هر گروه جمعیتی برای رفع حوایج خود نیاز به میزان مشخصی کالا دارد . آب – انرژی – غذا – ملزومات مصرفی – جایگزین لوازم با دوام و غیره .
این جامعه نیاز به ساخت مسکن ندارد . زیرا همه مسکن دارند .
این بخش از اقتصاد برای حفظ وضع موجود لازم است .
هر جامعه درجه ای از رشد دارد . فرض کنیم جامعه ما یک افزایش جمعیت یکنواخت و 5% داشته باشد .
در نتیجه بخش مسکن و تمام میزان رفع حوایج قبلی باید با یک رشد 5% رشد نماید . این یعنی تقریبا تمام بخش اقتصادی باید یک رشد 5% داشته باشد .
در این صورت کل جامعه به همان میزان قبلی مصرف و رفاه خواهد بود و استاندارد زندگی ثابت است .
اگر جامعه بخواهد رشدی بیش از 5% داشته باشد باید چه انجام دهد . ( در جوامع معمولی سعی در صادرات پیشنهاد میشود . نظر به این که این کار محدودیتهای زیادی دارد و در واقع انتقال تولید کالا از چند نقطه به یک نقطه است ، مثل این است که میزان رشد انتقال یافته باشد . در واقع برای کل جمعیت کلان میزان رشد تفاوتی نخواهد کرد – در اینجا فرض میکینم جامعه ما تنها زندگی میکند و گروه های انسانی در نزدیکی آن نیست )
اول تولید کالاهای جدید .
دوم بالا بردن تیراژ تولید و کاهش قیمت ( در این روش رشد اقتصادی اتفاق نمی افتد )
سوم انتقال مصرف کالا از یک محصول به محصول دیگر ( در این حالت نیز رشدی اتفاق نمی افتد )
چهارم ساخت کالاهای بادوام سرمایه ای مثل مسکن ( در این حالت ثروت افزایش میابد و رشد اقتصادی برای گروهی خاص اتفاق خواهد افتاد . در نهایت رشد اقتصادی کل جامعه عدد مثبت را نشان میدهد اما مسکن بیشتر مورد استفاده قرار نمیگیرد ، چون برای ظرفیت بزرگتر از نیاز ساخته شده است – قبلا برای مسکن مورد نیاز توضیح داده شد )
پنجم جابجایی کالا و خدمات باعث ثروتمند شدن گروهی و کم شدن درآمد گروه بزرگتری خواهد شد . این گروه یزرگتر مسکنهای بهتری میخواهند و در عوض گروه ضعیف شده مسکن ضعیفتر خواهند خواست . در این حالت برای مسکن مورد نیاز طبیعی جامعه ، مقداری از مصارف این گروه ها مسکن ساخته خواهد شد که میتواند میانگین آن کم بیشتر یا کمتر از مقدار مسکن مورد نیاز باشد .
در هر حال این مسئله کمکی به رشد اقتصادی نخواهد کرد . و تنها راه رشد جامعه رشد کالا و خدمات جدید است .
اما در جامعه طبیعتا گروهی بیشتر از دیگران این 5% رشد را جذب میکنند و گروهی کمتر . این اتفاق در سیکلهای متوالی برای همان افراد خواهدافتاد . زیرا "پولدار بودن و پولدار شدن یک روش زندگی است " ( مدرسین فن این را ثابت کرده اند )
در نهایت در طول زمان ، جامعه به سمت نابرابری و ایجاد فاصله طبقاتی حرکت خواهد نمود . یکی از راه حلهای ممکن این است که روشهای اجباری در جامعه باشد تا همه ناچارا پولدار شوند و روشهای پولدار شدن جزو روش زندگی آنها باشد . ( سرمایه گذاری کردن و گام برداشتنهای ایمن ) در واقع افراد درآمد خود را به صنعتها و تجارتها گروه بزنند . در این حالت میزان رشد کل جامعه به همه افراد خواهد رسید و تنها افرادی که اقدام به ایجاد کالا و خدمات جدید میکنند ثروتمند تر از میانگین جامعه خواهند شد .
این امر نیز مزایا و معایبی خواهد داشت .
به جا است که اندیشمندان جامعه در خصوص روش صحیح اقتصادی جامعه ( مدینه فاضله ) بررسی و راه کار ارائه دهند تا جامعه کم کم بدان سو هدایت گردد .
به دلیل فقر هیچ کسی نباید از حقوق اولیه انسانی محروم گردد .