سرمایه گذار خارجی از صد درصد تا یک درصد ممکن
است بخواهد سرمایه گذاری نماید . راه کار سود برای طرفین چه خواهد بود ؟ آیا اگر
خارجیها را نیز مانند ایرانیها بدانیم درست است ؟ باید عمیق در مسئله توجه نمود .
واقعیت قضیه این است که " سرمایه گذار
خارجی " میخواهد بتواند هر وقت خواست سرمایه خود را خارج نماید . همچنین
ضمانت میخواهد تا به واسطه های نادرست ، سرمایه او توسط افراد فاسد تحدید نگردد .
همچنین انتظار سود معقول نیز دارد و باید بتواند این سود را هر وقت میل داشت خارج
نماید .
از طرفی مشکل هر کشوری این است که تا زمانی که
ورود سرمایه رخ میدهد مشکلی نیست . اما به محض هر گونه مشکلی ، " همه سرمایه
گذاران خارجی " و بعضی از " سرمایه گذاران داخلی " اقدام به خروج
سرمایه های خود میکنند و در شرایط بحرانی تامین میزان زیادی از ارز که برابر جمع
همه سرمایه گذاریها باشد ، مشکل و گاه غیرممکن خواهد بود . چاره چیست ؟
یکی از راه کارها این است که فرقی بین سرمایه
گذار داخلی و خارجی نگذاریم . اما برای خروج ارز قوانینی را در نظر بگیریم . این
کار در شرایط ثبات به نفع خارجیها است و در شرایط بحران نیز خروج کل سرمایه را با
محدودیتهائی مواجه میکند .
از سوی دیگر در شرایط بحران کشور خواستار ثبات و
استقامت سرمایه داران است . کاری که اگر راه فرار داشته باشند ، به سرعت به سایه
اطمینان فرار خواهند نمود . ( فرقی ببین سرمایه گذاران داخلی و خارجی نیست . همه
همین کار را خواهند نمود )
با ایجاد محدودیت هر شخص میتوان تا حدود زیادی
این اطمینان را برای طرفین قائل شد . اولا باید ارز شناور باشد تا اقدامات خروج
سرمایه روی خود افرادی که به این کار اقدام میکنند تاثیر بگذارد . از طرفی آنها
باید به تدریج سرمایه خود را خارج کنند . ( برای مثال 5 سال و هر سال 20% کل
سرمایه خود را خارج نمایند و از طرفی آن 20% را نیز در 12 قسمت – هر ماه یک مقدار
تا آنچه خروج سرمایه با مانده سرمایه کشور میکند ، خود آنها نیز تاثیرش را دریافت
نمایند – دشمنان نتوانند از این طریق دشمنی کنند )
همه افراد نیز باید بتوانند سودهای خود را در
بورس عرضه نمایند و یا سهام شرکتهای خود را در بورس به پول تبدیل کنند . قیمت روز
بورس ، قیمت دارائی همه را تعیین خواهد کرد .
باید انواع بورس برای شرکتها داشته باشیم .
شرکتهای کوچک و بزرگ – با سود تضمینی و غیر تضمینی و غیره .
این کار باعث میشود که
هر کس سرمایه بخواهد بتواند به بورس مراجعه
نماید .
هر کس بخواهد به نقدینگی دست یابد میتواند
سهامهای خود را بفروش برساند .
برای خروج از بورس نیز مشابه مثال بالا باید
محدودیت 5 ساله در نظر گرفت . و این علاوه بر کسانی است که بصورت مستمر هزینه های
بیمه تامین اجتماعی خود را در بورس باید سرمایه گذاری نمایند و اصل آنرا از بورس
نمیتوانند خارج نمایند . این کار باعث رشد دائمی بورس و شرکتها خواهد گردید .
سهامها قابل تبدیل خواهند بود و به وارث قابل انتقال میگردد . اما اصل آن از بورس
خارج نمیشود .
این کار پس از مدتی همه را تا حدود زیادی از نظر
مادی مستقل خواهد نمود . لذا افراد فعالیت اجباری نخواهند داشت و در آنچه علاقه
دارند فعالیت با راندمان بالا خواهند نمود .
روشهای دیگر را نیز میتوان بررسی و مزایا و
منافع روشها را سنجید تا بهترین روشها از دل تحقیقات بیرون آید .