۱۳۹۹-۰۹-۱۷

شرکتهای دولتی و سهامداران بورسی

سهامداران خرد بورسی نه توانی دارند که در انتخاب هیئت مدیره شرکت کنند و نه توان علمی اظهار نظر در خصوص تعیین اعضای هیئت مدیره را دارند . 
حتی افرادی که میزان بالای سهام یک شرکت را دارند نیز با فرض داشتن تیمی که دانش کافی را داشته باشند ، در فکر سودهای کوتاه مدت خود هستند و منافع بلند مدت شرکت را در نظر نمی گیرند . آنها ولو به قیمت ورشکستگی شرکت ، راغب این هستند که در کمترین زمان ممکن قیمت سهام به بیشترین مقدار برسد و نمای افق شرکت روشن باشد تا برای سهمی که می خواهند بفروشند ، خریدار داشته باشد.بنابراین این افراد هم منطقا نباید در هیئت مدیره شرکتها نقش داشته باشند . زیرا به ضرر شرکت ، صنعت و همه سهامداران خرد اقدام می کنند .
از سوی دیگر هر کسی در هیئت مدیره باشد ، با ارتباط با سایر افراد غیر هیئت مدیره ، میتواند اطلاعات مهم را به آنها منعکس نموده تا از نوسانات واقعی قیمت سهم مثل نهایی شدن قراردادهای خوب - یا اطلاع از ضرر های مقطعی شرکتها ، نسبت به خرید و فروش سهام و کسب سود کوتاه مدت به ضرر سهامداران دیگراقدام نمایند .
بنابراین برای رفع این معایب خرید و فروش سهام نباید در افق کوتاه مدت اتفاق بیفتد . زمان خرید و فروش باید بقدری بزرگ باشد تا نوسانات مقطعی اظهار نظرهای هیئت مدیره در آن تاثیر نگذارد . این زمان میتواند ماهانه - سالانه یا سه ماهه باشد . 
جلوگیری از خرید و فروش روزانه سهام میتواند نوسان قیمت سهام را به رشد واقعی شرکتها نزدیک نماید و رشد و سقوط کوتاه مدت را به حداقل برساند .
از سوی دیگر هیئت مدیره این شرکتها بهتر است از درون خود شرکتها باشند . انتخاب افراد خارج از شرکت باعث کاهش کارائی و سرعت تصمیم گیری و اثر بخش بودن هیئت مدیره دارد .
اگر این شرکتها صد درصد خصوصی بودند . اعضای هیئت مدیره از میان شرکا انتخاب میشد و مدیر عامل - مدیر مالی - مدیر مهندسی یا تولید از اعضای هیئت مدیره بودند . بر اساس نوع شرکت سمتهای تحقیق و توسعه - نیروی انسانی و برخی دیگر از مدیران میانی میتوانند عضو هیئت مدیره باشند. اما لازم است ناظران شرکت از شرکتهای خصوصی حسابداری خارج از سازمان باشند . لازم است یک نفر از طرف دولت در هیئت مدیره حضور داشته باشد و این شخص فرد امنیتی باشد تا کلیه مواردی که ممکن است باعث فساد شود ، بدون دخالت در امور شرکت به سازمان مطبوع خود اطلاع رسانی نماید . 
بدین ترتیب ضمن داشتن کنترل روی همه شرکتها ، آنها می توانند با بیشترین توان ممکن در جهت رشد پیش بروند . 
همچنین لازم است همه صنعت ها یک شرکت مادر تخصصی داشته باشند تا آنها را هدایت نمایند . 
تولید خاک چینی توسط شرکت مشترک تولید کنندگان ظروف چینی نمونه خوبی از این کار است . تولید کنندگان لوازم خانگی و همه کارخانجات مشابه ، مشترکا یک شرکت طراح و هدایتگر باید ایجاد نمایند تا نسبت به رشد تکنولوژی و سایر امور توسعه ای مشترک شرکتها عمل نماید . کاری که توسط تک تک شرکتها عملی نیست .

هیچ نظری موجود نیست: