها

از مذاکرات کشورهای آمریکائی در جائی صحبت شده بود و تشبیه رئیس جمهور آمریکا را در میان سایرین به نحو جالبی بیان کرده بودند . گالیور در سرزمین لیلیپوت !

از سوء تفاهم باید گذر کرد . واقعا اندازه اقتصاد و سایر پاراترهای کشوری امریکا با سایر کشورهای آمریکای لاتین متفاوت و حداقل به نسبت گالیور و مردم لیلیپوت است .

اگر کشورها را بر اساس اندازه آنها تقسیم کنیم ، مشاهده میکنیم که معمولا دو کشور در رتبه اول و دوم با یکدیگر رقابت میکنند . این دسته اول کشورها هستند .

رتبه دوم گروهی از کشورها هستند که معمولا حدود ده کشور هستند ( چند تا کمتر یا بیشتر ) این کشورها یا درآمد قابل توجهی دارند یا دارای امتیازی ( علمی – درآمدی و غیره ) دارند که آنها را در میان سایرین برجسته میکند .

در مرحله سوم اکثر کشورهای متوسط قرار دارند . این کشورها حدود بیست عدد هستند .

سایر کشورهای نسبتا مهم در گروه چهارم هستند . کشورهائی که نمیتوان از آنها گذشت و یک حداقلهائی در تامین نیازهای جهانی را به عهده دارند .

مرحله پنجم شامل بقیه کشورها است . کشورهای کوچک و جزیره ای و یا کشورهائی که قبلا و بصورت تاریخی کشور نبوده اند و به دلایل خاصی کشور شده اند در این دسته قرار دارند . کشورهای جزیره ای ، بعضی کشورهای خشکی در آمریکای جنوبی – اروپا ! – آسیا و آفریقا در این دسته هستند .

معقول نیست سخن و منافع و حق رای همه کشورها را با هم یکی بدانیم . مسلما کشورهای پیشرو توان همنوا کردن کشورهای بیشتری از ته جدول را دارند . در میان رفتار و اهمیت کشورها در مناسبات و برخوردها و دایره نفوذ این پارامترها را میتوان دید .

 

۱۳۹۴-۰۵-۱۸

چه زمانی سرمایه گذاری خارجی در جهت منافع کشور خواهد بود

زمانی که سرمایه گذاری داخلی به راحتی انجام شده و کشور در حال شکوفائی باشد !

در جنین حالتی ، توان مالی و تکنولوژیک خارجی میتواند کمک نماید تا کمبودها جبران شده و سرعت پیشرفت زیاد شود . برعکس زمانی که صنایع داخلی صبر میکنند و منتظر بهبود فضای کسب و کار هستند یا سرمایه ها از بخش های مولد به سمت سوداگری حرکت میکند ، در چنین فضائی سرمایه خارجی در جهت فعالیتهای اقتصادی حرکت خواهد کرد . " سوداگری " و منابع کشور را مصرف خواهد نمود.

تجربه سالها واردات به اسم مشارکت و سرمایه گذاری با شرکتهای خارجی را داشته ایم . صنعت خودروی ما بازار صادراتی نیز داشته است و با شرکتها شرط صادرات نیز گذاشته ایم .

متاسفانه " هزار وعده خوبان یکی وفا نکند " . مسیر فعالیت شرکتهای خارجی نمیتواند خلاف جهت بازار داخلی باشد . اگر چنین کاری را انجام دهند ، سرمایه آنها نابود خواهد شد ( یا دست کم بازده نامطلوب خواهد داشت ) هیچ سرمایه گذار خبره ای خلاف مسیر شنا نمیکند .

بر عکس در یک محیط پر تبصره ، میتوان هر تعهدی را پذیرفت . چرا که با یک تبصره قدیمی یا جدید میتوان از شر دردسرها رها شد . مهم ورود به بازار است . برای بازی صحیح باید قوانین ، فعالیت صحیح را کم خرج و فعالیت نا صحیح را پر هزینه نمایند . در این صورت خود به خود فعالین اقتصادی ( داخلی و خارجی ) در جهت منافع اقتصادی جامعه حرکت خواهند کرد . زیرا سود بیشتر آنها در این جهت خواهد بود .