۱۳۹۴-۰۴-۱۵

میزان اندازه بسته فروش در بورس کالا

اندازه بسته کالا یا " بچ " برای فروش خیلی مهم است .
بچ های بزرگ را دلالها میخرند و آنرا خرد کرده و بین مشتریها با دریافت سود میفروشند .
اما بچ های کوچک را مصرف کننده میخرد .
بنابراین مناسب است که هر سفارش فروش تولید کننده , به کوچکترین واحد ممکن قابل فروش باشد .
مثلا آهن به یک تن و غیره ( اندازه این کمترین را بورس کالا باید تعیین کند )
و اولویت فروش با اندازه های کوچک باشد ( به سود مصرف کننده نهایی )
با این روش کمترین هزینه دلالی به محصول نهایی اعمال خواهد شد .
یکی از اهداف بورس کاهش هزینه دلالی و واقعی شدن قیمت کالاها است .

۱۳۹۴-۰۴-۱۴

دادگاه ویژه مبارزه با فساد

با توجه به حجم فساد و سوء استفاده ار موقعیتهای شغلی و ایجاد هزینه برای مردم و غیره .
لازم است یک دادگاه با قاضی متخصص به همراه شبکه اطلاع رسانی به سرعت به موارد فساد رسیدگی کند .
چیزی مشابه دادگاه انقلاب یا دادگاه نظامی در زمان جنگ .
رسیدگی با سرعت , جریمه های بالا , تبعید و زندان و غیره از ویژگیهای این دادگاه خواهد بود .
اطلاع رسانی نقش مهمتری دارد و ایجاد جو ناامنی برای مفسدین بسیار مهم است .
مردم نیز مجالی برای رسیدگی به ظلم خواهند یافت .

مدیران ارشد غربی چه تخصصی دارند ؟

نگاهی به جهان و درگیریهائی که در همه جای جهان بخصوص بعد از جنگ دوم جهانی وجود داشته به ما سرنخ میدهد .
حتما مدیران ارشد کشورهای غربی باید افراد نظامی باشند که بیشتر از ابزار نظامی در برخورد با اتفاقات جهان عکس العمل نشان داده اند .
نگاهی به فیلمهای هالیود به ما میگوید که آدمها دو نوع هستند !
آدم کش بد
آدم کش خوب
پس چه بهتر که ما ( غریها ) " آدم کش خوب " باشیم !
و آنچه میخواستند شدند.
اگر این مدیران ارشد حقوقدان بودند چه برخوردی با وقایع داشتند ؟ کار را به دادگاه ها میکشاندند و الان همه کشورهای جهان سوم تا گلو در بین پرونده های حقوقی پیچیده اسیر غرب بودند .
اگر بازرگان میبودند چه ؟ ارتباطات تجاری توسعه میافت و امنیت جهانی برقرار میشد . امنیت و اطمینان لازمه تجارت است . همه مردم دنیا مصرف کننده ( مشتری بالقوه ) هستند .
این مدیران ارشد غربی یک رئیس باید داشته باشند . روی سخن با آن روسا است .
در حلقه مدیران ارشد غربی باید یک تعادلی بین نظامیان و سایرین باشد . تعادل لازمه سیاست متوازن است . زمانی که به یک سو تمایل زیاد شد ، عواقب نا مطلوبی بروز خواهد کرد که تاثیرش به خود غربیها نیز برخواهد گشت .
نه از ترس آن عواقب ، بلکه برای رشد متوازن جهانی باید تعادل در همه موارد رعایت گردد . تجار از هزینه بیزارند و معمولا این هزینه را به دیگران واگذار میکنند . نتیجه آن آلودگی محیط زیست و رشد سرطان و بیماریهای مشابه در سرتاسر جهان است .
یک عامل متعادل کننده در میان مدیران ارشد لازم است که الان وجود ندارد .

۱۳۹۴-۰۴-۱۳

تقسیم بندی قرآن از حرکت در راه خدا ( سلوک الی الله ) در سوره کهف


به صورت کلی تمام سفر به سه بخش تقسیم شده است . سفر اصحاب کهف ، سفر موسی با خضر و سفر ذوالقرنین .
بخش اول : سفر بر اساس عقل و درک شخصی است . در این مرحله ، انسان به فطرت  بندگی خود پی میبرد و گام در راه یکتا پرستی میگذارد . و حد آن شناخت خود و خدا و رسیدن به آنجا که از بذل جان برای حق نه تنها ابا نداشته بلکه مشتاق و درخواست کننده باشد .
اجزای این سفر شامل
الف ) شناخت خود و خدا و رابطه بندگی با او
ب ) مجالست با خدا دوستان و دوری از دیگران
ج ) هجرت از همه داشته ها به سمت جامعه  یکتا پرست
د) صبر و خواب
ه ) بیداری و پی بردن به فاصله خود و خلق
و ) اطمینان به خدا و رضایت از او و درخواست هجرت به سرای باقی
یا طی سه مرحله
الف ) دوره سکون – شامل شناخت خود و انس با موحدین و دفع مشرکین
ب ) دوره هجرت – شامل ترس از دیگران و پناه به خدا بردن ( رفتن به غار ) و اطمینان به او
ج ) گرفتن خداوند بنده را و حمایت و هدایت او در جهت مسیر الهی
در این سفر تفاوت بنده موحد و مشرک آشکار میشود .
بخش دوم سفر : شامل شاگردی موسی از خضر ، آداب این سلوک را عرفا بیان کرده اند و در شرح تقسیم بندی  آن زیاد سخن گفته شده که مشهور آن هفت شهر عشق عطار است .
اما در این سفر بنده موحد به اسرار الهی آشنا شده و تا مرحله ای پیش خواهد رفت ( مرتبه خضری ) که امین الهی است و به فرمان خدا قتل کودک میکند ( همه کودکانی که به هر دلیل از دنیا میروند ! ) و دیوار بر پای میدارد ( همه محافظتها از همه افتادن ها ! )
اجزای این سفر سه قسمتی است و مقدمه آن عزم موسی برای رسیدن به مرج البحرین و زنده شدن ماهی مرده دل و عدم تشخیص و بازگشت به آن محل و دیدن خضر است تا قبولی خضر همراهی موسی را و گذاردن شرط ، آن هم به حکمت الهی .
الف ) سوراخ کردن کشتی ( تن و نفس ) تا آن سلطان غاصب ( نفس اماره ) ، آن کشتی را نگیرد و کشتی در دست مالکان آن بماند .
ب ) کشتن کودک ( نفس اماره ) تا خداوند فرزند بهتر( نفس مطمئنه ) به والدین ( صاحبان کشتی ) بدهد .
ج ) برپائی دیوار تا گنجی که در زیر آن است به دست نا اهل نیفتد و آن فرزندان صغیر ( صاحبان کشتی و والدین کودک ) بعد از بزرگ شدن آن گنج را صاحب شوند .
بخش سوم : مرتبه ذوالقرنینی – تا اینجا بنده به راه اسلام آمده و مرتبه تربیت نفس را طی کردن و لیاقت داشتن آن گنج را پیدا میکند . حالا بنده ، نماینده الهی ( و خلیفه الله ) است برای حکومت بر زمین .
إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَآتَيْنَاهُ مِن كُلِّ شَيْءٍ سَبَبًا ﴿۸۴﴾ کهف * ما در زمين به او امكاناتى داديم و از هر چيزى وسيله‏اى بدو بخشيديم  ﴿۸۴﴾
این سفر نیز سه بخش دارد .

الف ) سفر به غرب تا غروبگاه ودر چشمه های گل آلود جائی که زندگی غروب میکند و تن به زمین بازخواهد گشت . نگاه خلیفه الله است بر خلق و دیدن باطن آنها . غرب انتهای دنیا است و انتهای دنیا جائی است که غروب کنندگان زندگی ایستاده اند . سوال خدا که با آنها چه میکنی ، مرتبه خلیفه الهی را میرساند و بیان عدالت الهی بر آنها که " هر که ستم ورزد عذابش خواهیم کرد و سپس نزد پرودگارش عذابی سخت تر " و" هر که ایمان آورد و اطاعت حق کند ، او را به کار آسان واخواهیم داشت "
این اسفارسفر به دیدن است که به قدرت الهی ، خلیفه الله به لحظه مرگ خلق سفر میکند و شاهد آن خواهد بود ، حال امروز بنده در هر مقطع سنی که باشد . ( این در سفر شرق و غرب است )
ب ) سپس به شرق رفت جائی که خورشید طلوع میافت . این طلوع زندگانی است و همه اطفال در بدو تولد عریان هستند . و نور الهی بی مانع ( کارهای دنیا – خیر و شر – بدون لباس تقوا و بدون لباس گناه ) و خداوند بر همه مراتب او و آنچه میدانست و خبر میافت احاطه دارد .
ج ) رسیدن به محل دو سد رسید که قومی زبان نفهم قرار داشتند . و درخواست ساخت سد در مقابل یاجوج و ماجوج را نمودند .
آن قوم افرادی هستند که بین تولد و مرگ قرار دارند . و از خلیفه الهی در مقابل قوم یاجوج و ماجوج درخواست سد ساختن دارند . آنها قومی هستند که جسم و روح را نابود میکنند .
خلیفه الهی مزد نمیخواهد و میتواند خودش بسازد ، اما هنر آنجا است که برای تربیت خلق ساخت سد را با زحمت مردم ( قوای انسانی ) انجام میدهد .
قوای بدن ، مس و آهن آورده و در محل سد میگذارند . ( سپس با آتش آنرا ذوب کرده و سد غیر قابل عبور میشود ) رسیدن پیروان به مرحله مخلصین ( نه " ارادتمندان " که اول دیدن خلیفه است ، بلکه "خلاص شدگان" که آخر دین خلیفه الهی است  )هدف است . این سد ساخته شده توسط مهندسی خلیفه الهی پایدار است تا آن زمان که خدا بخواهد . ( خداوندمیفرماید " ان ما شاءالله " مگر آنچه خدا بخواهد . یعنی بلعم باعور ها اگر در قالب اهل دین هم پنهان شده باشند ، سدشان را خداوند به فرمان خود سوراخ میکند و آنچه که رشته اند پنبه خواهد شد . پس باید بسیار مواظب بود و در هیچ مرحله خود را ایمن از آتش عذاب نباید دانست )
چون کار تمام شد گفت : قَالَ هَذَا رَحْمَةٌ مِّن رَّبِّي فَإِذَا جَاء وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاء وَكَانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا ﴿۹۸﴾ کهف * گفت اين رحمتى از جانب پروردگار من است و[لى] چون وعده پروردگارم فرا رسد آن [سد] را درهم كوبد و وعده پروردگارم حق است ﴿۹۸﴾
تا اینجا این اسفار در این سوره تمام میشود . میتوان سفر ذوالقرنین را در تاریکی و جدا شدن از خضر را نیز به داستان اضافه کرد و یا داستان موسی و خضر را بسط داده و الی آخر .
اما آنچه در این سوره بوده ، به نظر، منظور خدا است و برای اصحاب بصیرت کافی است .
این ستور نگاه کردن به سه داستان سوره کهف است با دید اسفار و مرتبه های بنده از آغاز سفر تا مرتبه خلیفه الهی و بازگشت او برای هدایت خلق .

واقعا رقیب پنتاگون کیست ؟ آیا آمریکا پیشرو بودن نیروی نظامی خود را حفظ خواهد کرد ؟

با اعلام این که پنتاگون خواهان برتری نظامی از " کره شمالی " و " ایران " و سوریه " است ، دنیا چه استنباطی از آینده نیروی نظامی آمریکا خواهد داشت ؟

این کشورها ، عامل بای و بهانه حضور نظامی میتوانند باشند ، اما کشورهای گروه اول باید با هم رقابت کنند .

همگان میدانند که روسیه و چین رقبای اصلی آمریکا هستند . گر چه روسیه عملا شروع کرده به پیشرفت های نظامی خاص ( گام مهم در پیشرفت سلاح گذاشتن ) اما چین حرکت کند خود را عملا سرعت بخشیده و از عیان شدن آن هم ابائی ندارد .

به لانه برگشتن عقاب آمریکا به بهانه این که از لانه جنگ جدید ( نرم افزاری و جنگ از راه دور و ...) را انجام خواهد داد ، باعث میشود که دو رقیب غرب پیشرفتهای عملی و اجرائی مهمی را بردارند .

سرعت پیشرفت نظامی هند و حضور آن در سطح جهان ناچیز است و اصلا قابل مقایسه با روسیه و چین نیست .

گلوگاه های دنیا میرود که به تدریج توسط چینی ها اشغال شود . حتی در اروپا نیز نیروهای سرمایه داری چین حضور فعال و گاه تعیین کننده دارند .

" بازی سرمایه داری به ضرر غرب پیش میرود " چین با ابزار سرمایه داری در حال فتح قلل غرب است .

بسیار جالب میشد اگر فیلیپین ، درخواست عضویت بع ایالت متحده میداد . با برقراری قوانین آمریکا در فیلیپین ( قانون اساسی ) و پذیرش قانون محلی فیلیپین به عنوان قانون ایالتی و به تدریج اصلاح تا انطباق قوانین فیلیپین ، آمریکا همسایه چین شده و بهتر از خاک خود ( منافع خود ) در آن منطقه دفاع خواهد کرد .

بازی اقتدار گرانه چین ، ماندگار ، بلند مدت و با نقش جهانی خواهد بود .

گر چه دنیا از تنها ابر قدرت بودن آمریکا دل خوشی ندارد ، اما نمیخواهد تجربه مشابه را با چین نیز داشته باشد .

عواقب این کار غیر قابل پیش بینی است . دفعه آخر سلاطین چینی ( مغولی ) حکومت عثمانی را در بیخ گوش اروپا ساختند که با روحیه " روم شرقی – اندلوسی " تا میانه های اروپا پیش رفتند .

این بار چه خواهند کرد ؟

۱۳۹۴-۰۴-۱۲

آموزش قرآن

آموزش قرآن سه بخش دارد . طبیعی است که در همه ممالک اسلامی باید آموزش دینی ( اسلام ) و قرآن آموخته گردد .
قبل از هر درسی باید تاریخ فرستادن پیامبران درس داده شود . این امر که همه پیامبران الهی بکی هستند و هیچ فرقی بین آنها نیست. و خداوند زمین را از خلیفه الله خالی نمی‌گذارد . و گفته شود که این مطالب از جمع آوری تورات و قرآن است .
بخش اول لفظ عربی است . حیف است فرزندان ما لفظ عربی قرآن را بتوانند بخوانند و به زبان عربی نتوانند تکلم کنند .
مبنای این درس کتاب قرآن و هدف رو خوانی قرآن کریم است . در کنار این مفاهیم معنی و دستور زبان عربی نیز باید درس داده شده و در کلاس درس به زبان عربی ( حتی المقدور ) تکلم صورت گیرد . این مرحله از اولین سالها که بتوان زبان غیر مادری را وارد درس نمود باید انجام شود .
این درس برای فرزندان سایر ادیان اختیاری خواهد بود .
در جامعه زیاد میبینیم افراد تحصیل کرده که یکبار به معنی قرآن آشنا نشده‌اند ! حتی افرادی که درسهای مرتبط خوانده‌اند .
برای همه مردم باید حداقل یکبار معنای قرآن را بدون کم و زیاد خوانده باشند . حتی مردم سایر ادیان که در جامعه اسلامی زندگی می‌کنند باید با اعتقادات و بخصوص قرآن آشنا باشند . پس این درس عمومی و برای همه باید تدریس شود .
بخش اول قرآن , سوره های مکی است . این سوزه ها برای بیان اعتقادات و استحکام آن است .
سالهای اول دبیرستان مناسب این بخش است .
بخش دوم قرآن که شامل بیان شریعت و آداب قالبی است در سالهای آخر دبیرستان بهتر است تدریس گردد .
این بخش قرآن باید به زبان مادری تدریس گردد . رعایت ترجمه خوب و دور بودن از هر گونه تفسیر بسیار مهم است .
قرآن سرشار از آیاتی است که توصیه به فکر کردن و به کار بردن عقل دارد .
فرزندان ما باید به فکر کردن و به کار بردن عقل , بخصوص در قرآن تشویق شوند . آنها اگر نیاز داشتند باید راهنمایی شوند که چگونه میتوان جستجو کرد و از معانی ( و درس ) به متن قرآن رجوع کرد و همچنین چگونه میتوان به اکثر تفاسیر که به صورت آنلاین در دسترس است رجوع نمود .
در آن زمان فرزندان ما با دید باز و عاقلانه باید دین خود را انتخاب نمایند که در قرآن کسانی که بدون تحقیق و تفکر دین پدرانشان را پیروی کردند نکوهش شده‌اند .
بوجود آمدن این همه گروه های آدم کشی در ممالک اسلامی و به اسم اسلام نشان از آن دارد که این افراد بدون تحقیق و علم به اسلام و فقط بر اساس دین پدرانشان خود را مسلمان نامیده و فکر کردند که مومن هستند و بقیه کافر و خونشان مباح و الی آخر .
انتخاب دین باید با تحقیق و عالمانه باشد .

۱۳۹۴-۰۴-۱۱

چرا امید به رشد اقتصادی در بخش ساخت و ساز غلط است ؟

به حرکت درآوردن اقتصاد توسط بخش مسکن امری صحیح است به شرط آن که از این دارو بیش از حد استفاده نشود .
امروز در همه شهرهای بزرگ جمعیت به حداکثر توان اقلیمی منطقه رسیده است . همه شهرهای بزرگ یا برنامه های جلوگیری از مهاجرت دارند و یا نیاز به تدوین آنرا احساس می‌کنند .
گر چه این سیاستهای جزیره ای باعث رشد شهرهای اقماری شده , اما امروز اکثر این شهرهای اقماری نیز متصل به شهرهای بزرگ هستند و از اقلیم شهرهای بزرگ تغذیه می کنند .
اگر سیاست رشد جمعیت شهرهای بزرگ را متوقف بخواهیم , یعنی مایل به افزایش جمعیت در شهرهای بزرگ نباشیم , چرا در این شهرها باید واحد مسکونی اضافی بسازیم ؟
ساخت خانه‌های اضافی گر چه چرخه سوداگری و تورم را به گردش در می آورد , اما این واحدها خالی خواهد ماند .
اگر این خانه‌ها مستاجر یا کسی که در آن زندگی کند بیابد , یعنی جمعیت شهر اضافه شده و این با سیاست عدم رشد این شهرها مغایر است !
امروز هزاران مسکن مهر بی مشتری داریم , چه بسا امتیازات بخش مسکن سبب شده این خانه‌های خالی چیزی شبیه سوله های دهه هفتاد گردد . هزاران سوله با موافقت اصولی و جهت دریافت وام بانکی ساخته میشد و متاسفانه همه خالی , خیلی از این سوله ها حتی بدون دیوار تا امروز دوام آورده اند .
برای رشد اقتصادی باید از داروی دیگری استفاده کرد , رشد ساخت و ساز جواب مناسبی نیست .

۱۳۹۴-۰۴-۱۰

چگونه تولید ناخالص داخلی را ده برابر کنیم ؟

امروزه از مشکل رشد 3 درصد صندوق بین المللی پول و رکود تورمی و کمبود اشتغال صحبت میشود و برای خروج از این معضلات راه کار ارائه میگردد . البته راه های پیشنهادی در محاسبات گاهی یک درصد به رشد اقتصادی کمک میکند .

اما مشکل اساسی ما این است که افق دید را کوتاه قرار داده ایم . اگر رشد اقتصادی چند برابری اتفاق بیفتد تمام آن مشکلات حل خواهد گردید .

یکی از راه های پیش روی ما راهی است که روسیه قبل از ما آن را امتحان نموده است . روسیه با توسعه صنعت نفت و گاز سعی نمود اولین عرضه کننده انرزی به اروپا باشد . ما نیز توان بالای بلقوه منابع نفتی داریم . باید از تمام توان خود برای افزایش قابلیت عرضه گاز و نفت استفاده کنیم .

استخراج حدود 9 ملیون بشکه نفت در روز غیر ممکن نیست . با این کار در ادامه حرکت عربستان ، میتوانیم سایر تولید کنندگان جهانی را از میدان خارج نمائیم .

افزایش استفاده از انرژی خورسیدی در داخل کشور به ما اجازه میدهد که از منابع انرژی خود برای تولید کالا استفاده کنیم . برای گاز ما هر میزان تولید کنیم مشتری وجود دارد . اما برای نفت ممکن است با کمبود مشتری روبرو گردیم . در اینجا باید این ماده خام را به محصولات دیگر پتروشیمی تبدیل کنیم . و البته این توانمندی را (بصورت بالقوه ) داریم .

باز نمودن مبحث گردشگری در مبحث خود میتواند باعث افزایش درآمد بخشی به بیش از چند ده برابر درآمدهای قبلی گردد . اما این نیز کافی نیست . با توجه به افزایش رفاه مردم داخل باید نسبت به توسعه سفرهای داخلی و پذیرش خارجی اقدام لازم صورت پذیرد .

در صنعت خودرو باید انقلابی صورت پذیرد و از مونتازکار بودن به تولید کننده خودرو تغییر مسیر دهیم . باید بتوانیم طراحی موتور و بدنه خودرو را به اجرا درآوریم . این توان بالقوه وجود دارد . با تلاش میتوانیم آنرا به ظهور برسانیم .

استفاده از منابع معدنی با توجه به رشد ایر صنایع ، خود به خود پیشرفت خواهد نمود . باید یاد بگیریم که منابع را بصورت خام فروشی واگذار نکنیم .

باید در تجارت منطقه ای و جهانی نقش پر رنگی داشته باشیم . باید بتوانیم کالای یک کشور را به کشور دیگری صادر کنیم . باید بتوانیم در کشوری دیگر کشاورزی کرده و نیاز خود را از این طریق وارد کنیم . باید بتوانیم اضافه محصول تولیدی خود در کشور دیگر را به کشور ثالث صادر کنیم .

توسعه راه های داخلی ( اتوبان و ریلی ) و ارتباط آن با کشورهای همجوار باعث رشد اقتصادی مناطق دورافتاده خواهد گردید . سرعت افزایش این کار میتواند سرعت رونق کشور را افزایش دهد .

توسعه صنایع داروئی بر اساس داروهای گیاهی ( تاامروز انجام شده ، اما کافی نیست ) و توسعه کشت گیاهان داروئی و برداشت معقول این گیاهان از دل طبیعت ، ضمن ایجاد اشتغال ، باعث توسعه بیشتر کشور خواهد شد .

بازسازی و رونق همه جوانب بورس از اولویتهای کشور است با توسعه بورس ، امکان سرمایه گذاری همه مردم در رشد کشور فراهم می آید و باید این امر مورد تشویق قانونی نیز قرار گیرد .

باید در صنایع نوظهور ( محیط زیست – سلولهای بنیادین – فضا- دیجیتال و اطلاعات و غیره ) پیشرو باشیم .

باید قوانین کشور مورد بازنگری دسته ای قرار گیرند تا با شرایط جدید جهانی و داخلی هماهنگ گردند . هر دسته قوانین باید یک عمر فعالیت داشته و در زمان مشخص مورد بازنگری کلی قرار گیرند .

مبارزه با فساد ، در همه مراتب آن باید مد نظر قرار گیرد .

با آزداد سازی نرخ ارز باید به صنایع داخلی اجازه داد تا بتوانند با صنایع سایر کشورها رقابت سالم داشته باشند .

توسعه ارائه خدمت برای آسیبهای طبیعی ( سیل و زلزله و غیره ) باید توسعه یافته و از کمک به سایر کشورهای منطقه و جهان نیز چیم پوشی ننمود .

همه این موارد و موارد دیگر میتواند همه مشکلات اقتصادی جاری را حل نماید . باید دید بلند داشت و قدمهای بلند برداشت . 

حلقه های نزدیک

تعویض مدیران در دستگاه های دولتی امری معمول است . طبیعی است که مدیران جدید به پرسنل قبلی اطمینان لازم را ندارند و با آنها هماهنگ نیستند . طبیعی است که تعدادی از افراد مورد وثوق خود را به همراه بیاورند .

این حرکت بصورت حلقه ای رخ خواهد داد . حلقه اول و نزدیک ممکن است با چند تعویض مواجه شود . این حرکت حلقه های بعدی مدیریت را طی خواهد نمود تا کل سازمان با مدیر جدید هماهنگ گردند . البته کارکرد سازمان باید در این میان جریان داشته باشد .

این که اولویت مدیران به ترتیب از نزدیک به خارج است به ایشان کمک میکند تا جزیره حاکمیت خود را گسترش دهند . گر چه همیشه اینطور نیست و اغلب همه زیر دستان خود را بامدیر جدید هماهنگ میکنند .

مدیریت ارتباط و کارکرد حلقه ها مبحث مهمی است که مدیران باید در نظر داشته باشند .

 

کدام مرز اسرائیل ایمن است ؟

مرز شمالی !

برخلاف تصور غرب ، بدلیل وجود یک ارتش قوی در مرز شمالی ، این تنها مرز امن اسرائیل است . از آن سو هیچ عملیاتی اسرائیل را تحدید نمیکند .

اگر اسرائیل از عملیات زیاده خواهی سرزمینی صرفه نظر کند ، به راحتی میتواند در امنیت با مردم لبنان روزگار بگذراند .

اگر این مرز در دست مزدوران فالانژ هم میبود ، به این ایمنی که امروز هست نبود .

غربیها باید وجود حزب الله را در مرز شمالی اسرائیل یک فرصت مثبت ارزیابی کنند و به فکر سایر مرزهای اسرائیل باشند .

مرزهای اردون و مصر فعلا خطرناک ترین مرزهای اسرائیل برای آینده خواهند بود . اینها مرزهائی است که تکلیفش روشن نیست و آن سوی مرز هم آرامش قبل از طوفان برقرار است .

اگر مشکل سوریه و مرز آن با اسرائیل حل شود ( مسئله بلندیهای جولان ) سوریه نیز با اسرائیل مشکل جدی نخواهد داشت . با استقلال فلسطینیان دیگر مسئله سایر فلسطینی ها صاحب پیدا میکند و هر کسی طلایه دار سخنگوئی فلسطینیان نخواهد بود . اما بعد از این وقایع ، مرزهای اردون و مصر کماکان ناآرام خواهند بود .

اگر غرب از تجربه تجزیه پاکستان استفاده کند و از اول دو کشور غزه و فلسطین را به رسمیت بشناسد ، مشکلات بعدی و ناآرامیهای احتمالی بعدی کمتر خواهد شد . این دو منطقه سالها مشغول بازسازی و اقتصاد نابود شده خود خواهند بود . با توجه به حداکثر رشد ممکنه اقتصادی این دو منطقه ، هیچ یک سالها توان بالایی نخواهند داشت . شاید برای غرب بهتر باشد که به آنها اجازه دهند مشغول مشکلات داخلی خود باشند تا در پناه یک دشمن همسایه حالت دائما دفاعی داشته باشند .