۱۳۹۳-۰۷-۰۶

جهانی شدن و تاثیر رفتار افراد ملل دور بر یکدیگر ، جهان نیازمند قانون و دادگاه مشترک میباشد.


مثال یک : کوتاهی صلح بانان هلندی در بوسنی باعث مرگ چند هزار نفر در بوسنی است ، چه کسانی در هلند باید به زندان بروند؟ اگر آنها نبودند ، لااقل مردم مذکور از خود دفاع میکردند .
مثال دو : آتش زدن قرآن توسط یک کشیش در فلوریدا ( در پناه آزادی آمریکایی ) باعث مرگ چند سرباز آمریکایی در افغانستان و همچنین چند افغان گردید . کدام قاضی آن کشیش را به جرم قتل ( حالا نمیدانسته ، غیر عمد ) محاکمه کرده است ؟
از این دست مثالهای زیادی میتوان مطرح کرد ، اما این همه میرساند که
اجتماع جهانی آنقدر به هم پیوسته که قوانین داخل کشورها ، پاسخ گوی جهان امروز نیست .
باید برای ارتباطات و رفتار انسانها و تاثیر آنها بر یکدیگر یک سری قوانین جهانی مدون ( فرا دولتی ) تشکیل گردد.
هر کسی ( حقیقی و حقوقی ) مسوول کار خویش است و اگر به دیگری ( حقیقی و حقوقی ) صدمه و ضرری وارد نماید ، باید جبران نموده ودولتها راه کاری فراهم آورند تا آن مشکل دیگر تکرار نگردد .

۱۳۹۳-۰۷-۰۵

ترفند فروش پخش مستقیم فردی , برای جایگزینی نیامدن مردم به استادیوم


با ورود تلویزیون و بعدا اینترنت , از مشتریانی که مستقیما به استادیومها میرفتند کاسته شد .
برای جبران ضرر این امر , استادیومها شروع به دریافت مبالغی از شبکه‌های تلویزیونی ( پخش اینترنتی ) کردند .
راه کار مناسب برای تکنولوژی امروز جهان به شرح زیر است .
تهیه و عرضه اینترنتی مسابقات بصورت آنلاین .
مشاهده کنندگان آنلاین , کسانی که خواهان هیجان در همان لحظه بازیها هستند و یا در آن زمان امکان حضور در شهر یا استادیوم را ندارند , مبلغ کمی ( مثلا یک دلار ) خواهند پرداخت .
نسخه عرضه شده به شبکه‌های تلویزیونی با تاخیر مثلا نیم ساعته - یک ساعته , بسته به نوع مسابقه ( فوتبال - بسکتبال - بیس بال و ....) متفاوت خواهد بود .
این درآمد اضافه نسبت به قبل برای استادیومها است که سهم تیمهای بازی کننده را بصورت درصدی از درآمد میتواند پرداخت نماید .

موقوفات در زمان ساسانیان و عهد کشیشان

در یکی از نشریات نوشته شده بود که ثلث ایران وقف است .
امر وقف امر نیکویی است که هر کسی توان آن را داشته باشد خوب است انجام دهد . اما ثلث کشور جای تعجب دارد .
در زمان ساسانیان ( حدود دویست سال بعد از تشکیل سلسله ساسانی ) کل ایران بصورت وقف و اداره میشد و همه مردم بصورت کارگران یا رعیت ها ( برده ها ) روی زمین کار میکردند .
مشابه این اتفاق را در دوره حدود رنسانس در اروپا شاهد هستیم .
رفتار جوامع در شرق و غرب متفاوت بود .
در غرب بصورت حرکتهای مردمی بر ضد اشراف و قدرت آن شکل گرفت , اما در ایران بزرگان زرتشتی گرد هم آمده و راه کار مناسب برون رفت از بن بست مشکلات آن روز را پیدا نمودند .
رفتار ایرانیان نسبت به رفتار اروپاییها , انسانی تر و با نتایج بهتری برخوردار بود .
( بطوری که سلسله ساسانیان دویست سال دیگر حکومت کرد )

نگاه دیگری به مقوله آزادی


آنچه باید باشد . افراد زیادی برای آرمان آزادی جان خود را فدا کرده‌اند . در حالی که در همه جوامع به آزادی انسان اعتقاد دارند و همه نیز دم از آزادی طلبی میزنند .
استفاده وسیله ای از مفهوم آزادی به کنار ( چون از هر چیزی میتوان بصورت ابزاری استفاده نمود و بحث در آن خود موضوع جداگانه‌ای است ) این که واقعا ( فطرت و آنچه طراح مکانیسم جهانی مد نظر داشته کدام است ؟ - آنچه باید باشد )
انسان کاملا آزاد است و محدودیت آزادی او از زمانی آغاز میشود که تصمیم به زندگی در اجتماع می‌گیرد .
در اجتماع محدودیتهایی برای شخص ( به عنوان جزء اصلی اجتماع ) تعیین خواهد شد .
اولین محدودیت محدودیت وجودی است . شخص اجازه ندارد به وجود خودش ضرر بزند ( خودکشی , نقص عضو و غیره ) با ضعیف کردن خود , جامعه ضعیف می‌شود .
از اینجا ملاحظه میگردد که طرف مقابل , یک وظیفه دیگر به شخص تعلق می‌گیرد , و آن تقویت و حفظ سلامت خود است . این کار علاوه بر وجهه فطری به دلیل زندگی در اجتماع یک وظیفه هم میشود . که شخص در قبال آن مسؤول است .
در خصوص تربیت فرزندان مسؤول است و اگر کوتاهی کند , جامعه حق مواخذه دارد .
از این به بعد آزادی فرد محترم است تا حدی که موجب صلب آزادی دیگران ( فردی ) یا کل جامعه باشد .
تا اینجا همه مردم این موارد را قبول دارند . اما در جامعه همه برابر نیستند .میزان این نابرابری جای بحث دارد.
این که همه مردم با هم در شان انسانی برابرند بحثی نیست , اما جان فرمانده لشگر و سرباز , چه در زمان صلح و یا زمان جنگ یکسان نیست .
وزیران و اصحاب ثروت از جمله این گروه هستند .
این گروه را درباریان نام گذاشته‌اند , کسانی که با اصطلاحات غربی می‌گویند
خون ایشان قرمز تر است .
جامعه تا حدودی این تفاوت را میپذیرد , اما طمع درباریان از ایشان اشراف میسازد , طبقه اجتماعی متفاوت .
این اشراف به سوء استفاده از ارتباطات خود در دربار دولتی میپردازد و به جمع آوری ثروت اقدام میکند .
نتیجه این کار نابرابری فرصتها است . همچنین تفاوت رفتار قانون با ایشان است . از اینجا برای تعدیل این نابرابری مبارزات برای آزادی شروع می‌شود و از طرف مقابل ,مقاومت و سرکوب این تعادل خواهان .
چون برای عموم اصول این نابرابری آموزش داده نشده است , سوء تفاهمهایی برای طرفین پیش خواهد آمد .
قسمتی از بحث برابری زن و مرد را میتوان در این مقوله بررسی کرد .
نقش اجتماعی دو نوع در خانواده و در اجتماع تاثیر مهمی بر میزان نابرابری زن و مرد در خانواده و در اجتماع می‌گذارد .
قانون همه مردم برابرند , فقط بعضی ها برابر ترند .
بنظر می‌رسد که قانون طبیعی آزادی در جوامع انسانی است .
شاید تفاوت جوامع را در تعداد افراد برابر تر و سوء استفاده محدودتر آنها بتوان یافت . ظاهرا تلاش برای محدود و مدون کردن این امتیازات باعث مشروطه در کشورهای پادشاهی شده ولی این امتیازات در کشورهای جمهوری اروپا نیز مشاهده می‌شود .

آیا ایران واقعا کشوری ثروتمند است ؟


معروف است که ایران کشور ثروتمندی است و به دلیل منابع نفت و گاز و سایر معادن ......
درآمد ایران از همه موارد ، در بهترین سالها 100 میلیارد دلار بود .
اما این رقم کل سود نبود ! هزینه استخراج ، حمل و نقل ،بنادر و غیره حدود 30 میلیارد بود .
از 70 میلیارد بقیه باید مالیات اخذ شود . که در اینجا کسر نمیکنیم ( حدود 50% مالیات تعلق میگیرد )
اگر در آن روز جمعیت ایران 70 میلیون نفر بوده باشد ( با تقریب ) سهم هر ایرانی 1000 دلار خواهد بود – در سال .
آن روز دلار حدود هزار تومان بود ، اما اگر به قیمت فعلی هم بگیریم 3000 تومان ( برای این که رقم را حس کنیم ) میشود 3 میلیون تومان در سال . با تقسیم بر 12 برای هر ماه 250 به ازای هر فرد میشود .
این رقم تا سرانه 45 هزار دلار قطر و در همین حدود کویت قابل مقایسه نیست .
هزینه های زیادی از این 250وهزار تومان ماهانه باید پرداخت شود که اگر قید گردد از اصل ماجرا فاصله خواهیم گرفت .
ایران کشور ثروتمندی است اما ثروت آن زیر زمین نیست ، روی زمین است .
ثروت این کشور کار مردان و زنان و اندیشه ایشان میباشد. اذعان میشود سرانه درآمد ناخالص ملی ایران حدود 2000 دلار است یعنی دو برابر سهم نفتی محاسبه شده بالا . از طرفی میانگین کار مفید در ایران را 8 دقیقه اعلام کرده بودند ( منبع آن مقالات سازمان بهره وری کشور ، اوایل دهه 80 )اگر با 8 دقیقه کار معادل تمام منابع نفتی و غیر نفتی کار کرده ایم ، با 8 ساعت (480 دقیقه ) کار در روز چه ثروتی میتوانیم ایجاد کنیم؟
این داستان برای افغانستان نیز در حال تکرار است . منابع معدنی افغانستان ( گر چه امروز راه مناسب برای حمل آن موجود نیست ) تنها امید اقتصادی مردم افغانستان است .
گر چه از این منابع خدا دادی باید استفاده کرد ، اما از اصل فعالیت و تلاش نباید غافل بود.
مشکلات بالا بردن راندمان کار از 8 دقیقه خود نوشتار دیگری را میطلبد.

۱۳۹۳-۰۷-۰۳

لزوم جدا شدن شرکت نفت از بدنه دولت


فعالیتهای اقتصادی دولت از فعالیتهای حاکمیتی آن جداست . به هر دلیل سالهاست که فعالیتهای اقتصادی ( که بزرگترین آنها شرکت نفت می‌باشد ) بر دوش دولت سنگینی میکند .
با جدا شدن این بخش از بدنه دولت , امکان فساد کمتر شده و بر کارآیی این بخشها اضافه خواهد شد .
سایر شرایط کنترلی این شرکتها در جای خود باقی است , بنابراین فقط زاویه دید ساختار اداری کشور تغییر خواهد یافت و حاصل آن کارآیی بیشتر هر دو بخش دولت خواهد بود .
شرکت بریتیش پترولیوم نمونه و الگوی موفقی از این کار می‌باشد .

۱۳۹۳-۰۷-۰۲

اظهار نظر دز خصوص تصوف در طی تاریخ


برای بررسی تاریخی یک واقعیت , باید آن مسیر اصلی تصوف را شناخت و وقایع را دز اطراف آن مسیر چید و حالا بررسی تاریخی وقایع , استنباط های علمی از تحولات اجتماعی و غیره را مطرح کرد .
اگر آن هسته اصلی درست انتخاب نشود , نتیجه گیری ها صحیح نخواهد بود .
جا دارد محققان در خصوص آن هسته اولیه که در طول تاریخ ادامه دارد توجه نموده و اهمیت این هسته را در نظر داشته باشند .
همچنین هر متخصصی , با دید خود و از زاویه دید شخصی خود به مسئله نگاه میکنند .
این لزوما آنچه که وجود دارد نیست .
از سوی دیگر هر عنوانی یک گروه اصلی دارد و یک گروه که برای کسب سود به اینکار متوسل می‌شوند .
مثل جامعه پزشکان ( به خصوص در قدیم ) گروهی واقعا پزشک بوده ( مثل ابوعلی سینا ) و وجهه خدمت به خلق و کسب علم و نشر آنرا در سر داشتند . اما گروهی نیز بدون این که پزشک باشند و درد مردم را بدانند , دارو تجویز میکردند , دارو می فروحتند و از این قبیل . هر چه نتیجه پنهان تر , ادعای کاسبان راحتتر میشد .
نمونه بارز آن تشکیل سلاطین بنی امیه و ادعای جانشینی پیغمبر در شامات بود که وجهه عوام فریبی آن بر اکثریت مسلمین شناخته شده است .
تصوف نیز از این کاسبان و مدعیان زیاد دیده .

۱۳۹۳-۰۷-۰۱

نتیجه انتخابات افغانستان


اگر همه کاندیداهای شرکت کننده در انتخابات هم با مشارکت هم دولت تشکیل میدادند باز این مجموعه و سازمان ( دولت ) نمیتوانست امنیت را برای افغانستان به ارمغان آورد .
حداقل کار ممکن پنهان نمودن تعداد رای طرفین بود برای روشن نشدن درصد قومی طرفین .
اگر مردم آن سرزمین مطلع میشدند که سالها چه بر سرشان رفته است ، شاید اوضاع از این هم بدتر میشد .
گر چه به همه نیروهای درگیر در افغانستان برای دستیابی آرامش امیدی نیست ، اما طبیعی است که آنها هر کار ممکن را آزمایش نمایند .
جالب خواهد بود که اینکار از ایران بر خواهد آمد و بس . گر چه اغلب دست اندرکاران اوضاع افغانستان میدانند ولی اظهار نمیکنند . روزهای طلایی فاسدان به پاییز رسیده و تا زمستان و از بین رفتن آنها چیزی نمانده است .
امید است که با شروع بهار ، مردم افغانستان روی آرامش را ببینند.

استفاده از بازنشستگان نظامی برای خدماتی که موردنیاز کشور است


از معایب سیستم بازنشستگی بگذریم . بازنشستگان نظامی را نمیتوان مجبور به کار نکردن کرد و با توجه به تخصص آنها کار مناسب برای آنها تنها در اختیار واحدهای حکومتی است ، بنابراین اغلب شغل بعد از بازنشستگی مناسبی پیدا نمی کنند .
ازطرفی دولت نیازمند نظارتهایی است که استفاده از این افراد باعث بهبود کارایی واحدهای مرتبط میگردد.
بر اساس سن و تخصص ( تجربه خدمتی ) میتوان از این افراد با تجربه ، استفاده شایسته و مرتبط  را نمود وبا افزایش درآمد شایسته بازنشستگان نظامی ارزش معنوی کارکرد ایشان را تداوم بخشید . 

آنچه ما از جهان های موازی میدانیم


از داستانهای علمی و تخیلی بگذریم . همچنین از تصورات فیزیکدانها برای دریافت بودجه از مراکز دولتی نیز خواهیم گذشت . توجیه و کسب و کار آنها به خود آنها و مشتریانشان مربوط است .
در اینجا مواردی فراتر از علم فیزیک ، که دانش آن موجود است را مورد بحث قرار میدهیم .
اولا دو دنیای موازی همدیگر را در بینهایت قطع میکنند ، در غیر اینصورت موازی نیستند . متقاطع خواهند بود .
ثانیا علم فیزیک در مورد این جهان و قوانین آن صحبت میکند . بحث روی یک جهان دیگر در مقوله علم فیزیک نمیگنجد .
با این مقدمه دو دنیای دیگر را میشناسیم .
اول عالمی که شیطان در آن شکل گرفت و از میان همه موجودات آن عالم بهترین آنها شیطان بود و از عالم خود به دنیای دیگر ( بهشت – عالم فرشتگان ، یا هر اسم دیگر ) منتقل شد .
بنا براین جهانی را که شیطان و همجنسان او در آن زندگی میکردند ، را یک دنیای موازی میتوان در نظر گرفت . با شناخت شیطان که وهم است و فی نفسه در عالم ما هیچ قدرت عمل مادی ندارد ، تنها با ایجاد وهم برای مردم ، آنها را وسوسه میکند که کار غلط را انجام دهند ، میتوان وری از جهان آنها داشت .
آن جهان مادی نیست .و البته پست تر از عالم مادی است .نمونه شیطان میگوید از آنجا هم به عوالم بالاتر میتوان رسید .
اما دنیای بهشت ، آنجا که شیطان به تعلیم رفت و خصلت انسانیت ما از آنجا آمده وبعد از این دنیا نیز به آنجا خواهیم رفت ، آن عالم نیز مرتبه بالاتری از عالم فعلی ما است .
این سه جهان مجزا را که ملاحظه کردیم ، نتیجه میگیریم
اولا لزوما همه عالمهای ممکن به این سه عالم محدود نمیشود.
ثانیا این مسیر بوجود آمدن عوالم ، نیازی به تکرار ساخت یک عالم ندارد . یعنی عالمی مشابه عالم مادی ما منحصر به فرد است .
ثالثا ما هم امکان رشد و بالا رفن از عالم خود را خواهیم داشت .
همانطور که شیطان ( وهم ) مشکل طی مسافت و زمان را ندارد ، ما هم به عنوان کسی که از عالم بالاتر آمده ایم این مشکلات را نداریم . طبیعی است که این امر مانند سایر موارد بشری نیازمند آموزش است و همه مردم آن را نمیدانند.