اما این نشتی ها از اقیانوس خارج شده و در فرآیند گرمایش زمین شرکت میکنند.
نظر به اینکه این گازها تاثیر خیلی بدتر از گاز دی اکسید کربن دارند, لذا خیلی بهتر است که آنها را آتش بزنند.
بدین ترتیب ضرر کمتری برای محیطزیست خواهد داشت.
پاره ای از نکات جالب و یا تحقیقات شخصی من در عالم مجازی Some interesting research on my own or in a virtual world
همه کلیدهای مورد مصرف در ساختمان را میتوان بصورت کنترل از راه دور ساخت.
صرفه جویی ناشی از سیم کشی شامل دستمزد و خود سیم, میتواند هزینه اضافی این کلیدها را جبران نماید.
در نتیجه سیم کشی ساختمان بصورت سیم کشی پریز برای همه چراغها و پریزاد خواهد بود .
کلیدها را میتوانیم در هر جا بخواهیم بصورت مستقل نصب کنیم.
در بخش چراغها نیز نیاز به دریافت کننده فرمان و اجرای فرمان را خواهیم داشت. این قطعه به سیم فاز وصل شده و از سوی دیگر برای اتصال به مصرفکننده آماده خواهد بود.
نه تنها کلیدها, بلکه تابلوهای فرمان در کارخانجات و دستگاهها را نیز میتوان به نحو ارزان و با انعطاف و با کارایی بالا ساخت.
نهایت فرمان هر فاز قطع یا وصل میباشد. پس برای یک دستگاه تک موتوره, سه کلید قطع و وصل (مشابه مورد بالا و شامل آلمان قطع و وصل قدرت) کافی است. اما برای کنترل فرمان از یک مدار الکترونیکی (بالاتر از plc ) مجهز به میکروپروسسور میتوان استفاده کرد. با داشتن اپلیکیشن روی گوشی موبایل میتوان برنامه کنترلی را از یک تایمر ساده تا روابط پیچیده برای خروجیها برنامهریزی نمود.
بدلیل تولید انبوه این مجموعه قیمت تمام شده بسیار پایین و بدلیل ساده بودن و عدم پیچیدگی, استفاده از آن برای همه استفاده کنندگان ممکن و راحت خواهد بود .
در واقع تابلوهای حجیم کنترلی سالهای تولید را میتوان تا حدود زیادی کوچک نمود.
تغییراتی چون کنترل فیوز قطع وصل با کنترل جریان و صدور فرمان قطع و وصل در طراحی میتواند تا حدود زیادی استفاده از یک کنترلر را برای هر تابلو برقی ممکن سازد.
بدلیل کوچکی و امکان ارتباط با اپلیکیشن از طریق بی سیم ( WiFi یا Bluetooth ) تابلو برق ماشین آلات را میتوان در محل اتصال دستگاه به برق قرار داد.
آنچه در یونان اتفاق افتاد, نشان از ضعف قانون اتحادیه بود. اما اتحادیه خواست درس عبرتی برای سایرین ایجاد نماید.
این نشان میداد که اعضای اتحادیه یونانی ها را از خود ندانستند. در نتیجه کشورها و مردم اتحادیه حس مجزا بودن و حس احتمال تنبیه شدن دارند.
طبیعی است که بخواهند تکلیف خود را خود تعیین کنند.
اتحادیه اروپا باید از این وقایع درس بگیرد و حس یگانه بودن مردم کشورهای مختلف را در بین مردم و کشورها به وجود آورد .
گر چه کمی دیر شده , اما امکان جبران وجود دارد. کافی است طرح فریز بدهی یونان تصویب شود. فشار به یونان متوقف شود و به یونان اجازه داده شود که رشد نمایند . گردشگران آلمانی و روسی میتوانند اقتصاد یونان روبه حرکت درآورند . و اقتصاد یونان میتواند به تدریج بدهی خود را بپردازد. کمک کشورها برای حل مشکلات و استفاده از تجربه ها برای اصلاح قوانین میتواند همگرایی در کشورها را زیاد نماید.
ناو هواپیمابر مزایای استراتژیک خاص خود را دارد. از طرفی زیردریایی نیز ضمن پنهان بودن قابلت های حمل موشکهای دریا به ساحل و دریا به دریا را دارد.
تلفیق این دو جنگ افزار, امکان داشتن مزایای هر دو را فراهم میکند.
تا قبل از این امکان ساخت زیردریایی که بتواند درون خود فرودگاه داشته باشد نبود. اما امروزه میتوان زیردریایی ساخت که دارای یک فرودگاه در درون خود باشد.
این زیردریایی میتواند در زمان مناسب به سطح آمده و هواپیماها را از خود خارج کرده و یا هواپیماها را به درون خود ببرد.
خصلت پنهان بودن این ناو هواپیمابر میتواند امتیاز بزرگی برای عملیات تدافعی بازدارنده و یا تهاجمی داشته باشد .
موشکهای دور برد مزایا و مشکلات خاص خود را دارند. اما وجود یک فرودگاه هواپیمای دشمن در کنار سواحل هر کشوری, ضربه بزرگی به آن کشور خواهد بود. برای تدافع این کار کشورها باید سیستم تدافعی را در تمام سواحل خود تدارک ببینند. هم در ساحل و هم در دریا. و هزینه این کار برای کشورها خیلی زیاد خواهد بود و عملا کشورها را برای مدتها مشغول خواهد داشت.
هر سیستم تدافعی نیز سیستمهایی برای مقابله دارد. در نتیجه مبحث جدیدی در دفاع کشورها پیش خواهد آمد . برنده کسی است که گام اول را برداشته باشد و در گام های بعدی نیز پیش خوهد بود.
اگر زمین کمی بزرگتر بود, جاذبه بیشتری داشت و طبیعتا موجودات شامل استخوان بندی ما باید کوچکتر می بودند.
همچنین با بزرگتر بودن جاذبه , ارتفاع جو بیشتر بود و فشار هوا در کنار دریا باعث میشد تا آب در دمایی بالای 100 درجه فعلی به جوش بیاید.
این امر کمک میکرد تا دامها معمول سطح زمین , از این که الان هست بالاتر باشد.
ملکول هایی که سبب تولید حیات گردیدند نیز میتوانست سنگینتر باشد. در واقع بدلیل دمای بالا ملکول های عالی ویسکوزیته کمتری ( نسبت به وضعیت فعلی ) می داشتند. بنابراین گونههای حیات دارای شیمی عالی متفاوت با آنچه میشناسیم اتفاق میافتاد.
همچنین با توجه به این که فشار و دما بالاتر بود , در میزان مشخص از دما و فشار , امکان حیات با پایه گوگرد و عناصر دیگر فراهم می آمد.
امکان وجود و رقابت بین گونههای کربن و گوگردی در شرایطی فراهم بود و در حالت خاصی امکان وجود گونههای شامل کربن و گوگرد, تواما فراهم بود.
با افزایش سه دهم واحد در شعاع زمین, جرم زمین دوبرابر و فشار و دما نیز دوبرابر میگردید. حال اگر شعاع زمین 2 برابر میشد, فشار و دما 8 برابر افزوده میشد.
اما اگر زمین کمی کوچکتر بود, اتفاقی که در مریخ افتاد برای زمین رخ میداد. جاذبه کم, امکان نگاهداری جو را نداشت, بخصوص عناصر حیاتی لایههای بالای جو زودتر از بقیه خارج می شدند. در واقع اکسیژن و آب از اولین خروجیها بودند و در نهایت گازهایی سنگینی مثل دی اکسید کربن در جو باقی میماند. سرنوشت سیاره بدون آب نیز مشخص است, امکان حیات, اگر در طی شکلگیری ممکن بوده باشد, پس از تغییر جو و از دست رفتن آب, غیر ممکن خواهد بود.
در واقع اندازه زمین اندازه حدی حیات به شکلی هست که ما شاهد آن هستیم.
از طرفی فاصله تا خورشید نیز به میزانی است که آب امکان داشتن چرخه کامل مایع, جامد,گاز را داشته باشد.
میتوان خورشیدهای بزرگتری را تصور کرد که در فاصله مناسب سیاره مشابه زمین داشته باشند. اما بزرگی خورشید یعنی سرعت زیاد سوختن آن و این باعث میشود عمر منظومه به قدری کوچک شود که حیات هوشمند نتواند در آن پدیدار گردد.
اما برای خورشیدهای کمی کوچکتر و در فاصله مناسب و وجود سیارهای مشابه زمین, امکان وجود حیات هوشمند وجود دارد . از طرفی بدلیل این که در آن منظومه زمان بیشتری برای برقراری حیات وجود دارد. احتمال پیدا کردن موجودات هوشمند مشابه خودمان وجود دارد.
از طرفی اگر چنین سیارهای پیدا کنیم, احتمال این که موجودات هوشمند آنجا دارای عمر هوشمندی بیشتر از ما باشند وجود دارد. بنابراین آنها بهتر میتوانند ما را بیابند و یا اراده کنند که با ما تماس بگیرند .
در خصوص خطرات سفر به این تمدنها یا انتخاب سکوت و فرار از دست ایشان میتوان حالات زیادی را مطرح نمود .
اما امروز ما در حال آزمایش دانسته های خود و هستیم و فاصله زیادی با یافتن و سفر به سایر سیارات داریم.
رسول خدا (صلی الله و علیه و آله) در روایت می فرمایند: ...آیا نمی دانید که من در روز قیامت بر سایر امتها افتخار می کنم حتی به جنینی که سقط شده باشد!
این بدان معنا است که فرزند سقط شده ( در هر مقطع از بعد از تشکیل نطفه ) شخصیت و روح خاص خود را دارد. پس سقط جنین مشابه قتل نفس است.
گر چه بعضی چهار ماهگی را زمان ورود روح بر جسم گفتهاند, اما تشکیل نطفه و دی ان ای خاص فرزند بلافاصله بعد از لقاح مشخص و از روی آن میتوان شکل سنین مختلف فرزند را رسم نمود.
جنبه حیوانی جنین انسان و حیوان یکسان است. جنبه انسانیت جنین باید از لحظه لقاح در جنین باشد. زیرا هم عالمان قدیم و هم دانشمندان فعلی متفقا اذعان میدارند که " حالات والدین هنگام تشکیل نطفه در جنین موثر است " و این فقط جسمی نیست. در روحیه انسانی فرزند نیز تاثیر میگذارد.
از این رو حقیقت انسانی از لحظه تشکیل نطفه در سلول اولیه موجود است.
در موارد اضطراری نیز در اکثر موارد میتوان از رحم اجارهای و سایر روشها برای نجات جنین استفاده کرد. اگر والدین جنین توان مالی نداشتن و یا با مشکلات دیگری مواجه بودند, این وظیفه جامعه ( دولت ) است که از جنین های تشکیل شده حفاظت و حمایت نماید.
در زیارات مشاهد
بدانید که زیارات مشاهد را دو رکعت نماز و ذکر فاتحه کفایت کند. اگر مقبره صاحب شفاعت باشد, شفاعت او جزئیه است و صاحب شفاعت کلیه رسول خاتم است .
لذا از آبرو داران , صاحبان شفاعت جزئیه درخواست میکنیم که پیش صاحب شفاعت کلیه از ما شفاعت کنند.
این امر اشکال ندارد و خوب است. اما توجه به گفتار و درخواست و مراتب طی درخواست لازم است. اگر از خود میت یا روح او چیزی بخواهیم غلط است و بوی شرک و کفر از آن به مشام رسد.
اما این در خصوص میت صاحب شفاعت جزئیه است. اکثر مقابر, اصلا صاحب شفاعت نیستند.
اما به واسطه این که مسجد در آنجا هست ( جای نماز خواندن مسلمانان ) و معمولا قبرستان نیز در نزدیک این مقابر هست, لذا زیارت اهل قبور و فاتحه مستحب است.
چون صاحبان شفاعت جزئیه به خود دعوت نمی کردند و به خدا و رسول دعوت داستند. مطلوب است در مقابر این بزرگان نیز مستقیم از رسولالله شفاعت خواسته و خدا را مد نظر داشته باشیم.
گر چه این امری است مربوط به دل و روی توجه باید به سوی یکتای مطلق باشد.
در خصوص زیارت شهدای کربلا , ائمه بعدی مقبره ایشان را زیارت میکردند و از الفاظی استفاده میکردند که نشان از علو درجات ایشان داشت.
اما این یاران امام سوم ما, اگر نبودند, در داستان کربلا اتفاق خاصی نمی افتاد, اصل سرور شهیدان بود و آنچه اراده الهی بود.
این نیاز یاران حسین ع بود که توسط امامشان محقق شد . در واقع, امام ایشان را کمک و مددکار بود تا به خواسته قلبی و نیاز فطری ایشان برسند.
خواست فطری ایشان پروانه وجود حسینی بودن بود. لطف امام نیز دستگیر ایشان شد و فخر عالم گردیدند.
رحمه الله علیه اجمعین. به ابی انت و امی.
و صل الله و علیه و آله .
پس این که گویند برای کمک امام برویم ( و ای کاش میرفتم و ... ) غلط است. اگر تمام مردم دنیا به یاری امام می رفتند, این امام بود که به ایشان یاری میکرد. امام نیازی به یاری کسی ندارد. اما منتظر است تا صاحب نیازی بیابد تا شربت عشق الهی را به او بدهد. امام عیسی زمان است. مرده زنده کند. امام حسین ع در صحرای کربلا در میان مردهها می گشت تا کسی را پیدا کند که قابل زنده کردن باشد.
هر آن کس که قابلیت زنده شدن داشت, به وصال رسید. تا در آخر آن مسیحی که برای بریدن سر مبارک به گودال قتلگاه رفت, زنده بازگشت و افتخار عالم گردید.
خداوند مشتاقان حضرتشان را افزون گرداند و قابلیت داران را زیاد کند. انشاءالله
با ساخت سدها کارکرد طبیعی رودخانهها از بین رفت. نمونه تالاب انزلی و سد سفید رود و سایر رودخانهها در سرتاسر دنیا.
قبلا اثبات شده بود که سدها مانع مهاجرت ماهیها در رودخانه میشوند. برای این معضل راههایی اندیشیده شد. گر چه حل کننده مشکل نبود, اما از مزایای سدها و هزینه ساخت آنها نمیتوان چشم پوشی کرد.
از طرفی سدها کنترل سیلاب را ممکن میسازند , نیروی مخربی که باعث آسیب به مزارع و سکونت گاه های انسانی میشد. اما سیلاب ها مزایایی نیز داشتند که با کنترل آنها طبیعت و خودمان را از این مزایا محروم کردیم.
سیلابها, سرزمین های اطراف رودها را آبیاری میکردند و خاک غنی را در سرتاسر دشتی کنار رودخانهها مستقر میکردند. سفره های آب زیرزمینی را پر آب کرده و چشمه های پایین دستی را د برای تمام طول سال پر آب نگاه می داشتند.
در مصب رودخانهها, جایی که رودخانه به دریا ریخته و یا در دشت ها پخش میشد , ( مثل گاوخونی و جازموریان ) دلتا هایی شکل می گرفت و مرداب و تالاب تشکیل میشد. این محیطها تنوع زیستی را افزایش داده و خود سکونت گاه و منبع تامین غذا برای انسانها است.
در شکل طبیعی این آبراه ها توسط سیلابها پاک شده و محیط طبیعی با رسوبات رودخانه پربار میگردید.
در واقع ساخت سدها کارکرد طبیعی رودخانهها را از بین برده و مضرات زیادی به محیط زیست وارد میکند. جدای از مزایای سدها, استفاده از آب رودخانهها را از منطقه پایین دستی رود به مناطق بالا دستی رودخانه انتقال میدهد. کارکردی که میتوانست با انتقال جمعیت به نقاط پر آب صورت پذیرد . این کار باعث گردید جمعیتها جایی که از,نظر طبیعی توان تامین منابع را نداشت رشد نماید و امروز ما با معضل شهرهای بزرگ در مکانهایی مواجه هستیم که منابع طبیعی مناطق مجاور را جذب کرده و اکوسیستم منطقه وسیع اطراف را نابود نموده است.
برای سدها چه باید کرد, آیا میتوان آنها را به شکل اولیه درآورد ؟
برای کاهش صدمات طبیعی سدها چه اقداماتی میتوان انجام داد؟
آیا شکل نوین سدسازی, مثلا در دره مجاور و انتقال بخشی از آب رودها به این سدها ممکن و اقتصادی است ؟
این امور نیازمند تحقیقات متنوعی است که متخصصین باید به آنها پاسخ دهند.