۱۳۹۴-۱۲-۰۳

جده بزرگم حضرت فاطمه زهرا و کوثر

همه آنچه در خصوص معراج حضرت رسول و تولد فاطمه زهرا آمده صحیح است . همچنین این که ایشان همان کوثر است که خداوند عنایت فرمودند . اما تولد ذکر شده ، تولد معنوی و در واقع بیعت اسلامی و ایمانی ایشان است با پدر بزرگوارشان ( رسول الله ) زیرا قبل از سن تکلیف امکان بیعت نداشته اند در واقع از کسی که ممیز نبوده نمیتوان بیعت گرفت . 

نقش دولت در آموزش و پرورش


جای بحث ندارد که این امر مهم توسط دولت باید انجام شود ، اما درگیر شدن در حجم بزرگ کارمندان و دقدقه های روزمره آموزشی ( از هزینه گاز فلان مدرسه ) تا عیدی مجموعه معلمان کشور به قدری بزرگ میشود که " بی سوادی " گروهی از جمعیت در یک گوشه مملکت و یا " رفتار نامناسب " کارکنان مدارس در جائی و موارد بسیار مهم دیگر  از چشم دور مانده یا در سنگینی طلب کاران – جا میمانند .
لازم است که اجرای " آموزش و پرورش" کل کشور به دولتهای محلی ( شهرداریها – ده داریها و غیره ) واگذار شود و برای آن دسته از مدارس که امکان واگذاری به دولتهای محلی نیست ( مثل مدارس ایلات و عشایر و غیره ) این بخشها توسط دولت مرکزی اداره و اجرا گردد .
وظیفه اصلی وزارت مطبوعه این خواهد بود که دستورالعمل ها را بررسی و تصویب و ابلاغ نماید و بر اجرای آن نظارت داشته باشد . این که معلمان چه توانمندیهائی باید داشته باشند و چه درس بدهند و چگونه ارزیابی کنند و استانداردهای آموزشی چیست و الی آخر.

در کنار این کارها بخش دولت مرکزی " آموزش و پرورش " میتواند مشاهده کند که چه بخشهائی از قلم افتاده اند ( بی سواد میمانند ) و چرا ؟ و راه کار مناسب برای حل معضلات آموزشی را ارائه خواهد نمود . وجود مستمر بی سوادان در کشوری که بارها بی سوادی را ریشه کن نموده ، نشان از مشکلات بزرگ " روشهای " اجرا دارد . زمانی باید این مشکلات حل گردد و این ممکن نیست مگر این که بار سنگین هزینه ها و مدیریت پرسنل آموزشی کشور را به متصدیان محلی واگذار نمود . آنها بهتر معلم نزدیک به مدرسه استخدام میکنند و معلمی که نزدیک مدرسه زندگی میکند ، با دانش آموزان محله آشنا است و آنها را میبیند و ارتباط بیرون مدرسه نیز با آنها دارد . در نتیجه با مشکلات بچه ها آشناتر است . و هزینه کمتری برای مدرسه میپردازد . این امر بر آلودگی شهرها تاثیر مثبت دارد و ...

نقش دستگاه های" ای تی ام " ایران در رشد گردشگری


بزرگترین مبداء مسافر توریستهای ایرانی از آسیای جنوب شرقی ( چین و کره ) و پس از آن اروپائیان هستند . این افراد با کارتهای اعتباری کشور خود وارد ایران میشوند . گر چه پذیرش مستر کارت و کارتهای مشابه در حال اجرا است ، اما اگر بانکهای ما با بانکهای اروپائی و چینی یک هماهنگی را انجام دهند و جابجائی پول گردشگران ، نه توسط بانکهای خارجی ، بلکه توسط شعب بانکهای ایرانی صورت پذیرد ، سود سرشاری نصیب کشور خواهد شد . ( به این کار صادرات خدمات بانکی میگویند )
لازم است بانکهایی که توانائی این کار را دارند ( مثل بانک توسعه صادرات که نرم افزارهای خوبی دارد و یا بانک صادرات که شعب زیادی در خارج از کشور دارد ) نسبت به این امر اقدام نمایند .

با این کار گردشگران ایرانی نیز در آن کشورها میتوانند از کارتهای عضو شتاب استفاده نمایند . اما هدف اول این باید باشد که ارائه خدمات به خارجیان اصل قرار گیرد تا از این طریق ضمن افزایش تولید ناخالص داخلی ، صادرات خدمات بانکی نیز صورت پذیرد .

آیا افغانستان نیز اشتباه ایران را به مرتکب خواهد شد ؟


"محمد اشرف غنی، رئیس جمهوری افغانستان اعلام‌ کرد که دولتش در نظر دارد تا کار ساخت ۲۱ سد آبی را در جریان سال ۲۰۱۶ میلادی آغاز کند "
امروزه برای همگان روشن شده است که احداث سد با خشک شدن سرزمینها ارتباط مستقیم دارد . در واقع انسانها برای ادامه حیات خود و سایر گونه ها نباید ساختار زیست محیطس طبیعت را به هم بزنند . آنها میتوانند حداکثر 20% از منابع طبیعی ( مثلا آب رودخانه ها ) را برداشت نمایند .
با دانش امروزی مشخص شده است که ساختن سدها کار " پوپولیستی " است . برای تامین آب ایرانیان " قنات " را اختراع کرده اند . و بهترین جای نگاه داشتن آبها نیز سدها نیستند ، بلکه زیر زمین است .
میدانیم که در تغییرات اقلیمی یخچالهای طبیعی هیمالیا و سلسله جبال " هندوکش " در حال از بین رفتن است . با ساخت سدها ، آب این یخچالها توسط باد تبخیر شده و از محیط خارج میشود . این اتفاقی است که نه تنها در ایران ، بلکه در همه کشورهائی که در آنجا سد ساخته شده مشاهده میشود .
در بعضی کشورهای اروپائی که از بارندگی بیش از نرمال ( در اثر تغییرات اقلیمی ) برخوردار شدند ، مشکل ساخته شدن سدها با افزایش بارندگی جبران شده است . اما در بیشتر سدهای آمریکای شمالی و بخش های دیگر جهان که بارندگیها کمتر از نرمال شه است ، این سدها آفت حیات طبیعی شده و باعث خشک شدن طیعت گردیده اند .
لازم است مسئولین افغانستان نیز نسبت به این گونه تصمیم گیریها بیشتر اندیشه کنند .


شرط آزاد سازی ممیزی نشریات


دو مرحله فهم و درک داریم . تا زمانی که مردم ما به هر دو مرحله فهم برسند ، لازم است ممیزی نشریات ( روزنامه ها و کتابها و ... ) صورت پذیرد .
مرحله اول رعایت عرف جامعه در نوشتنها است . معمولا مردم در گفتار روزمره نیز یک عرفی را نگه میدارند و هر آنچه به دهانشان رسید نمیگویند . بنابراین میتوان امیدوار بود در نوشتن نیز ، نویسنده ها ملاحظات جامعه را مد نظر قرار دهند .
خوشبختانه امروزه مردم ما این مرحله را گذرانده اند . اما مرحله دوم مواردی است که عده ای برای بازی دادن عوام جامعه چیزی را منتشر میکنند . در این حالت ، آن گفتار مانند بهمن یک حرکتهای بزرگی را در جامعه ایجاد میکند . معمولا افرادی که در اقلیت هستند و منافع ایشان برآورده نگردیده است ، به هزینه کرد جامعه سعی در برهم مزدن نظم دارند . اگر تشخیص عوام جامعه به مرحله ای برسد که با هر تلنگری موجی از ناآرامی ایجاد نکنند ، در آن صورت میتوان این افراد را نیز آزادد گذاشت که هر چه میخواهند بنگارند .
تا آن زمان باید برای حفاظت جامعه نوشتار در جامعه ممیزی گردد .

گر چه گام دوم بعد از رسانهه های جمعی ، یعنی شبکه های اجتماعی دیگر امکان ممیزی را از ممیزان گرفته است . اما حفظ ثبات و امنیت جامعه لازم است . خود شبکه های اجتماعی ثابت کرده میتواند با به چالش کشیدن عوام جامعه ، سطح تحمل ایشان را بالا ببرد . بنابراین میتوان پیش بینی کرد که به زودی جامعه از هر دو مرحله تحمل گذشته و در مقابل نوشتار ناصواب توان پذیرش فشارها را داشته باشد .

در آینده چه میزان میتوانیم قراداد خارجی ببندیم ؟


به میزان ارزی که بتوانیم جذب کنیم . طبیعی است که هر کاری در داخل بکنیم ، برای بازگرداندن اصل و فرع سرمایه های خارجی پول کافی نخواهیم داشت .
پول آینده ما از ادامه صادرات ( نفت و هر چیز دیگر ) حاصل خواهد شد . بعلاوه آن چیزی که بتوانیم به صادرات اضافه کنیم !
در واقع مهم نیست که چه میزان سرمایه خارجی ثروت و کار برای داخل کشور فراهم میکند . باید دید این سرمایه گذاری خارجی چه میزان میتواند به درآمد ارزی ما اضافه کنند !
از طرفی تمام بخشهای تجاری خارجی پر شده است  ( توسط شرکتهایی که میخواهند در ایران سرمایه گذاری کنند ) بنابراین آنها در آنچه دارند با ما شریک نمیشوند . ( در جهت افزایش صادرات ما اقدام نمیکنند )
بازی آنها ( سرمایه گذاری خارجی آنها ) در جهت استفاده حداکثر از درآمدهای ارزی موجود و آینده ما خواهد بود . اگر ما بتوانیم صادرات بیشتری به چین و کره داشته باشیم ( مثلا نفت بیشتری صادر کنیم ) در این صورت با آن پول امکان جذب سرمایه خارجی را برای موارد غیر صادراتی خواهیم داشت ( مثل مونتاز خودرو )

باید هوشمندانه در جهت توسعه صادرات پیش برویم تا امکان جذب سرمایه خارجی مناسب را داشته باشیم . بدون صادرات پول کافی برای رفع نیازهای ارزی خود را نخواهیم داشت .

نقش بیمه ها در پوشش ریسک " سرمایه مردم نزد بانکها "


سپرده گذاران در هر کجا سود بیشتری پرداخت گردد ، پول خود را گذاشته و منتظر دریافت سود میمانند . در گذشته نیز بسیاری از صندوق های قرض الحسنه سپرده مردم را برداشته و فرار را بر قرار ترجیح میدادند .
میدانیم که نقش بیمه ها  پوشش دادن ریسک ها است . از طرفی خود بیمه ها گله مند هستند که نقش آنها در جامعه کوچک است . بیمه ها میتوانند ریسک سپرده گذاری را در موسسات مالی و اعتباری ( بانک – لیزینگ – بورس و غیره ) را با نرخ پیشنهادی ( و البته رقابتی با سایر موسسات بیمه ای ) پوشش دهند .
اگر این نرخ بالا باشد ، مردم از آن استفاده نمیکنند و اگر کم باشد ، خود موسسات بیمه ضرر خواهند کرد . کار آنها این است که این ملاحظات را محاسبه و نرخ مناسب را ارائه نمایند .
بنابراین نقش کنترلی بانک مرکزی و یا سایر نهادهای دولتی را میتوان به سیستم صحیح بازار سپرد . با این روش دیگر لازم نیست بانکها بخشی از سرمایه خود را نزد بانک مرکزی به عنوان سپرده احتیاطی نگاه دارند .

با آزاد شدن سپرده بانکها در نزد بانک مرکزی ، این پول آماده گردش در بانکها خواهد بود و امکان وام دادن بانکها افزایش میابد . پول نیز نقش خود را در بازار به نحو صحیح انجام داده و از " حبس " پول و سرمایه جلوگیری میگردد .

۱۳۹۴-۱۲-۰۲

صد هزار سال عمر بشریت و تماس با موجودات فضائی


محققین میگویند که یافته های جدید از همزیستی و ارتباط سببی بین نائاندرتالها و بشر اولیه حکایت دارد . زمان این ارتباط سببی حدود صد هزار سال پیش است !
اگر بشریت تا صد هزار سال بعد دوام بیاورد و پس از آن گونه بشر از بین برود ، بشریت روی زمین چیزی حدود 200 هزار سال زندگی کرده است .این فاصله مشخص میکند که اگر موجوداتی درطی این 200 هزار سال از وجود موجودات هوشمند در زمین اطلاع یافته باشند و تصمیم به این ارتباط گرفته باشند و توان آنرا هم داشته باشند ، از زمان حرکت تا رسیدن به حیاط بشری فقط 200 هزار سال فرصت دارند . اگر رسیدن این اطلاعات را نیز به ایشان مد نظر قرار دهیم یعنی :
اگر اطلاعات بشر 100 هزار سال پیش امروز به موجودات هوشمند رسیده باشد ( در فاصله " صد هزر سال نوری " زمین ) آنها برای این که بشر هوشمند را ببینند ، فقط 100 هزار سال فرصت دارند . ( یعنی نمیتوانند به زمین بیایند ، فقط با یک سیگنال میتوانند وجود خود را به ما اطلاع داده باشند . آن نیز در 100 هزار سال بعد به زمین خواهد رسید )
این فاصله بخش کوچکی از کهکشان راه شیری را مشخص خواهدکرد .
یعنی برای جستجوی زندگی هوشمند که امکان تماس ( اطلاعاتی ) با ما داشته باشند ، نمیتوان به همه جهان نگاه کرد . حداکثر باید در کهکشان خودمان دنبال موجودات هوشمند بگردیم .
با توجه به روابط امکان وجود هوش پیشرفته در سایر سیارات ، به نظر نمیرسد که ما بتوانیم با موجودات هوشمند غیر زمینی ارتباط برقرار کنیم . و اگر این ارتباط برقرار شد ، امکان رفت و آمد با سرعت نزدیک نور ( فعلا که امکانپذیر نیست ، در آینده اگر به تکنولوژی آن برسیم ) به آنها را نخواهیم داشت . در واقع عمر بشری برای این سفرها کوتاه است .
این که ما محدود به زندگی روی زمین خودمان هستیم ، درسی به ما میدهد و آن این است که با این حیات زمینی خودمان باید دستاوردهائی داشته باشیم که هنوز به آن نرسیده ایم . آن چه میتواند باشد ؟ اندیشمندان باید بررسی و تحقیق و آنرا مشخص نمایند .

آینده بقای ما در آسمانها نیست ( گر چه فیلمهای تخیلی آن جذاب باشد ) ما باید روی زمین خودمان کارهائی انجام دهیم و ادامه زندگی داشته باشیم .

( بخش مسکونی کهکشانها نیز محدوده کوچکتری را برای بررسی در اختیار ما میگذارد )

همزیستی انسان با حیوانات خانگی

هزاران سال است که بشر برای حیوانات خانگی امنیت و امکان استفاده از دور ریز را فراهم نموده است . حیوانات از این امتیاز برای تکثیر استفاده کرده و از سایر رقبا در طبیعت پیش افتاده‌اند . در مقابل بشر نیز از آنها به عنوان غذا ( گوسفند و مرغ و غیره ) یا بارکشی و حتی از سگها به عنوان نگهبان و دوست شکار و غیر آن بهره برده است .
نکته اینجا است که بشر با این موجودات " همزیستی " کرده و این تعامل بهره کشی یا استثمار و غیره نبوده است .
اگر بشر امروزی میتوانست با طبیعت نیز همزیستی نماید , مشکلات امروز را نداشتیم .
این که گونه‌ها در رقابت با بشر از بین میروند , نشان از عدم تمایل بشر برای همزیستی دارد که باید اصلاح گردد .
موجوداتی که به هر دلیل دیگر در حال نابودی هستند نیز چنانچه در تعامل همزیستی بشر قرار گیرند , نقاط ضعف ایشان پوشش داده شده و امکان بقا خواهند داشت .
برای این کار بزرگ هر کس در هر کجا که هست باید گامی به پیش بردارد .

۱۳۹۴-۱۲-۰۱

دنیا کارخانه آدم سازی است


در خصوص اهداف خلقت حرف زیاد زده شده است . یکی از نظرها نیز میتواند این باشد که در ذیل ارائه میگردد .

از آمدن این همه انسان چه منظور میتوان متصور بود ؟ بصورتیکه برای اولین و آخرین انسان شرایط یکسان باشد . رشد معنوی انسانها است که فارغ از زمان و مکان امکانپذیر است . انسانها با رشد معنوی به مرحله " آدمیت " میرسند .

تمام اساتید اخلاق و پیغمبران در این راستا حرکت کرده و خود را فاعل ندیده اند . خداوند آنها را " بشیر و نذیر " میفرماید . هیچ کس قرار نیست دیگران را تغییر دهد . " لا اکراه فی الدین " معرف این امر است .

آنچه انسانها بصورت غریزی ( فطری ) مشاهده میکنیم ، این است که بشر به دنبال خالق میگردد و برای رشد خود تلاش میکند .

افرادی که دارای " اموال " زیاد بودند را دیده ایم . " قدرت " زیاد داشتن را در افراد مختلف نیز دیده ایم . آنچه بصورت عمومی و فطری بشر تحسین میکند ، اخلاق پسندیده است و نه داشتن اموال و قدرت زیاد .

امروز کسی فرعونها و امپراتوران قدرتمند سابق را تحسین نمیکند . اما کسانی را اخلاق پسندیده داشتند ، از زمان باستان تا امروز مورد تحسین بشر قرار میگیرند . این تحسین و پذیرش این افراد از جنس " حس " شناخت " زیبائی گل " و لذت بردن از " رنگین کمان " ( و موارد مشابه ) است .

پس ماهیت انسان و مطلوب او رشد و اعتلای اخلاقی است . آخرین مرحله رشد اخلاقی انسانی را " آدمیت " میگوئیم .

بنابراین هدف از خلقت " آدم " سازی است .

این امر برای همه انسانها در هر کجای دنیا و با هر محیط اجتماعی و ویژگیها و تفاوتها یکسان است . آن شخصی که اخلاقیات بهتر داشته باشد به " آدمیت " نزدیکتر است و همه اتفاقات و رخدادها در جهت هدایت بشر به سمت رشد است .

" فلهمها فجورها و تقواها " فرمود . یعنی به بشر الهام میکند که چه چیزی "حفظ کننده" است و چه چیزی "زشت" است . بشر با انتخابهایش پله های رشد را طی میکند . تا به مرحله اعلای خود برسد .

افرادی که به مراحل بالا رسیده اند نیز در خدمت این کارخانه هستند . آنها نیز به عنوان استاد ( امام ) " إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا " در این دانشگاه کار میکنند . البته با روش " لا اکراه فی الدین " و نخواستن مزد از مخلوق " قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ " و این فقط خداوند است که هادی انسان است . " فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ "