۱۳۹۳-۰۷-۰۵

نگاه دیگری به مقوله آزادی


آنچه باید باشد . افراد زیادی برای آرمان آزادی جان خود را فدا کرده‌اند . در حالی که در همه جوامع به آزادی انسان اعتقاد دارند و همه نیز دم از آزادی طلبی میزنند .
استفاده وسیله ای از مفهوم آزادی به کنار ( چون از هر چیزی میتوان بصورت ابزاری استفاده نمود و بحث در آن خود موضوع جداگانه‌ای است ) این که واقعا ( فطرت و آنچه طراح مکانیسم جهانی مد نظر داشته کدام است ؟ - آنچه باید باشد )
انسان کاملا آزاد است و محدودیت آزادی او از زمانی آغاز میشود که تصمیم به زندگی در اجتماع می‌گیرد .
در اجتماع محدودیتهایی برای شخص ( به عنوان جزء اصلی اجتماع ) تعیین خواهد شد .
اولین محدودیت محدودیت وجودی است . شخص اجازه ندارد به وجود خودش ضرر بزند ( خودکشی , نقص عضو و غیره ) با ضعیف کردن خود , جامعه ضعیف می‌شود .
از اینجا ملاحظه میگردد که طرف مقابل , یک وظیفه دیگر به شخص تعلق می‌گیرد , و آن تقویت و حفظ سلامت خود است . این کار علاوه بر وجهه فطری به دلیل زندگی در اجتماع یک وظیفه هم میشود . که شخص در قبال آن مسؤول است .
در خصوص تربیت فرزندان مسؤول است و اگر کوتاهی کند , جامعه حق مواخذه دارد .
از این به بعد آزادی فرد محترم است تا حدی که موجب صلب آزادی دیگران ( فردی ) یا کل جامعه باشد .
تا اینجا همه مردم این موارد را قبول دارند . اما در جامعه همه برابر نیستند .میزان این نابرابری جای بحث دارد.
این که همه مردم با هم در شان انسانی برابرند بحثی نیست , اما جان فرمانده لشگر و سرباز , چه در زمان صلح و یا زمان جنگ یکسان نیست .
وزیران و اصحاب ثروت از جمله این گروه هستند .
این گروه را درباریان نام گذاشته‌اند , کسانی که با اصطلاحات غربی می‌گویند
خون ایشان قرمز تر است .
جامعه تا حدودی این تفاوت را میپذیرد , اما طمع درباریان از ایشان اشراف میسازد , طبقه اجتماعی متفاوت .
این اشراف به سوء استفاده از ارتباطات خود در دربار دولتی میپردازد و به جمع آوری ثروت اقدام میکند .
نتیجه این کار نابرابری فرصتها است . همچنین تفاوت رفتار قانون با ایشان است . از اینجا برای تعدیل این نابرابری مبارزات برای آزادی شروع می‌شود و از طرف مقابل ,مقاومت و سرکوب این تعادل خواهان .
چون برای عموم اصول این نابرابری آموزش داده نشده است , سوء تفاهمهایی برای طرفین پیش خواهد آمد .
قسمتی از بحث برابری زن و مرد را میتوان در این مقوله بررسی کرد .
نقش اجتماعی دو نوع در خانواده و در اجتماع تاثیر مهمی بر میزان نابرابری زن و مرد در خانواده و در اجتماع می‌گذارد .
قانون همه مردم برابرند , فقط بعضی ها برابر ترند .
بنظر می‌رسد که قانون طبیعی آزادی در جوامع انسانی است .
شاید تفاوت جوامع را در تعداد افراد برابر تر و سوء استفاده محدودتر آنها بتوان یافت . ظاهرا تلاش برای محدود و مدون کردن این امتیازات باعث مشروطه در کشورهای پادشاهی شده ولی این امتیازات در کشورهای جمهوری اروپا نیز مشاهده می‌شود .

هیچ نظری موجود نیست: