۱۳۹۳-۰۷-۰۲

اظهار نظر دز خصوص تصوف در طی تاریخ


برای بررسی تاریخی یک واقعیت , باید آن مسیر اصلی تصوف را شناخت و وقایع را دز اطراف آن مسیر چید و حالا بررسی تاریخی وقایع , استنباط های علمی از تحولات اجتماعی و غیره را مطرح کرد .
اگر آن هسته اصلی درست انتخاب نشود , نتیجه گیری ها صحیح نخواهد بود .
جا دارد محققان در خصوص آن هسته اولیه که در طول تاریخ ادامه دارد توجه نموده و اهمیت این هسته را در نظر داشته باشند .
همچنین هر متخصصی , با دید خود و از زاویه دید شخصی خود به مسئله نگاه میکنند .
این لزوما آنچه که وجود دارد نیست .
از سوی دیگر هر عنوانی یک گروه اصلی دارد و یک گروه که برای کسب سود به اینکار متوسل می‌شوند .
مثل جامعه پزشکان ( به خصوص در قدیم ) گروهی واقعا پزشک بوده ( مثل ابوعلی سینا ) و وجهه خدمت به خلق و کسب علم و نشر آنرا در سر داشتند . اما گروهی نیز بدون این که پزشک باشند و درد مردم را بدانند , دارو تجویز میکردند , دارو می فروحتند و از این قبیل . هر چه نتیجه پنهان تر , ادعای کاسبان راحتتر میشد .
نمونه بارز آن تشکیل سلاطین بنی امیه و ادعای جانشینی پیغمبر در شامات بود که وجهه عوام فریبی آن بر اکثریت مسلمین شناخته شده است .
تصوف نیز از این کاسبان و مدعیان زیاد دیده .

هیچ نظری موجود نیست: