۱۳۹۸-۰۸-۰۱

تحلیل تمدنی جمعیت های انسانی و شبه انسانها

یک جامعه حیوانی را در نظر بگیریم و تحلیل کنیم . جامعه شیرها .... جامعه شامپانزه ها و غیره . می بینم که یک ویژگیهای حیوانی است که در جوامع حیوانی بسته به میزان رشد عقلی و پیچیدگی اجتماعی تغییر می کند و میتوان آنرا به یک مسیر رشد تشبیه کرد. بنابراین روی این مسیر میتوان سرنوشت جوامع پاینتر و بالاتر را تخمین زد .

اما در جوامع انسانی یک تغییر اساسی وجود دارد که در این حلقه نیست .و آنهم اعتقاد به جهان پس از مرگ . خدا و بقیه متعلقات وابسته است . 

آنچه اکثر مردم روی زمین اعتقاد دارند . وجود خداوند آفریننده است .و همچنین حساب و کتاب بعد از مرگ و خیلی چیزهای دیگر . اما اینها را حیوانات ندارند .

در تحلیل های جانور شناسی برای جوامع نئاندرتال و سایر شبه انسانها ( می گویند هفت گونه شبه انسان حتی تا چند هزار سال پیش روی زمین زندگی می کردند که امروز همه آنها از بین رفته و فقط انسان باقی مانده است )

آنچه برای شبه انسانها تحلیل گردد ، ادامه داستان رشد عقلی و تمدنی جانوران است . اما باید به آخرین حلقه حیوانات شبه انسان، موارد اعتقادات ماوراء طبیعت را اضافه کرد . بلکه باید پارامتر وجود خداوند را نیز وارد نمود ( برای غیر خدا باوران نیز معجزاتی که در تاریخ ثبت شده به عنوان یک نیروی هنوز کشف نشده بیرونی باید مورد تائید قرار گیرد ) 

میدانیم که این اعتقاد و شناخت فقط مختص انسان است و سایر انواع انسان گونه ها حتی اگر بسیار از منظر ظاهری شبیه انسان باشند فاقد آن هستند. بنابراین داستان پیشرفت تمدنی دو گونه انسان و شبه انسان بسیار از هم متفاوت خواهد بود. 


هیچ نظری موجود نیست: