۱۳۹۷-۱۰-۲۶

مسلح شدن آلمان و ژاپن

بعد از جنگ دوم جهانی مقرر گردید که این دو کشور بزرگ مسلح نباشند. در قانون اساسی آنها بندی آمده که داشتن ارتش و سلاح نظامی را ممنوع میکند.
اما با رفتار عقب نشینی استراتژیک آمریکا شاهد هستیم که به تدریج این دو کشور نسبت به اصلاح قانون اساسی صحبت میکنند و کم کم نه تنها آنها احساس میکنند که باید نیروی نظامی داشته باشند ، بلکه آمریکا و سایر کشورهای هم پیمان نیز آنها را به داشتن نیروی نظامی قدرتمند تشویق میکنند.
این امر بالقوه خطرناک است . به همان دلایلی که دو جنگ پیشین آغاز شد و همان دلایلی که باعث شد ژاپن از جزایر خود بیرون بیاید ، میتواند موجب شود که این دو کشور دوباره رفتار مشابهی را آغاز نمایند . هم اکنون آلمان با وجود اتحادیه اروپا درگیر مسائل داخلی و اروپایی خود است . برای کنترل رفتار لهستان هنوز احساس به استفاده از نیروی نظامی نمیکند . اما اگر روزی چنین احساسی را کرد ، چه خواهد شد ؟ چه میزان تحمل خواهد کرد ؟
ژاپن نیز مدتها است که به واسطه سیستم اقتصادی خود دچار رکود شده است . هر میزان پول و ثروت نمیتواند باعث رشد مناسب گردد. جمعیت در حال پیر شدن و جامعه در حال کوچکتر شدن است . تا چه میزان میتواند این امر را تحمل نماید . به خاطر داریم که ژاپن یک جامعه نسبتا یک دست است . یعنی کمترین میزان مهاجر را دارد و ترکیب نژادی در این کشور به چشم نمیخورد .
اگر صنعت آلمان اجازه داشتن سلاح های لیزری و مغناطیسی را در فرای کره زمین داشته باشد ، آیا چیزی مانع استفاده از آن خواهد بود ؟ 
این تعارض همیشه وجود داشته و در آینده نیز وجود خواهد داشت . تنها راه برون رفت از این سیکل معیوب ، این است که بشر فارغ از مرزهای سیسی با یکدیگر متحد گردند . در آن صورت میتوانند سیاستمداران را نیز به سوی یکپارچگی و یکی شدن هدایت نمایند.
تا آن روز طبیعتا کشورها به تولید و داشتن سلاحهای جدید و مخرب تر اقدام خواهند کرد .

۱۳۹۷-۱۰-۲۵

روش فرود اقتصادی روی کره ماه


برنامه های فضایی در حال جهت گیری به سوی کره ماه میباشند . یکی از مشکلات نشستن و برخواستن از سطح ماه ، عدم وجود جو میباشد . یعنی برای اینکه بتوان روی ماه نشست ، باید با سیستم پس سوز ماهواره را روی ماه فرود آورد و برخواستن نیز به همین ترتیب.
طبیعتا اگر بخواهیم رفت و آمد به ماه داشته باشیم باید یک پایگاه در آنجا داشته باشیم ، یعنی میتوانیم با توجه به عوارض موجود ماه این پایگاه را در مکانی که از منظر عوارش بتوان یک فرودگاه در آنجا داشت قرار داد.
بطور منطقی برای فرستادن چیزی به کره ماه ، آنرا باید در یکی از مدارهای ماه قرار داد و با کاهش سرعت ، ارتفاع این سفینه را کم کرد. در خصوص فرستادن یک جسم صلب روی کره ماه ، دو گونه نیرو داریم . یکی نیروی دورانی سفینه ای است که ابتدا در مدار ماه قرار گرفته و دیگری نیروی ناشی از جاذبه ماه که هنگام سقوط آزاد سفینه به روی ماه بصورت انرژی جنبشی در می آید .
در خصوص کاهش سرعت دورانی سفینه بحثی نیست . نیاز به پس سوزی داریم که از مبدا با سفینه همراه شده باشد . ( پرتاب اجسام صلب نیز باعث کاهش وزن میگردد که در اینجا به آن نمی پردازیم ) جاذبه ماه خیلی کمتر از زمین است(کمتر از 2 متر بر مجذور ثانیه ) میتوان با سرعت سقوط آزاد یک جسم را از مسافت مثلا یک کیلومتری محاسبه کرد . سرعت آن 80 متر بر ثانیه یا 290 کیلومتر بر ساعت میشود . خیلی زیاد نیست . اگر این سقوط روی یک سطح شیب دار روی دهد ، سرعت افتادن را میتوان به سرعت حرکت افقی تبدیل کرد تا توسط سیستم ترمز و چرخها بتوان آنرا جذب نمود . ( ترمز مغناطیسی – جذب انرژی و تولید گرما و ... ) از سوی دیگر برای اینکه یک جسم را به ارتفاع یک کیلومتری ماه برسانیم ، نیازی نیست همه انرژی سفینه مداری را بگیریم . میتوان با یک کابل چند کیلومتری ، سفینه ای که باید بنشیند را آویزان کرده و به سطح ماه نزدیک کنیم . این طناب ، میتواند هنگام پرتاب سفینه ها از سطح ماه ، آنها را در ارتفاع مناسب بگیرد و به ارتفاع مناسب برساند .
تا اینجا نیازمند یک ایستگاه مداری هستیم و یک ایستگاه فرود زمینی . آن ایستگاه مداری نیز لزوما نیازی ندارد بصورت کاملا کروی دور ماه بگردد . میتواند بصورت بیضوی دور ماه گردش کرده و در یک نقطه خیلی به ماه نزدیک گردد .
بخشی از سرعت خطی ( در جهت حرکت سفینه بدور ماه ) توسط موشکهای کاهش سرعت کم میگردد و بخش دیگری نیز میتوان روی سطح ماه با ترمز گرفته شود .
در واقع وقتی چرخهای سفینه ماه نشین با سطح ماه برخورد پیدا کنند ، دو سرعت افقی و عمودی را میتوانند کاهش دهند .
با توجه به کمی جاذبه ماه ، اگر برخورد ضربه ای باشد ، دوباره سفینه ماه نشین به سمت فضا خواهد رفت و بعد از چند برخورد توقف خواهد کرد . این یعنی ممکن است خارج از مسیر فرودگاه و باند فرود به ماه برخورد کند و آسیب و هزینه ایجاد نماید . شیب سطح فرود باید به نحوی باشد که بتواند جسم و چرخهای سفینه را پذیرا بوده و به بهترین حالت ممکنه با شیب مناسب ، حرکت و مسیر سفینه فرود را به سمت باند هدایت کند .
برای برخواستن نیز با کسب انرژی خورشیدی در باتری ها میتوان با سیتم چرخ و موتور ، سرعت کافی به سفینه ای داد که روی سطح شیب دار در جهت حرکت سفینه مدار گرد ، آنرا به سوی آسمان پرتاب نماید ، استفاده از جاذبه زمین و سایر پارامترهای متفرقه نیز کمک کننده است . ضمن اینکه مجموعه باید مجهز به سیستم فرود اضطراری باشد که در صورت ایجاد مشکل در هر بخش مجموعه بتواند سفینه را در نقطه مناسب ماه با ایمنی فرود آورد .


مقایسه شب عاشورا و شام آخر عیسی مسیح

این دو شب برای امام حسین ع و عیسی مسیح و پیروان آن بزرگواران ، شب ویژه ای است . آن دو بزرگوار در آن شب میدانستند که فردا چه روی خواهد داد . همچنین در شب عاشورا می گویند بیش از هزار نفر در خیام امام حسین ع بودند و در سر سفره شام آخر عیسی مسیح نیز دوازده نفر حاضر بودند .
واقعه شب عاشورا را میدانیم که امام گفتند فردا همه ما کشته خواهیم شد . اینها با من کار دارند ، شما بروید . و هفتاد و دو تن برای ایشان باقی ماند .( با احتساب حر و غلام و پسرش و همچنین آن پزشک نصرانی ، شصت و هشت نفر مانده بوند کمتر از هفتاد تن ) امام به ایشان جایگاه بهشتی آنها را نشان داد و آنها اشرف شهدا شدند . " ای پدر و مادرمان به فدای تک تک شما ... " 
در شب شام آخر ، حضرت مسیح به حواریون فرمودند ، از این گوشت بخورید که گوشت من است و از این شراب بنوشید که خون من است .
نظر به استعاره های بکار برده شده در وقایع و حوادث زمان مسیح ع ، اینطور استنباط میگردد که آن کسی که از گوشت ایشان خورده ، وارث معنوی ایشان میشود و آن کسی که از خون ایشان بخورد ، معویت ایشان را جاری است دریافت مینماید . ( الطاف الهی و وحی و هر آنچه از عالم بالا میرسد ، جنبه روان شدن و امتداد دارند ... )
در این میان یکی از حواریون در فکر معرفی عیسی به جاسوسان بود ، لذا از گوشت و شراب نخورد . ( طبیعتا گوشت میتوانست گوشت باشد که برای همه  امت پیامبران  دیگر نیز حلال است. اما شراب به هر نوشیدنی میگویند که میتواند آب و دوغ و شیر نیز باشد که برای همه این اقلام ، لفظ شراب صحیح است.)
همه سازده حواریونی که از آن گوشت و شراب خورده بودند به هدایت خلق برخواسته و تا آنجا که به خاطر دارم همه آنها شهید شدند .بجز آن کسی که از آن گوشت و شراب نخورد و قصد جاسوسی داشت .
در قرآن است که جاسوسان دیدند یکی دیگری را بوسید و به اشتباه آن حواری ملعون را دستگیر و به سزای بدکاریش رساندند. 
پتروس مقدس که جانشین مسیح ع بود ، کسی بود که به گفته حضرت مسیح تا صبح سه بار مسیح را تکذیب میکند !
تفاوت شهدای کربلا با حواریون قابل قیاس نیست . آن حواریونی که در میان آنان جانشین حضرت مسیح ع نیز بود.
مسیح عروج کرد و یکبار دیگر برای چند روز بازگشت و الی آخر . 

۱۳۹۷-۱۰-۲۳

شرکت نرم افزاری ایرانی

بخش خصوصی ایران وارد بازی تولید شده است . اما سرعت رشد آن کم است . لازم است یک شرکت مادر تخصصی وجود داشته باشد تا محصولات این شرکتها را بفروش برساند ( در سطح بین المللی و داخلی ) زمینه های جدید را به داخلی ها اعلام کند و موتور حرکت این بخش باشد . 
کارهای طولانی مدتی که از عهده بخش خصوصی خارج است توسط این مجموعه قابل تحقیق - ایجاد و توسعه خواهد بود . 
کارهای زیادی است که باید در این حوزه انجام گیرد . گر چه این فعالیتها را میتوانامنیتی قلمداد کرد و یک ژنرال را به فرماندهی آن گذاشت ، اما این کار نیازمند تحقیق و فعالیتهای علمی است . در واقع یک تیمی از دانشگاهیان باید هدایت این کارها را به عهده گیرند .
بنابراین افراد هیئت مدیره باید از میان دانشگلهیان باشند تا یک نفر را از میان خود و یا از خارج از گروه خود به عنوان مدیرعامل انتخاب نمایند .
در طی زمان فعالیت گروه سنجیده شده و قابلیت تغییر افراد وجود خواهد داشت .
طبیعتا ایرانیان هستند که علاوه بر سود مادی به فکر ساخت کشور و توسعه هستند و این انتطار را از غیر ایرانیان نمیتوان داشت . 
مواردی مانند ایجاد دیتا سنتر که در داخل کشور اقتصادی نیست ، باید گروهی به این مهم بپردازند و مشکل را رفع نمایند . سایر موارد نیز توسط متخصصین قابل شناسایی و اقدام میباشد .


۱۳۹۷-۱۰-۲۲

هوشمندانه باید گوشها دراز شود

بعضی از پسران در حال گذشتن از سن ازدواج هستند. آنها آنقدر درگیر زندگی و گرفتاریهای آن هستند که فراموش کرده اند ازدواج کنند .
آنها باید بدانند طی چند سال آینده اتفاق خاصی در زندگی آنها نخواهد افتاد . اگر میخواهند در سنین پیری تنها بمانند ، یک بحثی است ، اما اگر میخواهند در سنین پیری تنها نمانند باید قبل از پیری ازدواج کنند . 
باید هوشمندانه پا پیش بگذارند و نسبت به تشکیل خانواده اقدام کنند. آنها میدانند که برای بازی کردن با بچه ها خیلی نباید دیر شود که حوصله آن را نخواهند داشت . گر چه برای خیلی ها خیلی چیزها دیر شده است ، اما هنوز فرصت هست . 
باید تصمیم نهایی را بگیرند و هوشمندانه آینده خود ( و دیگران ) را بسازند . 

کاهش دمای جهانی دما با انفجار 1850 کراکاتوآ

نقل است به واسطه ابرهایی که در آسمان ایجاد شده بود به مدت چهار سال دمای هوا بیش از یک درجه کاهش یافت .
ابر حاصله با ابرهای ناشی از آب متفاوت بود . یعنی اجازه عبور امواج گرمایی را نمیداد . همچنین گرمای ساطع شده از زمین را جذب میکرد و به زمین باز نمیگرداند . از این جهت کاهش دما داشتیم . از سوی دیگر وقتی این ابر از بین رفت ، دما به وضعیت سابق برگشت .
یعنی کاهش دمای اتفاق افتاده به نوعی گرمای مجموعه را خدشه دار نکرد . در حالی که اگر مقداری انرژی از داشته های زمین کم میشد ، بازگشت دما به وضعیت عادی مدتی طول میکشید .
این یعنی گرمایی که به سطح زمین نرسیده در جایی ذخیره شده و در نهایت به زمین بازگشته است . 
این گرما ممکن است در دانه های آتشفشانی معلق در جو مانده باشد که وقتی به زمین بازگشته ، دوباره آن گرما را به زمین داده است .
در خصوص یک سیتم پویا مثل زمین و ورودی و خروجی گرمای آن مسائل زیادی مطرح است . یکی از مهمترین عوامل گرمایی زمین آتشفشانها هستند . در آن انفجار مقادیر زیادی گرما به مجموعه فضای روی زمین اضافه شد . این گرما ظاهرا خود را نشان نداد . ( شاید میزان آن با توجه به حجم زیاد مواد جاذب گرما روی زمین ناچیز بوده است )

بود و نبود در محیط زیست

تکنولوژی به سمتی دارد پیش میرود که در آینده بشر کمترین تاثیر مخرب را روی محیط زیست ( پیرامون ) خواهد گذاشت .
این تاثیر به نحوی خواهد شد که نبود انسان برای طبیعت تاثیری نخواهد داشت .
شاید در روزگاران گذشته نیز موجودات باهوشی بوده اند که با نبود آنها محیط زیست تاثیری نپذیرفته باشد !

در احوال سگ نفس

سگ نفس دو آزار دارد . یکی بر خود و دیگری بر دگران.
گاهی چنان در پاچه خلق در آمیزد که با چوب و کتک نیز خلاصی خلق ممکن نگردد. از این رو حبس و تادیب جزو قوانین مدنی بشر گردید.
تا اگر کسی نتوانسته سگ نفس را لجام زند و این سگ به آزار خلق برخاست , در جهت کمک شخص , سگ را محبوس دارند و تادیب کنند تا به صلاح گراید .
گاهی جرم کمتر است.  نفس به آزار خود پردازد. هر آنچه صلاح فرد آید ضد آن کند .
خوراکی مفید را بگذارد و به خوراکی غیر مفید , گاهی مضر عمل نماید . اعمال صلاح بگذارد و گاه به اعمال غیر صالح پردازد. از راست فاصله گیرد و به با کج در آمیزد .
برای این حالات نیز طبیب نسخه‌ها دارد حسب بیماری و شدت آن . گاه خدمت فرماید و گاه ریاضت و مجاهدت .
اما بیچارگان درگاه الهی را نیز دست آویزی دارند که همگانی و همه زمانی است.
دامن رسول خدا و اولیا الله .
اشعار پیشینیان در این خصوص زیاد است از جمله
هیچ نکشد نفس را جز ضلع پیر *** دامن این نفس کش را سخت گیر
پس به هر دستی نباید داد دست ....
کیست مولا آنکه آزاد کند *** بند رقیت ز پایت وا کند
روی دل است سوی تو قوت دلست بوی تو*** مستیم از سبوی تو دست منست و دامنت
قرآن میفرماید "الا بذکرالله تطمئن القلوب "
چون به ذکر خداوند مشغول شوی,  قلبت آرام گیرد.
بزرگان عرفا نیز فرموده‌اند که درویش به خود پردازد . چون به خود پردازد عیب خود بیند و چون عیب خود بیند به عیب دیگران نپردازد.
سعدی فرماید
ای که پنجاه رفت و در خوابی *** مگر این پنج روزه دریابی
تا کی این باد کبر و آتش خشم *** شرم بادت که قطرهٔ آبی
کهل گشتی و همچنان طفلی *** شیخ بودی و همچنان شابی

شکل حکومت

دو گونه شکل حکومت داریم که همه انواع حکومتهای اتفاق افتاده را شامل میگردد. 

یکی حکومت از بالا به پایین و دیگری حکومت پایین به بالا . در حکومت از بالا به پایین انواع سیستمهای معروف حکومت پارلمانی و نخست وزیر انتخاب مردمی و رئیس جمهوری انتخاب مردمی تا دیکتاتوری و کمونیستی و غیره را در بر میگیرد .

در این حکومت از بالا تصمیماتی گرفته میشود و آنرا برای پایین تر ها اعمال میکنند.

مثلا در شهرداری تصمیم به هرس درختان در شهر گرفته میشود . در نهایت طبق ضوابط پیمانکار واجد شرایط با حداقل قیمت انتخاب شده و کار به او محول میگردد. آن پیمانکار پرسنل ارزانی را معمولا از میان کسانی که از شهرستان برای کار به شهر آمده اند را روزمزد استخدام کرده و به صورت فله ای شاخه های درختان را کوتاه میکنند. به نحوی که جای اشکال گیری نباشد . کوتاه بودن شاخه با رشد جبران شدنی است . اما بلند بودن آن اشکال کار و موجب جریمه مادی است . بنابراین همه شاخه ها به نحو افراطی تا جای ممکن کوتاه میگردند ! 

این هرس بهینه هر درخت نیست .

اگر مردم محله خود درختهایشان را هرس میکردند یا هر خود آنها به هرس کننده سفارش نوع هرس مورد تقاضای خود را میدادند ، آنوقت بهترین هرس درختان مطابق خواست مردم خانه هایی که درخت در کنار ایشان است اجرا میشد.

اینکار نه فقط برای مورد پیش پا افتاده ای چون هرس درختان مشهود است . حتی در موارد حاکمیتی مثل برقراری امنیت در خیابانهای شهر نیز مصداق دارد . اولویت پلیس ، رضایت فرماندهان است . این امر میرود تا بالاترین سطوح فرماندهی و خود فرماندهان نیز به شبکه ای که به آنها " سمت " میبخشند ، وفادارند و نه آن گروهی که باید خدمات ( در اینجا امنیت ) را دریافت نمایند .

حال یک جامعه بزرگ را مد نظر قرار دهیم مثلا یک شهر بزرگ ، اگر مردم کوچه ها با هم تعامل کنند و یک نفر مسئول یا کدخدا ( بزرگتر کوچه ) انتخاب کنند ، آن شخص میتواند فعالیتهای کوچه را هماهنگ کند . 

کد کوچه ها ( کدخدای کوچه ها )  نیز یک کد محله انتخاب میکنند و همه کد کوچه ها بازوی او خواهند بود ( افراد محلی کار کن هستند و در صورت پرداخت پولی که باید افراد محله تامین کنند ، این پول در محله خرج میگردد ، باعث آبادی محله میشود و ...

کد محله ها نیز از میان خود یک کد شهرک انتخاب میکنند و به همین ترتیب کد شهرک ها نیز کد شهر را انتخاب میکنند . شبکه انتخاب از پایین به بالا و مجریان از پایین به بالا هستند . تصمیمات و بررسی ها از بالا ممکن است گرفته شود ، اما در مسیر اجرا روان میگردد تا جزیی ترین بخش های شهر .

این روش مدیریت را در ایل ها داشتیم . ( با تغییرات جزئی ) در روستاهای مستقل داشتیم و خیلی موارد دیگر .

هفت شاهزاده پارتی که حکومت سلوکیان را سرنگون کردند نیز به همین طریق انتخاب شدند . ( شوالیه های دور میز ) 

تاریخ ما تجربه موفق اینگونه حکومت را دراد و برای آینده کشور نیز اینگونه حکومت بهینه است .




تکامل اجتماعی

جامعه هم مانند هر موجود زنده ای تکامل پیدا میکند در طول هزاره ها و قرن ها میزان سطح فهم اجتماعی جامعه رشد میکند کوچک میشود یا بزرگتر میگردد در هر حال تغییر می کند.
این تغییرات اجتماعی را میتوان در جوامع جدا افتاده و جوامع نزدیک به هم مشاهده کرد . جوامع مرتبط تفاوت و تبادل فرهنگی و رشد را بیشتر قبول میکنند ، اما جوامع پیرامونی و دور افتاده کمتر در تعامل با تفاوتها بوده اند . آنها تغییرات کمتری را تجربه کرده اند .

نگاهی به وسط جهان قدیم ( یعنی خاورمیانه ) نشان میدهد که سطح درک و فهم و رفتار اجاماعی این منطقه متفاوت بوده است . این پارامترها را در کنار تغییرات اقلیمی هزاره ها و سده ها بگذاریم و مهاجرت های بزرگ اقوام با فرهنگ را نیز که کنار هم قرار دهیم مشاهده میکنیم که یک پیشرفت فرهنگی در جوامع اتفاق افتاده . این امر تاامروز بوده و یقینا در آینده نیز خواهد بود . لذا انتظار بهبود رفتار انسانها با یکدیگر و خودشان را در آینده داریم .

" دیگری بیگانه انگاری " 

کم کم رنگ خواهد باخت و شدت آن کم میشود . 

" خود شناسی " 

انفرادی و اجتماعی بیشتر خواهد شد .

افراد و جوامع " تفاوت ها و تضادها " را بهتر قبول خواهند کرد .

و در کل مردم در اعتدال بهتر و راحتتر در کنار یکدیگر خواهند زیست .