۱۳۹۷-۰۶-۱۱

استفاده از سازند زاگرس برای اسکان بشر

غار شاپور در سلسله جبال زاگرس نمونه ای از محل هایی است که به صورت بالقوه میتوان در سنگهای لایه ای زاگرس فضاهای مسکونی ایمن ایجاد نمود.

ایجاد فضاهای مسکونی در دل سنگها مدتها است در جهان و ایران سابقه داشته است . میتوان با هزینه بسیار کم خاکهای نرم بین لایه های سنگی  را برداشت و فضاهای بزرگ و کوچک برای اسکان بشر ایجاد نمود.

سالنهای تولیدی ، فضاهای نظامی ( آسایشگاه – انبار مهمات و غیره ) و بسیاری کاربردهای مسکونی دیگر که نیاز به فضای فعالیت انسانی دارند .

یکی از مهمترین حسنهای استفاده از این فضاها این است که هیچ میزان سطح زمین را اشغال نمیکند. در واقع فضای روز زمین را برای گیاهان و حیوانات ( طبیعت ) آزاد میگذارد . اما با تکنولوژی امروز به راحتی میتوان نور خورشید را تا اعماق غارها انتقال داد.

ثبات درجه حرارت در این فضاها میتواند باعث کاهش انرژی مصرفی جامعه گردد. همچنین به راحتی انبارهای بزرگی از آب ، مواد غذایی – سرد خانه – گرمخانه و غیره میتواند در آن محیط اجرا گردد.

کارخانجات مختلف ، حتی اگر مساحت های بزرگ داشته باشند ، میتوانند با تونلهایی ، هوای تازه و نور را در هر نقطه ای که بخواهند داشته باشند.

تعداد زیادی از این غارها در کشور موجود است و میتوان محل های مناسب باری شهرها و روستاهای زیادی را در این رشته کوه با هزینه کم حفاری نمود.

عدم ایجاد مشکل برای محیط زیست و حل مسئله اقتصادی سکنه این فضاها میتواند باعث شود این گونه فضاهای اسکان توسعه یابد .


استخراج رطوبت هوا در مناطق نزدیک دریا یا حتی مناطق کویری

هوا همواره میزانی رطوبت در خود دارد . این رطوبت در شبهای سرد کویری نیز بصورت شبنم روی برآمدگیهای زمین یا روی بدن حشرات جمع میشود و بسیاری از حیوانات کویر از آن استفاده میکنند و به حیات در آن مناطق کم آب ادامه میدهند .

بشر نیز میتواند در مناطق کم آب ( کویری یا هر جای دیگر ) با صرف کمی انرژی که از جریان باد و یا انرژی خورشیدی قابل استحصال است این آب را استخراج نماید.

طرحهای قبلی شامل خنک کردن هوا با سیستم های تبریدی بود ( با انرژی خورشیدی ) تا رطوبت کم کویر را بصورت قطرات اب جمع آوری نمایند .

اما با سیستم فشرده کردن هوا و دوباره دریافت انرژی از هوای فشرده با کمترین میزان انرژی ( انرژی تلف شده در سیستم ) میتوان از هوای فشرده منطقه میانی آب را استخراج نمود.

رطوبت هوا در فشار بالا ( حدود 5 اتمسفر ) بصورت قطرات آب از هوا جدا میشود . این قطرات ریز آب را میتوان با انواع فیلترها از هوا جدا نمود . نمونه فیلتر مناسب پیشنهادی ، سیکلون میباشد . آب از دیواره های سیکلون به پایین جریان یافته و در انتهای فیلتر جمع میگردد. میتوان به راحتی با یک شیر آب در زمان استفاده آب مورد نیاز را جدا نمود.

 


موشک و رادار!

امروزه هر سیستم نیمه خودکاری مثل موشکها و رادارها ، به نوعی ساخته میشوند که یک واحد تشخیص دارند . اسم این واحد تشخیص را چشم میگذاریم . این چشمها انواع مختلفی دارند از انواع " ال ام بی " ها شروع میشوند تا سیستمهای پیچیده تری که عملکردی مشابه آن دارند . ( سیستم موقعیت یابی ماهواره ای موشکها نیز سیستمی است که باید سیگنال ماهواره را دریافت کند)

همه انواع چشمها در مقابل رعد و برق آسیب پذیر هستند . بنابراین اگر رعد و برقی قوی در جهت دریافتی چشم ارسال گردد ، آن چشم از کار خواهد افتاد. ( چیزی مشابه لیزری که به چشم حیوانات تابانده شود. شبکیه را نابود و حیوانات را کور میکند )

تکنولوژی های متفاوتی برای ایجاد آن رعد و برق برای رادارها و موشکها وجود دارد و این سیتمها در حال توسعه و پیشرفت است .

این بدان معنا است که به زودی مقوله موشکها از سلاحهای متداول خارج خواهد شد . همچنین هواپیماهایی که از رادار استفاده میکنند ( هر نوع راداری ) آنها نیز از رده سلاحهای نظامی خارج خواهند گردید.

مسلما در آینده سلاحهای جدیدتر و مخرب تری خواهد آمد . اما هم اکنون با توسعه سلاحهای کور کننده رادار ، مواردی مثل جزیره رادار دار دریایی چین فاقد توجیه وجودی خواهند شد . وقتی رادار ها و چشمهای این جزیره کور شود تمام سلاحهای موجود در آن قابل استفاده نخواهد بود . در واقع به صورت یک هدف بدون چشم در فاصله دور از مرکز آماده تصرف توسط هر نیروی کوچک نظامی خواهد بود .

بازیهای نظامی آینده به گونه دیگری رقم خواهد خورد .

 


۱۳۹۷-۰۶-۱۰

پرواز سفره ماهی

سرعت پرواز سفره ماهی معادل  ۴۰۰ کیلومتر تا ۱۲۰۰ کیلومتر در ساعت است .

سرعت پرواز سیستم مشابه سفرهایی می تواند باشد و حتی بیشتر 

هر سرعتی سیستم مناسب پروازی خاص خودش رو دارد باید حالت های اپتیمم برای سرعت های مختلف محاسبه بشود.

با توجه به چگالی هزار برابری آب و هوا و اینکه هوا در سرعتهای بالا چگال شده و مشابه آب مقاومت خواهد داشت ، میتوان برای سازه هایی که با سرعت بالا و پایین در هوا حرکت میکنند ، مشابه حرکت انواع ماهی ها مثل سفره دریایی سازه هایی را طراحی و اجرا نمود.

عملیات پلیسی در تاریخ عمان و ارتباط با ایران

پلیس شواهد و مشاهدات را کنار هم قرار میدهد و از آنها استنباط میکند که یک واقعه چطور شکل گرفت و چه نتایجی در بر داشته است .

اول – در سال 1622 ایران در زمان شاه عباس کبیر ، پرتقالیها را از جزایر ایرانی خلیج فارس  و دریای عمان اخراج نمود. در آن زمان برای انتقال نیروهای ایرانی به جزایر نیازمند شناور بودند که چون ایران نیروی دریایی نداشت ، به ناچار از کشتی های انگلیسی استفاده شد .

دوم – در سال

سوم - از سال 1820 میلادی اداره جزایر و روابط آن سوی خلیج فارس با ایران دچار تغییراتی شد که به دلیل حضور نیروهای بریتانیایی در منطقه و چالشهای پیش روی بریتانیا در جهان بوده است .

چهارم - بین سال های 1794 و 1868 بندر عباس به سلطان عمان واگذار شد . ظاهرا آنچه اذعان میشود به صورت اجاره – اما قاعده آن زمان اجاره نبود ، بلکه خراج بود . آنهم در زمان یکی از قویترین حاکمان ایران که سرزمینها را با شمشیر فتح میکرده و به زیر پرچم ایران در می آورده . ( آقا محمد خان قاجار )

طبیعتا بخشی از یک کشور به دیگر کشورها واگذار نمیشود ( برای اجاره – خراج یا هر چیز دیگر ) این امر بین سلاطین داخلی مرسوم است . مثلا یک شهری یا بخش جغرافیایی را از سلطان فارس گرفته و به سلطان کرمان واگذار مینمودند . این نشان میدهد ، تصور و برداشت دو طرف ( سلطان عمان و پادشاهان قاجار ) به صورت یکی از سلاطین ایرانی بوده است . یعنی تصور این که به یکی از خراج گذاران داخلی بخشی را واگذار کردن است . اما بعدها به دلیل ضعف حکومت قاجار و قدرت گیری بریتانیا در منطقه ارتباط ایران و عمان ضعیف شد.

آن اجاره یا هر عنوان دیگر در اواخر زمان آقا محمد خان قاجار شروع( سه سال قبل از ترور ) و تا 20 سال بعد از شروع حکومت ناصرالدین شاه ادامه داشت . این دوره همزمان با عهد نامه های گلستان و ترکمنچای و معاهده پاریس بود . در واقع زمان حکومت یکی از ضعیف ترین حاکمان در ایران .

پنجم – در طول تاریخ کشور عمان به جز مقوله اخراج پرتقالیها ، هیچ فعالیت مهم برون مرزی شکل نگرفته است . در واقع منطقه جغرافیایی عمان توان مالی و انسانی تامین نبردهای برون مرزی را نداشته است . کما این که بیرون کردن پرتقالیها نیز تنها به دست مردم بومی منطقه صورت نگرفته و کمک انسانی بلوچها نیز لازم و مفید بوده است . به این ترتیب بلوچها در سرتاسر سواحل و جزایر اقیانوس هند پخش شده و حضور یافته اند.

ششم – در سال 1624 ( دو سال بعد از بیرون کردن پرتقالیها از قشم توسط نیروی شاه عباس صفوی به کمک کشتی های انگلیسی ) دولت «یعاربه» به سرپرستی امام ناصر بن مرشد الیعربی تأسیس می‌شود.

ناصر الیعربی برای بیرون راندن پرتغالی‌ها از عمان درک می‌کند که بیرون راندن آنها بدون همبستگی تمام مردم عمان امکان‌پذیر نیست؛ بنابراین در آغاز می‌کوشد تمام مردم و طوایف عمان را دور خود جمع‌ کند و سپس با پرتغالی‌ها وارد جنگ شود. بعد از همبستگی و گردهمایی عمانی‌ها و تقویت جبهه داخلی، امام ناصر بن مرشد الیعربی یقین داشت که نبرد با پرتغالی‌ها فقط یک معرکهٔ زمینی نیست و معرکهٔ آزادی در مقام اول است. همچنین می‌دانست که دلیل قوت پرتغالی‌ها در ناو دریایی ایشان است؛ بنابراین اولین کاری که انجام داد ساخت و تأسیس یک ناوگان بزرگ و قوی همچنین تأمین ذخیره و تجهیزات و مهمات  بود. وی با تدبیر کامل و تهیه ما یحتاج جنگ با پرتغالی‌ها وارد نبرد شد.

موارد مطروحه عبارتند از این که وقتی تمام مناطق دریایی عمان تحت تسلط و حضور پرتقالیها است ، نیروی دریایی مذکور در کجا ساخته شد ؟

با کدام پول و تخته و الوار کشتی سازی صورت گرفت ؟

لوازم و تجهیزات جنگی شامل توپ جنگی روی کشتی ها از کجا خریداری یا با کدام مواد اولیه و تکنولوژی در عمان ساخته شد؟ ( که بعدها و قبل تر از آن هم اثری از آن در عمان نیست )

نیروی نظامی روی کشتی ها در کجا آموزش دیدند ؟ ( دریانوری رزمی تخصصی غیر از دریانوردی معمولی بود و هست )

با کدام پول این امور صورت گرفت ؟ ( هزینه های دوساله آماده سازی این حجم نیرو و آماده سازی انسانها از عهده سلاطین محلی مثل عمان خارج است . آن هم سلطانی که تازه تصمیم به آزاد سازی عمان دارد و هنوز ثروت دولتی نیندوخته است )

در انتها به جای استفاده از نیروهای رزمی آفریقایی و شبه جزیره ، از نیروهای خارجی بلوچ استفاده کرده است . در نبرد معمولا وقتی اوضاع سخت شود ، فرماندهان نیروهای خارجی را قربانی میکنند و بر عکس ، اگر از نیروهای شبه جزیره یا سواحل آفریقایی استفاده میکرد ، جنبه نیروی خارجی نداشتند.

میبینیم که نیروهای بلوچ مانند نیروهای داخلی عمانی حساب میشدند و به کار برده میشدند .

هفتم - اگر دولت ایران به حکام عمانی دستور میداد که پرتقالیها را بیرون کنند . پول و ثروت ایران را برای تجهیز نیروهای نظامی اختصاص میداد و از سوی دیگر در بنادر ایرانی ( مثل بندر عباس ) با چوبهای مناطق مجاور و یا وارداتی از هندوستان میتوانستند طی دو سال کشتی سازی نمایند .

از سوی دیگر جهت تامین نیروی انسانی از نیروهای ایرانی که با آب و هوای دریای هند آشنا و توان فعالیت در آن را داشته باشند استفاده میشده ( مردم بلوچستان ) مسلما مردم طبرستان و خراسان را به این کار اختصاص نمیداد.

در نهایت طی 25 سال تمام سواحل مورد تصرف پرتقالیها تصرف شد و نیروهای بلوچ و عمانی در آنها مستقر شدند . این تصرف کم کم با افول حکومت در ایران و رشد بریتانیا در اقیانوس هند از دست رفت و آنچه از عمان باقی ماند ، کمی بزرگتر از شیخ نشینهای سواحل خلیج فارس شد .

جا دارد که محققین در اسناد کشورهای مختلف ( از بریتانیا و عمان و همه کشورهای آفریقایی ) و همچنین داستانهایی که در آفریقا از این رویداد سینه به سینه منتقل میگردد استفاده شود و حقیقت " هموطنی ایرانیان با عمانی ها " از آن استخراج گردد.

میتوان امیدوار بود در آینده این ارتباط بیشتر گردد و مردم دو سرزمین بدون موانع امروزی با یکدیگر ارتباط داشته باشند .


به اسم زندانی و در واقع آزاد !

یکی از کسانی که دستگیر و روانه زندان شده,  مدتها است به اذعان وکیلش,  مدتها است که به علت کهولت و بیماری در مرخصی بر میبرد !
به اسم زندانی و در واقع آزاد !
گر چه باید بیگناهان آزاد باشند و گناهکاران تنبیه شوند , اما مدتها آزاد بودن یک زندانی امری ناپسند است. این فرد دو تابعیتی را در لیست زندانیان آوردن و بعد آزاد گشتن , از آن کارهایی است که از رانت خوار ها و مدیران دو تابعیتی و آقا زاده ها انتظار داریم !


۱۳۹۷-۰۶-۰۷

منبع درآمد بنی صدر چیست ؟

بعد از چهل سال که از فرار آن شخص میگذرد , سوال این است که این شخص و افراد مثل او از چه کانالی امرار معاش میکنند ؟
افراد مثل او را که نمی شناسیم , اما ظاهرا دولت محل اقامت که به او پناهندگی داده , مبلغی را ماهانه به او میپردازد .
اما شاید منبع اصلی درآمد ایشان,  کتابهایی است که می نویسد یا نوشته و همچنین مشاوره‌ای که به دیگران می دهد . شبکه‌های تلویزیونی خارجی  (البته به زبان فارسی ) نیز ممکن است به واسطه استفاده از چهره یا سخنان ایشان مبالغی را به ایشان پرداخت کنند.
همه این ارقام مبلغ زیادی نمیشود و کرایه یک خانه کوچک در پاریس یا لندن را با یک زندگی نرمال آن محیط به سختی فراهم می کند.
حال اگر ایشان دارای زندگی تجملاتی در یک خانه در خارج از شهر می بودند , معلوم میشد که در زمان فرار با خود منابع مالی برده یا قبلا فرستاده‌اند.
کاش کسانی که مثل خاوری از این کشور فرار میکردند این را میدانستند تا مستوجب پیگیری قانونی مثل خاوری نگردند.

۱۳۹۷-۰۶-۰۶

چرایی قلعه ها و پادگانها

پادگانها بخش نظامی قلعه های قدیم بوده اند . در گذشته های دور یک مرکز حکومتی با نیروی نظامی بصورت قلعه در یک منطقه ایجاد میشد . به دلیل امنیت ، کم کم مردم به این قلعه برای سکونت و تجارت می آمدند . با توجه به امنیت و مصرف نیروهای دولتی تجارت در داخل یا کنار این قلعه ها تجارت شکوفا میشد .

از سوی دیگر نیروهای نظامی در شهرها ساکن میشدند تا امکان تهیه آذوقه و سایر مایحتاج را داشته باشند . در جابجایی نیروهای نظامی این اتفاق زیاد می افتاد. بدین ترتیب بخشی از نیروهای نظامی هم در شهرها میماند. جنبه دیگر جذب نیرو برای جنگها بود که گردآوری و تجهیز نیروهای نظامی نیز در به مرکزیت شهرها صورت میگرفت .

بدین ترتیب مراکز نیروهای نظامی ( پادگان ها ) در شهرها شکل گرفتند و ماندگار شدند .

اما امروزه دیگر نیازی به حضور پادگانها در شهرها نیست . امنیت را نیروهای انتظامی تامین میکنند و برای جنگها نیز خود پادگانها بصورت یک هدف ( جهت بمباران یا حمله موشکی ) محسوب میگردد. طبیعی است که این مراکز حمله دشمن را از مراکز جمعیتی باید دور نگاه داشت .

از سوی دیگر مکان مناسب پادگانها کجاست ؟ چه میزان پادگان مورد نیاز است . این را نظامیان باید پاسخ دهند . طبیعی است که چند مرکز فرماندهی در هر گوشه کشور مورد نیاز است و برای هر مرکز فرماندهی برای حمله های خارجی روشهای دفاع هوایی و زمینی و دریایی باید تدارک دیده شود .

در همه این حالات باید مراکز نظامی از مراکز جمعیتی فاصله داشته باشند تا نیروهای غیر نظامی در صورت بروز خطر آسیب نبینند.


ربات نانو سد خراب کن

ترکیه روی دجله و فرات سد ساخته است . دیگر کشورها نیز میتوانند روی رودخانه های مشترک سد بسازند . توافق و موارد مشابه سیاسی نیز جواب نمیدهد . چه میزان اعتبار سیاسی و هزینه دلاری و غیره صرف شده تا آن سد ها روی دجله و فرات ساخته شوند ؟

واقعا تصور اینکه آن سدها را بتوان با مذاکره از میان برداشت ، امری احمقانه است . اما آن سدها واقعا زندگی ملیونها نفر را عراق و سوریه تغییر خواهند داد. از سوی دیگر اقلیم منطقه را نیز دگرگون میکند ، که این امر روی زمدگی مردم ایران تاثیر منفی میگذارد . آیا یک کشور حق چنین کاری را دارد ؟

نبرد نظامی آیا راه کار مناسبی است ؟ مسلما خیر . اما در صورت عدم اقدام نیز ملیونها نفر در سرزمینهای فرو دست از بیماری و کم غذایی خواهند مرد !

بهترین کار استفاده از ابزاری است که مشکل را حل نماید ، به نحوی که کسی متوجه مبدا رویداد نگردد. آن سد باید برداشته شود ، اگر با زبان خوش امکان پذیر نباشد  ( که به دلایل هزینه های سیاسی و مالی امکانپذیر نیست ) باید به نحوی برداشته شود که نیروهای دو طرف را درگیر نبرد نکند .

بهترین راه کار استفاده از روباتهای نانو است . میتوان به دانشمندان روباتهای نانو سفارش داد تا ظرف یک سال ( و به تدریج ) سد را سوراخ کرده و جریان آب را به صورت طبیعی در رودخانه راه بیندازد.

امروزه دانشمندان میدانند ، حتی سیلابهای موقتی نیز برای حیات رودخانه مهم است و حذف سیلابها تنوع زیستی منطقه را تغییر خواهد داد .

برای ذخیره آب باید روشهای دیگری در نظر گرفته شود و کارکرد سنتی افزایش زمین های کشاورزی دیگر پاسخگوی نیاز بشر نیست . به نحو دیگری باید برای انسانها غذا تولید کرد .

ماهیت طبیعت و کارکرد طبیعی طبیعت را نباید بیش از این دستکاری نمود .

دانستن اینکه چنین روباتهایی هستند ، خود به خود جلوی اقدامات مشابه دیگر کشورها را در موارد این چنین خواهد گرفت .


نسل کشی میانمار

در سالهای اخیر شاهد نسل کشی های زیادی بودیم. مواردی مثل آنچه آلمان نازی مرتکب شد , در بوسنی اتفاق افتاد و اخیرا آنچه که در میانمار شاهد هستیم.
اگر قوانین بازدارنده بین‌المللی داشتیم , این وقایع امکان وقوع نداشتند.
اخیرا در اخبار شاهد زنانی از کره جنوبی بودیم که در زمان اشغال ژاپنی ها بصورت برده جنسی مورد استفاده قرار گرفته بودند . و این در حالی است که دولتی های ژاپنی این موضوع را انکار می‌کنند!
دادگاهی که برای بوسنی یا آلمان نازی برگزار شد کافی نبود . چند نفر را محبوس کردند یا اعدام نمودند. چه چیز میتواند تمام عمر و بردگی آن پیرزن کره جنوبی را جبران کند. یا چه چیز میتواند جبران وقایع بوسنی باشد , واقعا هیچ چیزی جبران کننده وجود ندارد. حتی اگر تمام مردم صربستان را قتل عام کنند , جبران وقایع بوسنی نیست.
آنچه که میتواند از این وقایع جلوگیری کند , از بین بردن هدف قاتلین و مرتکبین آن وقایع است.
آنها به اسم این که ما و آنها , مال ما و مال آنها این کارها را کردند. این را باید از ایشان گرفت.
باید آنها را جریمه کرد ( همه صرب ها , همه ژاپنی ها و غیره ) مردم صربستان باید خسارت جنگ را بپردازند. همینطور مردم ژاپن.
در این صورت اگر دوباره مثلا دولت میانمار نسل کشی راه انداخت , باید همه مردم برمه پرداخت خسارت کنند و سختی بکشند. در این صورت هیچ رهبر برمه ای توان به راه انداختن گروهی شبه انسان را برای قتل دیگر انسانها نخواهد داشت.
از 2 ملیون و اندی مسلمان میانمار 700 هزار نفر به بنگلادش رفته‌اند.  بقیه چه شدند ؟
دولت میانمار باید پاسخگو باشد . تحویل دادن عاملیت قتل ها هم دردی را دوا نمیکند . همه مردم میانمار که در این کار شرکت کردند , یا شاهد بودند و یا اطلاع داشتند و ممانعت نکردند ( به طور ضمنی موافقت کردند ) در این امر شریک هستند و باید نه تنها ضرر و زیان کسانی که مورد ظلم واقع شدند بپردازند , بلکه باید صندوقی که برای جلوگیری از این وقایع است را پر کنند. در تمام طول نسل مردم حاضر باید نیمی از درآمد همه مردم میانمار به این کار اختصاص یابد .
با این کار هیچکس دیگری فکر انجام وقایع مشابه را نخواهد داشت .