بعد از کودتای سلوکیان, سرزمین سلوکی کوچکتر از سرزمین هخامنشی بود. سوال این است که اولا چرا غالب شوندگان چرا بخشهایی را تصرف نکرده گذاشتند. و ثانیا سرگذشت اداره حکومتی آن سرزمین ها بعد از افول هخامنشی چگونه بود.
این اتفاق در دوره های تبدیلی همواره پیش می آمد.
سلوکی به پارتی
پارتی به ساسانی
و الی آخر
این موارد موجب روشن شدن روشهای حکومت داری و موارد دیگری خواهد بود که جا دارد بصورت مستقل توسط تاریخ دانان بررسی و حقیقت یابی گردد.
فرض کنید روی مسئله ای مثلا برجام با آمریکاییها طرف هستیم.
جدای از وزارتخانه خارجه آمریکا با آن همه تجربه و امکانات, شرکتهای تحقیقاتی هستند که از متخصصین بازنشسته و نوابغ تازه فارغ‌التحصیل تشکیل شده , آنها انواع حالت‌ها و روابط را بررسی و در نهایت نظر خود را میدهند . نه یکی , بلکه چندین و چند تا ...
علاوه بر این روزنامه ها و خبرگزاری های آنجا موضوع را مطرح کرده و با کارشناسان خود و دانشگاهی حالت‌ها و شدنی ها را بررسی میکنند. تازه بدلیل اطلاع رسانی , افراد دعوت نشده مرتبط و غیر مرتبط نیز امکان ارائه نظرات خود را دارند.
حالا ما با ده نفر , بیست نفر متخصص میخواهیم برویم جلو !
آیا این بازی عادلانه است؟
بگذریم که چند نفر از طرف ما به کشورهای غربی فرار کرده و اتهام جاسوسی به ایشان وارد شده است.
برای سایر امور نیز اینچنین است. در بازی ها لازم است اطلاع رسانی عمومی صورت گیرد و همه مردم در بازی شرکت داده شوند.
نتیجه دیگر در حد توان بازیگران خواهد بود.
امید است در بازی های بعدی امتیازات بیشتری بدست آوریم.
نكات مثبت پيشرفت كشور چين از كسي پوشيده نيست . اما اين امپراتوري تازه قد علم كرده مشكلات داخلي زيادي نيز پيش رو دارد. از جمله :
فاصله فقیر و غنی در حال زیاد شدن است. بچه‌های گرسنه در خیابانها مشاهده میشوند. مهاجرتهاي بزرگ جمعيتي در كشور پيش آمده كه باعث قطع ارتباط فرهنگي و عاطفي بين نسلها گرديده است.
تشكيل طبقات اجتماعي فقير و غني و فاصله گرفتن آنها مقوله اي است كه انقلاب كمونيستي چين ادعا نمود آنرا برطرف خواهد كرداما در حال گسترش است .
چالش بعدي چين حل معضلات غني و فقير است كه احتمال موفقيت در حل آن بسيار بعيد است . در نتيجه رشد فقر در چين همراه با ايجاد يك گروه ثروتمند طبيعي خواهد بود.
نظر به اين كه مكانيسمهاي اقتصادي مورد استفده در چين باعث رشد فاصله غني و فقير مشابه ساير كشورهاي صنعتي خواهد گرديد . با توجه به جمعيت بسيار زياد چين بايد ديد اين رويدادها چه تاثيركوتاه مدتي در اجتماع چين خواهد گذاشت .
مهاجرت گسترده تر فقرا به كلان شهرها و جلوگيري و مديريت مهاجرت ها همراه با چالش تجرد ناشي از سياست تك فرزندي و غلبه پسران بر دختران و بسياري موارد ديگر ميتواند سرعت رشد چين را كاهش داده و نگاه چين را از توجه به خارج معطوف مشكلات داخلي نمايد.
تغيير امپراتوران چيني در دهه هاي اخير كه به صورت امپراتور مادام العمر درآمده نيز باعث كاهش نو آوري در وضعيت هاي فعلي چين خواهد گرديد.
گر چه اين موارد باعث تغيير سيستم كمونيستي و حكومت نخواهد شد ،اما نقش چين در جهان خارج را دستخوش تغييراتي قرار خواهد داد.
