دربار اصولا محیط فساد خیز است. منابع مالی و کنترل آن به عهده گروه کوچکی در دربار است. طبیعتا افراد سود جو به دور آن جمع خواهند شد.
اگر سلطان هر لباسی بپوشد, درباری ها نیز همان کنند . چه لباس زهد پوشد و چه لباس حب خاک و چه لباس برقراری عدالت.
اما ضمیر درباری ها در پی کسب منافع شخصی است و طبیعی است برای خود گروه و دسته جمع کنند و سلطان را گاهی در فشار بگذارند و غیر اینها که در تاریخ دیدهایم.
در مقابل سلطان لشگری فداکار دارد که با آن با درباری ها مقابله میکرد. خود لشگر نیز چون قدرت یابد, نقش درباری را ایفا خواهد کرد که انسان حریص است بخصوص به آنچه از آن نحی گشته باشد.
از طرفی امور رعایا را به حاکمین محلی میسپارد و قاضی شهر عامل برقراری عدالت. اگر این دو با هم بسازند, دمار روزگار رعایا را برآورند و موجب آفت بلاد گردند.
اگر سلطان هر لباسی بپوشد, درباری ها نیز همان کنند . چه لباس زهد پوشد و چه لباس حب خاک و چه لباس برقراری عدالت.
اما ضمیر درباری ها در پی کسب منافع شخصی است و طبیعی است برای خود گروه و دسته جمع کنند و سلطان را گاهی در فشار بگذارند و غیر اینها که در تاریخ دیدهایم.
در مقابل سلطان لشگری فداکار دارد که با آن با درباری ها مقابله میکرد. خود لشگر نیز چون قدرت یابد, نقش درباری را ایفا خواهد کرد که انسان حریص است بخصوص به آنچه از آن نحی گشته باشد.
از طرفی امور رعایا را به حاکمین محلی میسپارد و قاضی شهر عامل برقراری عدالت. اگر این دو با هم بسازند, دمار روزگار رعایا را برآورند و موجب آفت بلاد گردند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر