با تمرین کردن میتوان با دیدن یک واقعه ، چیز دیگری را به خاطر آورد . همچنین میتوان با آموزش این امر را منتقل و نهادینه نمود . این آموزش بصورت خود آگاه ( آموزش ادبیات یا ریاضیات در مدارس هر کدام به گروهی از دانش آموزان ) یا ناخود آگاه بصورت آموزش والدین یا جامعه صورت بپذیرد .
در هر جامعه مردم روشهای گوناگون فکری را آموزش میبینند که در آینده روی رفتار آنها تاثیر میگذارد .
با ارزش دانستن گروهی از افراد یا رفتارها و طرز فکرها ( مانند دانشجوها یا هم جنس طلبان ) باعث میگردد مردم در برخورد با مسائل شخص کم کم بر اساس آن ارزشها فکر نمیاد و بدون این که دارای آن صفت باشد ، آن گونه فکر نماید .
آزاد اندیشی دانشجوها میتواند باعث وقوع انقلابها گردد . مردم در خانه های خود فکر میکنند که در مقابل این واقعه یک آزاد اندیش ( دانشجو ) چگونه فکر میکند و به چه نتیجه ای میرسد . و کم کم این روش فکر کردن خانواده تغییر کرده و ملکه میگردد .
جامعه نیز به همچنین آموختن روشهای زندگی – اصول منطقی را آموزش میبیند .
این امر در طوب زمان و در مکانهای مختلف میتواند روش فکر کردن مردم را از یکدیگر متمایز نماید . این امری است که اتفاق افتاده و مردمهای سرزمینهای دور روش فکر کردن و استنباط متفاوتی را از اتفاقات و رویدادها دارند .
اما در خود سازی نیز دانستن این امر مهم است . ما میتوانیم روش فکر کردن را کنترل کنیم . میتوانیم روش فکر کردن مطلوب را با تمرین ملکه کرده و عادات فکری بد را با تمرین ترک نمائیم .
جهان بینی افرادی که روی خود کار کرده اند متفاوت است و استنباط آنها از رویدادها با سایر افراد جامعه فرق خواهد کرد . طبیعی است که این افراد هنجار جامعه نیستند . اما .جود این افراد باعث رشد جامعه خواهد شد . خود این افراد نیز در دنیای بهتری از سایر افراد جامعه زندگی میکنند .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر