۱۳۹۷-۰۹-۱۴

ما با دوازده امام چه کردیم ؟

 

در خصوص غیبت امام دوازدهم این سوال مطرح میشود که چرا ایشان غیبت کردند . طبیعتا امر الهی بوده و در حد کوچکتر نیست که همه وجوه یک فعل بزرگتر را درک کند. اما به خودمان میتوانیم بپردازیم و رفتار خود را میتوانیم تحلیل کنیم .

" آب دریا را اگر نتوان کشید *** هم به قدر تشنگی باید چشید " . به اندازه درک شخصی میتوان از جنبه های مختلف به موضوع پرداخت .

یکی از موارد قابل توجه این است که ما مدعیان شیعه بودن ایشان ، که هستیم و اگر ایشان را بشناسیم با ایشان چگونه برخورد خواهیم کرد ؟

ببینیم شیعیان زمان ائمه با آنها چه کردند ؟

اما اول ما علی ع و مراتب ایشان فوق قلم و دفتر است . ایشان توسط یکی از شیعیان و خادم حضرت شهید شدند. نقل است که امام به ابن ملجم می فرمودند ، تو مرا بشهادت خواهی رساند و ابن ملجم گریه کرده به دست و پای ایشان می افتاد که قربانت گردم ، لطفا مرا به قتل برسانید تا مرتکب چنین جنایتی نگردم . امام فرموده بودند که " قصاص قبل از جنایت نمیتوان کرد "

امام دوم ما امام حسن مجتبی ع . ایشان وقتی کید معاویه را در شوراندن لشگر کوفه بر علیه خود دیدند با دو هزار شیعه منتخب ( خالص و بهتر از بقیه ) به سمت خوزستان عقب نشینی کردند . در بین راه یکی از محافظان حضرت با شمشیر به ایشان حمله کرد و ایشان را مجروح ساخت . ضربه شمشیر به پای ایشان نشست و طین مانع شد تا شمشیر پا را جدا نمیاد . ایشان از این واقعه جان سالم بدر بردند . اما شهادت ایشان به دست اهل منزل و کسانی محقق شد که ایشان را میشناختند و طبیعتا از عتشقان وجود مبارکش بودند .

امام سوم حسین سید الشهدا ع . این ما بودیم که برای ایشان نامه نوشتیم و وقتی آمد به قتلش شتافتیم . گروهی از ما نیز که برای قتل حرکت نکردند ، در خانه نشستند تا امام بیاید و آنها را نجات دهد . دیدیم آنچه باید و شنیدیم آنچه نباید .

اما امام چهارم زین العباد علی بن الحسن ع ایشان پس از واقعه کربلا و سفر شام در مدینه ساکن شدند و تحت فشار حکومت اموی بودند . این واقعه ادامه داشت تا مطابق آنچه نوشته اند حاکم اموی مدینه ایشان را مسموم کرد .

امام پنجم ما باقر اعلوم حضرت محمد بن علی ع فرمودند منم آن نباء عظیم ...

شهادت ایشان نیز به دستور پادشاه اموی و به روش مسموم کردن اتفاق افتاد. در خصوص روش مسموم کردن نیز داستانهای مطرح شده مختلف است .

امام ششم ما صادق آل محمد جعفر بن محمد ع است . ما خانه ایشان را آتش زدیم و در هنگام زندانی کردن ایشان مانع نشدیم تا به دستور حاکم وقت مسموم و شهید گردید .

حضرت کاظم امام هفتم و معروف است که سالها در حبس بودند . از جمله نقل است سبب سخت گیری خلفا نسبت به ایشان ، به واسطه سعایت خویشاوندان ایشان بوده است .

نقل است که بعد از مسموم کردن ایشان چند نفر شاهد شهادت دادند که ایشان به مرگ طبیعی از دنیا رفته و مسموم نشده اند .

امام هشتم ما امام علی بن موسی الرضا ع  همه میدانند که ایشان به دعوت مامون به خراسان رفته و در نهایت به دست مامون مسموم و به شهادت رسید . اما نقل است که بعضی شبها مامون امام را خواسته و در نهایت با گریه سر بر دامان ایشان گذاشته و درخواست میکرده قبول خلافت کند و مامون را از شقاوت کشتن ایشان نجات دهد . این اتفاق نیفتاد تا شد آنچه شد . مامون نیز از ما بود . و اگر دست دهد ما هم در همان خطر هستیم .

امام نهم ما حضرت محمد بن علی الجواد است . همسرش دختر مامون عباسی مرتب بر علیه ایشان به مامون نامه سعایت مینوشت . بعد از مامون بدستور حاکم وقت ایشان به بغداد احضار و در همانجا مسموم و در کاظمین مدفون گردیدند.

امام دهم ما امام علی بن محمد الهادی النقی ع . چه گفته آید که با امامان خود چه کردیم ؟ در مدح ایشان آنقدر گفتیم که یکی از ما بر خدایی ایشان بیعت میگرفت  که در نهایت به دستور ایشان و توسط جنید بغدادی کشته شد . امام بهشت را به قاتل آن فرد غلو کننده بشارت دادند .

ایشان را نیز مسموم کردند. و در غربت و سامرا مدفون گردید .

امام یازدهم ما حضرت حسن بن علی العسگری ع است . ایشان را در پادگان نظامی در اسارت نگاه میداشتند. نظر به این که بهانه ای برای نگهداری ایشان در پادگان سامرا داشته باشند ، منسب نظامی به ایشان داده شد . نظر به این که مشهور بود آخرین امام ، امام دوازدهم است . لذا مداقبت از ایشان بسیار زیاد بود و در نهایت ایشان نیز مسموم و به شهادت رسیدند .

امام دوازدهم ما حضرت حجت ابن الحسن العسگری است ایشان در سنین پائین به امامت رسیدند و بر پدر بزرگوارشان که 28 سال بیشتر نداشتند نماز خواندند .

شیعیان منتظر بودند ببینند امام بعدی کیست ؟ اما نه فقط در میان دشمنان ، بلکه در میان شیعیان نیز عده ای با دریافت پول ( اله الناس ) بدنبال یافتن ایشان و خبر دادن به دستگاه حکومتی بودند . بعد از نماز ایشان به غیبت صغرا رفتند . در این دوره خواص ایشان به زیارت ایشان مشرف میشند و خدماتی انجام میدادند . چهار نفر وکلای ایشان بودند که وظیفه نامه رسانی داشتند . آنها نامه های شیعیان ( و مسلمین ) را خدمت ایشان رسانده و جواب نامه ها را بر میگردادند .

نفر چهارم ، نامه رسانی بعد از خود معرفی نکرد و از جانب امام پیام داد که ایشان به غیبت کبری رفته اند .

غیبت کبری یعنی بصورت معمول کسی خدمت ایشان نمیتواند برسد . ما شیعیان ایمان داریم که ایشان زنده هستند و جایی در روی زمین زندگی میکنند . طبیعتا مانند سایر انسانها ایشان نیازمندی خوردن و آشامیدن را دارا هستند و سرما و گرما ایشان را مانند سایر ابنا بشر متاثر میکند . بنابراین حتما عده ای در منزل به ایشان خدمت میکنند . این یعنی در همه زمانها افراد معدودی که احتمالا تعداد ایشان در هر زمان به انگشتان دو دست نمیرسید ایشان را به چهره میشناختند . اما به واسطه اینکه فرمودند هر کس بگوید امام را دیده ام دروغگو است ، آنها توان بیان آنچه دیده اند را ندارند. ضمن این که آنها دارای مراتب بالایی هستند و خلاف فرمان امام کاری نمیکنند. ضمن اینکه گفته اند " هر که را اسرار حق آموختند *** مهر کردند و دهانش دوختند "

انتظار ما نیز جای خود دارد . عده ای از ایشان به نام منتقم ام المومنین فاطمه زهرا س نام میبرند . د رحالی که ایشان سیره و شباهت به پیغمبر دارند و پیغمبر رحمت للعالمین بودند . امام دوازدهم ما نیز رحمت للعالمین هستند . در زمان ایشان نیازی به انتقام نیست . دوره ایشان دوره مرحمه است .

خوشا آنان که در زمان ظهور ایشان زندگی میکنند و در زمان حیات ایشان به پیروی ایشان از دنیا میروند .


عسل و ماهی

پرورش عسل و ماهی مقولاتی است که در همه روستاهای کشور قابل انجام است و باعث تولید غذا و افزایش درآمد روستاهای کشور میشود .
پرورش زنبور عسل ، باعث افزایش تولیدات کشاورزی نیز در منطقه میگردد. تنها  موردی که باید کنترل گردد ، زمان سم پاشی است . درایام سم پاشی و بعد از آن زنبورها را باید از مواد شیمیایی محافظت کرد . برای این کار معمولا کندوها را به مناطق دیگری ( دور از مزارع سم خورده ) منتقل میکنند. 
بعد از رفع اثر سم میتوان زنبورها را به روستا برگرداند .
همچنین میتوان از سم های ارگانیک و طبیعی استفاده کرد تا مشکلات زیست محیطی بعدی نیز نداشته باشد . 
اما همه کشاورزان برای کشاورزی به آب نیاز دارند . این آب میتواند قبل از این که در مزرعه به پای گیاهان برسد ، مورد استفاده برای پرورش ماهی قرار گیرد . 
ماهی ها از خود نیترات دفع میکنند که یکی از بهترین کودهای نیتروژنه است ( پتروشیمی ها نیز کودهای مشابه تولید میکنند ) میزان استفاده از آب و مخازن ماهی تابع یک محدودیت آست و آن نیز حداکثر میزان تحمل نیترات توسط ماهی ها است . هر چه این نیترات بیشتر باشد ، برای کشاورزی بهتر است . از سوی دیگر نیترات بیشتر یعنی تعداد بیشتر ماهی ، یک حد اقتصادی و بهینه وجود دارد که بیشترین میزان تولید ماهی را از آب فراهم می آورد .
تولید ماهی و عسل در مقیاس روستایی قابلیت مصرف در محل و فواصل نزدیک را دارد . برای روستاهایی که امکان تولید مقادیر بیشتر ماهی و عسل را داشته باشند ، شبکه های ارسال این محصولات به شهرهای نزدیک بوجود خواهد آمد . 
جا دارد با توصیه و کمک های دولتی و مردمی همه روستاها را تشویق به ایجاد مراکز تولید و پرورش ماهی و عسل نمود.

آیا بکسری بودجه کشورهای جهان میتواند بحرانی اقتصادی و جهانی را شکل دهد ؟

همه دولتهای جهان آموخته اند که میتوانند پولی را که ندارند خرج کنند . اسم این بدهی دولتی است . در واقع منطقی است که از آینده قرض گرفته باشند ، این پول اگر عوامل تولید ثابت باشد باعث تورم میشود.
آنچه مشهود است همه کشورهای جهان این را آموخته و بکار میبرند . تا زمانی که این رویداد جهانی نبود تاثیر آن به کشور مطبوعشان محدود میشد . ( به جز آمریکا علت آن نیز این است که واحد پولی آمریکا پایه مبادلات تجاری جهان است . این یعنی تورم مذکور روی همه کالاهای تجارت خارجی کشورها تقسیم میشود. چون میزان تجارت جهانی بالا است ، بنابراین پولی که سالانه بدون افزایش قیمت آمریکا میتواند چاپ و خرج کند ، برابر افزایش تجارت جهانی به دلار است ! )
تا اینجای کار همه کشورهای جهان یک بدهی و خرج کردن بزرگ دارند . این کار یک تورم جهانی را سبب میگردد. طبیعتا در دوره های تجاری میزان افزایش قیمتها بصورت نوسانی است . این یعنی باید منتظر یک تورم جهانی قیمت ها باشیم .اسم دیگر این رویداد بحران اقتصادی جهانی است . 
در آینده نزدیک باید منتظر اینچنین بحرانهایی باشیم . روشهایی وجود دارد که کشورها را تا حدود زیادی از مشکلات اینگونه بحرانها ایمن نگاه میدارد .

قبیله مرگ بر

در جهان قبیله است که نام آن " مرگ بر " است . افراد این قبیله شعار مرگ بر دیگران را میدهند . در گذشته بوده و در آینده هم خواهند بود . آنها به منطقه جغرافیایی خاصی تعلق ندارند ، بلکه برای زندگی کردن نیاز دارند تا دیگران نباشند ( اینطور فکر میکنند ) 
گر چه به نظر دو دسته میرسند ، اینوری ها و آن وری ها - اما واقعا از یک قبیله هستند . یک گروه میگویند ، هر کس با ما نباشد ، بر علیه ما است . آن دیگر میگوید ، انتقااااام . همه گرفتاری ما از آن وری ها است ! 
پس مرگ بر اون وری ها ...
گر چه تمدن را تعریف می کنند به امکان با هم زیستن آدمیان ، اما این رفتار را در غربی ها - شرقی ها - این وری ها - اون وری ها میبینیم .
تنها کسانی که این وسط حرف ناسزاگار میزدند ، پیغمبران الهی بودند . آنها میگفتند . آن وری ها هم زنده باشند ، در واقع پرچم زنده باد را علم کردند . 
خوب طبیعتا این به گوش این وری ها و اون وری ها سنگین می آمد ، لذا میگفتند مرگ بر اینها ...
کسی 
بالاخره  باید بیاید و پرچم 
زنده باد 
را علم کند .
آنچه خواهد دید بهتر از آنچه پیغمبران دیدند نیست . اما پرچم ، پرچم زنده باد است .
زنده باد این وری ها 
زنده باد اون وری ها 

۱۳۹۷-۰۹-۱۳

وجهه " ان بشر مثلکم " معصومین

معصومین برای ما تقدس خاصی دارند  و سر سلسله معصومین " رسول الله " است . ایشان فرمودند " من هم بشری مثل شما هستم " ( گر چه بر ایشان وحی میشد و جنبه دانسته های وحی ایشان امر دیگری است )
اما در قالب انسانی و بشری ایشان با دیگران تعامل داشتند . مثلا حتما به کسانی گفته اند ، بیا نزدیکتر یا برو دورتر - نان خوب است - آب بخورید - آب نخورید و الی آخر . این که فرمایشات ایشان در هر مورد جنبه عمومی و بیان قانون الهی داشته باشد ، باید مورد بررسی توسط متخصصین قرار گرفته باشد ، در غیر اینصورت هر آنچه هر فرد معمولی ممکن است بیان داشته باشد ، ایشان هم گفته اند . اما منظور اغلب فرمایشات ایشان ، در خصوص همان فرد مقابل بوده است . ( مگر مشخص فرموده باشند ) حتی ممکن است مطالب علمی و موضوعات مهم مذهبی را برای شخص خاص با درک و فهم بالاتر از نرمال بیان نموده باشند که این با بیان همان مطلب برای عموم فرق دارد . از این رو در خصوص پرداختن به فرمایشات معصومین ضمن توجه و احترام احتیاط لازم را مبذول داشت .
نقل است که کسی شخصی را دوست داشت . به هر آنچه به او منصوب میشد ابراز توجه میکرد . میگفت اگر واقعا اتصال داشته باشد که خوب واقعا دوست دارم ، اما اگر نبود نیز احترام اسم را نگه داشته ام . در خصوص " سیادت " نیز اغلب اهل علم رعایت و احترام میکنند ، گر چه منقول است به واسطه کسب درآمد در زمانهای قدیم ، گروهی با ترفندهایی در قالب سید وارد شده و از منافع مدی آن برخوردار بودند . این جدای از افرادی مانند جعفر کذاب است که " پسر امام " و " برادر امام " و " عموی امام " بودند و خلاف جهت ائمه حرکت کردند . در میان همه مردم خوب و بد هست .

الاشتغال به

ایده آل سالک این است که در همه وقت به حق تعالی بپردازد و دائما در حال ذکر خفی باشد. اما برای آنکه به آنجا برسد و خود او در این حال باشد ، باید مراحلی را طی نماید . 
از سوی دیگر نفس سرکش است و اطاعت نمیکند . باید نفس را تربیت کرد . کم کم عادت داد تا وقتی نشسته و مشغول کار است سر به شورش برندارد . راه آن تمرین است . 
از این رو سالک در ابتدا در هر شروع قدری مشغول ذکر و فکر شده و نفس زود خسته میشود . به این سو و آن سو میرود. بعد از مدتی کم کم زمان نشستن نفس بر ذکر بیشتر میگردد تا نهایت امر که نفس عادت کند به ذکر و فکر . از این به بعد نفس مطمئنه میشود . سراغ این سو و آن سو نمیرود .
اما مشکل اوایل کار است و سرکشی نفس . برای این که نفس هر کجا میخواهد نرود ، باید نفس را به چیزی مشغول کرد . آنچه در کذشته مرسوم بود ، ریاضت های دور از جامعه بود . سر به بیابان گذاشتن و از این قبیل . بعضی از مشایخ نیز افراد ( نفس ) را به شغل و کار کردن مشغول مینمودند . این موارد مشغولیت ، باعث میشد نفس عادت به تحمل کند .
از سوی دیگر مربی سلوک ( که گاهی هزاران کیلومتر از سالک دور بوده و با ابزار مادی مرتبت نبوده اند و به طریق معنوی هدایت مینموده است ) برای سالک تغییراتی در شرایط حالی و محیطی پیش می آورده . این حالات و شرایط باعث میشده که سالک پیشرفت نماید .
تا همینجا به این امر بسنده میکنیم . اما 
هادیان جامعه نیز باید مردم را مشغول دارند ( و البته آنها که تصدی امر را دارند این چنین میکنند ، در حالی که اغلب مردم از این فعل و قصد آگاه نیستند ) بهترین مشغولیت مردم آن است که در جهت رشد مادی و معنوی جامعه باشد . در این صورت جامعه به سمت بالا و پیشرفت میرود . برعکس اگر نیروهای جامعه را به امور واهی یا غیر مهم یا پاک کردن نوشته های دیگران و خراب کردن ساخته دیگران بگمارند ، طبیعتا درست است که کاری صورت داده اند اما از مجموع فعالیت ایشان خروجی حاصل نخواهد شد .

تغییرات اقلیمی و بازی بعدی ما

از مدافعان کاهش دی اکسید کربن در جو آقای " آرنولد شوارتزنگر" است . از سوی دیگر ایشان فرماندار ایالت کالیفرنیا بوده اند . 
میتوان ایشان را به ایران دعوت کرد ، اینکار ضمن اینکه باب ارتباط ایران و مردم آمریکا را بهتر میکند ، از سوی دیگر باعث توجه جهان به این نکته میگردد که ما نیز قربانی تییرات اقلیمی و رفتار نامناسب دیگران بوده ایم . 
ایشان میتوانند در سخنرانی ها و مراسمی که برای اینکار برپا میشود به همراه دیگر دعوت شدگان خارجی و داخلی ( سیاستمدار و دانشمند ) در خصوص تغییرات اقلیمی سخنرانی نمایند .
پخش این اخبار و شهرهایی که این مراسم در آن برگزار میشود یک تبلیغ توریستی خوبی نیز میتواند برای کشور باشد . 
نظر به اینکه ایشان ورزشکار هم بوده اند ، طبیعتا ورزشکاران کشور ما نیز علاقمند به ارتباط با ایشان خواهند بود .
میتوان سازمان مشترکی بین کالیفرنیا و مثلا استان آذربایجان شرقی ایجاد نمود تا فعالیتهای محیط زیستی مشترک - تحقیقات مشترک و فعالیتهای مشترک انجام گردد. علاوه بر فعالیتهای محیط زیستی - ممکن است ایشان را بتوان به فعالیت مشترک در ورزش نیز ترقیب کرد . تا بدین وسیله سرمایه گذاری مشترک روی ورزش صورت گیرد.
جا برای کار با افراد مشابه باز و البته زیاد است . باید شرایط فعالیت های اینچنینی باز گردد تا ضمن تحرک فعالیتهای مفید و آینده ساز برای کشور و جهان ، بتوان اشتغال و درآمد برای بخشی از مردم سرزمینمان فراهم آورد .
این قبیل امور بازی دو سر برد است . چیزی که حیف است از دست بدهیم .  

۱۳۹۷-۰۹-۱۲

توسعه حمل و نقل در کشور و منطقه

بخش مهمی از کشور ما کوهستانی است و حمل و نقل در مناطق کوهستانی از طریق هلیکوپتر انجام میشود مانند کوه های آلپ. 

 کشورهای سوئیس و فرانسه و آلمان و ایتالیا از این وسیله نقلیه استفاده میکنند. ( در کنار استفاده از خودرو که زیر ساختهای آنرا قبلا ایجاد کرده بودند )

مناطق کوهستانی مثل افغانستان نیز شاهد تردد هلی کوپتر برای روسها و آمریکایی ها بوده است . برای مسافتهای طولانی تر آنها از هواپیما استفاده میکردند و در اغلب سفرهای داخل افغانستان ، هلیکوپتر حرف اول را میزند.

بهترین روش ارتباط با همه روستاها و شهرهای دور و نزددیک در افغانستان توسعه هلیکوپتر کم سرنشین و  اتوبوس های هلیکوپتری و غیره میباشد . حمل بار نیز تا حدود زیادی با هلیکوپتر های باربر مقدور است .

حجم زیاد هلی کوپترهای مورد نیاز میتواند موجب توسعه شرکتهای سازنده - خدمات دهنده - تعمیر و غیره گردد.

گر چه در کشور ما این وسیله نقلیه به دلایل تاریخی و سیاسی کمتر وجود دارد . اما نظر به سادگی نسبی تکنولوژی آن ، امکان ساخت تیراژ انبوه آن در کشور وجود دارد و هزینه مسافرت با آن کمتر و ایمنتر از تردد در جاده ها خواهد بود ( یک میزان مسافت اپتیممی وجود دارد که هر وسیله نقلیه هزینه کمتری را به خود اختصاص میدهد .) یکی از دلایل کاهش هزینه استفاده از هلیکوپتر این است که نیازی به جاده ندارد و مسیرها را مستقیم طی میکند . در واقع زمان کمتر و عدم استحلاک جاده - پل و تونل را دارد .


۱۳۹۷-۰۹-۱۱

انگیزه اردوغان از عقب راندن کردها از شرق فرات چیست ؟

تصرف فرات و بی آب کردن آن
محدود کردن فضای فعالیت کردها
افزایش قدرت ترکیه در سوریه در رقابت با مردم سوریه  ( کردها هم مردم سوریه هستند )

آنچه مشهود است این اسن است که جهان با حرکتهای اردوغان هماهنگ است . در واقع از اقدامات خصمانه اردوغان بر علیه مردم سوریه حمایت میکند.

روی دیگر فعالیتهای هماهنگ جهان غرب با اردوغان را در بازی نمایش کشته شدن خاشقچی شاهد بودیم . اقدامات هر رئیس جمهوری چند جنبه دارد . اول نمایش خاص فعالیت در مقابل مردم کشور خودی . دوم نمایش فعالیت برای سایر مردم جهان و از همه مهمتر ، قصد اصلی حرکت انجام شده . نظر به هماهنگی های مشاده شده غرب با ترکیه میتوان تصور کرد ، عقب راندن کردها از غرب رود فرات خواست غربی ها نیز هست . از سوی دیگر ، فاصله یافتن مردم قدرتمند از رودخانه میتواند برای برداشت بیشتر آب از رودخانه برای ترکیه اهمیت داشته باشد . 

کاری که باعث آسیب های زیست محیطی به سایر کشورها شده و میشود .


در چین کم و بیش این سوال مطرح است که چگونه با غرب دست و پنجه نرم کنیم و چگونه این کار را با خصومت تازه ابراز شده از سوی آمریکا انجام دهیم؟

راه های پیش روی چین کدام ها است ؟ جدا کردن غربی ها از یکدیگر ( در رفتار ) بدین ترتیب که آمریکا را از سایرین جدا نماید . با هر یک بازی خاصی را در پیش گیرند.
همچنین مطلوب چین چیست ؟ طبیعتا بازگشت به وضعیت قبلی ، یعنی یک محیط آرام و بدون تنش مطلوب چین ( و سایر کشورهای جهان ) خواهد بود . 
برای اینکه دیگر این اتفاق نیفتد ، چین نیازمند یک ابزار است . ابزاری که جلوی اقدامات مشابه آمریکا را بگیرد . برای اینکار ارتباط تجاری بیشتری باید با آمریکا داشته باشد و همچنین بهانه تفاوت واردات دو طرف را کمتر نماید یا نشان دهد در جهت کمتر کردن این شکاف پیش میرود.
از سوی دیگر چین میداند که آمریکا امکان افزایش تولید کل را ندارد . بنابراین برای رشد بیشتر باید روی مصرف تکیه کند و این یعنی " بدهکاری جهانی بیشتر" .
مسما چین در کوتاه مدت از این امر استقبال میکند . زیرا اینکار باعث بدهی بیشتر آمریکا شده و در نهایت باعث شکستن چرخه بدهی آمریکایی خواهد شد . تکهیه آمریکا به وابستگی جهانی به دلار است . امری که کشوری مانند چین میتواند در مقابل آن تا حدود زیادی مقاوم شود . این مقاومت بصورت متصل کردن سایر اقتصادها به داد و ستد با چین است . 
زمان باعث میشود تا اتصال اقتصادها با چین ( که هم اکنون نیز بسیار بیشتر از اتصال اغلب اقتصادها به آمریکا است ) قویتر شود و شکستن بدهی دلاری در جهان باعث شود تا طرفداران آمریکا که بدهی آمریکایی را خریداری کرده اند متضرر شده و یکباره با هم شکست بخورند.
آنچه ژنرالهای غربی مد نظر دارند ، از فعالیتهای ژئوپلوتیکی چین در جهان - در فضای سایبری - در فضای اطراف کره زمین و حتی کره ماه را در بر میگیرد .
هر یک از این اقدامات میتواند بازی را به نفع دیگری تغییر دهد . اما شکستن طرف مقابل بازی دیگری است که موارد خاصی مانند اوضاع اقتصادی میتواند باعث این شکست گردد.
از سوی دیگر برتری سلاحهای نظامی و نفرات نظامی مبحث دیگری است که دو طرف سعی در مسابقه بهتر بودن در این موارد دارند. آنچه شاهد خواهیم بود بازی کوتاه مدت چین (جدا کردن غرب از یکدیگر و رفتار متفاوت با هر هر کدام ) برای رسیدن به نقطه جدیدی است که بالاتر از نقطه فعلی باشد .